دلایل افشای اطلاعات مربوط به ترور عماد مغنیه در رسانه‌های آمریکا

دلایل افشای اطلاعات مربوط به ترور عماد مغنیه در رسانه‌های آمریکا

خبرگزاری تسنیم: انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به ترور عماد مغنیه در برخی رسانه‌های آمریکایی این سؤال را مطرح می‌کند: انگیزه فاش کردن این اطلاعات چیست و آیا اختلاف واشنگتن و تل‌آویو در این خصوص دخیل است؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، انتشار برخی اخبار و اطلاعات در رسانه های آمریکا در مورد عماد مغنیه یکی از فرماندهان نظامی حزب الله که در سال 2008 در سوریه ترور شد، دفتر شبکه المیادین در واشنگتن را بر آن داشت تا با همکاری مرکز مطالعات آمریکایی- عربی ابعاد این اخبار را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.

المیادین در تحلیل خود یادآور شده است سرویس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به مسئولیت خود در اجرای آزمایش بسته های انفجاری در خاک این کشور اعتراف و اعلام کرد از مواد منفجره مزبور در ترور مغنیه استفاده شده و آن را به دفتر سیا در منطقه خاورمیانه و اردن تحویل داد.

نکته قابل ملاحظه اینکه روایت روزنامه واشنگتن پست و نیوزویک در مورد این موضوع در بسیاری از جزییات شبیه یکدیگر است.

به عبارت بهتر همزمان با اعتراف سیا به مسئولیت مشترک خود با موساد در ترور عماد مغنیه، روایتی از این موضوع در 30 ژانویه 2015 در روزنامه واشنگتن پست منتشر شده و یک روز بعد هفته نامه نیوزویک روایتی مشابه را منتشر کرد به گونه ای که اخبار و اطلاعات این دو منبع در بسیاری از موارد و جزییات مشابه هم بود زیرا هر دو به یک منبع استناد داشتند.

این تشابه در حالی است که هیچ پیشینه  ای در مورد ترور عماد مغنیه وجود نداشته و یا تغییر ظاهری در این موضوع رخ نداده که نیازمند این باشد یک نهاد یا موسسه ای مسئولیت این حادثه را برعهده بگیرد زیرا سیا و موساد از نظر انجام عملیات کشتار و ترور در صدر سرویس های اطلاعاتی جهان قرار دارند.

آنچه در روایت این ماجرا برای ما حائز اهمیت است اینکه آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا به مسئولیت خود در اجرای آزمایش بسته های مواد منفجره در خاک آمریکا و تحویل آن به دفاتر اطلاعاتی خود در منطقه تا اردن اعتراف کرد.

بنابراین مسائل مربوط به جزییات و ادعاها حتی اگر در نگاه اول حاوی معلوماتی باشد که به نظر واقعی آمده و قانع کننده باشد، چیزی جز گمانه زنی و یا جنگ روانی نیست.

از جمله این موارد نقل قول از دیک چنی معاون سابق رئیس جمهور آمریکا است مبنی بر اینکه وی بلافاصله پس از ترور مغنیه با ایهود اولمرت نخست وزیر سابق رژیم اسرائیل تماس تلفنی گرفته تا به او در مورد موفقیت آمیز بودن این عملیات تبریک گفته و از همکاری در این زمینه تشکر و قدردانی کند.

پیام های محرمانه

طبیعی است که در این خصوص این سوال مطرح شود که چه عامل و یا عواملی موجب شد سیا تحقیقاتی را که حاکی از  مسئولیت مشترک با موساد در ترور مغنیه است، فاش کند به ویژه اینکه اکنون دو موضوع مهم در سطح بین المللی در جریان است؛ یکی مذاکرات اتمی با ایران و جنگ سرد اطلاعاتی با آن و دوم عملیات نظامی حزب الله در منطقه شبعا علیه گشتی نظامی اسرائیلی و همزمان با آن اظهارات سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله.

مهم ترین نکته ای که رسانه های غربی در اظهارات نصرالله  به طور خاص به آن اشاره کردند این بخش بود: پس از حمله اسرائیل به جولان دیگر قواعد درگیری شباهتی به قبل از آن نخواهد داشت.

همچنین محافل محلی این موضوع را در سخنان نصرالله به طور برجسته پوشش دادند که دبیر کل حزب الله تهدید کرد دشمن را هرجا که باشد تعقیب خواهد کرد.

در این خصوص گفته شد که نصرالله تاکید کرد که موضوع دست داشتن دشمن اسرائیلی در ترور ودیع حداد همچنان مطرح است زیرا برخی اخبار حاکی از این است که موساد توانست ودیع حداد فرمانده فلسطینی را با آغشته کردن شیرینی مورد علاقه او به سم، مسموم و در 28 مارس 1978 به این شیوه او را ترور کرد.

نکته دیگر اینکه پس از اینکه کاخ سفید نتانیاهو را به مداخله در بحث وجدل های داخلی آمریکا و به عبارت بهتر کشمکش کاخ سفید و کنگره متهم کرد، بحث و جدل بین واشنگتن و تل آویو علنی شده است.

در این میان برخی با نوعی زیاده روی معتقدند چه بسا این یکی از عواملی باشد که موجب شد سیا به فاش کردن جزییات ترور مغنیه متوسل شود، اما در این خصوص نباید فراموش کرد که تنش روابط بین اوباما و نتانیاهو موضوع تازه ای نیست از همین رو نباید آن را آنقدر بزرگ کرده و بحران غیر قابل حل جلوه داد که تا جایی پیش رفته که روابط آمریکا با اسرائیل را در معرض خطر قرار داده است.

به هر حال پایبندی کامل به شیوه علمی ایجاب می کند، مسائل و ابعاد پنهان را مورد بحث و بررسی قرار داده و آن را  آن با حادثه ای که عملا رخ داده است مقایسه کرد، تا بتوان به نتیجه گیری واقعی دست یافت؛ نتیجه ای که به دور از هرگونه بزرگنمایی و ادعا، به اصل موضوع نزدیک باشد.

پیش از پرداختن به انگیزه های پیدا و پنهان سیا از فاش کردن موضوع ترور مغنیه باید به برخی مسائلی اشاره کرد که به طور مستقیم با شکل کشمکش راهبردی در منطقه مرتبط است؛ کشمکشی که بین طرح آمریکا و ابزارها و حامیان محلی آن و بین گروههای مردمی مخالف که اکثریت بوده و سرکوب شده اند، در جریان است.

ابعاد پنهان

نخستین موضوع، اسناد محرمانه ای است که ویکی لیکس فاش کرده و مربوط به نفوذ نهادهای مرکزی موسسه اطلاعاتی استراتفور آمریکا در سال 2011 و فاش شدن ابعاد دخالت نظامی و اطلاعاتی آمریکا در منطقه است.

شاهد این موضوع اخبار حزب الله در مورد دستگیری یک گروهک جاسوسی وابسته به سیا در دسامبر 2011 است.حزب الله در آن زمان اعلام کرد این موضوع فقط بخش کوچکی از اطلاعاتی است که در اختیار دارد و به این ترتیب پیام تند و قاطعانه ای به سیا ارسال کرد مبنی بر اینکه باید از بازی با مسائل لبنان دست بردارد.

پس از آن شبکه ای. بی. سی آمریکا در تاریخ 20 نوامبر 2011 در اشاره به ضرر و زیانی که سیا متحمل شده است اعلام کرد: در لبنان دو شبکه جاسوسی جدا از هم  وجود داشت که ایران و حزب الله را هدف قرار می دادند اما لو رفتن این دو شبکه به مثابه ناکام ماندن تلاش های آمریکا مربوط به پیگیری فعالیت های اتمی ایران و عملیات حزب الله علیه اسرائیل است.

این شبکه به نفل از مسئولان آمریکایی افزود: ضرر ناشی از فاش شدن موضوع  شبکه جاسوسی در لبنان بیش از معمول بود زیرا این بار راز این حرفه برملا شد و نابود شد.

به هر حال جنگ اطلاعاتی آمریکا  و ایران به پایان نرسید و ایران توانست چند متهم به جاسوسی برای سیا از جمله چند آمریکایی را تعقیب و دستگیر کند که معروف ترین آنان رابرت لوینسن عضو دفتر تحقیقات فدرال بود که در مارس 2007 در ایران ناپدید شد.

در بین افراد دستگیر شده چند ایرانی الاصل نیز حضور داشتند.

خبرگزاری اسوشیتدپرس آمریکا در 12 دسامبر 2013 گزارشی را در مورد رابطه لوینسن با سیا منتشر کرد و روزنامه نیویورک تایمز نیز پس از این گزارش به تاریخ روابط دیرینه او با سیا اشاره کرد.

در مقابل سیا با همکاری موساد توانست تعدادی از دانشمندان اتمی ایران را ترور کند.

در خصوص اطلاعات داخلی آمریکا به دو حادثه اشاره می کنیم که در آغاز ارتباطی بین آن دیده نمی شود اما در واقع صحنه داخلی و انگیزه های حادثه را کامل می کنند.

اول: دادگاه فدرال آمریکا در ژانویه 2015 حکمی را صادر کرد که بر اساس آن جفری استرلنگ  افسر سابق اطلاعات به فاش کردن غیرمجاز اطلاعات مربوط به امنیت ملی کشور محکوم شد.

بر اساس این حکم این افسر سابق، اطلاعات مزبور را در اختیار یکی از خبرنگاران روزنامه نیویورک تایمز به نام جیمز رایزن قرار داده بود.

نخست اتهام متوجه رایزن بود تا به این وسیله  تحت فشار قرار گرفته و منابعی را که این اطلاعات را در اختیار او قرار داده بودند، فاش کند، اما او با شجاعت به استقبال تهدید به 18 ماه زندان رفت و همچنان از فاش کردن منابع خود خودداری کرد.

در این فاصله بسیاری در مورد حمایت از حق  قانونی او در عنوان کردن مسائل با او اعلام همسبتگی کردند.

اما هسته این اتهامات مربوط به اطلاعاتی بود که رایزن در کتاب خود تحت عنوان « وضعیت جنگ: تاریخ محرمانه سی. آی. ای و دولت جرج بوش پسر » ذکر کرده و در سال 2006 منتشر شد.

این کتاب شامل اطلاعات محرمانه علیه ایران بود که توسط یک تبعه روس به مزدور آمریکایی در ایران تحویل داده شده بود که بعدها روشن شد وی جاسوس دو جانبه بود.

حادثه دوم نیز این بود که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا ششم ژانویه گذشته اعلام کرد که دیوید کوهین را به عنوان معاون مدیر سرویس اطلاعات مرکزی تعیین کرده است.

وی در وزارت خزانه داری آمریکا پست مهمی داشت و معاون وزیر در امور تروریستی و اطلاعات بانکی بود و در اجرای سیاست تحریم های آمریکا علیه روسیه و ایران نیز نقش محوری داشت و علاوه بر این در چند نشست مهم در کاخ سفید در مورد مسائل متعدد از جمله سوریه، اوکراین و ایران و بررسی تلاش های مربوط به مبارزه با تروریسم حضور داشت.

نکته قابل ملاحظه در تعیین کوهین واکنش و خوشحالی لابی یهودی و اسرائیل است. به نوشته روزنامه های اسرائیلی مدیر سابق سرویس اطلاعاتی آمریکا در تل آویو یهوی بود و از سال 1995 نیز جان دوویچ یهودی به مدت یک سال در این پست بود.

کوهین دومین یهودی است که یکی از مهم ترین پست های دولت آمریکا را تصدی می کند و پیش از او جاکوب لو وزیر دارایی سابق ریاست این پست را در اختیار داشت.

در همین ارتباط یوسی میلمان روزنامه نگار اسرائیلی در یکی از تحلیل های خود نوشت کوهین در خصوص توقف حمایت مالی از جنبش حماس با سرویس امنیتی اسرائیل – شین بت- همکاری تنگاتنگی داشت و مهم تر اینکه به طور خاص در تلاش های مشترک با شین بت برای شناسایی راهکارهای تامین مالی حزب الله و تلاش های ایران برای فرار از تحریم های اقتصادی نقش ویژه ای ایفا کرد.

پیام های سیاسی چند جانبه

اما در مورد موضوع انگیزه های علنی باید به مطالب روزنامه های اسرائیل و همراهی رسانه های آمریکا به آن اشاره کرد که نوشتند: هدف از فاش کردن این موضوع ارسال این پیام شدید به حزب الله و ایران است که از توسعه نفوذ منطقه ای خود دست بردارند ضمن اینکه به طور تلویحی به نفوذ گسترده نیروهای اطلاعاتی خود اشاره داشتند.

همچنین بسیاری از کارشناسان امنیتی و سیاسی آمریکا بر این باورند که با توجه به اینکه دولت اوباما به طور مستقیم در فاش شدن اطلاعات مربوط به ترور مغنیه دست دارد و این اقدام ناشی از روابط متشنج با بنیامین نتانیاهو است، می توان گفت که چه بسا یکی از اهداف این اقدام تهدید غیر مستقیم با این مضمون است که نیاز نتانیاهو به آمریکا را نمی توان فدا کرد و او باید به آرامش پایبند باشد و همچنین باید به یاد داشته باشد که « در ائتلافی که یک ابرقدرت آن را رهبری می کند، شریک کوچکتربه شمار می آید».

مسئولان آمریکا همچنین به نقش متمایز سیا در ترور عماد مغنیه فرمانده حزب الله اشاره کرده و یادآور شدند که موساد نقش تکمیلی و کمکی داشت.

همچنین برخی معتقدند پیام دیگر به نتانیاهو این است که آمریکا اسرار زیادی دارد که اگر نتانیاهو از مواضع خود علیه اوباما دست برندارد، ، برملا کردن آن می تواند به ضرر او (نتانیاهو) تمام شود.

یکی دیگر از انگیزه های احتمالی فاش شدن اطلاعات مربوط به ترور مزبور رویکرد خصمانه بسیاری از مسئولان بلندپایه نهادهای اطلاعاتی آمریکا است که با توجه به شدت تنش های منطقه ای گام برمی دارند

اما نگاهی سریع به پرونده اوباما در پیگیری و محاکمه هر کارمند دولتی که در درز اطلاعات محرمانه سیاسی دست دارد این احتمال را تضعیف می کند همانطور که پیش از این به محاکمه توهین آمیز رایزن- استرلینگ ناشی از کینه کهنه اشاره شد

همچنین نکته مهم دیگر اینکه ترور عماد مغنیه در زمان جرج بوش صورت گرفت و دیگر اینکه اطلاعات فاش شده ماهیت جاسوسی داشته و حاکی از دست داشتن دولت اوباما نبوده بلکه از عمق روابط سیا و موساد حکایت دارد.

راهبرد ترورها

ترور اقدامی است که در طول تاریخ ریشه داشته و قدمتی دیرینه دارد و همواره از آن به عنوان تکمیل سیاست و منافع استفاده شده است. ترورهای سیاسی نیز از زمان جنگ جهانی دوم و قدرت گرفتن آمریکا در صحنه جهانی در سیاست این کشور وجود داشته و با استفاده از آن پوشش لازم برای متحد اسرائیلی فراهم می شد تا این رژیم بتواند نقشه های ترور را در نقاط مختلف جهان عملی سازد بدون اینکه کسی بر آن نظارت داشته و یا آن را مورد بازخواست قرار دهد.

استفاده از هواپیماهای درونز در فهرست منابع مورد استفاده برای ترور ها بزرگترین دلیل بر این است که دو طرف به سریال ترورهای اعضا و رهبران و کارشناسان تخصص های مختلف، ادامه داده اند.

در این میان در فواصل زمانی مختلف درخواست هایی در مورد بازنگری در سیاست ترورها مطرح می شود که دلیل آن نیز خدشه دار شدن وجهه آمریکا است.

در برخی اسناد ویکی لیکس به یادداشت های داخلی سیا در تاریخ هفتم ژوئن 2009 اشاره شده  و در آن از میزان موفقیت ترور افراد مشخص و مورد نظر در سطح در جهان سوال شده است.

در یکی از این اسناد به نتیجه ای که سیا دست یافته اشاره شده به این ترتیب که تلاش های نیروهای استعمارگر و نظام های استبدادی  برای ترور نتوانست در خاموش کردن آتش انقلاب های مردمی در جهان موفق عمل کند، به اضافه اینکه تکیه گسترده بر توسل به حملات هوایی علیه اهداف گزینش شده معمولا در دستیابی به اهداف مورد نظر ناکام می ماند.

موسسه اطلاعاتی رند تحقیقی را در مورد تجارب انقالبی انجام داده ودر آن به تجربه های انقلابی و مقاومت در برابر اشغالگری در افغانستان در سال 2001-2009، الجزایر  1954-1962، کلمبیا 2002-2009، عراق 2004-2009، فلسطین اشغالی  1972- نیمه دهه نود و نیز ژوئن  2009، پرو  1980-1999، ایرلند شمالی 1969-1998، وسریلانکا 1983-2009 اشاره کرده است. این تحقیق شامل چچن، لیبی، پاکستان و تایلند نیز می شود.

در این تحقیق توصیه هشدار آمیزی در مورد نتیجه ترورها در طولانی مدت با این مضمون آمده است: « ترور ها می تواند موجب افزایش حمایت مردم از جنبش های مسلحانه شود و این حمایت به طور خاص در صورت قربانی شدن غیرنظامیان بی گناه افزایش می یابد».

این تحقیق در توضیح ترورهایی که در فلسطین اشغالی صورت گرفته است، می افزاید: به گفته مسئولان کنسولگری آمریکا در قدس و بخش تنظیم گزارش های محرمانه، تقویت روابط در صف افراد مسلح، حمایت مردمی از رهبران تندرو را افزایش می دهد.

این تحقیق نشان می دهد ادامه برنامه ترورها بی فایده است.

در تحقیق مزبور در مورد انقلاب الجزایر نیز آمده است: هدف جبهه آزادیبخش ملی الجزایر تحریک واکنش فرانسوی ها بود که عموم ملت الجزائر را مجازات کردند و افزایش تعداد قربانیان موجب تقویت محبوبیت این جبهه شد.

در این تحقیق توسل اشغالگران فرانسوی به حمله به هواپیمای احمد بن بیلا رئیس جمهور پیشین الجزایر که جز رهبران نسبتا میانه رو بود و کشته شدن چهار رهبر دیگر عامل تقویت نفوذ رهبران تندرو الجزایری عنوان شده است.

این تحقیق به طور خلاصه می افزاید اقدامات سختگیرانه و بی رحمانه فرانسه موجب کاهش حمایت و محبوبیت در سطح داخلی و نیز جهانی شد و در نهایت استقلال الجزایر در سال 1962 را به دنبال داشت.

تحقیق موسسه اطلاعاتی راند در خصوص توسل به ترور به عنوان راه حل سریع با نیروهای مردمی، توصیه هایی را ارائه کرده و در مورد نتایج و عواقب حاصل از آن هشدار داده است.

یکی از این توصیه های هشدار آمیز این است که زیاده روی در توسل به ترور موجب می شود بعد راهبردی کشمکش از بین برود و یا مسائل مهم در خصوص مبارزه با شورش و ناآرامی ها فراموش شود.

در این میان توسل دولت اوباما به عملیات متعدد ترور بیانگر ناکامی مسئولان آمریکایی در جدی گرفتن توصیه های مزبور است.

یکی دیگر از توصیه های مزبور هشدار نسبت به استفاده بیش از پیش از ترور است زیرا این اقدام می تواند تغییر ساختار گروههای مسلح را به دنبال داشته باشد به گونه ای که موجب شود آنان در تشکیلات فرماندهی خود از افراد هرچه تندرو تر استفاده کنند که نمونه آن سربرآوردن گروههای وابسته به القاعده در یمن، سوریه، عراق ، سومالی وشمال آفریقا است.

عجیب اینکه در گزارش سال گذشته وزارت خارجه آمریکا در مورد تروریسم در این خصوص هشدار داده شده است به این معنی که در این گزارش آمده است شکست فرماندهان القاعده در پاکستان موجب شد گروهک های دیگری سربرآورند که وابسته به القاعده بوده اما مستقل از آن عمل می کردند و در واقع تلاش های آنان بر تحقق اهداف داخلی و منطقه ای متمرکز بود.

نکته دیگر اینکه سیاست ترور در دولت اوباما موجب شد به جای تلاش برای نابودی القاعده حمایت از آن افزایش یابد.

علاوه بر این توسل دولت بوش و اوباما به استفاده از هواپیماهای درونز در ترورهای متعدد حاصلی نداشت و به نجات عراق از گروه تروریستی داعش کمکی نکرد، بلکه کارآیی سیا را در ترور عناصر فرماندهی که با موساد همکاری تنگاتنگی دارد، بیش از پیش زیر سوال برده ودر معرض شک و تردید قرار داد.

به هر حال همزمان با کاهش قدرت بازدارندگی اسرائیل و فرسایس جبهه مقاومت، عملیات امنیتی و ترور همچنان بهترین ابزار رژیم صهیونیستی به شمار می آید و علاوه بر این از زمانی که اسرائیل در سال 2000 به ناچار از بخش زیادی از جنوب لبنان عقب نشینی کرد، ناتوانی آن در تحقق اهداف جنگی کاملا برملا شده است.

در این میان می توان از کشمکش عربی- صهیونیستی و به عبارت بهتر نبرد با حزب الله اینگونه نتیجه گیری کرد که به عقیده فرماندهان نظامی و امنیتی اسرائیلی، عملیات امنیتی و ترور وسلیه ای برای جبران ناکامی ها و کاهش نتایج حاصل از جنگ روانی در برابر موفقیت و ایستادگی نیروهای مقاومت و سخنان تهدید آمیز سید حسن نصرالله است که تل آویو آن را تهدیدی علیه موجودیت خود می داند.

و جالب اینکه هر بار که جبهه مقاومت و رژیم اشغالگر رودر روی هم قرار می گیرند انسجام مردمی مقاومت و محبوبیت آن دو چندان شده و در مقابل بی اعتمادی و نگرانی شهرک نشینان نسبت به آینده و سرنوشت خود افزایش می یابد.

بی تردید از دست دادن فرماندهان شایسته ای مانند شهید عماد مغنیه زیان بزرگی برای مقاومت است اما تجربه ثابت کرده است که جبهه مقاومت هیچ گاه در دام  ناامیدی و سرخوردگی گرفتار نمی شود زیرا همواره فرماندهان ماهر و با تجربه در آن  تربیت می شوند و در مقابل در جبهه اشغالگر اسرائیلی این ترس و نگرانی است که هر روز تکرار می شود به ویژه اینکه سید حسن نصرالله از تغییر قواعد درگیری خبر داده است.

انتهای پیام/ر

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان