«پردهنشین» الگوی «سریال کلاسیک ایرانی»
خبرگزاری تسنیم:بدون شک مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» را باید مهمترین سریال سیما در نیمه دوم سال جاری دانست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بدون شک مجموعه تلویزیونی «پردهنشین» را باید مهمترین سریال سیما در نیمه دوم سال جاری دانست. سریالی که در ابتدا وضعیتی بیمناک داشت؛ چون قسمتهای نخست آن، بیش از هر چیزی بر محور تنش و کینهجویی آدمها با اطرافیان خود شکل میگرفت؛ اما رفتهرفته، داستان آن، شکل و شمایل یک اثر هنری دینی با ساختار و فضایی ایرانی یافت.
نکته مهم این است که کارگردانی این سریال برعهده فیلمساز جوانی به نام بهروز شعیبی است که نخستین تجربه کارگردانی یک سریال تلویزیونی را رقم زده است. شعیبی پیش از این بازیگر بود. او در فیلمهایی چون؛ «آژانس شیشهای» (در نقش ابوذر، پسر حاج کاظم) و «طلا و مس» و چند فیلم دیگر بازی کرده بود. او پس از کارگردانی نخستین فیلم خود «دهلیز»، سریال «پردهنشین» را برای شبکه یک سیما ساخت.
نخستین شاخصهای که در این سریال به چشم میآید، روحانیت است؛ سوژهای جذاب، اما پر خطر که به تصویر کشیدن آن در سینما و تلویزیون، همواره با چالشها و حاشیههایی مواجه بوده است. این بار نیز این موضوع، هدف آسیبشناسی قرار گرفته و برخی خطراتی که از ناحیه اطرافیان، بزرگان عرصه فقه و حوزه را تهدید میکند، ترسیم شده است. هدف سریال، بهاضافه انتخاب بازیگرانی با صبغه و چهره کمدی، حساسیت و نگرانی درباره این سریال را مضاعف کرد. با این حال، رعایت انصاف و عدالت در محتوا و اجرای خوب نقش شخصیتهای معمم از سوی بازیگرانی چون فرهاد آئیش و هومن برقنورد، موجب قبولی این سریال شده است.
ایده اولیه در تولید سریال «پردهنشین»، وقف و الزامات شرعی و قانونی آن بوده است. معمولاً تولید اثر هنری درباره چنین موضوعاتی دشوار و پیچیده است. موضوع وقف، یک مفهوم انتزاعی و فقهی است و ساخت فیلم درباره چنین مفهومی به سمت بیانیهنویسی و شعارزدگی سوق پیدا میکند، اما آنچه در این سریال به تصویر در آمده، یک درام پر از کشمکش و جاذبه است. هر چند که شاخ و برگهای داستان آن زیاد است و گاهی به ورطه حاشیه و زیادهگویی میافتد، اما همه عوامل مؤثر در ایجاد جذابیت هنری در این سریال گرد هم آمده است. از مضمون ملتهب و مبتلابه جامعه گرفته تا کشش دراماتیک و صحنههای چشمنواز و مملو از قابهای خیرهکننده و در عین حال، حرفی تازه و ناگفته.
ایده اولیه این سریال درباره «وقف» در موقعیت زندگی خصوصی یک روحانی مشهور پرورش یافته و حول این موقعیت، ماجرایی درباره «آقازادگی» به نمایش درآمده است؛ ماجرایی که اتفاقاً در صدر مسائل سیاسی و اجتماعی و البته اقتصادی سالهای اخیر کشور ما قرار داشته است.
طرح این مسئله، میتوانست برای این سریال به یک تهدید تبدیل شود. از یک طرف، خطر تطهیر و تبرئه آقازادهها میرفت. از طرفی هم این بیم وجود داشت که ترسیم این ماجرا، موجب وهن روحانیت شود، اما رعایت انصاف در داستان سریال و جسارت در بازگویی این مسئله، «پردهنشین» را از هر دو خطر در امان نگه داشته است. به این معنی که در این سریال، از یک طرف نسبت به امکان سوءاستفاده برخی از اطرافیان شخصیتهای بزرگ هشدار داده میشود، اما راه نجات، بازگشت به متن دین و روشهای اقتصاد اسلامی معرفی میشود.
محور درام در سریال «پردهنشین»، شخصیتپردازی قوی «حاجآقا شهیدی» است. او مردی بزرگ و نیکرفتار است که منشی نزدیک به انسان کامل دارد؛ اما سهلانگاری وی در حفاظت از زندگی فرزندش، وی را درگیر یک بحران میکند. نقطه عطف محتوایی سریال، آنجایی است که شهیدی، فرزند متهم خود را تشویق میکند خود را به قانون تسلیم کند. او حاضر نمیشود «حقالناس» را به بهانه حمایت از فرزندان و خویشاوندان خود زیر پا بگذارد.
نمایش این رفتار، مهمتر از بازنمایی اتهامات اقتصادی است. در واقع، این سریال قصد اعلان این مفهوم را دارد که نزد روحانیت مسلمان شیعه، حق و عدالت از هر چیزی برتر است، حتی از فرزندان. بحرانی که طی داستان برای حاجآقا شهیدی پیش میآید، روایتی از یک نوع سلوک عرفانی است. حقیقت نزد عارف، نه در بستر راحتی و آسایش که در کشاکش بلا و سختی تجلی پیدا میکند. روایت این سریال، حکایتی است درباره سفر از سیاهی به سپیدی و مبارزه برای عبور از تاریکی به روشنایی.
از محتوای غنی این اثر که بگذریم، باید گفت که سریال «پردهنشین» تجربهای در ایجاد جذابیت بومی است. گریز از خنثی بودن، کلیشهشکنی، پرهیز از هنجارشکنی، خودداری از نفی ارزشهای فرهنگی و اخلاقی، عبور از کلیشههای رایج و از همه مهمتر، در هم آمیختن اعتلای هنری و تکنیکی با ارزشهای ملی، آیینی و دینی، موجب پدیدار شدن جذابیت استاندارد و مطابق با فرهنگ بومی کشور ما شده است؛ سریال «پردهنشین» هم در ساختار و هم در محتوا، به الگوی «سریال کلاسیک ایرانی» نزدیک شده است. یعنی آدمها، فضاها، موقعیتها، روابط انسانی و حتی بیاخلاقیها و تباهیهای نقشبسته در این سریال، ملهم از آرمانها، واقعیتها و نیازهای امروز جامعه ایران است.
منبع: تهران پرس
انتهای پیام/