مهمترین اتفاقات آخرین روز رژیم پهلوی چه بود


خبرگزاری تسنیم: مسلسل سازی تسلیحات ارتش از نیمه شب دیشب هدف تیراندازی عده‌ای از مخالفین قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، در ساعت ده و نیم صبح 22 بهمن جلسه شورای فرماندهان ارتش با حضور سه تن از امرا و با حضور 27 فرمانده و مسئولین سازمان های نیروهای مسلح رژیم شاه تشکیل شد. آنچه در ادامه می خوانید گزارشی کوتاه از آنچه در این جلسه گذشته می‌باشد.
*ارتشبد قره باغی:

یادآوری می‌کنم که مسلسل سازی تسلیحات ارتش از نیمه شب دیشب هدف تیراندازی عده‌ای از مخالفین قرار گرفت. فرمانده نیروی زمینی و فرمانداری نظامی موفق نشدند، عده‌ای را برای کمک به نگهبانان آنجا و جلوگیری از تجاوز آشوب گران به مسلسل سازی اعزام نمایند. دیشب تا صبح ستاد هوانیروز موفق نشد سرلشکر خسروداد را پیدا کند! من به سرتیپ اتابکی در یگان هوانیروز دستور دادم که عده ای درجه دار به وسیله هلی‌کوپتر برای کمک به مسلسل سازی بفرستند، ولی موفق به اجرای مأموریت نگردید و در نتیجه برابر اطلاع تلفنی ارتشبد طوفانیان مخالفین در حدود ساعت هشت صبح امروز وارد مسلسل سازی شدند.

* سپهبد ناصر مقدم [آخرین مسوول ساواک تا پیروزی انقلاب اسلامی]:

به طوری که اطلاع دارید ساواک در واقع منحل شده است. ضمناً من دیشب پس از پایان جلسه شورای امنیت ملی هر چه تلاش کردم نتوانستم هیچ کدام از مأموران ساواک را پیدا کنم. گارد شاهنشاهی هم مأمورانی را که قرار بود در اختیار ساواک بگذارد دیشب نداد... تیمساران اطلاع دارند که مدتی است آقای نخست وزیر[بختیار]، سازمان اطلاعات و امنیت کشور را عملاً منحل کرده اند و لایحه انحلال سازمان امنیت هم چند روز پیش از تصویب مجلس گذشت. در حقیقت سازمان امنیتی وجود ندارد و تمام پرسنل این سازمان در سطح کشور بلاتکلیف و سرگردان هستند...

* سپهبد هوشنگ حاتم [جانشین رییس ستاد بزرگ ارتشتاران ]:

... با توجه به آخرین وضعیت خصوصی یگان ها که فرماندهان نیرو تشریح کردند به عللی که همه می دانیم، ارتش در موقعیت خاصی قرار گرفته است که نیروها قادر به انجام عملی نمی باشند. از طرف دیگر اعلی حضرت تشریف برده اند و بنا به اظهار نخست وزیر مراجعت نمی‌کنند... ماه هاست که امور کشور تعطیل است. آیت الله خمینی خواهان جمهوری است. تمام ملت ایران هم عملاً در این مدت نشان داده اند که پشتیبان ایشان و خواستار جمهوری اسلامی هستند. آقای بختیار هم با توجه به اظهاراتش در مجلسین و حتی اظهارات دیروز در مجلس سنا و همچنین در مصاحبه هایش می خواهد جمهوری اعلان کند، ولی طرفداری در بین مردم ندارد. آنچه به نظر می رسد اختلاف در این است که اعلام جمهوری در کشور به وسیله کی و چگونه صورت بگیرد... پیشنهاد من این است که در این مناقشه سیاسی هم ارتش خود را کنار کشیده و مداخله ننماید...

