گروگانگیری سیدنی، رسانهها و نماد سازی برای اسلام هراسی
خبرگزاری تسنیم: مخاطب غربی آن چه که می بیند زنجیره ای از تصاویر مشابه از جهان اسلام و مسلمانان است که یا اسلحه دارند، لباس مشکی پوشیده اند، بلند و خشن صحبت می کنند، در هیجان و بگیر و ببند هستند و پرچمهایی با کلمات اسلامی حمل می کنند!
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بامداد روز دوشنبه 24 آذر بود که شبکه های خبری دنیا خبر از گروگانگیری در یک کافه در شهر سیدنی استرالیا دادند، دیری نپایید که تصاویری در سراسر دنیا پخش که از داخل رستوران گرفته شده بود و پشت پرده این اقدام تروریستی را بر ملا می کرد.
دو گروگان مقابل پنجره کافه آمدند و در حالی که پرچمی تیره رنگ که روی آن عبارت لااله الا الله نقش بسته شده بود را مقابل دوربینهای مختلف تلویزیونی و خبرنگارانی گرفتند که بی صبرانه منتظر بودند تا بدانند در پس این اقدام گروگانگیری چه فرد یا افرادی قرار دارند.
در اپیزود دیگر که چندین لحظه بعد از تصاویر شبکه های خبری دنیا پخش شد تصویر مبهمی از مردی به نمایش درآمد که درون کافه ایستاده بود و ملبس به لباس روحانیت بود و عده ای را در داخل کافه به گروگان گرفته بود.
دیری نپایید که هویت گروگانگیر اعلام شد. او یک ایرانی پناهنده بود و سالها بود که از کشور گریخته بود و خود را ملبس به لباس روحانیت کرده بود و به تازگی در صفحه اجتماعی خود با گروه تروریستی داعش که غربیها از آن با عنوان "اسلام گراهای تندرو" یاد می کنند، اعلام همبستگی کرده بود.
صرف نظر از سابقه فرد مهاجم و واکنشهای ایران و استرالیا به این اتفاق، نکتهای که همگان بر آن اتفاق نظر داشتند این بود که این حمله کار یک فرد با ظاهری مسلمان بود که پرچمی با نماد اسلامی به همراه داشت.
همه تصاویر به گونهای کنار هم چیده شد که دیگر سابقه روانی و ضدانقلابی و کلاهبرداری فرد مهاجم مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت و آن چه که تبلیغ شد، هراس از اسلام و مسلمانان بود.
این گونه هدایت افکار عمومی توسط رسانهها یا به عبارتی نهادینه کردن اسلام هراسی با استفاده از انتشار تصاویر سمبلهای اسلامی در اقدامات تروریستی اقدام عجیبی نیست بلکه آن چه اکنون برای افکار عمومی جهان عجیب به نظر می رسد بی ارتباط بودن اقدامات تروریستی با مسلمانان است.
کیلومترها آن طرف تر تصاویر مشابهی از شبکههای تلویزیونی پخش می شود، این بار یک قربانی به زانو زیر پرچمی باز هم به رنگ تیره و نقش لا اله الا الله نشسته و فردی نقاب دار ملبس به رنگ تیره با کاردی از غلاف درآمده بالای سر او ایستاده، تفاوت تصویر این بار در استفاده قصاب از الفاظ اسلامی و عبارت مقدس بود. اینجا عنصر صدا هم به کمک تصویر آمده است.
اپیزودی دیگر در این دست از صحنههای رسانه ای که به طور مرتب و چندین بار در روز برای مخاطب پخش می شود، تصاویری از ویرانههای یک شهر اسلامی با نمادهای ساختمانهای اسلامی و مساجد است که عدهای معمولا جوان با محاسن مشکی و چهرههای سبزه خاورمیانهای - که نماد اصلی مرد مسلمان را برای بیننده تلویزیونی تداعی می کند – اسلحه به دست با هم درگیر هستند.
این صحنه آراییها در دیگر بلاد اسلامی نیز به تصویر کشیده شده است. تصاویری از داعش در عراق، النصره در سوریه، اخوان المسلمون در مصر، حوثیها در یمن و حماس در فلسطین و بازهم کارگردانان این تصاویر هدف خاصی را دنبال می کنند.
نکته مشترک در همه این صحنه سازیها این است که تصاویر به اصطلاح نرم، رنگهای زیبا، آبادانی، آرامش و همزیستی مسالمت آمیز و زندگی در آنها مشاهده نمی شود. مخاطب تلویزیونی بالاخص مخاطب غربی آن چه که می بیند زنجیره ای از تصاویر مشابه از جهان اسلام و مسلمانان است که یا اسلحه دارند، لباس مشکی پوشیده اند، بلند و خشن صحبت می کنند، در هیجان و بگیر و ببند هستند و پرچمهایی با کلمات اسلامی حمل می کنند!!!
آن چه که در همه این تصاویر از اسلام مشترک است این است که در آن فقط و فقط خشونت و آوارگی دیده می شود!!!
حالا دیگر یک شهروند آمریکایی یا غربی به محض دیدن یک مسلمان محجبه یا دارای محاسن مشکی، همان احساسی را به دست می آورد که با دیدن آن تصاویر تلویزیونی به او دست می دهد. او همه مسلمانان را به یک دید می بیند و هراس از اسلام در دلش نهادینه می شود و از آن گریزان می گردد و این همان «اسلام هراسی» است.
انتهای پیام/