گولن؛ اسب تروجان اسرائیل

خبرگزاری تسنیم: برخی تحلیل‌گران رویدادهای اخیر ترکیه معتقدند که اسرائیل با سابقه دشمنی آشکاری که با ایران و روابط بین آنکارا و تهران دارد از ذی‌نفعان بزرگ تحقیقات قضایی مجادله‌برانگیزی است که تجارت نفت در برابر طلای ایران و ترکیه را نشانه گرفته است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم؛‌ مصطفی آکیول، تحلیل‌گر مسائل سیاسی و یادداشت نویس مطبوعاتی چون فارین آفیرز، نیوزویک، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، وال‌استریت ژورنال و گاردین در یادداشتی که در پایگاه خبری تحلیلی المانیتور منتشر شد به بررسی ریشه‌های اختلاف بین طرفداران فتح‌الله گولن، پدرخوانده قدرتمند جنبش خدمت، و نیز حزب عدالت و توسعه به‌رهبری رجب طیب اردوغان، نخست‌‌وزیر ترکیه، می‌پردازد. وی می‌نویسد:

تنش سیاسی، اگر نخواهیم بگوییم جنگ، بین حزب عدالت و توسعه ترکیه و جنبش اسلام‌گرای خدمت به‌رهبری فتح‌الله گولن، تبدیل به داغ‌ترین موضوع ترکیه شده است. با این حال بسیاری از خارجی‌ها نمی‌توانند ماهیت این مناقشه را که حتی برای بسیاری از ترک‌ها هم سردرگم‌کننده است، درک کنند. در گزارش حاضر توضیحاتی مشروح برای فهم بهتر معادلات پیرامون این موضوع ارائه می‌شود.

 

آیا تمام طرفین مسلمانان سنی محافظه‌کار نیستند؟

بله، هر دو طرف این‌گونه هستند. رجب طیب اردوغان، گولن و طرفداران آنها مسلمانانی مذهبی هستند که تابع اسلام حنفی می‌باشند. جای تعجبی ندارد که این دو گروه در برابر سکولارهای اقتدارگرای ترکیه با یکدیگر متحد شده‌اند. هیج تعجبی ندارد که هر دو گروه از ارجاعات مذهبی در مباحثات‌شان استفاده می‌کنند.

با این حال برخی اختلافات بین آنها وجود دارد. هسته‌ اصلی حزب عدالت و توسعه از سنت "دیدگاه ملی" نشأت گرفته است که می‌توان آن را نسخه ترکیه‌ای اسلام سیاسی با لحن ضدغربی و پان‌‌اسلامی توصیف کرد. اگرچه حزب عدالت و توسعه این ایدئولوژی را در زمان تأسیس در یک دهه پیش به‌صورت علنی کنار گذاشت اما برخی تحلیل‌گران بر این عقیده هستند که اردوغان در چند سال گذشته به‌تدریج بار دیگر به "دیدگاه ملی" روی آورده است.

هسته‌ اصلی حزب عدالت و توسعه از سنت "دیدگاه ملی" نشأت گرفته است که می‌توان آن را نسخه ترکیه‌ای اسلام سیاسی با لحن ضدغربی و پان‌‌اسلامی توصیف کرد... برخی از محققین جنبش گولن را به‌عنوان "اسلام فرهنگی" در برابر اسلام سیاسی توصیف کرده‌اند

از طرف دیگر، جنبش گولن بیشتر بر ایمان و اخلاقیات متمرکز است نه سیاست و پیروان آن نیز به‌تدریج از اسلام سیاسی رویگردان شده‌اند. از این رو، طرفداران گولن هیچ‌گاه به "دیدگاه ملی" رأی ندادند و مایل به احزاب راست مرکزگرا بودند. بنابراین برخی از محققین جنبش گولن را به‌عنوان "اسلام فرهنگی" در برابر اسلام سیاسی توصیف کرده‌اند.

