«آسیبشناسی فهم دین» در راه بازار نشر
خبرگزاری تسنیم: مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه علوم حدیث از نگارش و انتشار اثری با عنوان «آسیبشناسی فهم دین» بر مبنای آموزههای نهجالبلاغه خبر داد و گفت: موانع، ساختار و قواعد متنشناسی فهم دین در این اثر مورد بحث قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مصطفی دلشاد تهرانی، مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه علوم حدیث، یکی از نویسندگان پرکار حوزه معارف و اندیشه اسلامی و سیره معصومین(ع) است که تاکنون آثار متعددی در حوزههای سیره نبوی، سیره حسینی، سیره علوی (کتابهای تحلیلی و تفسیر موضوعی نهجالبلاغه)، آثار تربیتی، تألیفات متفرقه و ترجمه داشته است.
دلشاد تهرانی در گفتوگو با تسنیم از انتشار اثری با عنوان «آسیبشناسی فهم دین» خبر داد و گفت این اثر بر اساس آموزههای نهجالبلاغه درباره فهم دین شکل گرفته و در 3 بخش تدوین شده است. بخش اول آن نوشته شده و بخش دوم و سوم و در حال نگارش ابتدایی است که امیدوارم تا اوایل سال آینده کار نگارش کتاب تمام شود.
وی درباره محتوای اثر جدیدش گفت: یکی از مهمترین عللی که باعث میشود دین را بد بفهمیم، این است که موانعی برای فهم دین وجود دارد و این موانع برداشته نمیشوند. چون انسان نمیتواند با یک نگاه محدود و تنگنظرانه به سراغ دین برود و دین را درست بشناسد. نمیتوان با بغض و هوای نفس سمت دینشناسی برود و بتواند در این راه موفق باشد. حضرت امیر(ع) به این موانع در نهجالبلاغه اشاره فرمودهاند و آنها را تبیین کردهاند، بخش اول کتاب «آسیبشناسی فهم دین» به اینگونه موانه پرداخته است.
مدیر گروه نهجالبلاغه دانشگاه علوم حدیث ادامه داد: در بخش دوم کتاب به اشتباهاتی که در شناخت ساختار درست دین وجود دارد پرداخته؛ چون گاهی برخی از بدفهمیهای ما درباره دین و آموزههای آن بر میگردد به اینکه موضوع که ما ساختار دین را درست نمیشناسم. مثلا بعضی از مسلمانان آمدهاند امور فرعی دین را جای اصلهای دین قرار دادهاند و نقش کلیدی به آن دادهاند. بدینترتیب مسائل اصلی دین، فرعی شده یا اینکه به طور کلی مغفول مانده است. این مشکل خودش یک بدفهمی اساسی درباره دین ایجاد میکند.
به گفته دلشاد تهرانی در بخش دوم کتاب «آسیبشناسی فهم دین» بحثهایی با موضوعات «مبانی دین چیست؟»، «اصول دین چیست؟» و «روشها در دین چه چیزهایی هستند؟» مطرح شده و بر این اساس یک ساختارشناسی از دین ارائه شده است. وی گفت: بخشی از بدفهمیها درباره دین به این خاطر است که این عناصر جا به جا میشود و برای مثال روشها نقش اصول را پیدا میکنند و اصول زیر پا گذاشته میشود. بخش دیگری از بدفهمیها هم به این خاطر پیش میآید که اساسا به این ساختار یعنی مبانی و اصول و روشها توجه نمیشود.
دلشاد تهرانی توضیح داد: مثلا تعداد زیادی از مسلمانان بویژه در عصر ما هستند که هیچ دغدغهای نسبت به پایبند بودن به عهد و پیمان و یا دور بودن از دروغ ندارند، اما نسبت به مسائل بسیار بسیار فرعی دین ممکن است خیلی حساس باشند. این خودش بنایی برای بدفهمی دین ایجاد میکند. باید برای دینداران مشخص شود که جای و جایگاه هر عنصر یا آموزه دینی کجاست و در چه جایی باید نهاده شود و حساسیت به آن چقدر باید باشد. این مطالب در بخش دوم کتاب مورد تحلیلی قرار گرفته است.
این پژوهشگر علوم دینی سپس با اشاره به اهمیت شناخت متون دینی در دینشناسی گفت: بخش سوم کتاب «آسیبشناسی فهم دین» به این موضوع پرداخته که اگر قرار است به سمت شناخت درست دین برویم باید متن دین از جمله قرآن و حدیث و نهجالبلاغه (به عنوان یک منبع حدیثی) و ... را درست بشناسیم؛ در این بخش توضیح داده شده که بخش مهمی از بدفهمیهای دین به خاطر بد فهمیدن متن دین است. یعنی مثلا قرآن بد فهمیده شده و این به دینشناسی ما آسیب زده است. خود شناخت قرآن هم به این دلیل بوده که آشنایی ما لغات و مرکبات و مجاز و قرائن کلام و خانواده آیات و حدیث اندک بوده و نتوانستیم متن دین را درست فهمیده بفهمیم.
دلشاد تهرانی در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین کتاب «آسیبشناسی فهم دین» بر اساس این 3 بخش شکل گرفته است، در بخش اول «موانع فهم درست دین» مطرح شده، در بخش دوم «ساختارشناسی فهم دین» و در بخش سوم هم «بیتوجهی به قواعد فهم درست متن دین» مورد بحث قرار گرفته است. به نظر من اگر این 3 در قالب یک مجموعه مورد توجه باشد کمک میکند تا بتوانیم در باب آسیبشناسی فهم دین تا حدودی موفق باشیم.
انتهای پیام/