ماهیت فتنه ۸۸ و عوامل مهار آن


ماهیت فتنه 88 و عوامل مهار آن

خبرگزاری تسنیم: فتنه ۸۸ یک اقدام برنامه ریزى شده براى براندازى نظام جمهورى اسلامى بود. شاید برخى از ساده لوحان و کسانى که از سر لجبازى و قانون شکنى در این فتنه نقشى اساسى ایفا کردند از برنامه ریزى هاى قبلى براى فتنه آگاه نبوده باشند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فتنه 88 یک اقدام برنامه ریزى شده براى براندازى نظام جمهورى اسلامى بود. شاید برخى از ساده لوحان و کسانى که از سر لجبازى و قانون شکنى در این فتنه نقشى اساسى ایفا کردند از برنامه ریزى هاى قبلى براى فتنه آگاه نبوده باشند اما در این که پشت این فتنه و اقداماتى که در این 8 ماه صورت گرفت، یک برنامه مدون براى براندازى نظام جمهورى اسلامى بود شکى در کار نیست. دشمنان خارجى و منافقان داخلى در این برنامه هر یک نقش خاصى را بر عهده گرفتند و هر کدام به نحوى علیه انقلاب اسلامى ایران اقدام نمودند. در این میان هدف اصلى فتنه گران دو چیز بود، یکى بى اعتماد کردن مردم به نظام اسلامى و دیگرى در برابر هم قرار دادن مردم. این دو امر در واقع صدمه اى جدى به پایه هاى مردمى نظام اسلامى وارد مى کرد و از هر اقدام دیگرى خطرناک تر به نظر مى رسید. از سوى دیگر فتنه گران داخلى و کسانى که صدماتى جدى به مردم و نظام اسلامى وارد کردند، دو اقدام خطرناک را مرتکب شدند که عبارتند از امیدوار کردن دشمنان به براندازى نظام اسلامى و آمیختن حق و باطل به یکدیگر و تلاش براى سردرگم کردن مردم در فتنه. در برابر این اقدامات خیانت کارانه فتنه گران داخلى و تلاش هاى ضد مردمى سران خارجى فتنه، رهبر معظم انقلاب اسلامى دو راهبرد اساسى را به عنوان راهبردهاى نظام اسلامى براى خروج از فتنه اى که یاران سابق انقلاب در آن به دشمنان قسم خورده انقلاب پیوسته بودند اعلام کردند. این دو راهبرد عبارت بودند از 1. بصیرت دهى به عموم مردم و روشن کردن اهداف و عوامل فتنه در داخل و خارج و 2. جدا کردن بدنه مردمى از فتنه گران و دشمنان نظام اسلامى به واسطه صبر و فعالیت آگاهانه انقلابى.


      هدف فتنه 88 چه بود
فتنه 88 که 8 ماه بحران و فتنه گرى را در کشور دامن زد، یک اقدام برنامه ریزى شده براى براندازى نظام جمهورى اسلامى بود. در این که هدف اصلى دشمن از این اقدام براندازى و تغییر رژیم در ایران اسلامى بود کوچک ترین شکى وارد نیست. شاید برخى از ساده لوحان و کسانى که از سر لجبازى و قانون شکنى در این فتنه نقشى  اساسى ایفا کردند، از برنامه ریزى هاى قبلى براى فتنه آگاه نبوده باشند اما در این که پشت این فتنه و اقداماتى که در این 8 ماه صورت گرفت یک برنامه مدون براى براندازى نظام جمهورى اسلامى بود، شکى در کار نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامى در اولین روز سال 1389 در حرم مطهر رضوى در تبیین همین امر به صراحت بیان داشتند: « البته سال گذشته، سال مهمى براى کشور ما بود. به نظر من - همان طور که در پیام نوروزى هم به ملت ایران عرض کردم - سال 88، سال ملت ایران بود؛ سال پیروزى ملت ایران بود؛ سال حضور نمایان ملت ایران در عرصه هاى عظیم زندگى در نظام اسلام و در کشورمان بود. یک جا در بیست و دوم خرداد چهل میلیون نفر پاى صندوقهاى رأى آمدند؛ یعنى هشتاد و پنج درصد شرکت مردم در انتخابات؛ این چیز بسیار مهمى است... تحلیلگران و مفسران سیاسى مسائل دنیا از این چیزها به آسانى نمى گذرند. ممکن است در مطبوعاتشان این را منعکس نکنند؛ ممکن است سیاستمدارها در حرفهایشان که تبلیغ مى شود، این را بر زبان نیاورند و کتمان کنند؛ اما در دلشان مؤثر است، مى فهمند... این یک حرکت عظیم مردمى بود. در قبال این حرکت، دشمنان ملت ایران نقشه هائى داشتند؛ این نقشه ها را شروع کردند به عمل کردن. اگر حضور شما مردم در انتخابات بیست و دوى خرداد سال 88 یک حضور ضعیفى بود، اگر به جاى چهل میلیون، مثلاً سى میلیون شرکت کرده بودید، به احتمال زیاد دشمنان شما موفق مى شدند. نقشه هائى از پیش طراحى شده بود. من کسى را متهم نمى کنم؛ اما هندسه ى کار دشمن را مى شناسم، مى بینم، آن را تشخیص مى دهم؛ نمى توانم آن را انکار کنم. هندسه ى کار دشمن، یک هندسه ى مشخصى بود. نظیر این کار را در جاهاى دیگر هم کردند. وقتى قدرتهاى مستکبر بین المللى از یک نظامى ناراضى و ناخشنود باشند، یکى از راه هائى که یافتند و عمل کردند، این است که منتظر یک فرصت انتخابات بشوند، بعد در آن فرصت انتخابات، اگر کسانى که مورد رضاى آن ها نیستند، بر سر کار آمدند و آن هائى که آن ها مى خواهند، بر سر کار نیامدند، آن وقت با یک حرکت نمایشىِ مردمى، اوضاع را برگردانند؛ با شعارهائى گروهى از مردم را توى صحنه بکشانند، با فشار در صحنه ى خیابانها، آن چیزى را که با قانون به دست آمده است، با خشونت دگرگون کنند. این یک نقشه ى شناخته شده است. اگر ملاحظه مى کنید که حوادثى که بعد از انتخابات پیش آمد، در ذهن مردم، در ذهن تحلیلگران مستقل و صادق و تیزبین، منتسب به عوامل خارجى و بیرونى مى شوند، ناشى از این است. اگر کسى هیچ خبرى هم از پشت پرده نداشته باشد، اطلاعاتى که افراد صاحب اطلاع به دست مى آورند، اگر این اطلاع هم در دسترس نباشد، انسان شکل کار را که نگاه مى کند، مى فهمد که این کار، کار دشمنان ملت است؛ کار بیگانگان است. انتخاباتى انجام مى گیرد، یک حرکت قانونى اتفاق مى افتد، یک نتیجه اى هم با خود به دنبال مى آورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عده اى را بکِشند توى صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتش سوزى هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، براى این که نتایج قانونى را برگردانند. خوب، این حرکتى است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شده اى از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقى را مى خواستند در کشور پیش بیاورند.»
از این رو مى توان گفت که یکى از اصلى ترین طرح ها دشمن براى انتخابات 88 بر هم زدن آرامش کشور و ایجاد درگیرى بود که براى این جنایت از همکارى فتنه گران داخلى بهره مند شدند اما ملت ایران در برابر این توطئه ایستاد و با مقاومت و بصیرت خود آن را خنثى کرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: «دشمن مى خواست کشور را متلاطم کند، مى خواست آرامش و ثبات و استقرار را از ملت ایران بگیرد؛ درست به عکس، خداى متعال در مقابل کید دشمنان آنچنان تقدیرى کرد که «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین». ملت به برکت دفاع مقدس، از آنجائى که بود، جلوتر رفت؛ آمادگى اش بیشتر شد. این توطئه ى دشمنان مستکبر و گرگهاى آدمی خوار هم در مقابل ملت ایران اثرى نکرد. بعد سعى کردند این ثبات را از داخل به هم بریزند. من فقط اشاره کنم؛ نمی خواهم وارد تفاصیل شوم. هم در سال 78، هم در سال 88 - با فاصله ى ده سال - نقشه و توطئه ى دشمن یک جور بود. در هر دو مورد سعى شان این بود که بتوانند ثبات سیاسى را در کشور به هم بزنند؛ سعى شان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومى را، این ثبات را از این ملت بگیرند. این ثبات و آرامش را باید قدر بدانیم. ملت قدر مى دانند. من که به شما عرض مى کنم، در واقع خطابم به کسانى است که مى خواهند قدرنشناسى کنند در مقابل این ثباتى که وجود دارد؛ آن کسانى که با حرکات خود، با اعمال نادرست خود، با کج تابى هاى خود سعى مى کنند این ثبات و آرامش را، این استقرار را، این طمأنینه و ثبات را در کشور به هم بزنند. البته مسؤولین کشور، با تدبیر، حواسشان هست؛ من هم تأکید مى کنم؛ هم به مسؤولین قوه ى مجریه، هم به مسؤولین قوه ى مقننه، هم به مسؤولین قوه ى قضائیه، که مراقب باشند بدخواهان و دشمنان با توطئه ى خود نتوانند این آرامشى را که در سطح کشور وجود دارد - که نشانه ى بزرگترین اقتدار این ملت است، که مى تواند همه ى خیرات را به طرف آن ها جلب کند - به هم بزنند.» (24/07/1391)
همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامى خاطرنشان ساختند، اذهان سیاسى تیز بین و دقیقى گواهى مى دهند که فتنه 88 یک حرکت برنامه ریزىشده و طراحى شده از سوى دشمنان بود. در این حرکت برنامه ریزى شده، دشمنان خارجى و منافقان داخلى در این برنامه هر یک نقش خاصى را بر عهده گرفتند و هر کدام به نحوى علیه انقلاب اسلامى  ایران اقدام نمودند. در این میان هدف اصلى فتنه گران دو چیز بود. یکى بى اعتماد کردن مردم به نظام اسلامى  و دیگرى در برابر هم قرار دادن مردم. این دو امر در واقع صدمه اى جدى به پایه هاى مردمى نظام اسلامى  وارد مى کرد و از هر اقدام دیگرى خطرناک تر به نظر مى رسید. رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان همین مسأله خاطر نشان ساختند: «آزمون مهمى بود براى کشور. من به شما عرض بکنم، آزمون مهمى بود؛ هم عبرتهاى زیادى داشت، هم درسهاى زیادى داشت؛ و در این آزمون، ملت ایران پیروز شد. آن ها مى خواستند مردم را تقسیم کنند به یک گروه اقلیت، به یک گروه اکثریت؛ یک گروهى که برنده ى انتخابات است، یک گروه هم که در انتخابات به نتیجه ى مطلوب خود دست پیدا نکرده، این ها را در مقابل هم قرار بدهند. ملت را دوپارچه کنند؛ یک عده اغتشاشگر هم وارد میدان بشوند و با ایجاد اغتشاش، جنگ را در داخل کشور مغلوبه کنند، جنگ داخلى راه بیندازند؛ امیدشان این بود. اما ملت هوشیارى به خرج داد. شما دیدید در روز انتخابات، مردم به دو گروه سیزده چهارده میلیونى و بیست و چهار پنج میلیونى تقسیم شدند؛ اما بعد از گذشت مدتى نه چندان بلند، همین دو گروه با هم یکى شدند و در مقابل شورشگران و اغتشاشگران و خرابکاران ایستادند. بیدارى ملت را انسان اینجا مى شود بفهمد. مى خواستند بین مردم اغتشاش ایجاد کنند. بدخواهانى که سى سال است علیه این انقلاب و علیه این مردم هر کارى توانستند، کردند، این ها هم فرصت را مغتنم شمردند و با تبلیغاتِ خودشان وارد میدان شدند. بیش از این، کارى نمی توانستند بکنند. اگر آمریکائى ها و انگلیسى ها و صهیونیستها مى توانستند نیرو وارد خیابانهاى تهران بکنند، یقین بدانید مى کردند. اگر برایشان امکان داشت که با حضور وابستگان و مزدوران خودشان از خارج، عرصه را آنچنان که مى خواهند، هدایت کنند، مى کردند. منتها مى دانستند که این کار به ضررشان تمام مى شود. تنها کارى که مى توانستند بکنند، این بود که در صحنه ى تبلیغات، در صحنه ى سیاست جهانى، از آشوبگر، از اغتشاشگر حمایت کنند. رؤساى جمهور کشورهاى مستکبر در این قضیه وارد میدان شدند؛ اغتشاشگران خیابانى و خرابکارانى را که با آتش زدن مى خواهند موجودیت خودشان را نشان بدهند، ملت ایران نامیدند؛ شاید بتوانند اوضاع را آنچنان که طبق میل خودشان است، در افکار عمومى دنیا و کشورمان تصویر و ترسیم کنند؛ اما شکست خوردند.»