 

چرا این دو گروه با یکدیگر اختلاف نظر دارند؟

اگر جنبش گولن محدود به اسلام فرهنگی می‌ماند، تنش‌های کنونی نیز محدودتر می‌ماندند. بسیاری از ناظرین بر این باورند که این جنبش نیز نسخه سیاسی مخصوص به خود را دارد: تلاش برای عضویت طرفدارانش در نیروهای قضایی و پلیس، ظاهراً فرآیندی در دهه 70 و به‌عنوان بخشی از تلاش‌ها برای تغییر دولت متخاصم ترکیه ــ رژیم سخت‌گیر سکولار ترکیه ــ از طریق پیوستن به آن. از آن‌جایی که این عملیات پنهانی بود، همیشه درباره آن گمانه‌زنی‌هایی صورت گرفته و تبدیل به منبعی برای تئوری‌های توطئه شده است.

زمانی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به قدرت رسید و به‌زودی در معرض حملات نگهبانان سکولار قرار گرفت، طرفداران گولن در داخل سیستم پلیس و قضایی به‌عنوان متحدی طبیعی ظاهر شدند. بنابراین، اغلب چنین گفته می‌شود که اردوغان این محافظه‌کاران همکار را علیه رقبای سکولار تقویت کرد. با این حال، زمانی که نهاد سنتی [سکولاریسم و پیروان آن] دچار شکست سختی شد، اختلاف‌هایی بین حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن در سال‌های 2010 و 2011 پدید آمد. اولین نقطه انشقاق ماجرای بحران سازمان ملی اطلاعات ترکیه (میت) بود.

زمانی که نهاد سنتی [سکولاریسم و پیروان آن] دچار شکست سختی شد، اختلاف‌هایی بین حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن در  سال‌های 2010 و 2011 پدید آمد

در فوریه 2012، حاکان فیدان، رئیس سازمان میت که از جانب اردوغان منصوب شده بود، از طرف دادستانی ترکیه برای ادای شهادت در تحقیقات مرتبط با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) احضار شد. این امر، آن‌گونه که نیویورک تایمز بیان می‌دارد، "آخرین راند مبارزه قدرت بین نیروهای امنیتی کشور و سازمان اطلاعاتی بود." این رویداد همچنین به‌عنوان نبرد قدرت بین پلیس و قوه قضائیه طرفدار گولن و حزب عدالت و توسعه، تفسیر شد. از آن زمان تاکنون، حامیان اردوغان، درباره یک "دولت موازی" در داخل حکومت، که بر اساس سلسله مراتب داخلی خود عمل کرده از قدرت حکومت برای اهداف خودش بهره می‌گیرد، شکایت کرده‌اند.

 

چرا اختلافات در دو ماه گذشته تشدید شده‌اند؟

پس از بروز "بحران میت" در فوریه 2012،‌ روابط بین حزب‌ عدالت و توسعه و جنبش گولن در خفا دچار تنش بود. اما در اواسط نوامبر 2013، زمانی که اردوغان اعلام کرد قصد دارد "مدارس خصوصی" یا کلاس‌های آخر هفته را که دانش‌آموزان را برای امتحانات دانشگاه آماده می‌کنند، تعطیل کند، جهنمی برپا شد. ازآن‌جایی که تقریباً یک‌چهارم این مدارس توسط جنبش گولن کنترل می‌شوند، و منبعی برای عضوگیری و درآمد مالی هستند، جنبش این اقدام را به‌عنوان یک حمله تلقی کرد. رسانه‌های طرفدار گولن با "حمله دولت به کسب و کار خصوصی" مخالفت کردند. دولت نیز با اظهاراتی تند پاسخ داد و جنگ کلمات در یک "نبرد علنی" آغاز شد.

این نبرد بین ــ آن‌گونه که یاسمین چونگار ستون‌‌نویس المانیتور توصیف می‌کند ــ "یک رهبری سیاسی اقتدارگرا و رقیب عصبی‌تر آن" در 16 دسامبر و با استعفای حاکان شوکور، نماینده پارلمان، از حزب عدالت و توسعه، وارد مرحله‌ای جدید شد. شوکور، که در زمان استعفا به‌شدت دولت را مورد انتقاد قرار داد، یکی از طرفداران سرسخت گولن است و ورود وی در سال 2011 به پارلمان به‌عنوان نشانه‌ای از ازدواج بین جنبش  و حزب قلمداد شد. استعفای وی نیز نشانگر طلاق بین این دو بود.

