به گزارش خبرنگار فرهنگى خبرگزارى تسنیم، مراسم روز دوم هشتمین جشنواره بین المللى شعر فجر در محل فرهنگسراى ارسباران با اجراى 4 آهنگ از گروه استاد ناصر وحدتی کار خود را آغاز کرد.
سعید بیابانکى مجرى این برنامه سخنان خود را با شعرى با مطلع رسول امینى آغاز کرد و با اشاره به ماه اردیبهشت و شاعرانى که در این ماه متولد شده یا فوت کرده اند، گفت: جشنواره امسال با شعار چند صدایى پاى به عرصه وجود نهاده است. امیدواریم که این چند صدایى به هم صدایى منتج شود که این هم صدایى است باعث تاثیر شعر ما در دنیا میشود.
وى با اشاره به حمید سبزوارى شاعر انقلاب گفت: این استاد پیر سپید موى شعر انقلاب است. شعر امروز و شعر موزون ما مدیون این استاد است. مدیون ذوق سبزوارى است چرا که سرودهاى زیباى دهه شصت و انقلاب از سرودههاى این شاعر است.
مجرى برنامه با اشاره به زکریا اخلاقى شاعرى از استان یزد گفت: مجموعه شعر تبسمهاى شرقى تنها مجموعه شعر اوست که بارها مورد توجه شاعران مختلف قرار گرفته است چرا که شعرهاى او هم عرفان را در خود دارند هم عاشقانه هستند.
وى افزود: قیصر امین پور در مورد زکریا اخلاقى گفته است که شعرهاى او نیازى به امضا ندارد چرا که شعرهاى او از دیگر شاعران بسیار متمایز است.
این شاعر براى معرفى علیرضا قزوه گفت: زمانى که من دانشجو بودم شعر (مولا ویلا نداشت) این شاعر بر روى برد دانشکده نصب شده بود و این شعر سپید او در آن زمان بسیار معروف بود. هنوز هم شعرهاى او بسیار خواندنى است.
بیابانکى همچنین با خواندن شعر «نقش جهان ما به هنر شهره است و گز/ سمنان ما ولى پرزیدنت پرور است» درباره محمدسعید میرزایى شاعر مجموعه شعر (مرد بى مورد)گفت: این شاعر صداى متمایزى دارد و بسیارى از شاعرانى که به شعر سرایى اشتهار دارند این شاعر را تحسین کردهاند.
سبزواری: بسیاری از کشورها به مملکت ما چشم دوختهاند
حمید سبزوارى در این نشست گفت: سالهاست که از وطن خودم یعنى سبزوار دور ماندهام در حالى که من از سبزوار بیزار نیستم بلکه آن را بسیار دوست دارم اما منتهى گرفتارىهایى براى من بوجود آمده است که باعث میشود من فضا را به دیگر مدعیان دهم.
وى با اشاره به شعر (فتنه) گفت: در اوایل انقلاب برخى میخواستند که بین مردم و وطن دوگانگى ایجاد کنند. آنهایى که چشم به جدایی این مملکت دوخته بودند. این دست افراد به دنبال این هستند که نفاق را در بین مردم گسترش دهند. آنها سعى داشتند که جوانان ما را به سویى ببرند که براى آنها زیان آور بود. این جوانان تشخیص درست را نداشتند و این باعث شد که من این شعر را بسرایم.
سبزوارى تصریح کرد: مملکت ما کشورى است که بسیارى از کشورها به آن چشم دوختهاند. ما چیزهایى را داریم که آنها ندارند. از خدا میخواهم که آن کسانى که مایه پیروزى این مملکت هستند را حفظ کند.
وی افزود: اکنون دوران پیرى من است. من در سال 1304 متولد شدم. برخى فکر میکنند که من فوت کردهام. از خدا میخواهم که بزرگان این نظام و انقلاب را عمر بیشترى ببخشد.
قزوه: امیدوارم فرزندانمان هشتصد سالگی جشنواره شعر را ببینند
همچنین در این نشست رفعت الصلام شاعر مصرى که سالهاست در عرصه آموزش شعر فعالیت میکند تعدادى از اشعار عربى و عاشقانه خود را قرائت کرد. زکریا اخلاقى نیز دو غزل خواند که دومین غزل ترکیبى از زبان فارسى و عربى بود. این شعر با مضمون غزل توحیدى قرائت شد.