[پس از اظهار نظر و بحث چند نفر از فرماندهان، سپهبد حاتم اظهار نمود تیمساران به قدر کافی اظهار نظر کردند، اگر ریاست ستاد اجازه می دهید رأی گرفته شود...رأی گرفته شد و "بی طرفی ارتش" رأی بیشتری آورد. سرانجام پس از دو ساعت و نیم مذاکره "بی طرفی ارتش" به اتفاق آرا مورد تصویب فرماندهان و روسای ادارات و سازمان های نظامی قرار گرفت. سپهبد حاتم صورت جلسه شورای فرماندهان را پس از امضای کلیه شرکت کنندگان به ارتشبد قره باغی داد. ساعت در حدود یک بعد از ظهر بود. اعلامیه بی طرفی ارتش به شرح زیر صادر و دقایقی بعد بصورت یک خبر فوری از رادیو پخش شد]:

ارتش ایران وظیفه دفاع از استقلال و تمامیت کشور عزیز ایران را داشته و تاکنون در آشوب های داخلی سعی نموده است با پشتیبانی از دولت های قانونی این وظیفه را به نحو احسن انجام دهد. با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت ده و سی دقیقه روز 22 بهمن 1357 تشکیل شد و به اتفاق تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج و مرج و خونریزی بیشتر بی طرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام کند و به یگان های نظامی دستور داده شد که به پادگان های خود مراجعت نمایند. ارتش ایران همیشه پشتیبان ملت شریف و نجیب و میهن پرست ایران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شریف ایران با تمام قدرت پشتیبانی می نماید.

( انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی ، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1378 ، ص 389 به بعد)


شاپور بختیار در خاطرات خود در این باره می گوید: «قبل از اینکه به من این خبر برسه[ خبر اعلام بی طرفی ارتش] به رادیو رسیده بود تا ساعت یک و نیم بعد از ظهر که دیدم نه، من نمی تونم، وقتی نظامی ها خودشون این طور بکنند دیگر چه قوایی می تواند جلوی دیگران را بگیرد. و به همین ترتیب شد که من دستور یک هلی کوپتر دادم که بیاید در دانشکده افسری. در حدود ساعت دو آمد. بلند شدم، دو سه تا چیز خصوصی داشتم، برداشتم و رفتم پایین. رفتم پایین این خانم کلانتری گفت که کی بر می گردید آقا؟ گفتم نمی دانم کی؟ ولی بر می گردم یک روزی. بعد از پله ها رفتم پایین از پله ها که رفتم پایین رفتم دم در دیدم یک سروانی بود و دو تا درجه دار و چهار تا سرباز این ور و آن ور ایستاده اند. سلام دادند، حالا تقریباً ما محاصره هم هستیم. یک یک به همه اینها دست دادم، سوار اتومبیل شدم و صد متر هم بیشتر نبود. آمدم توی دانشکده افسری، آنجا هم همین تشریفات، بعد هلی کوپتر بلند شد گفتم عجب! ما آزادی خواستیم بدهیم و اینها آزادی را نمی خواهند. چه کارش می شود کرد! ...»

(انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی ، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1378 ، ص 393 )

از نکات ظریف در خاطرات قره باغی، اشاره او به مکالمه ای است که بعد از بیطرفی ارتش از رادیو، با بختیار داشته است او در خاطرات خود می گوید:


آقای بختیار تلفن زده اظهار نمود : "تیمسار، برای آمدن به جلسه ای که بعد از ظهر با هم داریم[در منزل مهندس جفرودی] مدتی است که هلی کوپتر خواسته ام، ولی تا به حال نرسیده است". خیلی تعجب کردم که چرا در مورد هلی کوپتر به من مراجعه می کند و چطور از ساعت یک و نیم برای جلسه ساعت 4 بعدازظهر هیلکوپتر می خواهد (البته آن روز نمی توانستم حدس بزنم که نخست وزیر قصد فرار و مخفی شدن دارد و در جلسه 4 بعداز ظهرحاضر نخواهد شد) اظهار کردم باید دید چطور شده و اضافه نمودم دستور می دهم سؤال کنند چرا نفرستاده اند؟ به دفتر ستاد گفتم چگونگی را تحقیق کنند. چیزی نگذشته بود که مجدداً آقای بختیار با نگرانی تلفن زده و اظهار کرد : "تیمسار حالا دیگر هلی کوپتر به من نمی دهند! " گفتم : من هیچ وقت در جریان هلی کوپتر شما نبودم. اطلاع ندارم، دستور دادم چگونگی را سؤال کنند. با ناراحتی اظهار کرد: " تا بحال که نرسیده است". به خاطرم رسید هلی کوپتری که منتظر بود مرا به نخست وزیری ببرد، هنوز در محوطه ستاد بزرگ است. گفتم : الآن دستور می دهم هلی کوپتری را که این جاست برای شما بفرستند. به دفتر ستاد دستور دادم هلی کوپتر را بفرستید برای نخست وزیر و مراقب باشید رسیدن آن را اطلاع دهند. ضمناً ابلاغ کنید یک هلی کوپتر برای من بیاورند. بعد از چند دقیقه اطلاع دادند که هلی کوپتری که از ستاد بزرگ فرستاده شد در محوطه دانشکده افسری به زمین نشسته و آقای بختیار هم سوار شده و در حال پرواز می باشد. سپس از دفتر اطلاع دادند هلی کوپتری که خواسته بودید در محوطه ستاد بزرگ ارتش آماده است و اضافه نمودند که اظهار شده : " از افسران خلبان هلی کوپتر، کسی حاضر به خلبانی آقای بختیار نبوده است ...

[قرار بود شاپور بختیار بعداز ظهر در منزل جفرودی با مهندس بازرگان ملاقات کند در این جلسه ارتشبد قره باغی،سپهبد ناصر مقدم،دکتر یدالله سحابی و عباس امیر انتظام نیز شرکت داشتند]


آن روز قرار بود که این آقایون ناهار به منزل من بیایند آقای نخست وزیر همراه آقای دکتر عباسقلی بختیار قرار بود از نخست وزیری مستقیماً بیایند. رفتند به دانشکده افسری با تاخیر سوار هلی کوپتر شدند و در اقدسیه پیاده شدند از آنجا با یک اتومبیل پیکان به محل اختفایی که قبلا پیش بینی شده بود رهسپار شدند برای اینکه وقتی با من از اقدسیه صحبت کردند، به هر دوی این آقایان عرض کردم که در منزل من شلوغ است؛ جمعیت است ،آمدن این آقایون به آنجا امکان پذیر نیست و دور از هر نوع احتیاط است. به همین جهت این آقایون رفتند به مخفی گاه .همان موقع من به تیمسار قره باغی که تلفن مستقیمی از ایشون داشتم تلفن کردم و گفتم تیمسار شما با همراهان خودتان با لباس نظامی به منزل ما نیایید، چون شاخته خواهید شد و ممکن است خطری متوجه شما بشود. تیمسار قره باغی به اتفاق همراه شادروان سپهبد ناصر مقدم و گارد سیویل این آقایان با اتومبیل به منزل من آمدند و قبل از این آقایان ، آقای مهندس بازرگان همراه آقای دکتر یدالله سحابی و مهندس عباس امیر انتظام به منزل من آمدند. همراه این سه نفر آقایان ،عده ای از جمعیت شهر به آن خیابان سلطنت آباد ریختند و خوب به یاد دارم که آقای دکتر یدالله سحابی به تقاضای آقای مهندس مهدی بازرگان چهار پایه ای گذاشتند، بلند گویی در دست گرفتند ، از جمعیت خواهش کردند متفرق بشوند و این اصطلاح را به کار بردند که آقا امروز روز سرنوشت این مبارزات است و این خانه هم جلسه مهمی درآن هست .خواهش می کنم از حول و حوش این خانه دور شوید برای اینکه کسانی که باید در این جلسه شرکت کنند بتوانند راه پیدا کنند به این خانه. به تدریج آقایانی که بنا بود آن روز به منزل من بیاند آمدند مذاکرات شروع شد. هر نیم ساعت یا سه ربع ساعت آقای دکتر بختیار تلفن می کرد از جایی که مخفی شده بودند و یا با من یا آقای مهندس بازرگان صحبت می کردند . بنده خلاصه مذاکرات جلسه را به اطلاع ایشان می رساندم ونظراتی که داشتند از ایشان می گرفتم و در جلسه به نام ایشان مطرح می کردم.

( تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران ، مجموعه برنامه داستان انقلاب از رادیو بی بی سی ، نشر تفکر ، 1373 ، ص 459 )

منبع:مشرق 

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود