شارلاتانیزم هسته‌ای


خبرگزاری تسنیم: سیاست مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب بویژه آمریکایی‌ها در مدت زمانی کوتاه‌تر از آنچه تصور می‌شد به نتایج منطقی‌تر و مطلوب‌تری دست پیدا کرد.

حسین  بابازاده‌مقدم ستون یادداشت روز، روزنامه وطن امروز را به مطلبی با عنوان«شارلاتانیزم هسته‌ای»اختصاص داد که در ادامه میخوانید:

سیاست مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های غرب بویژه آمریکایی‌ها در مدت زمانی کوتاه‌تر از آنچه تصور می‌شد به نتایج منطقی‌تر و مطلوب‌تری دست پیدا کرد، اگرچه وضعیت فعلی مذاکرات و طرح‌های طماعانه آمریکا دستاوردی تلقی نمی‌شود اما در نوع خود نشانگر عدم امکان مقاومت‌های خشن از سوی آمریکا در جریان مذاکرات هسته‌ای است. آمریکایی‌ها درصددند با ادامه منش و مشی «شارلاتانیزم هسته‌ای و مذاکراتی» همچنان ضمن وقت‌کشی، ایران را وادار کنند از حقوق هسته‌ای خود با قطع اتصال لوله‌های اورانیوم و در عین حال، حفظ 19000 سانتریفیوژ بگذرد، حال آنکه نه‌تنها این تصمیم عملا منطبق بر منافع ملی ایران نیست؛ بلکه عملا نوعی تعیین تکلیف غیرقانونی و زورگویانه در امور علمی و انرژی کشوری است که از استقلال، تمامیت ارضی، همچنین اقتدار منطقه‌ای غیر‌قابل تردیدی برخوردار است.

پیشنهاد تازه، غیر‌رسمی و عملا توام با یک عقب‌نشینی نه‌چندان وسیع از مواضع و درخواست‌های زیاده‌خواهانه آمریکایی‌ها یعنی قطع اتصال لوله‌های اورانیوم از سانتریفیوژها یک حرکت بازاری در عرف دلالی‌ها و شارلاتان‌بازی برای فروش کالاهای نازل و با کیفیت بسیار پایین به مشتری است با قیمتی بسیار بالا و گزاف.

آمریکایی‌ها در اولین درخواست‌هایی که برای عقب‌نشینی ایران از برنامه هسته‌ای و طی مذاکرات پیشین با تیم حسن روحانی مطرح کردند، بخوبی می‌دانستند جمهوری اسلامی این سطح از درخواست‌ها را نخواهد پذیرفت و در واقع برای پیشبرد برنامه خود 3 لایه را طراحی کرده‌اند که مقاومت ایران با هشیاری و ترسیم مسیر عالی مقام معظم رهبری، غرب را وادار به وارد شدن به دومین لایه از برنامه‌های کاذب خود کرد؛ برنامه‌هایی که ماهیت حقیقی ندارد و همچنان در محیط درخواست‌های فراعقلانی و طماعانه آنها به شمار می‌آید.

ایران با مقاومت در برابر این درخواست زیاده‌خواهانه که عملا منجر به از کار افتادن یا در خوش‌بینانه‌ترین فرض ممکن به دوردست انداختن چرخه غنی‌سازی است، می‌تواند شرایط لازم برای وارد کردن آمریکایی‌ها به سومین فاز پوشالی و نه لزوما واقعی مطالبات آنها را مهیا کند.
آمریکایی‌ها با درانداختن طرح‌هایی از این دست و سپس فضا‌سازی درباره اینکه پیشنهادهای ارائه‌شده فوق‌العاده است یا طراحی سناریوی مخالفت اعضای کنگره با ارائه چنین پیشنهادهایی، درصددند شانس خود برای تحمیل بالاترین سطح درخواست‌هایشان را امتحان کنند، البته در عین حال از گفت‌وگو و امکان تماس با ایران درباره مسائل گوناگون نیز بهره‌هایی می‌برند و آب شدن یخ مذاکره مستقیم منافع بسیار زیادی برای این کشور به همراه دارد. از سوی دیگر آمریکا به شرکای غربی‌اش در بازار معامله با ایران بی‌اعتماد است و به این کشورها نیز اثبات شده است آمریکا در دقیقه90، میوه‌های زدوبند‌های سیاسی را فقط در سبد خود می‌گذارد، بنابر این اروپایی‌ها با دامن زدن به شایعه برداشتن تحریم بانک مرکزی درصدد هستند بازار معامله با ایران را به نفع خود رونق بدهند.

حفظ تعداد فعلی سانتریفیوژها یا حتی افزایش این تعداد نه‌تنها حق مسلم جمهوری اسلامی است، بلکه برای آمریکایی‌ها نیز این هدف قابل دستیابی نیست که ایران را مجبور به کاهش آن کنند. این موضوع بیشتر از یک واقعیت مبتنی بر عقلانیت سیاسی، مبتنی بر رویاپردازی صهیونیست‌هاست و توقف یا جمع‌آوری و کاهش این تعداد هیچ‌گاه عملا مقدور نخواهد بود، چراکه ایران با نقش‌آفرینی حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی به‌صورت بلندمدت از منافع خود صیانت خواهد کرد. آمریکایی‌ها این درخواست‌های بلندپروازانه را صرفا برای گرم کردن بازار «چانه‌زنی» و ترسیم «عقب‌نشینی و پیشرفت» کاذب در دستور کار دارند. نه‌تنها مذاکره‌کنندگان بلکه همه بخش‌های تصمیم‌سازی در سیاست داخلی و خارجی نباید به چنین پیشنهادهای ضدملی و منطبق با منافع رویایی غرب تن داده و مواضع اصلی در حقوق ملت ایران را به دشمنان واگذار کنند.

آمریکایی‌ها نیز درصورت شکست این مرحله طبیعتا در دور بعدی درخواست‌هایی با میزان توسعه‌طلبی کمتر را مطرح خواهند کرد و این مهم از هم‌اکنون قابل پیش‌بینی است، اگر چه احتمالا سعی می‌کنند چنین القا کنند که دیگر حاضر به عقب‌نشینی نخواهند بود و در صورتی‌که ایران این پیشنهاد را نپذیرد و اصطلاحا به «سمبلیک‌سازی هسته‌ای» مبادرت نکند، فرصت خوبی را از دست داده است اما اصولا تجربه و تحلیل فعل و انفعال رفتار غربی‌ها در جریان دورهای  مختلف مذاکرات نشان می‌دهد باز هم عقب‌نشینی آنها از مواضعی چنین پیش‌دستانه و البته رویاپردازانه قابل تصور است.

انتهای پیام/