اعتباری بودنِ باید و نبایدهای شرعی و اخلاقی از منظر علامه طباطبایی

اعتباری بودنِ باید و نبایدهای شرعی و اخلاقی از منظر علامه طباطبایی

خبرگزاری تسنیم: از نظر علامه طباطبایی، بایدها و نبایدها همه از سنخ اعتباریات هستند، اما چنین نیست که واقعی نباشند و به تبع، اموری بی‌فایده تلقی شوند. ضرورت آن‌ها اعتباری است اما کارکرد آنها واقعی است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم یادداشت پیش رو، بخشی از سخنرانی مهدی سپهری عضو هیئت علمی گروه معارف دانشگاه امام صادق(ع) است که از زاویۀ مفاد بایدها و نبایدهای اخلاقی به اعتباریات علامه طباطبایی می‌پردازد. از نظر علامه، بایدها و نبایدها همه از سنخ اعتباریات هستند، اما چنین نیست که امری واقعی نباشند و به تبع، اموری بی‌فایده تلقی شوند. ضرورت آن‌ها اعتباری است اما فعل آنها واقعی است.

مهدی سپهری فارغ‌­التحصیل رشتۀ فلسفه و کلام اسلامی در مقطع دکتری از دانشگاه امام صادق‌ (ع) و عضو هیئت علمی گروه معارف این دانشگاه است. وی مطالعات خود را بیشتر در زمینۀ حکمت متعالیه و علوم انسانی اسلامی متمرکز کرده‌­ و علاوه بر این دو حوزه، مقالاتی در زمینۀ عرفان اسلامی هم از او چاپ شده است. وی هم­چنین در موضوعات تفسیر، اندیشۀ اسلامی، منطق و علوم انسانی اسلامی به تدریس مشغول است.

اعتباریات علامه طباطبایی و فایدة مفاد بایدها ونبایدهای شرعی و اخلاقی

برای فهم بهتر نظریۀ علامه طباطبایی در باب اعتباریات، باید علاوه بر مقالۀ ششم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، به رسالۀ اعتباریات ایشان نیز توجه جدی کرد. از نظر ایشان، نه تنها تمام مفاد بایدها و نبایدها، بلکه اموری مانند: ریاست، زوجیت، ملکیت و... همگی، جزو اعتباریات هستند.

به عنوان مثال وقتی می‌گویید: «کتاب، مال من است»، چه معنایی دارد؟ در عالم خارج دو چیز وجود دارد: یکی شخص شما و دیگری کتاب. مالکیت یعنی چه؟ مالکیت، صرفاً یک اعتبار و قرارداد است که اجازۀ تصرف‌کردن را به شخص شما منحصر می‌کند.

از نظر علامه طباطبایی، اعتبارات به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) اعتبارات قبل‌الاجتماع ب) اعتبارات بعدالاجتماع.

اعتبارات قبل‌الاجتماع، اعتباراتی هستند که قیام به جامعه ندارند؛ یعنی اگر اجتماعی هم در کار نبود، این اعتبارات قابل جعل بودند؛ مانند اعتبارهایی از این سنخ که «من باید آب بخورم». اگر اجتماعی هم وجود نداشت، شخص نیاز به آب داشت و احساس تشنگی می‌کرد و برای رفع تشنگی خود، ضرورتی مجازی میان خود و عمل نوشیدن آب، اعتبار می‌کرد.

در مقابل، اعتبارات بعدالاجتماع، عبارتند از اعتباراتی که قیام به اجتماع دارند و بدون وجود یک اجتماع، فرض تحقق ندارند. برای مثال، اصل مالکیت، از جمله اعتبارات بعدالاجتماع است. زیرا اگر شخص دیگری نباشد که توان تصرف در چیزهای مورد استفادۀ یک شخص را داشته باشد و فرد به تنهایی زندگی کند، مالکیت -که به معنای حق تصرف انحصاری و عدم جواز تصرف دیگران است- بی‌معنا خواهد بود.

البته باید توجه داشت که علامه طباطبایی بر اساس نظریۀ اعتباریات، مسائل عمیق و بنیادی‌تری از قبیل رابطۀ میان دنیا و آخرت را تحلیل کرده‌اند. از نظر ایشان، بسیاری از روابط این دنیا، مانند: ریاست، زوجیت، ملکیت و ... اعتباری هستند و پس از ورود به عالم برزخ، این روابط اعتباری و قراردادها همگی از میان می‌روند و انسان وارد دار حقیقت می‌شود. بسیاری از انسان‌ها با این اعتباریات، زندگی می‌کنند و تمام حیات آن‌ها درگیر اعتباریات می‌شود.

البته اعتباری‌بودن یک چیز، به این معنا نیست که اثر واقعی نداشته باشد. به عنوان مثال وقتی اعتبار می‌کنیم که میوه‌ای مثل سیب را بخوریم، هرچند وجوب و ضرورت نهفته در فعلِ خوردنِ سیب، یک وجوب و ضرورت اعتباری است، اما باعث می‌شود که شخص، سیب را بخورد (یک فعل واقعی) و پس از خوردن سیب، سیر شود  (یک اثر واقعی). حتی ممکن است یک شایعه‌پراکنی، بر روی مردم اثری بگذارد و مردم به خاطر آن، دست به کاری بزنند.

به این ترتیب، اگر علامه طباطبایی می‌گوید کل یا شرع، اعتباریات است، به این معنا نیست که شرع هیچ فایده‌ای ندارد؛ بلکه پای‌بندی به شرع، انسان را به کمال می‌رساند، هر چند شرعیات، اموری اعتباری هستند، اما آن کمالی که به واسطۀ پای‌بندی به شرعیات حاصل می‌شود، یک امر اعتباری نیست.

بنابراین، در نظر علامه طباطبایی، اعتبارات کاملاً بی‌ارتباط با امور تکوینی نیستند، بلکه غایت و غرضی که در ورای یک اعتبار وجود دارد و اعتبار، معطوف به آن است، یک امر واقعی و تکوینی است.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران