آیا دموکراسی در افغانستان زنده می‌ماند؟

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، مهمترین نگرانی مردم افغانستان این است که توافقنامه تشکیل حکومت وحدت ملی منجر روی کارآمدن یک دولت کارآمد خواهد شد یا خیر؟ همچنین قابلیت این دولت و میزان تلاش آن در بازسازی و دموکراسی نیز از دیگر نگرانی‌های مردم این کشور بشمار می‌رود.

«مرگ دموکراسی» جمله‌ای است که از زمان امضای توافقنامه تشکیل حکومت وحدت ملی در میان جوانان افغان در صفحات اجتماعی مانند ویروس منتشر شده است.

امضای توافقنامه تشکیل حکومت وحدت ملی به احتمال بسیار، به صورت  آگاهانه از قبل برنامه‌ریزی شده بود که در «روز جهانی صلح» از رسانه‌ها اعلام شد.

تقابل احساسات، اقدامات تردید آمیز، پیشرفت و انحراف در تشکیل حکومت وحدت ملی افغانستان، آینده حرکت این کشور بسوی صلح و ثبات که از یک دهه قبل آغاز شده را مشخص می‌کند.

مردم افغانستان روز اعلام نتیجه نهایی انتخابات این کشور که به نظر می‌رسد پایان بن‌بست‌های افغانستان را جشن گرفتند زیرا طولانی شدن فرآیند انتخابات تأثیرات بسیار منفی بر اقتصاد، امنیت و عملکرد دولت این کشور گذاشته بود.

این درحالی است که جزئیات تشکیل حکومت وحدت ملی که مورد توافق عبدالله و اشرف غنی قرار گرفته یک شکست بزرگ برای دموکراتیزه کردن افغانستان به حساب می‌آید.

توافقنامه سیاسی از طریق زیر سوال بردن آرای مردم، اعتماد افغان‌ها به فرآیند دموکراسی در افغانستان را متزلزل کرده است.

فروپاشی غیر قابل اجتناب است

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های جامعه افغانستان این است که آیا توافقنامه تشکیل حکومت وحدت ملی به یک دولت کارآمد برای این کشور تبدیل خواهد شد یا خیر. اگرچه پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که دولت وحدت ملی در صورت تشکیل از هم فرومی‌پاشد اما به دلیل اهداف جامعه جهانی مبنی بر برقراری ثبات در افغانستان این اتفاق به احتمال بسیار رخ نخواهد داد.

عملکرد و قابلیت دولت وحدت ملی افغانستان و میزان تلاش آن در بازسازی دموکراسی از دیگر نگرانی‌های مشروع مهم مردم این کشور است. به عنوان نمونه، انتصاب و عزل مقامات ارشد افغانستان می‌تواند تنش‌های شدید و در نهایت به افزایش بن‌بست‌ها در این کشور منجر شود.

هر 2 رقیب انتخابات افغانستان در مدت تبلیغات انتخاباتی برای به دست آوردن حمایت هم‌پیمانان قدرتمند، با رهبران با نفوذ این کشور رفت و آمدها و مذاکرات زیادی انجام دادند و این رهبران قومی و جهادی نیز خواسته‌هایی در برابر حمایتشان از آن‌ها دارند.

همانطور که در توافقنامه اشاره شده، میزان اختیارات رئیس‌اجرایی افغانستان بسیار پیچیده است و هنوز به طور کامل منتشر نشده و زمانی که عبدالله کار خود را در پُست جدید آغاز کند، همه این مسائل مشخص می‌شود.

با این وجود، شگفت‌آورترین بخش توافقنامه سیاسی افغانستان بند D است که براساس آن، پُست «مقام رهبری تیم دوم، رهبری اپوزیسیون، توسط دستور رئیس‌جمهور ایجاد می‌شود و مسئولیت‌ها، صلاحیت‌ها و امتیازات این مقام در فرمان مذکور تسجیل می‌گردد.

این بند می‌افزاید که رهبر اپوزیسیون به عنوان هم‌پیمان با دولت وحدت ملی فعالیت خواهد کرد.

این مقام از طرح پیشنهادی جان کری در 8 آگوست گرفته شده اما هنوز مشخص نشده است که آیا نظارت بر سیاست‌های دولت افغانستان نیز برای پُست رهبری اپوزیسیون در نظر گرفته شده یا خیر؟ و آیا این پُست فقط در افغانستان برای برقراری دموکراسی واقعی ایجاد شده است؟

نگرانی دیگری که در افغانستان مطرح است این است که توافقنامه فقط توافق بر سر تقسیم قدرت بدون سنجیدن تمهیدات لازم برای تقسیم وظایف است یا خیر.

قانون اساسی افغانستان که بیشتر قدرت را به رئیس‌جمهور این کشور اختصاص داده، اختیارات بسیاری برای رئیس‌جمهور نسبت به اجرای قوانین قائل شده است که براساس توافقنامه سیاسی این کشور، رئیس‌اجرایی باید در مسائل سیاسی کشور به ریاست‌جمهوری پاسخگو باشد.

اخبارهای ضد و نقیض از 2 تیم اصلاحات و همگرایی و تحول و تداوم نشان می‌دهد که واشنگتن، سازمان ملل و حتی حامد کرزی نیز نسبت به امضای توافقنامه تقسیم قدرت در افغانستان ابراز تمایل کردند.

اگرچه کرزی دلایل زیادی برای تشکیل چنین حکومتی در افغانستان دارد اما مهم‌تر از همه عوامل تشکیل حکومت وحدت ملی و آینده این کشور و نقش آمریکا در افغانستان پس از خروج نیروهای خارجی است.

پس از پیروزی کرزی در انتخابات سال 2009 میلادی، آمریکا با مشکلات زیادی در روابط خود با کرزی به خصوص در امضای پیمان امنیتی کابل-واشنگتن روبرو شد، بنابراین ارائه طرح تقسیم قدرت در دولت آینده با تشکیل حکومت وحدت ملی توسط جان کری برای جلوگیری از روی کار آمدن یک رئیس‌جمهور قوی دیگر در افغانستان قابل توجیه است.

آمریکا چه تحت رهبری دموکرات‌ها باشد یا تحت رهبری جمهوری‌خواهان، از ترس هرج و مرج در افغانستان به نظر می‌رسد که در شرایط کنونی بدنبال برقراری صلح و ثبات نسبی در این کشور است.

آمریکا این ترس خود را با صرف میلیاردها دلار در جنگ افغانستان و کشته شدن بیش از 2 هزار سرباز این کشور که به نظر بسیاری از کارشناسان، این را یک شکست بزرگ محسوب می‌شود، پرداخت می‌کند.

اما نکته قابل توجه این است که با تشکیل دولت جدید در افغانستان، کشورهای کمک‌کننده بین‌المللی این فرصت را پیدا کردند که دوباره سرمایه‌گذاری بلند مدت خودشان را در این کشور از سرگیرند.

انتهای پیام/پ