جریان فلسفه و حکمت در حوزهها کمرنگ شده/ نگرانی از بازگشت قهقرایی به اخباریگری
خبرگزاری تسنیم: رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: حکمت سنگرگاه دفاع از دین است و ما نباید در عهد جمهوری اسلامی ایران از دوره قاجار کمتر باشیم که در آن حکمت به چنان شکوفایی رسیده بود که حتی برخی از شاهزادگان نیز آگاه به حکمت بودند.
حرفهایی بدون دقت زده میشود که بوی اخباریگری میدهد و این بسیار نگرانکننده است و یک نوع برگشت قهقرایی قلمداد میشود و جای نگرانی است اگر چنین تصورات و جریاناتی بتواند قوت پیدا کند.
حکمت سنگرگاه دفاع از دین است و اگر کسی به برخی از نظریهها و مباحث فلسفی و حکمی اشکال دارد، کل فلسفه را نباید به نقد بگیرد و حکمت را نباید زیر سؤال ببرد. ما مکاتب مختلف حکمی داریم و حتی با نظریههای محوری حکمی هم کل حکمت زیر سؤال نمیرود و ما باید هر بحثی داریم با استدلال مطرح و بیان کنیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اولین پیشهمایش «حکیم طهران» به مناسبت بزرگداشت مقام علمی آقا علی مدرس زنوزی، امروز 18 دیماه با حضور حضرات آیات و حجج اسلام سیدحسن مصطفوی، محمدتقی واعظی، حسن معلمی، علیاکبر رشاد و همچنین منوچهر صدوقیسها در حوزه علمیه امام رضا(ع) برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یکی از سخنرانان این مراسم بود که ضمن تشکر از فعالیتهای نهادهای سهیم در برگزاری این همایش اظهار کرد: امیدواریم که فعالیتهای این مجمع در جهت رونقبخشی به مباحث حکمی و فلسفی به قم محدود نشود و خوشحالیم که ما توانستهایم اولین میزبان این مجمع در خارج از قم و در حوزه تهران قلمداد شویم. حوزه فلسفی و حکمی تهران سابقه درخشانی دارد، اما متأسفانه جریان فلسفی و حکمی حوزههای تهران کمرنگ شده و رو به افول و زوال رفته است و همتی میطلبد که این حوزه دوباره احیا شود.
وی در بخشی از سخنان خود عنوان کرد: وجود قلههای حکمت و عرفان دو وجه دارد؛ نخست این که علم و معرفت وابسته به تلاش آنهاست و با تلاشهای آنها پیش رفته است اما از این جهت که معمولاً کسی جرأت نزدیک شدن به آنها را به خود نمیدهد، میتواند مانع تلقی شود و دورههای فترتی پس از آن قلههای علم و معرفت پدید آید. در عصر ما همین اتفاق افتاده و تصور میشود که کسی نمیتواند در حکمت از ملاصدرا گذر کند. این امر هم مثبت است و نشانه عظمت صدرالمتألهین است و هم منفی؛ یعنی ما اقدام به نگارش متنی مستقل نمیکنیم و معمولاً به تحشیهنویسی اکتفا میشود. به هر حال اگرچه آن جنبه مثبت همچنان ارجحیت دارد، اما عظمت صدرالمتألهین تا حدی هم زیان هم وارد میکند.
حجتالاسلام رشاد با اشاره به برخی افراط و تفریطها در مقابله با عقل بهویژه در حوزه فقه که منجر به پیدایش جریاناتی چون اخباریگری شد، گفت: آن جریان و آسیبهای آن با اقدامات بزرگانی مانند علامه بهبهانی از دامن فقه شیعه زدوده شد و از برکات این کار پیدایش حوزه حکمی تهران بود که متأسفانه در دوره ما افول کرده است. مطمئنا از عوامل تشکیل و تکامل حوزه تهران، کارهای اصولیین بزرگی عقلگرایی بوده است که در فقه و اصول کار کردهاند و با اقدامات آنها عقلگرایی و اجتهاد تقویت شده و از نتایج آن مکتب عظیم حکمی و عرفانی تهران بوده است.
وی تصریح کرد: اکنون نیز گاه صدای اخباریگری به گوش میرسد و من بسیار غصه میخورم از این که میشنوم در همین تهران جلساتی برای لعن شهید مطهری برپا میشود، به جرم اینکه ایشان حکیم بودهاند. این جاست که گاه در گوشه کشور حرفهایی بدون دقت زده میشود که بوی اخباریگری میدهد و این بسیار نگرانکننده است و یک نوع برگشت قهقرایی قلمداد میشود و جای نگرانی است اگر چنین تصورات و جریاناتی بتواند قوت پیدا کند.
حجتالاسلام رشاد با تأکید بر ضرورت تقویت حوزه حکمی تهران گفت: امروز حوزه حکمی قم نیز از شاگردان حوزه حکمی تهران بر پا شده و ما نباید در عهد جمهوری اسلامی ایران از دوره قاجار کمتر باشیم که در آن حکمت به چنان شکوفایی رسیده بود که حتی برخی از شاهزادگان نیز آگاه به حکمت بودند. حکمت سنگرگاه دفاع از دین است و اگر کسی به برخی از نظریهها و مباحث فلسفی و حکمی اشکال دارد، کل فلسفه را نباید به نقد بگیرد و حکمت را نباید زیر سؤال ببرد. ما مکاتب مختلف حکمی داریم و حتی با نظریههای محوری حکمی هم کل حکمت زیر سؤال نمیرود و ما باید هر بحثی داریم با استدلال مطرح و بیان کنیم.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی وجه ممیز تشیع از سایر جریانهای اسلامی را در باور به عقل دانست و بیان کرد: عقل جوهر شریعت و معرفت علوی است و حکمت محصول عقل است و تفاوت ما با اشعریت همین است. زیر سؤال بردن عقل نه عالمانه است و نه به مصلحت شیعه است. فلسفه پشتوانه اجتهاد و اجتهاد پشتوانه فلسفه است و ما اگر عقلانیت را در اصول کنار بگذاریم، ساختار اصول فرومیریزد. بیش از 100 قاعده فلسفی محض در اصول هم کاربرد دارد. هرچند که اصول، اصول است و فلسفه نیست، اما بینیاز از آن هم نمیتواند باشد.
انتهای پیام/