      فتنه گران داخلى چه خیانتى کردند
بر این اساس، فتنه یک برنامه ضد انقلابى و یک طرح از قبل تعیین شده بود که البته شاید برخى از فتنه گران داخلى از همه ابعاد طرح همکاران خارجى خود بى خبر بوده باشند اما این امر چیزى از گناه جنایت و خیانتى که آن ها انجام داده اند نمى کاهد. فتنه گران داخلى در حقیقت ابزار و وسیله اى براى صدمات دشمن به نظام اسلامى شدند. فتنه گران داخلى و کسانى که صدماتى جدى به مردم و نظام اسلامى وارد کردند، دو اقدام خطرناک را مرتکب شدند که عبارتند از امیدوار کردن دشمنان به براندازى نظام اسلامى و آمیختن حق و باطل به یکدیگر و تلاش براى سردرگم کردن مردم در فتنه. هر کدام از این دو اقدام به تنهایى یک خیانت جدى و یک صدمه اساسى به نظام اسلامى است. این فتنه گران نظام اسلامى را به تقلب و خیانت در رأى مردم متهم کردند در حالى که خودشان از طریق همین انتخابات ها به قدرت و جایگاه سیاسى در ایران اسلامى رسیده بودند. آن ها با تلاش براى سلب اعتماد مردم از نظام صدمه اى را وارد مى کردند که هیچ عنصر ضدانقلاب و خائن بیرونى قادر به انجام آن نبود. کسانى که در داخل به  سران فتنه مشهور شده اند در این خیانت آشکار، نظام اسلامى را متهم به دروغ گویى و دست بردن در آراى مردم کردند. اگر هر ضدانقلابى این ادعاى پوچ را مطرح مى کرد نمى توانست آن قدر صدمه ایجاد کند که این افراد با سابقه در نظام اسلامى چنین بگویند و چنین خیانتى را مرتکب شوند. از سوى دیگر این فتنه گران داخلى با خیانت خود، دشمنان خارجى و منافقان داخلى را به براندازى نظام اسلامى امیدوار کردند. دشمن در حالتى از ناامیدى از براندازى نظام اسلامى به سر مى برد و تصور نمى کرد که به سادگى و به این زودى توان مبارزه با اصل نظام را داشته باشد. از این روست که دشمنان در بیان علنى و صریح خود از تغییر نظام جمهورى اسلامى سخن نمى گفتند هر چند چنین آرزویى را همیشه داشته اند و گاه به گاه به آن تصریح نیز کرده بودند اما آنچه باعث شد دشمنان قسم خورده نظام در داخل و خارج امید جدى پیدا کنند این بود که فتنه گران داخلى که سابقه مسؤولیت در نظام اسلامى را داشتند به این نظام خیانت کردند و در طرح و برنامه آن ها به ایفاى نقش پرداختند. این کارى که رهبر معظم انقلاب از آن تعبیر به ناسپاسى در برابر مردم ایران و نظام اسلامى  تعبیر مى کنند در واقع صدمه اى به پایه هاى مردمى نظام محسوب مى شد. رهبر معظم انقلاب در این باره خاطر نشان ساختند: «برادران و خواهران عزیز توجّه کنند که از اوّل انقلاب تا امروز، نصاب شرکت مردم در انتخابات پایین نیفتاده است، تنزّل نکرده است؛ این خیلى مهم است. در آخرین انتخاباتى که ملّت ما پاى صندوق رأى رفتند یعنى انتخابات ریاست جمهورى یازدهم شرکت مردم در انتخابات، 72 درصد بود؛ این رقم، هم در بین انتخابهاى دنیا یک رقم بالایى است و یک نصاب برجسته اى است، هم در بین انتخاباتهایى که از اوّل انقلاب تا امروز اتّفاق افتاده است یکى از بالاترین رقمها است؛ معناى این چیست؟ معناى این شرکت وسیع مردم در انتخابات این است که مردم سالارى دینى در کشور تثبیت شده است؛ معناى آن این است که نظام جمهورى اسلامى توفیق یافته است که مردم سالارى را در کشور نهادینه کند؛ این چیز کمى نیست. کشورى که در طول قرنهاى متمادى با حکّام مستبد و دیکتاتور گذران مى کرده است، آن چنان با مردم سالارى و شرکت مردم در انتخاب صاحبان قدرت، آشنا و در هم آمیخته شده است که بعد از گذشت 35 سال از هیجانات اوّل انقلاب، مردم وقتى نوبت انتخاب مى رسد، 72 درصد در انتخابات شرکت مى کنند؛ قدر این را باید دانست. من به شما جوانها و به همه عناصرى که صاحب فکرند در سرتاسر کشور عرض مى کنم: این نعمت بزرگ را ناسپاسى نکنیم؛ همچنان که در سال 88 این نعمت الهى را عدّه اى ناسپاسى کردند. هم چنین این که گاهى شنفته بشود که انتخابات کشور را به عدم سلامت نسبت مى دهند یعنى تکرار حرف دشمنان ملّت ایران این هم ناسپاسى است. مردم سالارى در کشور به یک جریان عادى تبدیل شده است؛ لذاست مردم در سرتاسر کشور، در روستاها، در شهرها، خود را در مقابل صندوق رأى وظیفه دار مى دانند، به صندوق رأى مراجعه مى کنند؛ 72 درصد رأى مى دهند؛ این خیلى چیز مهمّى است؛ در دنیا این رقم، جزو رقمهاى بالا است» (01/01/1393)

      تدبیر رهبرى؛ راه ملت ایران
عاملان اصلى حماسه 9 دى را باید مردم و رهبرى دانست. مردم با حضور و اقدام به موقع و بصیرت مندانه خود و رهبرى با هدایت گرى صبورانه، هوشمندانه و حکیمانه خود. رهبر معظم انقلاب اسلامى در مدیریت بحران سال 88 نشان داد که شاگرد اول مکتب خمینى کبیر است. او به مردم اعتماد داشت و سعى کرد تا مردم با بصیرت و آرامش بتوانند راه خود را پیدا کنند و وظایف خویش را بشناسند. ایشان از هرگونه عجله بى مورد و یا تسریع بى جا خوددارى کردند. صبر و بصیرت دهى را مبناى اصلى کار خویش قرار دادند و غبار فتنه را نشاندند و باعث شدند که اکثریت مردم ایران راه حق را به خوبى و با آرامش پیدا کنند و راه خود را از فتنه گران جدا سازند. از این روست که باید خاطر نشان ساخت که در برابر اقدامات خیانت کارانه فتنه گران داخلى و تلاش هاى ضد مردمى سران خارجى فتنه، رهبر معظم انقلاب اسلامى دو راهبرد اساسى را به عنوان راهبردهاى نظام اسلامى براى خروج از فتنه اى که یاران سابق انقلاب در آن به دشمنان قسم خورده انقلاب پیوسته بودند اعلام کردند. این دو راهبرد عبارت بودند از 1. بصیرت دهى به عموم مردم و روشن کردن اهداف و عوامل فتنه در داخل و خارج و 2. جدا کردن بدنه مردمى از فتنه گران و دشمنان نظام اسلامى به واسطه صبر و فعالیت آگاهانه انقلابى. این  راهبردهاى حکیمانه در طول 8 ماه، آرام آرام راه ملت ایران در برابر فتنه را باز کرد و کار به جایى رسید که ملت ایران در نهم دى 1388 حماسه آفرید و با حضور حماسى و آگاهانه و بصیرتمندانه خویش ضربه آخر را به فتنه گران وارد ساخت. رهبر معظم انقلاب بارها خاطرنشان ساخته اند که بصیرت عاملى مهم و اساسى است و از این رو بصیرت دهى را مبناى کار خویش در برابر فتنه قرار دادند و خاطر نشان کردند: «بعضى ها احساس دارند، احساس مسؤولیّت مى کنند، انگیزه دارند امّا این  انگیزه را غلط خرج مى کنند؛ بد جایى خرج مى کنند؛ اسلحه را به آنجایى که باید، نشانه نمی گیرند؛ این بر اثر بى بصیرتى است. حالا ما چند سال پیش در قضیّه ى فتنه گفتیم بصیرت؛ بعضى دهن کجى کردند که بصیرت! بله، بصیرت؛ بصیرت که نبود، هرچه که مسؤولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانى دیگر نیست به این آدم بى بصیرت و بدون روشن بینى که دوست را نمى شناسد، دشمن را نمى شناسد و نمی فهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این  انگیزه را خرج کند. این پس شد رکن دوّم که بسیار بسیار لازم است. اگر این رکن دوّم نباشد، امر به معروفش هم اشتباهى درمى آید، جهادش هم اشتباهى در مى آید، امرِ مورد اهتمامش هم دچار خطا مى شود و به کج راهه مى افتد.» (06/09/1393)
توجه دادن مردم به مسائل اصلى و پرهیز دادن آن ها از این که مسائل اصلى و فرعى را با یکدیگر اشتباه بگیرند یکى از موارد مهم و اقدامات اصلى رهبر معظم انقلاب اسلامى بود که ایشان با این تدبیر باعث شدند که دشمن نتواند مردم را به مسائل فرعى مشغول کند و در مسائل اصلى شکستى براى کشور ایجاد نماید. ایشان در این باره بارها و بارها تأکید فرمودند و از آن جمله خاطر نشان ساختند: «یکى از برادرها به قضایاى سال 88 و این حرفها اشاره کردند. من خواهش مى کنم اگر چنان چه مسائل سال 88 را مطرح مى کنید، مسأله ى اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسأله ى اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیرقانونى و به شکل غیرنجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش مى کنید؟ البته ممکن است در گوشه و کنار یک حادثه ى بزرگ، زد و خوردهائى انجام بگیرد که انسان نتواند ظالم را از مظلوم تشخیص دهد؛ یا یک نفر در موردى ظالم، در موردى مظلوم باشد؛ این کاملاً امکان پذیر است؛ اما در این قضایا، مسأله ى اصلى گم نشود. خب، در انتخابات سال 88، آن کسانى که فکر مى کردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه ى با تقلب، اردوکشى  خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمی دهند؟ صدبار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمی کنند؟ در جلسات خصوصى مى گویند ما اعتراف مى کنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمی کرد، گروه هاى مردم به جان هم مى افتادند، مى دانید چه اتفاقى مى افتاد؟ مى بینید امروز در کشورهاى منطقه، آن جاهائى که گروه هاى مردم مقابل هم قرار مى گیرند، چه اتفاقى دارد مى افتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت به خرج دادند. در قضایاى سال 88، این مسأله ى اصلى است؛ این را چرا فراموش مى کنید؟» (06/05/1392)

 

پیام ها و دستاوردهاى حضور مردم در حماسه 9 دى

راهبردهاى حکیمانه امام خامنه ای (مدظله العالی) در طول 8 ماه مقاومت در برابر اهالی فتنه و تهاجمات نرم دشمنان انقلاب، آرام آرام راه ملت ایران در برابر فتنه را باز کرد و کار به جایى رسید که ملت ایران در نهم دى 1388 حماسه آفرید و با حضور حماسى و آگاهانه و بصیرتمندانه خویش ضربه آخر را به فتنه گران وارد ساخت. حضور مردم در 9 دى این پیام را به همراه داشت که ملت ایران در برابر خواست دشمنان و فتنه گران، آگاه و یک پارچه هستند و از همین روست که وقتى به جمعیت مردمى 9 دى نگاه مى کنیم مى بینیم که حتى کسانى که به کاندیداهایى که بعد فتنه گر شدند، راى داده بودند نیز در 9 دى حضور داشتند و علیه فتنه شعار مى دادند. دستاورد اصلى 9 دى این بود که انقلاب اسلامى، پرتوان و زنده در میان ملت ایران حضور دارد و این انقلاب به پایان نرسیده است.

