تصاحب داشتههای فلسطینیان؛ درسی که صهیونیستها از ۶سالگی میآموزند
خبرگزاری تسنیم:«اسرائیل موجود، فقط یک پنجم از خاکی است که باید دست ما باشد و این وظیفه ماست که چهار پنجم دیگر را به دست آوریم»؛ این جملات فقط آرمان رهبران صهیونیست نیست بلکه هر دانشآموز یهودی که تورات را از ۶سالگی میآموزد باید آن را به خاطر بسپارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، رژیم صهیونیستی در راستای دستیابی به اراضی فلسطین سالیان سال است که حملات متعدد و پیدرپی را به فلسطین آغاز کرده است که هرازگاهی این حملات و هجومها اوج میگیرد. باتوجه به حمله اخیر رژیم غاصبگر به نوار غزه و قتلعام کودکان و زنان بیگناه فلسطینی تحلیلی از ریشهیابی این جنایات و علل آن در «این نقشه جعلی است» به تألیف زهرا اشعری بررسی میشود که فلسطین را از «آغاز تا به امروز» مورد پردازش قرار داده است. بخش اول این نوشتار در ادامه میآید:
جملهای که هر دانشآموز یهودی باید بیاموزد
«اسرائیل موجود، فقط یک پنجم از خاکی است که باید به دست ما باشد و این وظیفه ما است که چهار پنجم دیگر را با فعالیت و پشتکار به دست آوریم». مناخیم بیگن. این جملات فقط آرمان رهبران صهیونیست نیست بلکه امروز هر دانش آموز یهودی که تورات را از شش سالگی میآموزد باید این جمله تورات را به خاطر بسپارد که «این سرزمین را به ایشان میدهم حتی به فرزندان اسرائیل». ارض موعود در تورات از نهر مصر، نیل تا فرات معرفی شده است که فلسطین کنونی بخشی از آن است. بقیه قسمتها را میتوان روی نقشههایی دید که از طرف دولت یهود به عنوان اسرائیل ایدهآل معرفی شده است. این قسمتها شامل کشورهای اردن، سوریه، لبنان و بخش زیادی از عراق، قسمت وسیعی از مصر، تمام صحرای سینا و دلتای نیل و قطعهای از حجاز است. اما آیا اعتقادات مذهبی یهودیان آنها را به فکر انداخت که سرزمین موعودشان را از غیر یهودیان پس بگیرند؟
فلسطین جزء معدود سرزمینهایی است که اراده خدا بر تقدیس آن قرار گرفته است. مسجد الاقصی، سومین حرم شریف مسلمانان در این مکان قرار دارد و این سرزمین جایگاه ادیان الهی چون موسویت و مسیحیت است. در این میان سابقه تاریخی یهودیان در فلسطین باعث به حق جلوه دادن تصاحب آن شده است. اما نکته اینجاست که بر اساس شواهد تاریخی یهودیان نه تنها ساکنان اولیه فلسطین نبودهاند بلکه حتی بیشتر از سایر اقوام نیز بر آن حکومت نداشتهاند.
اسرائیل؛ نتیجه منطقی نظریه ناپلئون
ناپلئون میگوید: «هرکس میخواهد بر تمام دنیا حاکم شود باید بر خاورمیانه مسلط شود» اسرائیل نتیجه منطقی همین نظریه است. نظریهای که بعدها تز اصلی صهیونیسم شد. همان صهیونیسمی که به سان کوه یخی که قسمت اعظم آن زیر دریای توطئه پنهان باشد اکنون در برابر ماست. پس از آنکه صهیونیستها نتوانستند از راه خرید زمین دامنه تصاحب خود را در کشور عثمانی توسعه دهند تنها راه تصاحب فلسطین را فروپاشی حکومت عثمانی دیدند. پس از جنگ جهانی اول فلسطین تحت قیومیت انگلیس و در پشت پرده در اختیار صهیونیستها قرار گرفت.
فعالیتهای گسترده انگلیس و صهیونیستها برای یهودیکردن فلسطین
مبارزات مردم فلسطین سه مرحله مختلف را پشت سر گذاشته است. جنبشهای غیر ارادی و مقاومتهای منفی در مرحله اول، و حرکتهای سازمانیافته اسلامی در دهه 30 مرحله دوم و سوم را در برگرفت. پس از آن مرحله بینالمللی شدن قضیه فلسطین بود. از روزی که جمه بالفور وعده «تشکیل وطن ملی یهود» را از سوی انگلیس برای صهیونیستها به ارمغان برد تا 22 ژوئیه 1922، جامعه ملل قیمومیت انگلیس را بر فلسطین تصویب کرد. در سال 1918 کمیته صهیونیستی تشکیل شد که بعدها آژانس یهود نام گرفت و فعالیتهای مرتباط با گسترش مهاجرت یهودیان را برعهده داشت. انگلیس و صهیونیستها به منظور یهودی کردن فلسطین دست به فعالیتهای گستردهای زدند.
