موذنی: تکرار موضوع، استعداد نویسنده را نابود میکند
خبرگزاری تسنیم: نویسنده کتاب «نه آبی، نه خاکی» گفت: این انرژی بالاخره ته میکشد و من خواه ناخواه باید ترک ِ موضوعی کنم، وگرنه به تکرار میافتم. هنرمند حتی اگر آثار موفقی در یک حوزۀ کاری داشته، باید از آن عبور کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، شماره نوروزی و آخرین شماره سال 92 دوهفته نامه خبری - تحلیلی «سام» ویژه کتاب و کتابخوانی با یادداشتها وگفتارهایی از «رویا تیموریان، رضا عطاران، نرگس آبیار، حسن فتحی، الهام حمیدی، بابک جهانبخش، علیرضا روشن، محمدحسین جعفریان و...» منتشر و روانه بازار کتاب شد.
در این شماره پرونده ویژهای درباره رابطه سینما و ادبیات در کشورمان درج شده که گفتگو با مازیار میری و نرگس آبیار در کنار پیشنهادهایی از حسن فتحی به چشم میخورد.همچنین گفتگویی مفصل و خواندنی با علی موذنی در این شماره درج شده که به بازگشت او به دنیای رمان بعد از فیلمسازی پرداخته است. در این شماره گفتگو با رضا عطاران و رویا تیموریان در خصوص مطالعه و این روزهای خودشان نیز دیده میشود.
گفتگو با دونا تارت پدیده این روزهای دنیای کتاب در غرب با رمان «سهره» و همچنین ابوطالب مظفری در خصوص حال و روز فرهنگ و ادبیات در افغانستان امروز در کنار پیشنهادهای نوروزی برای مطالعه و لیست پرفروشهای زمستان و تازههای بازار نشر از دیگر مطالب این شماره «سام» است.
سام را میتوانید از کتابفروشیهای معتبر تهران تهیه کنید؛ همچنین هموطنان سایر شهرها و همچنین فارسی زبانان دیگر کشورها با پرداخت هزار تومان آن را از طریق سایت دکه 24 و به صورت الکترونیک دریافت کنند.
در بخشی از گفتگوی این شماره سام با «علی موذنی» میخوانیم:
کار نیمه تمام مثل یک غده در ذهن آدم رشد می کند و سمی ترشح می کند که هر چند مدت یک بار آدم را مریض و بستری می کند. هر وقت یادش می افتادم، غصهام میگرفت که کاش همان زمان رمان را تمام کرده بودم و برای ساخت فیلم به سراغ موضوعی دیگر رفته بودم. دغدغۀ دیگری هم که داشتم، این بود که آیا این موضوع در قالب رمان هم همان طور پیش می رود که در قالب فیلمنامه پیش رفته است؟ یعنی می خواستم بفهمم خط قرمزهایی که تلویزیون برای فیلم سازی ایجاد می کند و خودسانسوری هایی که آفت هر موضوعی برای این گونه فیلمنامهنویسی است، چقدر روی قابلیت های موضوع خوش نشین تاثیر منفی گذاشته و حالا رمان، چهقدر می تواند بالقوه های موضوع را بالفعل کند. بالاخره هم برایم روشن نشد، چون خودسانسوری فقط مختص به فیلمنامه نویسی که نیست، ساحت رمان نویسی ما را هم در بر گرفته. فکر این که دربارۀ چه چیزی بنویسی که گربه شاخت نزند. تازه بعد از این مرحله، فکر این که چگونه بنویسی که گربه شاخت نزند و...!
همیشه با یک پرسش بزرگ از طرف خودم مواجه بودم که با فیلم سازی، آن هم برای تلویزیون میخواهی چه چیزی را به چه کسی ثابت کنی؟ و در ازای به دست آوردن این یکی، چه چیزی را داری از دست میدهی؟ بله، تو حق داری تجربه کنی، اما آیا وقتش را هم داری؟ با این عمرهای محدود که آلودگیهای مختلف دارند محدودترش هم میکنند! به نظرم این گونه نظرها که نویسنده باید حول یکی دو موضوع کار کند، بی آن که بخواهم اهانتی بکنم، ناشی از یک جور کممایگی ذهنی است. چرا؟ چون هنرمند را تک محصولی میبینند و او را تک موضوعی میپسندند، در صورتی که نویسنده در دورههای مختلف عمرش، دریافت های مختلفی دارد و بسته به این دریافت ها باید پاسخ مساعد هم بدهد. من که اصلا دلم نمیخواهد نویسندۀ تکمحصولی باشم، آن هم برای خوشایند صاحبان چنین تفکر غلطی! کارگاه تولیدی رمان که نیستم.
نویسنده مدام باید دریافتهای جدید خودش را از زندگی داستانی کند. مثلا من ممکن است دربارۀ جنگ نوشته باشم، آن هم نه یکی بلکه سه چهار تا اثر. اگر این موضوع در آثار من به تعدد رسیده، به خاطر انرژی حاصل از آن در یک مقطع زمانی خاص بوده. ما هشت سال درگیر جنگ بودیم و من ِ نوعی هم در معرض آثار مثبت و منفی آن بودم. اما این انرژی بالاخره ته میکشد و من خواه ناخواه باید ترک ِ موضوعی کنم و به سراغ موضوعهایی دیگر بروم، وگرنه به تکرار میافتم. هنرمند حتی اگر آثار موفقی در یک حوزۀ کاری داشته، باید از آن عبور کند، وگرنه به ورطۀ تکرار میافتد که نابود کنندۀ استعداد است.
بر خلاف نظر معتقدان به هنرمندان تکمحصولی ، باید هنرمند را تشویق کنیم که در حوزههای مختلف تجربه کند و تجربهاش را به جامعه عرضه کند، چرا که عضوی از این اجتماع است و مدام تحت تاثیر فضاهای پیرامونی خود قرار میگیرد و از آن جا که برخوردش با مسائل سطحی نیست و قوۀ استدلال قوی دارد و میتواند گاه برای بسیاری از مشکلات راهکار ارائه دهد، باید در مورد آنچه متاثرش می کند، از طریق هنرش فعالیت کند.
انتهای پیام/