یوم الله 9 دى در پى 8 ماه صبر ملت و رهبر انقلابى اش از راه رسید. 9 دى روز خدا بود و خدا خواهى ملت ایران در آن متجلى شد. 9 دى روزى بود که امید مستکبران به براندازى نظام اسلامى ناامید شد و دلهاى مستضعفان جهان بر بقاى  نظام اسلامى آرامش یافت. 9 دى روزى بود که ملت ایران به میدان آمد تا نشان دهد که یک پارچه در برابر دشمن است و گروهى منافق و واداده داخلى که ابزار و آلت دست دشمنان خارجى شده اند در میان این ملت اثرى ندارند. حضور مردم در 9 دى این پیام را به همراه داشت که ملت ایران در برابر خواست دشمنان و فتنه گران، آگاه و یک پارچه هستند و از همین روست که وقتى به جمعیت مردمى 9 دى نگاه مى کنیم، مى بینیم که حتى کسانى که به کاندیداهایى که بعد فتنه گر شدند، راى داده بودند نیز در 9 دى حضور داشتند و علیه فتنه شعار مى دادند. دستاورد اصلى 9 دى این بود که انقلاب اسلامى، پرتوان و زنده در میان ملت ایران حضور دارد و این انقلاب به پایان نرسیده است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «فتنه ى 88 تنها آن چیزى نبود که توى خیابان به وسیله ى تعدادى آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشه دارى بود، یک بیمارى عمیقى درست کرده بودند، اهدافى داشتند، زمینه ها و مقدمات فراوانى  برایش چیده شده بود، کارهاى بزرگى شده بود و هدفهاى بسیار خطرناکى دنبال این کار بود، که با این برخوردهاى گوناگون سیاسى و امنیتى و این ها حل نمی شد؛ یک حرکت عظیم مردمى لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دى بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه ى 9 دى یک حادثه ى ماندنى در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا پیرارسال بود - که این حادثه، حادثه ى کوچکى نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستى حفظ شود، بایستى گرامى داشته شود.» (21/09/1390)
حضور مردم در 9 دى این پیام را داشت که مردم به این نظام اسلامى و حفظ و تداوم آن اعتقاد دارند. مردم معتقدند که راهى که امام خمینى(ره) در پیش پاى آن ها قرار داد، یک راه صحیح و یک حرکت الهى است و تداوم این راه یک فریضه دینى است و حفاظت از آن واجب است و کوتاهى در حفاظت از آن حرام است و از این روست که 9 دى یک حرکت دینى و اعتقادى نیز بود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: «ایمان دینى، آن معجزه گرى است که قادر است اولاً همه ى مردم را بسیج کند و بیاورد، ثانیاً آن ها را در صحنه نگه دارد و ثالثاً سختى ها را براى آن ها هموار و آسان کند؛ هیچ ایمان دیگرى این خصوصیت را ندارد. ایمان دینى مى گوید شما اگر چنان چه فائق شدید و پیش بردید، پیروزید؛ اگر کشته هم شدید، پیروزید؛ اگر زندان هم افتادید، پیروزید؛ چون به وظیفه عمل کردید. وقتى کسى یک چنین اعتقاد و ایمانى داشت، دیگر شکست برایش معنا ندارد؛ لذا وارد میدان مى شود. این همان عاملى است که در صدر اسلام هم اثر کرد، در انقلاب ما هم اثر کرد؛ 9 دى این را نشان داد. 9 دى یک نمونه اى بود از همان خصوصیتى که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنى مردم احساس وظیفه ى دینى کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توى خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. با این حرکت مردم، آن حجم عظیم تبلیغات دشمن که مى خواست فتنه گران را مردم ایران معرفى کند و اینجور نشان بدهد که مردم ایران از انقلابشان، از نظامشان برگشتند، به کلى نقش بر آب شد؛ یعنى مردم نشان دادند که این، مردم ایران است. تحلیلگران خارجى وقتى نگاه کردند، گفتند از بعد از رحلت امام بزرگوار، یا شاید بعضى گفتند از بعد از حرکات اول انقلاب، هیچ اجتماعى با این بزرگى، با این تپش، با این شور و هیجان وجود نداشته، که مردم وارد میدان شدند. این، حقیقت 9 دى  است. این حرکت، حرکت بزرگى بود و کار بزرگى هم انجام داد.» (21/09/1390)

      کالبدشکافى جمعیت حاضر در 9 دى
در پایان باید متذکر شد که چنان که ذکر شد، در 9 دى مردم از هر سلیقه سیاسى و فکر و اندیشه هاى مختلف موجود در چارچوب نظام اسلامى حضور داشتند. 9 دى متعلق به یک سلیقه سیاسى خاص نیست. در 9 دى ملت ایران به میدان آمد و از این رو بود که برخى از مردمى که در انتخابات 88 و پیش از فتنه به برخى از فتنه گران بعدى اعتماد کرده بودند و به آن ها راى داده بودند نیز به میدان آمدند و اعلام کردند که رایى که به آن ها داده بودند، راى به نظام اسلامى  بوده است. 9 دى روز وحدت و هماهنگى بود. روزى که در آن همه شعارها به زنده باد جمهورى اسلامى و مرگ بر نفاق و مرگ بر استکبار و مرگ بر آمریکا ختم مى شد. از این جهت است که روز 9 دى روز ملت ایران است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «قوى ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دى و بیست و دوى بهمن وارد کرد. کار ملت ایران در بیست و دوم بهمن، کار عظیمى بود؛ نُه دى هم همین جور. یکپارچگى ملت آشکار شد. همه ى کسانى که در عرصه ى سیاسى به هر نامزدى رأى داده بودند، وقتى دیدند دشمن در صحنه است، وقتى فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانى که قبلاً به آن ها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند؛ فهمیدند که راه انقلاب این است، صراط مستقیم این است. در بیست و دوى بهمن، ملت همه با یک شعار وارد میدان شدند. خیلى تلاش کردند، شاید بتوانند بین ملت دودستگى ایجاد کنند؛ اما نتوانستند. و ملت ایستاد؛ این پیروزى ملت بود. از بیست و دوم خرداد تا بیست و دوم بهمن - هشت ماه - یک فصل پرافتخار و پرعبرتى براى ملت ایران بود؛ این یک درس شد. آگاهى جدیدى به وجود آمد. فصل تازه اى در بصیرت ملت ایران گشوده شد. این یک زمینه ى بسیار مهمى است. باید بر اساس این زمینه، حرکت کنیم». (بیانات حرم رضوى /1/1 89)

 


9 دى نمایش غیرت ملى ایرانیان در دفاع از نظام اسلامى

 حضور دهها میلیونى مردم در تظاهرات 9 دى سال 1388 که در طول سه دهه تاریخ انقلاب بى نظیر بود، بصیرت، هوشیارى و دشمن شناسى ملت مسلمان ایران را به خوبى نشان داد و براى همیشه به عنوان حماسه اى  ماندگار در تاریخ باقى خواهد ماند.

اما بدون تردید، مانایى و پویایى حماسه نهم دى در گرو مطالعه و تبیین زوایاى مختلف این حماسه ملى است که وفق نظر امام خامنه اى(مدظله العالى) در دیدار سال گذشته اعضاى ستاد 9 دى با ایشان، امروز بزرگ ترین رسالت  تریبون داران و مسؤولان محسوب مى شود.
یکى از محورهایى که باید در تبیین حماسه ماندگار تجمع بزرگ عاشوراییان در یوم الله 9 دى، مورد توجه جدى قرار گیرد، بررسى آثار، پیامدها و دستاوردهاى این حماسه است. حماسه نهم دى قطعاً آثار و برکات و دستاوردهاى  گوناگون و فراوانى براى کشور و نظام اسلامى ایران داشته و خواهد داشت.
با مرور اجمالى بر فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامى نسبت به این حرکت عظیم مردمى، بیش از 20 کلیدواژه قابل استخراج است. کلیدواژه هایى که هر کدام نیاز به بررسى و تحلیل دارد و از طریق این کلیدواژه ها مى توان به جوهره این حماسه جاوید براى فهم آن نزدیک شد. برخى از این کلیدواژه ها عبارتند از: حرکتى که دست خداوند متعال آن را هدایت کرد، حرکت دینى و اسلامى، نقش عاشورا در این حرکت، شناخت موقعیت، بصیرت، دشمن شناسى، حرکتى خودجوش، حرکت در فضاى غبارآلود، قله فراموش نشدنى، کارى غیرمتعارف و معمول، روزى که حجت را بر همه تمام کرد، نمایش آمادگى و سرزندگى مردم، حضورى مجاهدانه، عکس العمل مردم به فتنه گران و حرکتى که بیمارى انقلاب را درمان کرد.
تأمل در کلیدواژه هاى ذکرشده نشان از عظمت حماسه 9 دى سال 1388 دارد. مقام معظم رهبرى از فتنه 88 به عنوان یک بیمارى یاد مى کنند که با حماسه 9 دى، این بیمارى از انقلاب و جامعه اسلامى دفع شد. شناخت این بیمارى  ترکیب گونه از چندین بیمارى مزمن، در واقع شناخت زمینه ها و علل شکل گیرى این حماسه بزرگ است.
بررسى و تحلیل مجموعه حوادث تلخ و ناگوار پس از انتخابات در کشور که چالش هاى امنیتى را براى نظام اسلامى به همراه داشت و امنیت ملى را نیز در معرض تهدید قرار داد، نشان مى دهد چالشگران نظام اسلامى با ترکیبى عجیب و حیرت انگیز با انگیزه ها، گرایشات و سوابق سیاسى- فکرى غیرهمسو در گذشته، جبهه واحدى را علیه نظام اسلامى  شکل داده و تحت عنوان مردم به دنبال رسیدن به مقاصد شوم خود هستند. در این جبهه معارض با انقلاب و نظام اسلامى چند حلقه قابل ملاحظه و مطالعه است:
1. عناصر میدانى و کف خیابانى شامل افراد بى بصیرت و فریب خورده تا تمامى جریان هاى ضدانقلابى شناسنامه دار و یا بدون شناسنامه از قبیل سلطنت طلبان، منافقین، گروه هاى چپ مارکسیستى، ملى گراها و لیبرال هاى غربگرا، بهایى ها و خانواده هاى معدومین، شیطان پرست ها و...
2. بازیگران داخلى به صورت دو لایه آشکار و پنهان در پشت صحنه، شامل احزاب و گروه هاى دوم خردادى و برخى از شخصیت هاى با سوابق بارز انقلابى که هر کدام به دلیلى با فتنه گران همراه شدند.
3. بازیگران خارجى اعم از دشمنان شناخته شده مثل آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستى به همراه ضدانقلابیون خارج نشین، قرار گرفتن افرادى چون موسوى، خاتمى و کروبى در کنار دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامى و مقابله آنان با نظام اسلامى حکایت از پیدایى یک بیمارى در جامعه اسلامى مى کند. در واقع آشکار شدن این جبهه با مختصات مذکور به عنوان یک جبهه معارض و چالش ساز با هدف براندازى نظامى که از نظر حضرت امام خمینى(ره) حفظ آن از اوجب واجبات است، نشان مى دهد که چگونه نظام اسلامى و جامعه اسلامى دچار بیمارى شده است.
روز نهم دى ماه در تاریخ انقلاب اسلامى با عنوان روز «بصیرت» تبدیل به یوم الله و ماندگار گردید. در این روز ماندگار و تاریخى، ملت همیشه در صحنه ایران اسلامى، حماسه اى دیگر آفرید و دشمنان خدا و دینش را مأیوس و ناامید ساخت و قلب امام زمان(عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمى خامنه اى(دامت برکاته) را شاد ساخت.
اما چرا برخى از افراد با سابقه انقلابى در این مسیر افتاده و این گونه در برابر امام، نظام و ولایت قرار گرفتند؟ براى  پاسخ باید گفت، بر حسب تجربه تاریخى، قدرت طلبى، حرام خوارى و هواهاى نفسانى از عوامل اصلى انحراف خواص جبهه اهل حق مى باشد. خواصى که به همین دلایل، با حضرت امیر(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) جنگیدند. همین دلایل سبب گردید که در انقلاب ما نیز خواصى که با امام(ره) بودند و سال ها در مسؤولیت هاى گوناگون حضور داشتند، امروز به خاطر دنیا و لجاجت هاى شان در برابر نظام اسلامى و رهبرى آن بایستند و دنیا و آخرت شان را تباه سازند. اما آنچه باعث خرسندى و امیدوارى است، بصیرت توده هاست که نگذاشت این انحراف خواص دنیاگرا، انقلاب اسلامى را از مسیر اصلى خارج سازد و نظام اسلامى را دچار انحراف نماید.
از همان فرداى خلق این حماسه، دشمنان انقلاب و ملت، تلاش کردند تا نگذارند، این حادثه بزرگ به عنوان یک حماسه ملى در روند انقلاب اسلامى در اذهان عمومى باقى بماند، لذا عملیات روانى را براى تحریف حقیقت 9 دى و کم اهمیت جلوه دادن آن آغاز کردند. از این رو واکاوى این خیزش بزرگ مردمى به عنوان نقطه عطفى در حیات طیبه انقلاب اسلامى ضرورتى انکار ناپذیر است که سعى کرده ایم در این نوشتار به این مهم بپردازیم.
      تأثیر مجاهدت ها بر تمایز ایام
ده روز پس از خلق حماسه مردم در 9 دى 1388، مردم قم در سالگرد قیام 19 دى با رهبر فرزانه انقلاب دیدار کردند. ایشان در فلسفه تبیین بزرگداشت هایى که براى برخى روزها در طول تاریخ گرفته مى شود، با بیانى نغز فرمودند: « روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ اما این انسانها هستند و این اراده ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمی کشد و آن را مشخص مى کند، متمایز مى کند، متفاوت مى کند و مثل یک پرچمى  نگه مى دارد تا راهنماى دیگران باشد، روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على(ع) است که به این روز جان مى دهد، معنا مى دهد، او را تا عرش بالا مى برد؛ این مجاهدتهاى  یاران حسین بن على(ع) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را مى بخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دیِ امسال هم از همین قبیل است.»
ایشان در ادامه تأکید کردند: «نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دیِ قم را تشکیل داد؛ یعنی برخاسته ی از بصیرت است، از دشمن شناسى است، از وقت شناسى است، از حضور در عرصه ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز مى کنند.»
از آنجا که اعتقاد جازم داریم هیچ مسؤول و مدیر و کارشناسى در جمهورى اسلامى ایران عظمت و روح حماسه 9 دى را همچون مقام معظم رهبرى درک نکرده و به زیور کلام نیاراسته است، بنابراین در واکاوى روح این حماسه آسمانى از نگاه ژرف اندیش و آسمانى ایشان نهایت بهره را خواهیم برد.

      توصیف هاى بى نظیر از سکاندار نظام اسلامى
حماسه تاریخى نهم دى برخاسته از عوامل مختلفى چون بصیرت، دشمن شناسى، وقت شناسى و حضور مجاهدانه ملت بصیر ایران در برهه هاى حساس و تعیین کننده بود که باعث شد این روز تاریخ ساز به عنوان نقطه عطفى در معادلات انقلاب اسلامى در داخل و خارج از کشور ثبت شود. حرمت شکنى بى محاباى ارزشهاى مقدس مردم در عاشوراى سال 1388 توسط فتنه گران علاوه بر نشان دادن ماهیت انحرافى این جریان باعث شد خشم مقدس مردم به جوش بیاید تا حماسه تاریخى ملت ایران در نهم دى سرمنشأ بسیارى از تحولات بعدى قرار بگیرد.
توصیف هایى که رهبر معظم انقلاب درباره حماسه مردم در 9 دى 1388 داشته اند، در طول 23 سالى که از زعامت و رهبرى ایشان مى گذرد، بى نظیر است. بازخوانى بیانات ایشان نشان مى دهند که پس از ارتحال امام خمینى(ره) و آن تشییع تاریخى، دیگر حضورى همسنگ 9 دى در تاریخ انقلاب نداشته ایم.در این مجال مرورى گذرا بر این توصیف ها خواهیم داشت:
- هرچه انسان در اطراف 9 دى فکر مى کند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین  بن على(ع) را مى بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم».
- حرکت مردم در 9 دى برخاسته از بصیرت، دشمن شناسى، وقت شناسى و حضور درعرصه مجاهدانه بود.
- مطمئن باشید که روز نهم دى در تاریخ ماند.این روز ماندگار، روز تجلى قدرت خدا بود.
- 9 دى باطل السحر فتنه بود.
- این روز یک حرکت خودجوش، اتمام حجت با همه، قوى ترین و آخرین ضربه به دشمن بود.
- 9 دى شناخت لحظه بود. لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. شناسائى لحظه ها و انجام کار در لحظه ى نیاز، خیلى چیز مهمى است.
- این حرکت مردم در شرایط غبارآلودگى اهمیت مضاعفى داشت و کار بزرگى بود. در 9 دى غیرت دینى جوان ها جوشید و همه به صحنه آمدند. این روز حجت را بر همه تمام کرد. 9 دى شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه ى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. یکى از این قله هاى فراموش نشدنى، همین نهم دى امسال بود.
- حرکت مردم در 9 دى نشان داد دستهاى دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینى عقب بنشاند، بلکه روزبه روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق تر شده است.
- حضور مردم در 9 دى تجلى بارزى از هویت و ماهیت انقلاب یعنى روح دیانت حاکم بر دل هاى مردم بود.

      چگونه حماسه 9 دى را تبیین کنیم؟
رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اعضاى ستاد بزرگداشت حماسه 9دى، چند محور اساسى را براى تبیین این حماسه ماندگارعنوان نمودند که عبارتند از:
الف- نقش محرم و عاشور در خلق این حماسه بیان شود.
ب- حضور گسترده مردم باید به صورت تبیینى و تحلیلى بیان شود.
ج- ایمان عمیق دینى حاکم بر دل هاى مردم تبیین شود.
د- باید به لایه هاى عمیق پیدایش و ظهور حماسه ى 9دى توجه کامل شود. در توصیف این روز از جنبه هاى شعارى  پرهیز شود.
ه- از سطحى نگرى در تحلیل نه دى پرهیز شود و به عمق شعارهاى مردم در نهم دى توجه کامل شود.
و- بر عنصر «آگاهى»، «بصیرت»، «اعتماد ملى» و «حضور به موقع ملت در عرصه هاى مختلف» تأکید شود.
ز- نهم دى 88، حادثه کوچکى نیست بلکه آن حرکت عظیم و ماندگار مردمى، شبیه حرکت بزرگ ملت در روزهاى  اول انقلاب است و باید تلاش شود در سالگرد این حماسه، حرف اصلى ملت ایران، یعنى حرکت در سایه دین و تحقق وعده هاى الهى تبیین شود. موضوع 9دى باید در همان راستاى حضور حداکثرى مردم تحلیل شود و دسیسه هاى دشمن براى مخدوش کردن این حضور همگانى تبیین گردد.
ح- نقش توده هاى مردم به عنوان پایه هاى اصلى انقلاب در جلوگیرى از انحراف و سازش با دشمن تشریح شود.

      تدابیر بى نظیر رهبرى در مهار فتنه و خلق حماسه 9 دى
فتنه 88 بى تردید بزرگ ترین فتنه اى بود که در طول 32 سال اخیر روى داد. این فتنه از همه جریانات داخلى و خارجى مخالف نظام یارگیرى کرد و بهره گرفت. برخى سردمداران فتنه، ریشه هاى عمیقى در بستر مدیریتى کشور داشتند و بیش از سه دهه در پست هاى بسیار حساس کشور حضور و نفوذ قاطع داشتند. در این شرایط گرگ و میش بود که بخش وسیعى از نخبگان نیروهاى هوادار نظام در دام غفلت و قدرت طلبى افتادند و ساز مخالفت زدند و حتى  به خیابان ها آمدند و دعوت به اردوکشى خیابانى کردند. با این وصف کاملاً واضح است که مدیریت کنترل چنین صحنه اى تا چه اندازه پیچیده و دشوار است.
در کشورهاى دیگر معمولاً در مواجهه با فتنه اى به مراتب کوچک تر، ستادهاى ویژه شکل مى گیرند، افرادى عزل مى شوند، افراد جدیدى نصب مى شوند و کارهایى به صورت تعجیلى و طبعاً پر خطا انجام و شرایط فوق العاده اعلام شده و کارها از مجراى عادى به مجراى امنیتى منتقل مى گردد. در بعضى از کشورهاى دنیا این وضعیت فوق العاده ده ها سال به درازا کشیده شده به گونه اى که در جریان انقلاب مصر علیه رژیم مبارک، یکى از مطالبات مردم لغو حالت فوق العاده چند دهه اى بود.
رهبر معظم انقلاب در جریان فتنه اخیر در حالى که بعضى از نهادهاى مسؤول کشور دچار مسمومیت و انفعال و وادادگى و حتى همراهى با فتنه شده بودند، وارد میدان شدند و با درایت فوق العاده، مسایل را به گونه اى معجزه آسا مدیریت کردند. مدیریت داهیانه ایشان به گونه اى انجام شد که به جاى دستگاه هاى امنیتى و قضایى نظام، این مردم بودند که به صحنه آمدند و ریشه فتنه گرى و فتنه انگیزى را خشک کردند.
اولین اقدام رهبرى فراخواندن میرحسین موسوى بود. امام خامنه اى در دیدار روز شنبه 23 خرداد با موسوى به او یادآور شد که جنس او آشوب طلبى نیست و باید شکایت هاى خود را در چارچوب قانون پیگیرى کند و سپس فرمودند که اگر تقلب به گونه اى که در نتیجه دخالت داشته باشد، اتفاق افتاده، مانعى براى انحلال انتخابات وجود ندارد و رهبر خود آن را محقق مى گرداند. پس از آن ماجرا استمرار پیدا کرد. رهبرى یک هفته به رایزنى هاى خصوصى  با افراد پرداختند.
ایشان در دومین تدبیر در روز جمعه 27 خرداد- یک هفته پس از انتخابات - ابعاد توطئه اى که علیه کشور طراحى  شده است را با صراحت براى مردم توضیح دادند و با قطعیت فرمودند که عدم پذیرش قانون و تأکید غیرمنطقى بر ابطال آراء مردم، اتخاذ دیکتاتورى است و رهبرى زیر بار چنین چیزى نمى رود.
تدبیر سوم رهبرى دستور تمدید یک هفته اى دوره رسیدگى به شکایات بود و در عین حال هیأتى مرکب از آقایان محمدحسن رحیمیان، غلامعلى حدادعادل و على اکبر ولایتى مأمور بازشمارى تصادفى 10 درصد از صندوق ها کردند.
تدبیر چهارم رهبرى برگزارى جلسه با اعضاى ستادهاى انتخاباتى 4 کاندیدا بود که در یک زمان نیم روزه توأم با شنیدن نظرات مخالفین بود.
اقدام پنجم رهبرى روشنگرى بود. حضرت امام خامنه اى دامت برکاته به مناسبت هاى مختلف ابعاد توطئه را افشا کرده و در هر سخنرانى، سران فتنه را مورد ملامت قرار دادند.
اما در طول این دوران، رهبرى به نهادهاى نظام اتکا و اعتماد داشتند و از این رو نه هیأتى تغییر کرد، نه دستور ویژه اى دادند، نه کسى را عزل کردند و نه نصب جدیدى داشتند. این موضوع به چند دلیل صورت گرفت، تأسیس هیأت جدید براى مهار فتنه در واقع ثابت کننده عدم کفایت نهادهاى مسؤول بود و این همان خطى بود که فتنه گران با محوریت تاج زاده آن را از آذر 87 تا یک سال پس از آغاز فتنه دنبال مى کردند. عزل و نصب ها هم مى توانست از بى ثباتى و خارج شدن کنترل کشور از دست رهبرى حکایت کند و دشمنان خارجى را در اعمال فشار جرأت داده و امیدوار کند. رهبرى حتى عضویت عناصر فتنه در نهادهاى حساس نظام نظیر مجمع تشخیص مصلحت، شوراى عالى  انقلاب فرهنگى و... را لغو نکردند در حالى که اخراج این افراد از این نهادها مى توانست به داعیه نبود آزادى  انتقاد در ایران را که پروژه مشترک غرب و فتنه گران بوده، کمک کند.
نظام در مواجهه با فتنه تحت هیچ شرایطى از نیروى انتظامى، ارتش و یا سپاه استفاده نکرد و حتى نیروهاى بسیج را هم به میدان نیاورد. کنترل فتنه گران به عهده نیروى انتظامى بود. پیام این براى خارج و داخل این بودکه شرایط در ایران بحرانى نیست و خود این مسأله نشان داد که نظام حتى مى تواند فتنه هایى با ابعاد بزرگتر را مهار نماید.
رهبرى و نظام در طول مدت فتنه کمترین امتیازى به فتنه گران نداد. فشارها براى آزادى فتنه گران به جایى نرسید و رهبران فتنه روزبه روز منزوى تر شدند. رهبرى به صورت وحله اى در توصیف جریان فتنه عباراتى را به کار مى بردند که امید آنان را براى تأثیرگذارى بر نظام دائماً کاهش مى داد. نظام، رهبران اصلى فتنه را بازداشت نکرد و براى جرایم آنان محکمه اى برپا نکرد و محاکمه آنان را وجدانى و به افکار عمومى سپرد. این مسأله سران فتنه را خوار کرد و سبب به فراموشى سپرده شدن آنان در اذهان اجتماعى گردید و این درحالى بودکه بیش از دو میلیون نفر از شهروندان تهرانى به یکى از سران فتنه رأى داده بودند.
دستگیرى موسوى، کروبى، خاتمى و... مى توانست چهره ایران را به عنوان نظامى که قدرت تحمل مخالفان را ندارد و از سوى آنان احساس تهدید مى کند، مخدوش گرداند. این در حالى صورت گرفت که نظام با دستگیرى عناصر میانى- که واسطه بین سران و بدنه اجتماعى بودند- ارتباط سران فتنه با بدنه اجتماعى را از هم گسیخته بود و لذا امثال موسوى و کروبى علی رغم آزادبودن نتوانستند با بدنه اجتماعى تماس برقرار کنند.
رهبرى در این فتنه با عدم تشکیل کمیته ویژه و عدم عزل و نصب مسؤولین کشور، اعتماد خود را به مسؤولان و کارآمدى آنان و دستگاه هاى تحت امرشان نشان دادند و خوشبختانه آنان نیز نوعاً به حسن اعتماد رهبرى پاسخ مناسبى دادند. این موضوع از آنجا اهمیت داشت که یکى از راهبردهاى فتنه، ناکارآمد نشان دادن نظام و مسؤولان آن بود.
رهبرى در حالى که در فتنه در نوک حمله فتنه گران قرار داشته و بسیار مظلوم بودند اما جز در یک مورد- انتهاى خطبه هاى نماز جمعه 29 خردادماه - این مظلومیت را بروز ندادند و با اعتماد به خداى متعال، همه بار نجات انقلاب و مردم از فتنه را بر دوش کشیدند که این توانمندى بالاى رهبرى در مدیریت جامعه را به اثبات رساند.
رهبر معظم انقلاب در طول دوره فتنه و به طور کلى در طول 23 سال رهبرى کشور، هیچگاه از خود حرف نزدند و نقش برجسته خود در مدیریت کشور را به رخ نکشیدند در حالى که ده ها و صدها بار از نقش مردم در 9 دى تجلیل کردند و آن را باطل السحر فتنه نامیدند و حال آن که خود پیش از امت، موسى وار فتنه ساحران فرعونى را باطل کرده بودند.
در طول دوران فتنه، رهبرى مراقب بودند که کارهاى جارى کشور تعطیل نشود یا با تأخیر مواجه نگردد از این رو تحلیف و تنفیذ حکم ریاست جمهورى و تشکیل کابینه جدید در وقت خود و با صلابت تمام انجام شد و این به خوبى  نشان داد که فتنه بزرگ 88 هیچ خللى در نظام پدید نیاورده است.
نکته ى دیگرى که در رفتار رهبرى کاملاً آشکار بود، این بود که ایشان در اوج اقتدار و در اوج محبوبیت و با توجه به رفتار نابخردانه و غیر محبت آمیز کسانى که در جریان فتنه بودند، همچنان سیاست جذب حداکثرى را دنبال مى کردند. رهبرى نسبت به کسانى که برخورد منطقى و عاقلانه کردند، موضع تشویقى و موضع تقویتى داشتند. از طرف دیگر نیز سوزن بانى کردند تا کسانى که در سکوت و تردید به سر مى بردند، در دامن جریان اصلى فتنه نیفتند و جذب نشوند. رهبرى با عناوین مختلف و به طرق مختلف و از طریق افراد مختلف، ارتباط برقرار کردند تا این ها جذب انقلاب باشند و بمانند و از الگوهاى انقلاب خارج نشوند. یعنى سیاست جذب حداکثرى و دفع حداقلى باور رهبرى بود و خود ایشان هم در عمل به آن پیشتاز بودند.
در هیچ کجاى دنیا با کسانى که این قدر کم مهرى کردند با نظام خودشان، این قدر همراهى کردند با دشمنان و در مقابل جمهوریت و اسلامیت نظام ایستادند و ارزش هاى مردم را زیر سؤال بردند و جایگاه و منزلت جمهورى اسلامى را در عرصه بین المللى خدشه دار کردند، این گونه برخورد نمى کنند، ولى چون آن ها فریب خورده بودند، رهبرى مدارا کردند و پدرانه کوشیدند که آن ها را به آغوش انقلاب و اسلام برگردانند و در اردوگاه نظام اسلامى حفظ کنند.
با این تدابیر دوراندیشانه بود که مردم روز به روز آگاه تر، با بصیرت تر و به عمق حقانیت و مظلومیت رهبر معظم انقلاب اسلامى پى بردند. حضور عظیم و خروشان مردم در 9 دى 88، که یک بار دیگر خاطره روزهاى انقلاب و روحیه همبستگى و همدلى براى حفظ اصول و تثبیت اهداف انقلاب را زنده کرد، به فراخوان شخص، حزب و نهادى  وابسته نبود، حرکتى خودجوش برگرفته از همان معرفت دینى و بصیرت انقلابى ملت هوشمند ایران بود. همانگونه که امام خامنه اى در توصیف آن مى فرمایند: «مردم ما در مقابله با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دى در سرتاسر کشور مشت محکمى به دهان فتنه گران زد. این کار را خود مردم کردند. این یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلى معنا دارد؛ این نشانه این است که این مردم بیدارند.»

      عاشورا و مردم، نقش آفرین اصلى حماسه نهم دى
تظاهرات عظیم و کم سابقه 9 دى و نقشى که مردم در این حضور ایفا کردند، به خوبى نشان داد که کلید حل همه مسائل نظام و انقلاب و ایران در دست « مردم» است و از این رو توطئه هایى که با نادیده گرفتن این عنصر توأم است هرچند از پیچیدگى و پشتوانه هاى زیاد برخوردار باشد به جایى نمى رسد. همین عنصر بود که توطئه کودتاى آمریکا در سال 57 که با حضور دو عنصر کلیدى، الکساندر هیگ فرمانده ناتو و ژنرال رابرت  هایزر فرمانده نیروى هوایى آمریکا با هدف ممانعت از پیروزى انقلاب اسلامى بود را باطل کرد و پس از پیروزى مانع به نتیجه رسیدن توطئه هاى سنگین پیاپى در فاصله بهمن 57 تا 30 خرداد 60 گردید و تا امروز آن را باطل السحر گردانیده است.
درس دیگر، نقش حادثه عاشورا در به وجود آمدن یوم الله 9 دى بود. تا پیش از ماجراى عاشوراى 88، مقابله ى فتنه گران با دین و مبانى آن و مقدسات چندان باور پذیر نبود چراکه تعداد قابل توجهى از سران فتنه را روحانیونى تشکیل مى دادند که سابقه اى هم در انقلاب داشتند و بعضى هم به بیت حضرت امام خمینى(ره) انتساب و یا رفت وآمد داشتند. طبعاً تمیز قائل شدن میان سابقه و وضع فعلى این ها براى متدینین تا حدى دشوار بود. در این میان یک حادثه ویژه نیاز بود تا فضا شفاف شود و غبار تردید کنار رود، البته پیش از این وقتى در تظاهرات روز قدس 88 عده اى از هواداران فتنه شعار « نه غزه، نه لبنان» سردادند و یا در یک تجمع مرتبط با فتنه گران در روز 16 آذر 88 تصویر حضرت امام پاره و به آن بزرگوار جسارت شده بود، متدینین نگران شده بودند ولى نوعاً آن را بى ارتباط با سران فتنه ارزیابى مى کردند.
تا این که روز عاشورا فرا رسید و جریان فتنه تصمیم گرفت از غیبت مردم در خیابان انقلاب تهران به دلیل حضور متمرکز مؤمنین در حسینیه ها، مساجد، تکایا و هیئات استفاده نماید و تصویرى بحرانى از انقلاب و نظام به خارج ارائه نماید، در این میان سران فتنه هواداران خود را به تجمع در خیابان انقلاب دعوت کردند و رسانه هاى غربى به خصوص بى. بى. سى انگلیس تلاش گسترده اى براى شکل دهى به این تجمع دنبال کردند، مثلاً بى .بى.سى در خبرهاى صبح روز عاشورا عباراتى را تکرار مى کرد: مردم از مراکز مختلف شهر راهى خیابان انقلابند، نیروى انتظامى اعلام کرده که مداخله نمى کند. نیروهاى بسیج نیز مخالفتى با تظاهرات خیابان انقلاب ندارند و رهبران معترضین هم هواداران خود را از هرگونه درگیرى برحذر داشته اند؛ و هرچه به ساعت 10 صبح نزدیک تر مى شد این شبکه که محورى ترین نقش در آشوب داشت، گزارش مى داد که از حضور پلیس و یا نیروهاى بسیجى در خیابان انقلاب خبرى نیست.
در واقع هدف این بود که از یک سو با بى خطر خواندن تظاهرات روز عاشورا، جمعیت زیادى را به میدان بیاورند و از سوى دیگر میدان را براى آشوب طلبى ضد انقلاب آماده نشان دهند. به هر ترتیب در روز عاشورا جمعیتى کمتر از 5000 نفر به خیابان انقلاب آمدند و در این بین آنچه از آن خبرى نبود، تجمع و تظاهرات مسالمت آمیز بود. حوالى  ساعت 11 صبح که آتش سوزى ها، تخریب بانکها، حمله به مغازه ها و اموال عمومى به اوج خود رسید، تلویزیون بى .بى.سى و... با پخش مستقیم این صحنه ها، تصویرى از یک شهر جنگ زده را از پایتخت ایران به نمایش گذاشتند. ظهر عاشورا که زمان شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) است، تبدیل شد به صحنه آتش زدن علم ها و علامت هاى بزرگداشت عاشورا و فتنه عمق ماهیت خود را نشان داد و تردیدها را برطرف کرد. در این میان هیچ کدام از سران داخلى فتنه نه تنها واکنش منفى به موضوع نشان ندادند و از بى حرمتى به امام حسین(ع) برائت نجستند بلکه یکى از آنان- میرحسین موسوى- اهانت کنندگان به ساحت سید شهیدان(ع) را «مردمى  خداجو» لقب داد.
سه روز پس از حوادث روز عاشوراى 88 حداقل چهار میلیون نفر از مردم تهران در عصر یک روز غیرتعطیل - 9 دى- به خیابان آمدند و مشابه این تجمع در این روز یا یکى دو روز پس از آن در اکثر شهرهاى ایران برگزار شد و طومار فتنه گران را درهم پیچید. بدون تردید بدون بروز این خبط بزرگ سران داخلى و خارجى فتنه، پرده بردارى از ماهیت فتنه اى که حدود 8 ماه کشور را به شدت درگیر کرده بود، به راحتى امکان پذیر نبود اما خط خون حسین بن على - صوات الله علیه- بار دیگر اردوگاه یزیدیان و امویان آنان را برملا کرد.
از سوى دیگر تظاهرات 22 بهمن، روز قدس و... شرکت در تظاهرات حالتى عادى و توأم با حضور اطفال و خانواده ها مى باشد. حضور مردم هم نوعاً فاقد علامت هاى خاص مى باشد و در این تظاهرات حضور اصالت دارد نه شعار. از سوى دیگر شرکت مردم در تظاهرات نوعاً با زمینه سازى رسانه اى و با دعوت شخصیت ها و نهادها صورت مى گیرد.
تظاهرات خودجوش 9 دى از همه این جنبه ها داراى وجه تمایز بود چراکه از یک سو در ساعتى برگزار شد که کارمندان، کارگران و... به کار اشتغال داشتند و کسبه و... ساعت استراحت خود را سپرى مى کردند، با این وصف شرکت در این  راهپیمایى باید توأم با انگیزه هاى بسیار قوى مى بود. مردم شرکت گسترده کردند و تقریباً همه کسانى که آمدند، همان واجدین شرایط رأى بودند که حدود 7 ماه پیش در انتخابات شرکت کرده بودند. در واقع مى توان گفت همه کسانى که رأى داده بودند- اعم از این که به کاندیداى پیروز رأى دادند یا به کاندیداهاى شکست خورده - به صحنه آمدند و به هیچ وجه از سر تفنن هم نیامده بودند بلکه صفوف کاملاً متراکم بود و همه بدون استثنا با خود علامتى حمل مى کردند و به گرمى شعارهاى جمعى را تکرار مى کردند.
تقریباً هیچ کس و هیچ نهاد رسمى دعوتى براى تظاهرات نکرده بود و تنها شوراى هماهنگى تبلیغات اعلام کرده بود که مردم با تظاهرات 9 دى پاسخ هتاکى به حریم ولایت و ابى عبدالله الحسین(ع) در روز عاشورا را خواهند داد. شعارهاى  مردم کاملاً سیاسى و مستقیم و معنادار بود. آنان سران فتنه را با استفاده از ادبیات زیارت عاشورا لعن مى کردند و از آنان ابراز نفرت مى کردند. تظاهرات نزدیک به سه ساعت به درازا کشید و موج جمعیت، خیابان بزرگ انقلاب را از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادى در برگرفت و مى توان گفت این تظاهرات تنها با انبوه جمعیتى که در روز عاشوراى 57 به میدان آمدند و یا جمعیت انبوهى که امام را تا بارگاه ملکوتى اش بدرقه کردند، قابل قیاس مى باشد.
تظاهرات 9 دى بازتاب گسترده اى در دو سطح داخلى و خارجى داشت. میرحسین موسوى که آشوب گران روز عاشوراى تهران را «مردمى خداجو» خوانده بود، ناچار به عقب نشینى شد و در اطلاعیه اى دولت برآمده از انتخابات 88 را به رسمیت شناخت. در مجلس، فراکسیون اصلاح طلب از آنچه در روز عاشورا رخ داده بود ابراز برائت کرد و با تظاهرات کنندگان 9 دى ابراز همبستگى نمود. در سطح بین المللى هم مقاله هاى فراوانى به رسانه هاى غرب راه یافت که همه در این موضوع اشتراک داشتند: «رهبرى انقلاب از حمایت قاطع مردم برخوردار است و مخالفان نظام جایگاهى در میان مردم ندارند.»

      قیام 9 دى پایان انحراف در خط امام(ره)
از میان دستاوردها و پیام هاى قیام 9 دى ماه 1388، مسأله پایان یافتن قرائت هاى لیبرالى و جمهوریخواهى از امام راحل کمتر مورد توجه قرار گرفته است. قطعاً کسانى که ضمن محوریت در مسیر فتنه، سال ها به بهانه مردم سالارى و خط امام نان خورده اند، نمى توانند قیام میلیونى اکثریت ملت را در مسیر امام ندانند. شعارها و مطالبات مردمى که 9 دى ماه در سراسر کشور به میدان آمدند، تأکید بر غبارزدایى بر خط نورانى امام بود، بنابراین مدعیان دروغین امام که به جاى مطالعه عملکرد خویش، به سابقه خویش مى چسبند، بدانند که 9 دى به مثابه فرقان بود که یک طرف آن خط نورانى امام و یک طرف آن پالایش شدگان این خط بود، زیرا امام داراى شاخص هاى تعریف شده و مشخص بود که خوشبختانه در سیره و اندیشه وى درج شده و قابل دسترسى براى همگان است.
امام چند شاخص سلبى براى اداره کشور داشت که تا آخرین لحظات عمر از آن ها دفاع مى کرد. مردم در 9 دى آمده بودند تا همان شاخص ها را یادآورى کنند. ازجمله این شاخص ها تأکید بر قانون بود. اولاً امام گریز از قانون و اقدامات خودسرانه در مقابل نظام جمهورى اسلامى را به شدت مورد حمله قرار مى داد. ثانیاً امام هر اقدامى که موجب خوشحالى دشمنان مى شد را سرزنش مى کرد. ثالثاً ورود لیبرال ها به قدرت و خانواده انقلاب را به شدت مانع مى شد. صحنه هاى عاشوراى سال 1388 در خیابان هاى تهران عین صحنه هایى است که منافقین در نیمه اول سال 1360 و اواخر سال 59 در تهران به اجرا درمى آوردند. نگاه و قضاوت امام نسبت به آن صحنه ها کاملاً مشخص است. آنجا که منافقین از امام مى خواستند خدمت ایشان برسند و مى فرمود: «شما از این کارهایتان دست بردارید من خدمت شما مى آیم.»
بنابراین شاخص امام براى ارتباط با افراد، درستى راه آنان بود و به آنانى که با بى قانونى و فشار به دنبال باج خواهى  بودند، هیچ موقع باج نداد. اصلاح دیگران را مقدم بر ارتباطشان با نظام مى دانست و در حقانیت راه خویش ذره اى  تردید نداشت. امام با صراحت درباره عزل جانشین و حاصل عمر خویش فرمود: «چارچوب دوستى من با افراد در درستى راه آنان نهفته است و دفاع از حزب الله اصل خدشه ناپذیر نظام جمهورى اسلامى است.»
حال باید پرسید قیام کنندگان 9 دى حزب الله بودند یا عربده کشان ظهر عاشوراى سال 1388؟ امام مى فرمود: «تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به  دست لیبرال ها بیفتد.» لیبرال ها در قیام 9 دى حضور داشتند یا در صفوف انتهایى  فتنه؟ بیانیه هاى لیبرال ها در هشت ماه نبرد نرم در تأیید مواضع چه کسانى و چه جریانى بود؟ امام خاندان پهلوى را براى همیشه تاریخ به زباله دان فرستاد. چطور شد که فرزندان پهلوى با صراحت اعلام کردند که «با سرنگون کنندگان پدرم به یک تقاطع مشترک رسیدیم.» امامى که به خاطر یک استعفاء بر موسوى آن گونه تشر مى زد، اگر صحنه هاى روز عاشورا را مى دید چگونه برخورد مى کرد؟
بعد از قیام 9 دى ماه سران فتنه در بن بستى دوگانه قرار گرفتند، زیرا از آن روز به بعد نه مى توانند مدعى امام باشند و نه مدعى مردم. هر دو مسیر را خراب کرده اند. پیمودن این دو راه بدون حرکت در مسیر ولایت امکان پذیر نیست، نمى توان مدعى امام بود و از ولایت عبور کرد. نمى توان مدعى مردم بود و حرکت میلیونى آنان را پاس نداشت، نمى توان خود را جزء وارثان و اصحاب صف اول انقلاب دانست و مطالبه اجراى اصل 27 قانون اساسى را غریبه وار و براى حضور ضدانقلاب در صحنه خواست. نمى توان هم انقلابى بود و هم به دنبال جاى پایى براى  ضدانقلاب در قدرت گشت.
براى افشاى فتنه و تفسیر فراسلیقه اى از آن هیچ شاخصى وزین تر و مقبول تر از گفتار و نوشتار امام نیست و هیچ سندى براى اثبات فتنه فتنه گران بهتر از اسناد به جاى مانده از امام نیست. وقتى امیرالمومنین(ع) ابن عباس را براى  مذاکره با خوارج در نهروان فرستاد، به وى فرمود از قرآن براى آنان سخن نگو، فقط از پیامبر بگو، زیرا آنان قرآن  را به تفسیر خود درمى آورند اما نمى توانند مدعى اسلام باشند و سخنان واضح پیامبر درباره امیرالمؤمنین را نپذیرند. براى کرنش در مقابل ملت در 9 دى و اعتراف به انحراف از خط امام، شجاعت لازم است، اما تاریخ نشان مى دهد که اهل دنیا معمولاً از این شجاعت برخوردار نیستند.
آنچه که انقلاب اسلامى را از سایر انقلابات و حکومت هاى معاصر و گذشته متمایز مى کند، هنر عبور از بحران هاى  بزرگ و سنگین است. بحران هایى که هر حکومت و انقلابى را به راحتى به زانو درمى آورد، اما این انقلاب نشان داد که نه تنها این بحران هاى عظیم آن را به زانو در نیاورده، بلکه به استحکام بیشتر آن نیز افزوده است.

      نهم دى آزمون خواص و مردم
در امتحان هاى الهى معمولاً با دو خصوصیت مواجه هستیم. اول این که امتحان هاى الهى بدون اعلام قبلى و برخلاف امتحان هایى است که بشر انجام مى دهد و دوم این که امتحان هایى که انسان با آن محک زده مى شود، پیچیده هستند. در امتحانات بشرى هم گاهى شاگرد جواب سؤالات یک معلم را مى داند اما به جهت آن که معلم در طراحى سؤالات از شگرد پیچیدگى استفاده کرده است، چه بسا یک موضوع ساده به نحوى پیچیده و چند پهلو طرح شود و شاگرد از فهم سؤال و به طریق اولى از پاسخ آن عاجز باشد.
اگر هر دو این خصوصیت ها یک آزمونى یا رخدادى در نظر گرفته شده باشد، یعنى از طرفى انسان از این که در بوته آزمون است، غفلت داشته باشد و از طرف دیگر، سؤال امتحان هم آنچنان از پیچیدگى اى برخوردار باشد که فرد در فهم و حلاجى آن مشکل داشته باشد، طبیعتاً یکى از این دو حرکت را انجام خواهد داد یا گیج و منگ، برگه آزمون را سفید تحویل استاد مى دهد و با عصبانیت جلسه را ترک مى کند یا به جاى مثلاً مباحث تاریخى، نصف النهار، خط استوا و... که از مباحث جغرافیایى است براى استاد تعریف مى کند و به تعبیرى، به مطول نویسى بى ربط روى مى آورد و تازه پس از خروج از جلسه آزمون در حالى که به درستى مى داند چگونه پاسخ داده است، طلبکارانه از استاد و آموزشگاه نمره قبولى را مطالبه مى کند و با مشاهده نتیجه منفى آزمون خود، شروع به فحاشى به این و آن مى کند.
آنچه در طول هشت ماه حوادث تلخ پس از انتخابات در رابطه با خواص مردود انتخابات رخ داد، از نوع آزمون نه چندان سختى بود که با آن مواجه شدند. منتهى تفاوت این آزمون با آزمون درسى یک معلم یا استاد در این بود که در امتحان درسى، معلم درس خود را داده و سؤالات را چه ساده یا پیچیده از متن کتاب انتخاب کرده و در جلسه امتحان منابع درسى را جمع کرده تا شاگرد به تناسب فراگیرى و آموخته هاى خود به سؤالات پاسخ دهد ولى در آزمون انتخابات 88، استاد تاریخ اسلام و انقلاب نه تنها منابع آزمون را از دسترس خارج نکرده است بلکه به طور مکرر مردم و به ویژه خواص را به این منابع ارجاع داده و همچون آینه، تاریخ را در منظر آن ها نمایانده تا با بهره گیرى از این تاریخ عبرت آموز، در تشخیص راه، دچار اشتباه نگردند.
خطبه هاى درس آموز امیرالمؤمنین على(ع) درباره فتنه و شرایط حاکم بر آن مکرر توسط دلسوزان به خواص و عوام جامعه گوشزد شد، اهمیت قانون گرایى و پرهیز از قانون گریزى از کلام نورانى امام راحل و آن یار سفر کرده که انگار حوادث امروز جامعه ایران را به درستى دیده بودند، از منظر مردم و خواص جامعه گذشت. رهبر فرزانه انقلاب در خطبه هاى 29 خرداد 88 همچون آینه مسائل انتخابات را براى ملت شفاف بیان فرموده و نسبت به قانون گریزان، هشدارهاى لازم را دادند و صدها منبع، مدرک و سند ارائه شد تا فتنه اى که شروع شده بود مهار گردیده و در نطفه خفه شود تا با حوادثى همچون عاشورا شرمنده مقرب ترین و عزیزترین بنده پروردگار که 1400 سال است همه بشریت از خون گرانبهاى او ارتزاق مى کنند، نشویم.
آنچه در روز عاشوراى 88 اتفاق افتاد، تنها محصول غفلت از منابع آشکار آزمون انتخابات نبود، بلکه حاصل عدم پذیرش این منابع توسط کسانى بود که تنها خویش را منبع متقن تشخیص حق و باطل مى پنداشتند و بى توجه به خواسته مردم و دلسوزان نظام راهى را مى پیمودند که مسیر باطل و ناصواب بود. این جماعت خطبه 93 امیرالمؤمنین على(ع) را بارها خوانده بودند و مى دانستند على(ع) فرموده است: «فتنه زمانى که مى آید از روبه رو شناخته نمى شود و وقتى که تمام مى شود از پشت سر شناخته مى شود. اى مردم امام حاکم خود را در این فتنه ها تنها مگذارید تا بعدها خود را سرزنش کنید. همانا من براى شما چراغم در تاریکى، هر کس در تاریکى است و حق را از باطل نمى شناسد، به این چراغ بنگرد، به من بنگرد و راه را بیابد.»
خواص اهل باطل انتخابات 88 بارها در نهج البلاغه خوانده بودند «در فتنه، دل هاى سابقاً مؤمن و دودل سست مى شوند، مردان سالم گمراه مى شوند، رأى درست و نادرست در هم مى آمیزد، فرزند با پدر کینه مى توزد، پدر و فرزند علیه یکدیگر کینه مى ورزند» اما تصور نمى کردند آن ها که روزگارى در جرگه مؤمن به انقلاب بودند و همراهى با امام(ره) را یدک مى کشیدند، امروز خود گرفتار این فتنه شوند. آن گونه که مشتى لاابالى و دین ستیز، حادثه آفرین در عاشوراى حسینى که اموال مردم را تخریب، به مقدسات دین اهانت و همچون یزیدیان در روز عاشورا هلهله سر مى دهند، عزاداران حسینى قلمداد شوند.
قطعاً موسوى، کروبى، خاتمى و بسیارى از خواص مردود در انتخابات 88، منابع آزمون همراهى با دین و انقلاب را در اختیار داشتند و مى دانستند آزمون انتخابات تنها از همین منابع انتخاب شده است ولى تلاش داشتند به جاى پاسخ به سؤالات همراهى با انقلاب، به سؤالاتى که اوباما، کلینتون و مقامات انگلیسى و صهیونیستى از منابع ضدیت با دین و انقلاب براى آن ها طراحى کرده بودند، پاسخ سؤالات خود را دهند و طبیعى بود با این پاسخ ها، مردودى آن ها قطعى است و فرد مردود نیز جایى در درون ملت نداشته و مطرود مى گردد.
در این سوى میدان، میلیون ها مردمى بودند که نشستند حوادث را خوب رصد کردند و به تعبیر مقام معظم رهبرى  هشت ماه همچون هشت سال جنگ تحمیلى صبر پیشه کردند، خون دل ها خوردند، تصاویر پاره شده پیر خوش ضمیر جماران را دیدند، عدول از خط و شعارهاى حضرت امام(ره) در قضیه لبنان و فلسطین را شنیدند، در کنار خود نماز جمعه خواندن دین ستیزان را با کفش- که تمسخر دین بود- تحمل کردند، حوادث روز قدس، روز دانشجو و ده ها تجمع غیرقانونى و هتاکانه را مشاهده کردند و تا روز عاشورا هر آنچه در طول این هشت ماه اتفاق افتاد را تحمل کردند ولى با مشاهده صحنه هاى تکان دهنده عاشورا، یک باره به خیابان ها آمدند تا براى همیشه تکلیف خود را با این جماعت فتنه گر و سران آن روشن کنند، بنابراین نهم دى پاسخ دندان شکن به  سران فتنه و خواص بى بصیرتى بود که از امتحان بزرگ انتخابات مردود شده بودند.

