ماجرای آشنایی یمینیشریف با فرخییزدی+ماندگارترین شعرها
- اخبار فرهنگی
- 28 آذر 1393 - 13:07
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عباس یمینیشریف 25 سال پیش در چنین روزی درگذشت: 28 آذرماه! چندان مهم نیست که او در چه روز، ماه یا سالی درگذشته است، مهم کاری است که او در زمان حیاتش کرد و تا امروز هم نتایج آن قابل مشاهده است. او بدون اغراق به یکی از بنیانیترین حوزههای فرهنگ و تربیت نسلی انسانها روی آورد و در این راه در نهایت خلوص گام برداشت.
ادبیات کودک هر جامعهای بدون شک، زیربناییترین لایه تحولات فکری و اجتماعی آینده آن جامعه را تعیین میکند. سطوح علمی و هنری این آثار برای تاثیرگذاری و ایفای نقش تربیتی و فرهنگی از حساسیت بهسزایی برخوردار است؛ باعث خوشوقتی ایرانیان بوده است که بنیانگذار ادبیات علمی کودک ما، چهرهای چون عباس یمینی شریف بوده است که برای کار خود در این عرصه هرگز از وجوه پژوهشگری غفلت نکرد و زمانی که به غرب سفر کرد، به تحقیق و تحصیل تجربیات دیگر کشورها پرداخت تا بتواند ادبیات کودک ایران را به تراز علمی و تربیتی جهانی نزدیک کند.
از سوی دیگر او سعی کرد که ادبیات کودک را به خصوص در زمینه شعر مطابق با روحیات کودکان و با زبانی ساده و گیرا و خوشآهنگ تعالی بخشد و در این کار تا حدود زیادی موفق بود. او شعر کودک را نه تنها از لفظ، بلکه از حیث معنی و مضمون ساده و گویا و متناسب با فهم و تصور کودکان سرود؛ همچنین با جدیت و پشتکار شعر کودک را از حالت ترجمه اشعار کودکانه خارجی - که در زمان او رایج بود- درآورد و به شکلی موزون و هماهنگ با روحیه و فطرت کودکان ایرانی سازگار کرد.
بدینترتبب وی با پیگیری و مداومت پنجاه ساله خویش شعر و ادبیات کودک ایرانی را با زبانی شیرین و ساده و با مضمونهایی آموزنده و پاک و قالبهایی مناسب و آهنگین رسمیت بخشید و راه را برای رهروان ادبیات کودک پس از خود هموار کرد. از این نظر یمینیشریف میتواند الگوی تثبیتشدهای برای فعالان این حوزه باشد بویژه اینکه توانسته در ژانرهای مختلف برای کودکان و نوجوان آثاری را به یادگار بگذارد.
برخی از آثار او در ژانرها و گروههای مختلف به این شرح است:
مجموعه شعرهای: آواز فرشتگان (1325)، آوای نوگلان (1345)، گلهای گویا (1350)، باغ نغمهها (1352) و شعر بلند «آه ایران عزیز» (1353).
مجموعه حکایات منظوم: قصههای شیرین (1326)، گربههای شیپورزن (1328)، فری به آسمان میرود (1344).
داستان کودک: دو کدخدا (1329)، دنیاگردی جمشید و مهشید (1332)، بازی با الفبا (1333)، پرویز آیینه (1348)، در میان ابرها (1349)، پوری و لباسهای او (1350)، کتاب توکا (1356) ، خانه بابا علی (1361)، سیاهک و سفیدک (1363).
داستان بلند نوجوانان: همسایه عجیب (1350)، داستان خر و خرکچی (1355).
نمایشنامه: دستمال گلدار و گنج بیصاحب (1354).
ترجمه: برق و حریق (1330)، روی زمین و زیرزمین (1330)، جزیره مرجان (1336).
کتابهای درسی: کتاب اول دبستان (1339)،کتاب آموزش زبان فارسی (1367).
کتاب کمکدرسی: داستان عروسک (1337)، بیژن و شیر (1338)، شعر با الفبا (1362).
علاوه بر آثار، او خدمات دیگری در حوزه ادبیات کودک انجام داد که برخی از آنها عبارتند از:
بنیانگذاری و مدیریت کودکستان، دبستان و مدرسه راهنمایی و باشگاه تربیتی «روش نو»، عضو هیئـت مؤسس و هیئت مدیره شورای کتاب کودک، پایهگذاری و فعالیت در انجمن پژوهشهای آموزشی «پویا»، گرداننده و مسئول مجلههای «بازی کودکان»، «دانش آموزان»، موسس و سردبیر «کیهان بچهها»، راهاندازی چندین جایزه کتاب سال کودک از جمله جایزه «یمینی شریف».
آشنایی یمینیشریف با فرخییزدی
شاید مهمترین عاملی که سبب گرایش عباس یمینیشریف به شعر شد، آشنایی او با «محمد فرخی یزدی» شاعر پرشور و آزادیخواه آن زمان بود؛ شاعری که به جرم حقگویی، در دوره جوانی در یزد، دهانش را دوختند و باز به همین جرم در زندان قصر تهران به زندگیاش خاتمه دادند.
آشنایی یمینی شریف و فرخی یزدی از طریق خانواده یمینی شریف حاصل شد. ماجرا از این قرار بود که فرخییزدی آوازخوانی را استخدام کرده بود تا اشعار سیاسی و انتقادیاش را در شبهای جمعه و شنبه که جمعیت زیادی برای تفریح به دربند میآمدند، در محل باغی که به رودخانه و دره دربند مشرف بود به صورت آواز بخواند و پیام او را به گوش مردم برساند.
اما آوازخوانی که فرخی پیدا کرده بود، سواد نداشت و چون عباس در آن زمان کودکی ده ساله بود و میتوانست شعرها را از روی نوشته بخواند، فرخی از خانواده او خواسته بود تا شعرها را برای آوازخوان زمزمه کند! عباس ده ساله در کنار آواز خوان مینشست و شعرها را از روی دستنویسهای مرحوم فرخییزدی با صدای آهسته میخواند و آوازخوان آنها را با صدایی رسا که چند بار در کوهستان میپیچید، میخواند و دره دربند را در شور و حالی فرو میبرد. این ماجرای برخورد و آشنایی عباس یمینیشریف با شاعر آزادیخواه یزدی بود.
شعرهای ماندگار کودکی
بخش مهمی از ماندگارترین شعرها برای نسل امروز بدون تردید تعلق به مرحوم عباس یمینیشریف است؛ برخی از این نوستالژیهای کودکانه در ادامه آمده است:
فرزندان ایران
ما گلهای خندانیم / فرزندان ایرانیم
ایران پاک خود را / مانند جان میدانیم
ما باید دانا باشیم / هشیار و بینا باشیم
از بهر حفظ ایران / باید توانا باشیم
آباد باش ای ایران / آزاد باش ای ایران
از ما فرزندان خود / دلشاد باش ای ایران
کتاب
من یار مهربانم / دانا و خوشزبانم
گویم سخن فراوان / با آنکه بیزبانم
پندت دهم فراوان / من یار پنددانم
من دوستی هنرمند / با سود و بیزیانم
از من مباش غافل / من یار مهربانم
درخت
به دست خود درختی مینشانم / به پایش جوی آبی میکشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش / برای یادگاری میفشانم
درختم کمکم آرد برگ و باری / بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید درآنجا سبز و خرم / شود زیر درختم سبزهزاری
به تابستان که گرما رو نماید / درختم چتر خود را میگشاید
خنک میسازد آنجا را ز سایه / دل هر رهگذر را می رباید
به پایش خستهای بی حال و بیتاب / میان روز گرمی، میرود خواب
شود بیدار و گوید ای که اینجا / درختی کاشتی، روح تو شاداب
انتهای پیام/