در اواسط نوامبر 2013، زمانی که اردوغان اعلام کرد قصد دارد "مدارس خصوصی" یا کلاس‌های آخر هفته را که دانش‌آموزان را برای امتحانات دانشگاه آماده می‌کنند، تعطیل کند، جهنمی برپا شد... تقریباً یک‌چهارم این مدارس توسط جنبش گولن کنترل می‌شوند

صبح روز بعد، توپ‌ها شلیک شدند: زکریا اوز،‌ یکی از دادستان‌های استانبول ــ که گفته می‌شود از اعضای جنبش گولن است ــ عملیات را در صبح زود علیه ده‌ها نفر، شامل فرزندان سه وزیر، یک شهردار عضو حزب عدالت و توسعه، تاجرین و بوروکرات‌ها انجام داد. میلیون‌ها دلار که در جعبه‌های کفش پنهان شده بودند در مطبوعات نشان داده شدند و تأکید گشت که این رویداد بزرگ‌ترین رسوایی فساد مالی در تاریخ ترکیه است. در عرض هشت روز، چهار وزیری که متهم شده بودند استعفا دادند. یکی از آنها، اردوغان بیرق‌دار، با دعوت از اردوغان برای استعفا کشور را در بهت و حیرت فرو برد.

از زمانی که این تحقیقات آغاز شده‌اند دو روایت مخالف درباره آن نقل می‌شوند؛ اردوگاه طرفدار حزب عدالت و توسعه جنبش گولن و یا دست‌کم "دولت موازی" آن را متهم می‌کنند که سعی دارد از طریق تحقیقات قضایی درباره فساد مالی دولت حزب عدالت و توسعه را به زانو درآورد. به‌نظر آنها، این عملیات "کودتایی" است که با ابزار قانونی صورت می‌گیرد. رسانه‌های طرفدار گولن و برخی رسانه‌های دیگر دولت را به‌علت تلاش برای پنهان کردن فساد مالی گسترده با توسل به تئوری‌های توطئه و ایجاد مانع در برابر حق قوه قضائیه برای تحقیق درباره دولت، مورد انتقاد قرار می‌دهند.

 

ایران و اسرائیل چه‌نقشی در این رویداد دارند؟

در قلب ماجرای فساد مالی جریان طلا در برابر نفت قرار دارد. بر اساس آنچه ادعا می‌شود، ترکیه این معاملات را انجام داده تا تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران را دور بزند و بانک دولتی "هالک بانک" نیز به‌عنوان عامل اصلی در انتقال پول، از طریق شبکه‌ای پیچیده، معرفی شده است. جای تعجب نیست که یکی از افراد بازداشت شده سلیمان اسلان، مدیرعامل هالک بانک است که بنا بر ادعاها میلیون‌ها دلار در جعبه‌های کفش در خانه وی کشف شدند. یکی دیگر از مظنونین بزرگ این قضیه رضا صراف، یک تاجر ایرانی ثروتمند است که با طلا معامله می‌کند و در ابتدا رضا ضراب معرفی گشت. وی متهم به ارائه رشوه به سیاست‌مداران برجسته ترکیه است.

در قلب ماجرای فساد مالی جریان طلا در برابر نفت قرار دارد. بر اساس آنچه ادعا می‌شود، ترکیه این معاملات را انجام داده تا تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران را دور بزند

در پاسخ، رسانه‌های طرفدار حزب عدالت و توسعه اعلام کردند که این تجارت پنهانی با ایران در جهت منافع ملی ترکیه بوده و پولی که در خانه‌ها کشف شده است برای اهداف خیریه مانند احداث مدرسه صرف خواهد شد. علاوه بر این، برخی رسانه‌ها معتقدند که بازیگر اصلی در ورای این "کودتا" اسرائیل است. اسرائیل و لابی آن در آمریکا بزرگ‌ترین دشمن ایران و روابط بین ترکیه و ایران است، بنابراین این قدرت‌ها در ورای تحقیقات قضایی قرار دارند. این حقیقت که جنبش گولن به‌دقت سعی کرده که از احساسات ضداسرائیلی در داخل محافل اسلامی ترکیه دوری جوید (برای مثال مخالفت مشهور گولن با ناوگان امدادرسانی به غزه در سال 2010) به‌عنوان مدرکی برای اثبات وجود نقشه‌ای اسرائیلی مورد استناد قرار می‌گیرد. در حقیقت برخی رسانه‌ها در ترکیه معتقدند که جنبش گولن ستون پنجم یا اسب تروجان "صهیونیسم" است.

برخی رسانه‌ها معتقدند که بازیگر اصلی در ورای این "کودتا" اسرائیل است. اسرائیل و لابی آن در آمریکا بزرگ‌ترین دشمن ایران و روابط بین ترکیه و ایران است... در حقیقت برخی رسانه‌ها در ترکیه معتقدند که جنبش گولن ستون پنجم یا اسب تروجان "صهیونیسم" است

لیبرال‌ها از چه‌کسی حمایت می‌کنند؟

این امر بستگی دارد. بسیاری از لیبرال‌ها از سابقه طولانی‌مدت حزب عدالت و توسعه یا دست‌کم در جریان اعتراضات پارک گزی در تابستان گذشته، خسته شده‌اند، بنابراین از تحقیقات درباره فساد حمایت کرده چنین به نظر می‌رسد که با جنبش گولن متحد شده‌اند. با این حال، لیبرال‌های دیگری وجود دارند که هنوز بر اساس اهمیتی که برای فرآیند صلح بین دولت و پ‌ک‌ک قائل هستند از حزب عدالت و توسعه حمایت می‌کنند. این گروه دوم از لیبرال‌ها درباره "دولت موازی" ــ کنایه‌ای برای اشاره حضور طرفداران گولن در قوه قضائیه و پلیس ــ و درباره سیاست‌های جنگ‌طلبانه و "ضدصلح" در مواجهه با پ‌ک‌ک هشدار می‌دهند.

بسیاری از لیبرال‌ها از سابقه طولانی‌مدت حزب عدالت و توسعه... خسته شده‌اند، بنابراین از تحقیقات درباره فساد حمایت کرده چنین به نظر می‌رسد که با جنبش گولن متحد شده‌اند

در همین حین، بسیاری از گروه‌های اسلامی (که هیچ‌کدام به قدرت و بزرگی جنبش گولن نیستند) پشت سر اردوغان متحد شده‌اند. سکولار‌ها هم‌اکنون در بهت و حیرت هستند و درباره اینکه این دو رقیب اسلامی چه بر سر جمهوری سکولار آورده‌اند، به عجز و لابه می‌پردازند.

 

چه‌کسی پیروز این نبرد خواهد بود؟

به‌سختی می‌توان گفت که منظور از "پیروزی" چیست. جنبش گولن یک حزب سیاسی نیست، و هیچ حزب سیاسی دیگری وجود ندارد که این جنبش با آن احساس قرابت نماید. به همین دلیل است که برخی معتقدند این جنبش ضدیتی با حزب عدالت و توسعه ندارد بلکه مخالف اردوغان است و اینکه امیدوار است در دوران پس از اردوغان شاهد حزبی کمتر اقتدارگرا باشند.

هرکس که برنده شود، این پیروزی پیروزی خواهد بود. اگر اردوغان جنبش گولن را با هر وسیله‌ای شکست دهد، آن‌گونه که برخی این روزها پیش‌بینی می‌کنند، بسیاری از آرا را از دست داده اعتبار دموکراتیک خود را بیش از پیش خدشه‌دار خواهد کرد. اگر جنبش گولن پیروز شود، تنها به این معنی خواهد بود که دارای قدرت زیادی در داخل دولت است،‌ که این امر به‌نوبه خود آسیب زیادی به اعتبار جنبش به‌عنوان نمادی میانه‌رو از "فرهنگ اسلامی" خواهد زد. در همین حین، ثبات سیاسی و اقتصادی ترکیه و همچنین حکومت قانون و آرامش اجتماعی نیز آسیب خواهند دید.

به‌بیان دیگر این جنگ نبردی است که هیچ پیروزی ندارد. اما آیا این جنگ‌ها همان نبردهایی نیستند که با بیشترین شور و حرارت جنگیده می‌شوند؟

انتهای پیام/*