      تأملى بر مواجهه رسانه اى غرب با حماسه 9 دى
حضور پرشور و حماسى مردم ایران در راه پیمایى عظیم 9 دى 1388 از یک سو پایانى بر هشت ماه فتنه انگیزى  دشمنان انقلاب اسلامى و صحنه گردانى فریب خوردگان در داخل کشور است و از سوى دیگر مهر تأییدى بر پایگاه مردمى نظام جمهورى اسلامى ایران به شمار مى رود، چراکه این حضور آگاهانه از احساس مسؤولیت در قبال اسلام و انقلاب و ارزش هاى آن ها حکایت دارد.
ملت ایران که در طول ماه هاى پس از انتخابات دهم ریاست جمهورى، حرکت هاى هنجارشکنانه متعددى از سوى  سران و عوامل فتنه با حمایت و پشتیبانى همه جانبه دشمنان در آن سوى مرزها را شاهد بودند، خشم خود را فرو خورده و امید داشتند با گذر زمان و روشن شدن ابعاد مختلف توطئه دشمنان براى براندازى نرم جمهورى اسلامى  ایران، کسانى که آتش بیار معرکه شده اند، متوجه اشتباه بزرگ خود شده و بیش از این آب در آسیاب دشمن نریزند؛ اما هتک حرمت ساحت اباعبدالله الحسین(ع)، مقام شامخ ولایت فقیه و عزاداران حسینى در ظهر عاشوراى  سال  88، دل هر ایرانى مسلمان و آزاده اى را به درد آورد و بدتر این که حرمت شکنى صورت گرفته نه تنها از سوى سران فتنه محکوم نشد، بلکه توهین کنندگان، مردم خداجو نامیده شدند! اینجا بود که مردم مومن، انقلابى و محب اهل بیت(ع) به خروش آمدند و علی رغم این که قرار بود تنها یک تجمع اعتراض آمیز برگزار شود، حضور عظیم و پرشور ملت تبدیل به یک راه پیمایى میلیونى شد که به گواه ناظران در طول تاریخ پس از پیروزى انقلاب بى سابقه بود.
بنگاه هاى رسانه اى وابسته به استکبار جهانى و صهیونیزم بین الملل که در جریان حوادث پیش و پس از انتخابات سال 88 تلاش کردند تا با به کارگیرى عوامل خود در بطن حوادث حضور داشته باشند و در وهله اول با دامن زدن به موضوع تقلب و سپس با انعکاس و انتشار هدفمند صحنه هاى آشوب و اغتشاش از فضاى ایجاد شده در جهت منافع رسانه اى استکبارى خود بهره بردارى کنند، در برابر حرمت شکنى عاشورا و اهانت به عزاداران سکوت اختیار کرده یا نیروهاى انتظامى و امنیتى را عامل برخورد با عزاداران معرفى کردند!! همین رسانه ها وقتى با حمایت گسترده مردم از نظام مواجه شدند، به تاکتیک هاى گوناگون خبرى (شگردهاى همیشگى خود) متوسل شدند که در طول بیش از سه دهه اى که از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مى گذرد، بارها و بارها آن ها را آزموده بودند. آن ها در برخورد با حماسه 9 دى  ترفندهاى زیر را به کار گرفتند:
1- سکوت: رسانه هاى بیگانه وقتى با حضور یکپارچه مردم در 9 دى مواجه شدند، ابتدا دچار نوعى بهت و حیرت شدند که آن ها را براى برخورد با این موضوع سردرگم کرد و این سردرگمى سکوت آن ها را در پى داشت چراکه آن ها اعتقاد دارند در برابر اخبار و رویدادهایى که در چارچوب منافع مان نیست، بهترین شگرد سکوت خبرى و پرداختن به موضوعاتى غیر از موضوع اصلى است؛ اما این تاکتیک چندان دوام نیاورد و این رسانه ها احساس کردند در مقابل افکار عمومى و مخاطبان خود باید پاسخگو باشند که در نهایت مجبور به شکستن سکوت شدند.
2- سانسور: در این شیوه، رسانه ها به نگاه کلى و در کنار آن، حذف عمدى مواردى از جریان عبور آگاهى براى شکل دهى به افکار و اندیشه هاى مخاطبان دست مى زنند. در مورد 9 دى هم با آشکار شدن حضور میلیونى مردم و انتشار تصاویر آن، کار رسانه هایى که نمى خواستند این اتفاق بزرگ به اطلاع افکار عمومى جهانى برسد، سخت تر شد و آن ها دست به سانسور اخبار و اطلاعات و کنترل آن ها زدند.
3- پاره گویى حقیقت: رسانه هاى بیگانه در مرحله بعد در صدد هرچه کم رنگ ترکردن حماسه 9 دى برآمدند، فلذا به جاى انعکاس واقعیت ها، به انعکاس بخشى از این رویداد بزرگ بسنده کردند. آن ها که چشمان خود را بر تصاویر ثبت شده توسط دوربین ها بسته و از ذکر واقعیات این حماسه بزرگ طفره مى رفتند، مى کوشیدند تا تعداد شرکت کنندگان را با عباراتى چون؛ هزاران، ده ها هزار و در بهترین وضعیت صدهزار نفر جلوه دهند و على رغم وجود فیلم ها و تصاویر فراوان از این رویداد مهم، از عکس ها و فیلم هایى با نماى بسته استفاده کردند.
4- فریب افکار: توسعه روزافزون رسانه ها به ویژه در فضاى مجازى، امکان سانسور و اختفاى خبر را کاهش داده است و رسانه هاى بزرگ چه بخواهند و چه نخواهند رویدادها و وقایع از طریق رسانه هاى فردى و شبکه هاى اجتماعى  منتشر مى شوند. این گونه بود که رسانه ها وقتى با انتشار خبرها و تصاویر حماسه 9 دى در سطح گسترده مواجه شدند، با استفاده از عوامل جریان فتنه در خارج از کشور دست به اقدامات تمسخرآمیزى براى فریب افکار عمومى زدند. در این فاز از عملیات رسانه اى با تعیین مقیاس هاى خودساخته و تشریح از روى تصاویر براى تخمین جمعیت حاضر به مقایسه آن با حوادثى از قبیل 25 خرداد 88 و... پرداختند و سعى کردند این طور القا کنند که نظام جمهورى اسلامى در صدد بزرگنمایى این رویداد است. حال آن که خود فتنه گران و حامیان شان نیک مى دانستند که این قبیل اقدامات دیگر نتیجه اى ندارد و مردم به ماهیت اصلى این جریان پى برده و به مخالفت با آن برخاسته اند.
5- انحراف خبرى: تغییر جهت دادن به افکار عمومى با هدف پایین آوردن اهمیت اصلى رویداد از شگردهاى رسانه اى بود که در پى شکست همه شیوه هاى قبلى به کار برده شد. لذا غربى ها و شبکه هاى دنباله رو آن ها با تأکید بر این نکته تکرارى تلاش کردند به مخاطبان بگویند، راه پیمایان کارمندان دولت بودند که با وعده یک روز مرخصى، به وسیله اتوبوس به راه پیمایى آمده بودند و در ادعایى عجیب و مضحک و البته توهین آمیز نسبت به ملت ایران، مدعى  شدند جمهورى اسلامى مردم را با دادن ساندیس و ساندویچ به خیابان ها کشانده بود! در حقیقت این رسانه ها کوشیدند تا با طرح مسائلى از این دست و بزرگ جلوه دادن آن ها، اذهان عمومى را به حاشیه هاى نامربوط مشغول کنند و از توجه به خود رویداد بازدارند.
این ها فقط بخشى از تاکتیک هاى خبرى به کار گرفته شده توسط رسانه هایى بود که در جریان فتنه پس از انتخابات نقش آتش تهیه را براى توپخانه تبلیغاتى دشمن بر عهده داشتند. با همه این ها ملت بزرگ و ولایتمدار ایران با بصیرت انقلابى  خود آنجا که باید، وارد صحنه شد و آنچنان حماسه حضورى آفرید که دشمنان و معاندان و سران و عوامل فتنه را مبهوت ساخت و به تعبیر مقام معظم رهبرى «ضدانقلاب را به کلى مأیوس کرد.»

      نقش آفرینان دیگر حماسه 9 دى
بى تردید نقش آفرین اصلى حماسه 9 دى مردم هوشمند و غیرتمند ایران اسلامى بودند اما در این میان نباید از نقش برخى چهره ها و طبقات اجتماعى غافل بود.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى مجلس خبرگان، بر نقش بى بدیل علما در خلق این حماسه تأکید مى کنند و مى فرمایند: «حضور مردم در حوادث بزرگ و مهم و اعلان موضعى که مى کنند - مثل راهپیمائى مهم بیست و دوم بهمن، که واقعاً یک پدیده ى عظیمى بود در تاریخ انقلاب در این شرائط و با این اوضاع و احوال؛ و قبل از آن، حضور مردم در خیابانها در سراسر کشور در نهم دى - بدون این که علما و راهنمایان معنوى مردم که مورد اعتماد آن ها هستند، دلهاى مردم را به حقائق این انقلاب متوجه کنند، میسر نمی شد.»
مواضع انقلابى و آگاهانه مراجع به ویژه پس از اهانت به عاشورا و شعائر دینى، نقش هیأت هاى مذهبى در مقابله با آشوبگران روز عاشورا، نقش آفرینى صدا و سیما در تبیین و نمایش توطئه پیچیده اى که براى درهم پیچیده شدن طومار یک ملت تدارک دیده شده بود، افشاگرى هاى ائمه جمعه در سنگرهاى نماز جمعه، بصیرتمدارى امامان جماعت در مساجد، از جان گذشتگى نیروهاى بسیجى، سپاه و نیروى انتظامى در کنترل و مهار خیابانى فتنه 88 و بسیارى دیگر از شخصیت ها و نهادها و سازمان هاى دیگر، نقشى اساسى در رقم خوردن این همایش بزرگ ملى و انقلابى داشتند.


نمایش گذاشتن بصیرت و آگاهى و وحدت و یکدلى

در جمع بندى کلى از حماسه عاشورایى 9 دى مى توان گفت که ملت ایران با حرکت عظیم و میلیونى خود و با به نمایش گذاشتن بصیرت و آگاهى و وحدت و یکدلى، فتنه هاى دشمنان انقلاب و ایران را با شکست مواجه ساخت و به جهانیان نشان داد که هرگز حاضر به عقب نشینى از ارزش هاى دینى و انقلابى خود نیست و در برابر هر آنچه که مغایر با این ارزش ها باشد، ایستادگى خواهد کرد.
بر این اساس، حماسه عظیم 9 دى را مى توان تجدید پیمان دوباره ملت بزرگ و انقلابى ایران با آرمان ها و ارزش هاى  انقلابى دانست که به اعتراف بسیارى از محافل رسانه اى و سیاسى غرب تا سال ها انقلاب اسلامى و نظام بر آمده از آن را بیمه ساخت. بصیرت و آگاهى ملت فهیم ایران اسلامى در حمایت از ارزش هاى انقلابى و دینى که پیش از این نیز بارها آن را به رخ جهانیان کشیده بود، این بار در 9 دى صحنه اى عاشورایى را به نمایش گذاشت؛ صحنه اى  که جهانیان را به تعظیم در برابر اراده و وحدت ملى خود وادار ساخت.
در تاریخ تحولات سیاسى اجتماعى هر کشور به رخدادهایى مى توان اشاره کرد که نقطه عطفى در روند تحول، تثبیت و یا شکوفایى و بالندگى بیشتر آن محسوب مى شوند. ایران به ویژه در سه دهه پس از پیروزى انقلاب اسلامى از این نوع رخدادها زیاد به خود دیده است. در بررسى این رخدادها، حماسه 9 دى از حیث ماهیت، علل، اهداف، آثار و پیامدها و موقعیت زمانى و موضوعى، منحصر به فرد بود.
پیوند عمیق و ناگسستنى مردم ایران با انقلاب اسلامى و نظام و حضور متعهدانه و مؤثر در صحنه هاى دفاع از آرمان ها و دستاوردهاى آن در طول بیش از سه دهه گذشته، نشان داد که جمهورى اسلامى ایران، مردمى ترین نظام سیاسى در جهان معاصر است. ملت ایران در روند تثبیت انقلاب و پیشرفت نظام، نمونه و الگو بوده و همواره در مواجهه با تهدیدات و فتنه هاى سى و چند ساله، افتخارآفرینى و حماسه سازى کرده است. این خصوصیت ممتاز ملت ایران، ناشى از فرهنگ و باورهاى دینى و ملى آن است. معمار بزرگ انقلاب اسلامى، چه زیبا ملت خود را توصیف مى کنند آنجایى که مى فرمایند: «من با جرئت مدعى هستم که ملت ایران و توده میلیونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله(ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن على - صلوات الله و سلامه علیهما - مى باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله(ص) مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمى کردند... اما امروز مى بینیم که ملت ایران... با کمال شوق و اشتیاق چه فداکارى ها مى کنند و چه حماسه ها مى آفرینند.» (فرازى از وصیت نامه سیاسى الهى حضرت امام)
تحلیل درست و درک بیشتر این حماسه مستلزم بازخوانى حوادث مرتبط با انتخابات ریاست جمهورى دهم است؛ حوادثى که با سناریوهاى از پیش طراحىشده مبتنى بر مختصات کودتاى مخملى، به صورت گام به گام به اجرا درآمد. عوامل خارجى کودتا و عناصر و بازیگران داخلى آن، هرکدام در جاى خود، در سناریوهاى مرحله اى براى اجراى سناریوى بزرگ «پایان دادن به انقلاب و براندازى نظام» به ایفاى نقش پرداختند تا این که یک جنگ نرم تمام عیار را به ملت ایران تحمیل کردند و فتنه اى عمیق رقم خورد. رفتارشناسى فتنه و بازیگرانش در روزهاى محرم و عاشورا، مقطع مهمى در ارزیابى جریان فتنه است که بر عبور از انقلاب و نظام و تعرض به اعتقادات، ارزش ها و باورهاى دینى اصرار داشتند.
و بالاخره حماسه تاریخى نهم دى نشان داد جامعه ایران یک جامعه مذهبى، انقلابى، معتقد به خط امام خمینى(ره)، وفادار به ولایت فقیه و داراى سلایق و علایق مختلف است اما در اصول و محکمات خود که همان اسلام، انقلاب، ولایت فقیه، شعارهاى استکبارستیزانه و صهیونیسم ستیزانه است، یک صدا و مستحکم است. این شعار نیست بلکه واقعیتى است که حماسه نهم دى در کوران تبلیغات رسانه هاى بیگانه و فضاسازى سران فتنه به همه جهان ثابت کرد.