تمام دستورها از سوی انگلیس و آمریکا صادر میشد
در این میان مردم فلسطین که هنوز فاقد تشکیلات بودند یا از کشورهای عربی کمک میخواستند که خود آنها یا زیر سلطه انگلیس بودند یا با ارسال هیئتهایی به لندن از وضعیت اسفبار خود شکایت میکردند، غافل از آنکه تمام دستورها از طرف انگلیس و آمریکا صادر میشد. از سوی دیگر صهیونیستها تلاش گستردهای را برای برقراری روابط دیپلماتیک با سایر کشورهای قدرتمند عربی انجام میدادند. «سازمان جهانی صهیونیسم» به تشکل یهودیان در آمریکا انسجام بخشید و از آنها به عنوان اهرم فشاری برای وارد ساختن دولت آمریکا به معادلات حمایت از حاکمیت صهیونیسم بر فلسطین استفاده کرد.
قیام «براق»/تشکیل اولین کنگره بزرگ اسلامی در بیتالمقدس
به موازات گسترش موج مهاجرت یهودیان به فلسطین از سال 1923 مبارزات نیز به شکلهای پراکنده ادامه داشت تا اینکه در سال 1929 قیام بزرگی که به «قیام براق» معروف است به وقوع پیوست. این قیام در اثر نزاع بر سر دیوار غربی مسجد الاقصی ایجاد شد که برای مسلمانان از ارج و منزلت فراوانی برخوردار بود. یهودیان نیز این دیوار را به نام دیوار ندبه میشناسند و طبق روش سنتی خود در کنار دیوار براق تجمع کرده و به عزاداری میپردازند. پس از این قیام فلسطینیها تصمیم گرفتند که یهودیان را بایکوت کرده و به طور کلی با آن ها قطع رابطه کنند. حکومت انگلیس با این تصمیم به مقابله پرداخت. در این راستا اولین کنگره بزرگ اسلامی در شهر بیتالمقدس با شرکت نمایندگان کشورهای عربی و اسلامی تشکیل شد و شرکت کنندگان اجلاس تعهد کردند که از اماکن مقدسه دفاع کنند. در مقابل حکومت انگلیس گمرکهای سنگینی برای واردات فلسطینیها میبست تا کشورهای عربی موفق به کمک نشوند و از طرف دیگر عوارض گمرکی ناچیزی به مواد کارخانههای یهودیان تعلق میگرفت که یهودیان را روز به روز ثروتمندتر و به فقر فلسطینیها دامن زد.
شهادت عزالدین قسام فلسطین را تکان داد
تشکیل جبهه ملی حاصل شدت گرفتن قیامهای مردمی در سالهای 1935 و 1936 بود. همچنین با گسترش یافتن اعتصابها و قیامهای مردمی در سوریه در حمایت از مردم فلسطین روحیه ملی مردم فلسطین تقویت شد. در همین سالها شیخ عزالدین قسام اقدام به تشکیل سازمان سری با مشی مسلحانه علیه استعمارگران انگلیس و سازمانهای نظامی-اطلاعاتی صهیونیسم کرد. نقش رهبری عزالدین قسام و تشکیلات او از نقاط برجسته و فراموش نشدنی تاریخ فلسطین است. شهادت او فلسطین را تکان داد و مردم را به شدت تهییج کرد.
در 20 آوریل 1936 کمیته ملی فلسطین در نابلس تشکیل شد و به تمام مردم فلسطین توصیه کرد که دست به اعتصاب بزنند و تمام کارهای تجاری صنعتی فرهنگی و... تعطیل شد. در 25 آوریل تمام انجمنها برای تمرکز دادن به مبارزات خود یک کمیته عالی برای رهبری قیام به ریاست حاج محمد امین حسینی رئیس شورای عالی اسلامی فلسطین را تشکیل دادند و خواستههای خود را که در یکی از قیامها بر آن اصرار داشتند مجدداً اعلام کردند:
1. مهاجرت یهودیان به فلسطین به کلی پایان پذیرد
2. اراضی و املاک اعراب به هیچ وجه به یهود منقل نشود
3. یک دولت پارلمانی مستقل ملی در فلسطین به وجود میآید
ادامه دارد...
انتهای پیام/