در ادامه مراسم سعید بیابانکى با اشاره به ابوالفضل زرویى نصرآباد مهمان غایب این نشست، کتاب (رفوزه ها) را از او معرفى کرد و یکى از اشعار طنز او با مضمون زنان و لزوم حفظ حجاب در جامعه را خواند.
علیرضا قزوه در ادامه این نشست گفت: امیدوارم این درخت شعر فجر که هشت سال از عمر آن گذشته است میوه هاى خوبى را تولید کند تا اینکه هشتاد سالگى و هشصد سالگى آن را فرزندان ما ببینند.
وى افزود: قطعا شعرهایى که در هشت سالگى این جشنواره سروده میشود بهتر از سال هاى اول و دوم این جشنواره است.
محمد سعید میرزایى در ادامه این نشست گفت: من از تمام کسانى که در این سالها از شعر من تعریف کردهاند و براى آن نقدها نوشتهاند تشکر میکنم. همچنین من از رهبر انقلاب به خاطر توجهشان به شعر تشکر میکنم. همچنین از شاعرانى که به اندازه یک غزل به پیشرفت غزل معاصر کمک کردند تشکر میکنم.
میرزایى در ادامه این نشست تعدادى غزل خواند که آخرین شعر آیینى را به حضرت زهرا تقدیم کرد. «قسم به تین و به زیتون تو از بهشت برینى / قسم به ماه و به خورشید بى قرینه ترینى»
علیپور: از زمانی که به تهران آمدم بیرحمی را یاد گرفتم
على آبان مجرى دومین بخش این نشست گفت: شعار این جشنواره چند صدایى است و شاعران بخش بعدى براى این دعوت شدهاند که صداى دیگر شاعران هم شنیده شود.
محمد کاظم علیپور در این نشست گفت: من مدتهاست که حرفهاى نیستم و پشت تریبون قرار نگرفتهام. خیلى هم در این سه سال که به تهران آمدهام علاقهاى به شرکت در این جشنواره نداشتم. تهرانى که بیرحمانه انسانهاى فقیر را قورت میدهد. از زمانى که در تهران زندگى میکنم بى رحمى روزگار و مدیریت زمان را یادگرفتهام. چرا که در این دوران جوانمردىها فراموش شده است. این شاعر شعرى اعتراضى را با مضمون تهران خواند. « مرده شورت را ببرد تهران/ که قورت مىدهى جیب هر پدرى که خسته است»
احمد انصارى شاعر لرستانى دیگری بود که شعرى را با لهجه لرى براى حاضرین قرائت کرد. آبان در مورد این شاعر گفت: احمد انصارى در دیار خود به «حافظ لرها» معروف است.
کاکایی: افقهاى روشنى پیش روى ما است
در ادامه عبدالرضا موسوى شعرهایى را با مضمون حضور محمود احمدى نژاد در مراسم ختم چاوز، تولید جمعیت و شعرى سیاسى خواند.
در ادامه نشست ایرج رحمان پور شاعر لرستانى که کاکایى به او لقب حنجر زخمى را داده است در سخنانى گفت: صحبت از مظلومیت شعر و شاعر شد، من فکر میکنم که اگر شعر و شاعرى نبود ادامه حیات بشر به پایان میرسید. ما یک سفر کوتاه بین تولد تا مرگ داریم و باید آن را بسازیم و شعر اولین چیزى بود که انسان آن را برای بیان احساساتش استفاده کرد.
عبدالجبار کاکایى به عنوان آخرین سخنران این مراسم گفت: عطر آرامش حضور آقاى صالحى باعث شد که روزهای سختى که در حال فراهم کردن این جشنواره بودیم براى ما آسان شود. راهى که در آن به سمت همگرایى فرهنگى حرکت میکنیم عوض شده است. ما نیاز به راهبردهاى فرهنگى داریم تا اینکه خود اعضاى ادبیات براى ادبیات تصمیم بگیرند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: من از آنچه در طول این مسیر گذشته است راضى هستم و از شاعرانى که قدم در راه همصدایى گذاشتهاند تشکر میکنم. افقهاى روشنى پیش روى ما است و فاصله تا هدف اندک است.
انتهای پیام/