 

تبارشناسى پنج گانه خواص در فتنه 88

 براى امتیاز دهى به مواضع خواص جامعه در ایام فتنه 88 و پس از آن تا به امروز، مجموعه نکاتى که رهبر حکیم انقلاب در بیش از 50 سخنرانى خود از خطبه مهم نماز جمعه 29 خرداد 88 تاکنون در مورد فتنه بیان داشته اند شاخصى متقن و خدشه ناپذیر است.

مهم ترین کلیدواژه هاى ایشان در این ایام تأکید بر «تبیین جنگ نرم»، «تمسک توامان به بصیرت و صبر»، «تلاش براى فهم حقایق»، «اعلام مواضع صریح و شفاف»، «عدم اتخاذ مواضع دوپهلو»، «مرزبندى با ضدانقلاب و نظام سلطه» و نهایتا اعلام استراتژى نظام در «جذب حداکثرى و دفع حداقلى» بوده است. در مقایسه با این شاقول و میزان، خواص جامعه در مواجهه با فتنه به 5 دسته قابل تقسیم اند:
1- افراد در خط ولایت (اهل البصر و الصبر): این گروه از خواص بصیر و صبور جامعه، پشت سر رهبرى حرکت کردند تا گمراه نشوند و نلغزند. این افراد از مؤثرین کشور، خط مشى رهبرى نظام را فهم کرده، در آن مسیر حرکت نمودند و هرجا که صحنه را غبارآلود دیدند و دچار ابهام شدند، تنها به یک دهان چشم دوختند. نه دچار افراط شدند و نه به ورطه تفریط گرفتار.
2- تندروها و جلورونده ها (ضعف صبر): این گروه با این که بصیرت لازم براى درک صحیح فتنه را داشتند، چه بسا از سر دلسوزى با تندروى قبل از تکمیل فرآیند روشنگرى و از همان ابتدا با سردادن شعار دستگیرى و حتى اعدام سران فتنه به دنبال فیصله دادن قائله بودند. ایشان که فقط نیمى از دوگانه صبر و بصیرت را گرفته بودند، بعد از 9 دى و خصوصا بعد از غائله 25 بهمن 89 وقتى دیدند که کسى براى سران داخلى فتنه  تره هم خرد نمى کند، به اشتباه خود پى  بردند.
3- عقب مانده ها و متاخرین (ضعف بصیرت): این گروه که در تحلیل صحنه دچار اشتباه شدند، یا از ابتدا بر خطر جنگ نرم واقف نبودند یا فتنه را کوچک شمردند. آن ها به جاى دیدن تقابل انقلاب و ضدانقلاب، به دلیل اختلافات سیاسى احتمالى با رئیس جمهور، گناه اصلى فتنه گران یعنى ظلم در حق راى مردم را ندیدند یا معادل و هم سنگ خطاهاى ساختارى نظیر کهریزک قلمداد کردند. در نتیجه برخى از ایشان با درک نکردن نیاز لحظه با تاخیرى چند هفته اى، عده اى دیگر با چند ماه فاصله و حتى گروهى دیگر بعد از 9 دى به اعلام موضع علیه فتنه گران پرداختند.
4- ساکتین در فتنه تا کنون (بى بصیرت ها و مردودین): این عده که یک نام بزرگ در میان آن ها بیش از بقیه خودنمایى  مى کند و همچنان ساکتند، در امتحان فتنه مردود شدند، سقوط کردند و از چشم مردم انقلابى و نظام افتادند. شاید همراهى قبلى آن ها با فتنه گران، خصوصا نامه بى ادبانه و بى سلام به نایب امام زمان(عج)، چنین سرنوشت شومى را برایشان رقم زده است. البته صبر على گونه رهبر معظم انقلاب فرصت داد تا برخى از این خواص در معرض سقوط، بعد از گذشت یک و نیم سال از فتنه اعلام برائت کنند و جزء ساکتین نمانند؛ هرچند که حسنات الابرار سیئات المقربین.
5- سران فتنه (بازیچه هاى داخلى نظام سلطه): این جماعت دوم خردادى که از مدعیان همیشگى و دروغین جمهوریت نظام بودند، در ماجراى فتنه علاوه بر ظهور تام مخالفت همیشگى با اسلامیت نظام، راى اکثریت مردم را نیز برنتافتند و به مقابله با قانونى برخاستند که قبل از انتخابات 88 با شیطنت همه چیز را تنها در چارچوب آن قابل دفاع عنوان مى کردند. اینان به هر کارى براى رسیدن به اهداف پلیدشان دست یازیدند و از ذبح کردن شعارهاى اصلى نظام در حمایت از فلسطین و حتى جسارت به عکس امام(ره) نیز دریغ نکردند. این گروه شقى کار را به جایى رساندند که در روز عاشورا به خیام عزاى حسینى حمله ور شدند و نهایتا در 9 دى و 22 بهمن 88 توسط همان جمهوریت که مردم مومن و حسینى بودند، حذف شدند.
پدیده هاى اجتماعى را نمى توان در خلأ و فارغ از تاریخ و تبار آن بررسى نمود. جامعه، چوب و سنگ نیست که در خلا و شرایط آزمایشگاهى به زیر میکروسکوپ برده شود. واقعه اى چون نه دى را باید ذیل تاریخى فهمید که سرچشمه آن است. از این حیث نه دى واقعه اى اصیل است که از انقلاب اسلامى و خواست عمومى مردمى مسلمان در جهت نیل به جامعه اى مقاوم و مستقل سیراب شده است.

آثار و دستاوردهاى داخلى و خارجى 9 دى

یکى از محورهایى که باید در تبیین حماسه ماندگار تجمع بزرگ عاشوراییان در یوم الله 9 دى، مورد توجه جدى قرار گیرد، بررسى آثار، پیامدها و دستاوردهاى این حماسه است. حماسه نهم دى قطعاً آثار و برکات و دستاوردهاى گوناگون و فراوانى براى کشور و نظام اسلامى ایران داشته و خواهد داشت. این آثار و دستاوردها را از زوایاى مختلف مى توان دسته بندى و احصا کرد. ما در این نوشته آن ها را در دو سطح داخلى و خارجى (منطقه اى و بین المللى) بررسى مى نماییم.

الف- آثار و دستاوردهاى داخلى 9 دى
آثار و دستاوردهاى داخلى حماسه 9 دى، هم از حیث کمیت و هم از لحاظ کیفیت، از چنان فراوانى برخوردار است که تنها احصاى رئوس آن ها خود فهرست بلند بالایى را تشکیل مى دهد. برخى از مهم ترین آثار و دستاوردهاى داخلى  9 دى عبارتند از:
1- افزایش اقتدار و استحکام نظام؛ انقلاب، نظام مقدس جمهورى اسلامى و ملت ایران در نهم دى نفسى تازه کرد و به جهانیان ثابت نمود که مردم و حکومت در ایران اسلامى در پرتو ولایت فقیه یک حقیقت واحد هستند و از چنان ریشه، ظرفیت و اقتدارى برخوردارند که به راحتى هر توطئه را در نطفه خفه مى کنند.
2- تقویت باور به  وجود جنگ نرم و فتنه هاى پیچیده؛ قضایاى فتنه هزینه هاى بسیارى بر نظام تحمیل کرد؛ اما دستاوردهاى فراوان ترى داشت. حرکت فتنه گران در عاشوراى 88 و شکل گیرى 9 دى به همه دیرباوران داخلى ثابت کرد که پروژه هاى زیادى در این حوزه براى انقلاب از سوى غرب طراحى شده است.
3- کنار رفتن نقاب ها؛ ملت فهیم و آگاه ایران با حضور تاریخى خود در نهم دى، انقلابیون واقعى را از مدعیان دروغین، عافیت طلبان و مصلحت اندیشان باز شناخت و نقاب تزویر از چهره سران فتنه و حامیان پشت صحنه آن پایین کشید و به بیان حکیم فرزانه انقلاب، فتنه 88 نظام را واکسینه کرد.
4- رفراندوم ملى در دفاع از نظام و رهبرى؛ حضور میلیونى مردم در حماسه تاریخى 9 دى 88 فقط یک راه پیمایى  نبود؛ بلکه در قالب یک رفراندوم ملى تمام معنا نشان داد مردم مدافع نظام و جایگاه رهبرى هستند و هر جریان و شخصیتى را نیز تنها با همین دو ملاک مى سنجند.
افزایش مشروعیت و مقبولیت مردمى نظام، منفعل شدن جریان فتنه و تبدیل فتنه گران به مرده سیاسى، عمق بخشى  به بینش و بصیرت سیاسى مردم در شناخت جریان هاى سیاسى و الگوهاى جدید دوستى و دشمنى با انقلاب، پیوند مردم و رهبرى، تعمیق ارتباط مردم و جوانان با عاشورا و کارکردهاى فرهنگ عاشورایى، ایجاد اتحاد ملى و انسجام اسلامى در بین مردم و... از دیگر پیامدها و دستاوردهاى حماسه 9 دى است. مسلماً این فهرست قابلیت افزایش را دارد.
ب - دستاوردهاى خارجى حماسه 9 دى
شاید گزاف نباشد اگر بگوییم اساسى ترین دلیل خصومت غرب به محوریت آمریکا با انقلاب و نظام اسلامى، نگرانى  و هراس از قدرت الهام بخشى و الگوسازى انقلاب اسلامى بوده است. البته وقوع بیدارى اسلامى در منطقه به تأسى از انقلاب هم در همین راستا ارزیابى مى شود. این هراس ایران را همواره در کانون دشمنى هاى غرب قرار داده که فتنه و حرکت آن ها در عاشورا براى مبارزه با این الگو بود؛ اما حماسه تاریخى نهم دى که نمایشگاه غیرت ملى ایرانیان در دفاع از نظام اسلامى بود، در واکنش به شیطنت دشمنان انقلاب به وجود آمد. بر همین اساس، این حماسه ملى- اسلامى  آثار و دستاوردهاى بیرونى در بعد منطقه اى و بین المللى هم دارد که مهم ترین آن ها عبارتند از:
1- آشکار شدن دشمنى گسترده غرب با نظام و پیوند فتنه با خارج؛ اعترافات دستگیرشدگان نشان داد که دفاتر جاسوسى و سفارت خانه ها و مراکز آکادمیک غربى، سناریوهاى زیادى را براى ضربه زدن به ایران طراحى کرده بودند. فتنه گران عاشوراى 88 با دستور مستقیم غرب و حمایت هاى آن ها هتک حرمت مقدسات کردند و کسانى که دستگیر شدند، با اسناد و مدارک متقن به وابستگى به دشمن اعتراف نمودند.
2- اذعان غرب به اقتدار و قدرت بازدارندگى نظام اسلامى؛ غربى ها با برآوردهاى غلط دشمنان و خائنان ملت ایران چون منافقین، به اذعان خودشان چالشى ترین بحران را براى ایران اسلامى طراحى و عملیاتى کردند؛ اما با مشت محکم مردم مواجه شده، به پیوند نظام اسلامى با مردم و اقتدار حاصل از آن پى بردند.
3- تحرک بخشى به بیدارى اسلامى منطقه؛ خیزش اسلامى که در شمال آفریقا و خاورمیانه شاهد آن هستیم، ریشه اسلامى دارد و به اذعان تحلیلگران غربى و عربى از انقلاب اسلامى تأثیر پذیرفته است. درست است که حماسه نهم دى پیش از این خیزش ها به وقوع پیوست، اما مردم منطقه، مقاومت و ایستادگى بر سر اصول اسلامى را تا کنون از حماسه هاى بى نظیر مردم ایران همچون حماسه 9 دى آموخته اند.
4- حفظ استقلال سیاسى؛ مهم ترین وجه اقتدار، حفظ استقلال سیاسى است. غرب  تردیدى در اقتدار سیاسى  جمهورى اسلامى و تحول ساختارى که در روابط بین الملل ایجاد کرده ندارد. بر این اساس، دشمن در قضیه فتنه 88 و در ادامه آن در 9 دى که در راستاى آزمایش مردم براى تداوم فتنه گرى ها بود در واقع استقلال ملت ایران را نشانه گرفته بود که با قاطعیت و حضور آگاهانه مردم در صحنه دفع شد. بنابراین حماسه نهم دى ماه  88، نمایش بلوغ اجتماعى و سیاسى، شاخص مرزبندى بین جبهه حق و باطل و تجلى اقتدار ملى و سیاسى تمامى مردم ایران بود که با حضور گسترده خود در راه پیمایى عظیم 9 دى توطئه دشمنان را خنثى کرد و مدال قبولى و رضایت را چنین از نایب امام زمان(عج) به دست آورد که: «اگر صدها بار براى نعمت هوشیارى این ملت، سجده شکر بجا آورده شود، باز هم کم است.»

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon