آداب نوروزی و اماکن گردشگری شهرستان تایباد+تصاویر

به گزارش خبرگزاری تسنیم از تایباد، شهرستان مرزی تایباد بر پهنه جغرافیای شمال شرق استان خراسان رضوی واقع شده است و این ناحیه با ارتفاع 600 تا 1000 متری از سطح دریاهای آزاد و مساحت تقریبی 4756 کیلومتر مربع از شمال به شهرستان تربت جام، از شرق با مرزهای سیاسی کشور افغانستان و از جنوب با شهرستان خواف و از مغرب جنوب غربی به تربت حیدریه محدود می‌شود.

یافته‌های باستان شناسی موید سکونت و فعالیت‌های انسانی در این ناحیه از هزاره سوم پیش از میلاد است و گونتر کوربل نخستین پژوهشگری بود که در سال 1974 مسیر تربت جام و باخرز را مورد بررسی قرار داد.

این ناحیه در دوران تاریخی به عنوان قلمرو آباد جمعیت بسیاری را به خود جلب کرده است به گونه‌ای که در دوران پارت‌ها یکی از ولایات آن سلسله بوده است.

منطقه کنونی تایباد در متون کهن به باخرز و بادهرزه نام برده شده و در منطقه تلاقی راه‌های تجاری قدیم که نیشابور را به هرات و قهستان و سرخس متصل می‌کرد قرار داشته است.

مزار مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی مهمترین شاخص تاریخی تایباد

مهمترین شاخص تاریخی شهر تایباد ایوانی است رفیع مزین به کاشیکاری و کتیبه‌های زیبای که امروزه در کنار گورستان قدیمی شهر در خیابان مولانای غربی واقع است و موید ارادت و توجه به شخصیت عرفانی مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی است.

وی از مشایخ صوفیه و از جمله عرفای سده هشتم هجری است و مدفن مولانا زین الدین ابوبکر تایبادی در میان محوطه این مجموعه تاریخی قراردارد که درخت پسته کهنسالای سایه خود را بر روی آن افکنده است.

از ویژگی‌های این بنا کتیبه آجری بر زمینه کاشی فیروزه‌ای ایوان به خط ثلث به قلم جلال الدین محمد بن جعفر است و معماری بنا در سال 848 هجری قمری به پایان رسیده و بانی آن پیر احمد خوافی وزیر با درایت شاهرخ شاه تیموری بوده است.

در ابتدای ورودی به مجموعه آب انباری وجود دارد که ساختار معماری آن بودن پاشیر است و با رشته پلکان مستقیما به داخل مخزن منتهی می گردد.

میل کرات راهنمای کاروانیان و مسافران

در قرون سده‌های پیشین میل آجری کرات راهنمای کاورانیان و مسافرانی بود که راه خواف به باخرز را طی می‌کردند.امروز این اثر تاریخی در 25 کیلومتری جنوب تایباد در کنار روستای به همین نام واقع شده است. بنای مزبور با بلندای 25 متر دارای ساختار دو قسمتی است به طوری که بخش تحتانی هشت ظلعی و بخش فوقانی آن استوانه است.

از جمله تزئینات معماری این میل می‌توان به وجود ( شرفه ) گره چینی‌های آجری و بقایای از یک کتیبه معقلی اشاره نمود و ویژگی این بنا تاریخی اسلوب معماری دوره سلجوقی را به همراه دارد.

بنای مزار شاهزاده قاسم متعلق به دوره صفوی

شهر مشهد ریزه در فاصله 29 کیلومتری غرب تایباد واقع شده است در ضلع جنوبی این مکان درمیان قبرستان قدیمی بنای قرار دارد که به مزار شاهزاده قاسم معروف است.اهالی براین باورند مقبره مزبور متعلق به قاسم بن محمد بن ابی بکر قحافه از شخصیت‌های تاریخ اسلام است

بنای مزبور مشتمل بر اتاقهایی پیرامون یک فضای مرکزی است که در آن هشت محل چله خانه تعبیه شده است و بنای مزار متعلق به دوره صفویه است.

رباط عباس آباد مکانی برای اقامت کاروانیان

این رباط تاریخی در فاصله 28 کیلومتری شمال غربی تایباد و برکنار راه قدیمی این شهر به تربت جام قرار دارد.

بنا مشتمل بر دو حیاط، به انضمام ایوان و ایوانچه، اتاقک‌ها و آب انبار است و بقایای معماری آن حکایت از گذشته‌ای با عظمت در سایه امنیت دارد.

فضای داخلی اتاق‌ها در عین سادگی مکان مناسبی برای اقامت کاروانیان و مسافران خسته از راه دور بوده است و ازدیگر ویژگی‌های این رباط وجود عنصر تدافعی ( سنگ انداز ) در بخش فوقانی و ورودی آن است و در مجموع این بنا از یادگارهای معماری دوره صفوی است.

چشم انداز طبیعی  تنگل استای

از جاذبه‌ها و چشم اندازهای طبیعی بخش میان ولایت شهرستان تایباد تنگل استای از اهمیت ویژه به لحاظ گردشگری برخوردار است.

دره استای ( تنگل خور ) که شامل درختان میوه درختان جنگلی است به طور کلی منطقه‌ای کوهستانی را به دوستداران طبیعت عرضه می‌کند
بند استای نیز آبگیری است که در 53 کیلومتری غرب شهر تیاباد واقع است و به سبب آن محوطه  پیرامون این گردشگاه آبی دارای آب و هوای مطبوعی برای استفاده گردشگران است.

همچنین از جاذبه‌های تاریخی روستای استای باید به بقایای قلعه‌ای سنگی، مسجد جامع، آب انبار، تپه استای و زیارتگاه استای اشاره نمود.

آدابِ نوروزی در تایباد قدیم

محمد ناصر مودودی پژوهشگر تایبادی و استاد دانشگاه می‌گوید: استقبال از نوروز در این منطقه مرزی معمولا چند مرحله داشته که همواره روح قدرتمند ایرانی بر آن حکمفرما بوده است. این موارد را به چند بخش می‌توان تقسیم کرد: اول سمنوپزان، بعد چهارشنبه سوری، سپس تحویل سال و نوروز و سرانجام هم سیزده بدر.

رئیس دانشگاه پیام نور تایباد گفت: نخستین اقدام حدود دو هفته قبل از نوروز انجام می‌شده‌است. خانم‌ها از یک تا چند کیلوگرم گندم را در یک کیسه نخی کوچک می‌ریختند و کیسه را افقی طوری قرار می‌دادند که لایه‌ گندم‌ قطری بیشتر از سه چهار سانتیمتر پیدا نکند.

وی افزود: کیسه را در هوای آزاد و معمولا روی علف سو می‌گذاشتند تا تهویه کافی داشته باشد. اگر بارندگی بود که نیازی به پاشیدن آب نبود، در غیر این صورت روزی دو سه بار خیسش می‌کردند تا دانه‌ی گندم رطوبتِ کافی دریافت نماید. این مرحله حدود سه روز طول می‌کشید و بعد جوانه‌زنی تا حدود شش هفت روز ادامه می‌یافت.

پختن سمنو از گزینه‌های نبوغ ایرانیان بوده است

وی می گوید: این موضوع یک منطق علمی دارد که امروز با کمک میکروسکوپ‌های قدرتمند و همکاری علومی نظیر گیاه‌شناسی و شیمی مولکولی کشف شده است. جوانه‌زنی به لحاظ علمی مرحله‌ای است که آنزیم آمیلاز برای انحلال اندوخته غذایی دانه گندم در خود بذر فعال شده و نشاسته موجود در آندوسپرم را تبدیل به قندهای ساده از جمله گلوکز می‌کند تا انرژی لازم برای رشد ریشه‌چه و ساقه‌چه (که همان جوانه است) را تامین نماید.

وی بیان کرد: همانطور که می‌دانید در فلات پهناور ایران همیشه و برای همه مقدور نبوده است که شکر را، آنهم بویژه در ایام نوروز، در اختیار داشته باشند. اما اجداد ما با نبوغ خود توانستند با شناسایی مراحل رشد گیاه، از گندم و جویی که حتما در هر خانه‌ای پیدا می شده است شیرینی شب عید خود را به این نحو فراهم کنند.

چهارشنبه سوری

وی بیان کرد: در روز سه شنبه آخر سال جوانان پشته‌های هیزم را به میدانگاه محل می‌آوردند و شب ممکن بود حتی 10 تا 20 کوت آتش روشن کنند و از روی آن بپرند و موقع پریدن هم می‌خواندند: "آمدنِ چهارشنبه، بدر شدن پنجشنبه". بعد هم آخر شب ممکن بود به قاشق‌زنی بروند که مردان خود را در چادری می‌پوشاندند و به طور ناشناس به درب خانه چند نفر مراجعه کرده و تقاضای خیرات می‌کردند.

مودودی گفت: اما نکته خیلی مهم این بود که آخر همان شب یا فردای آن روز، هرخانه یک کوزه را پر از آب می‌کرد و از یک نقطه مرتفع مثل پشت بام یا پنجره‌ی بالاخانه به داخل کوچه پرت می‌کرد و آن را می‌شکست. من دقیقا مشابه همین حرکت را در مراسم سوزاندن متوفا در هند دیدم. آنها موقعی که می‌خواستند روح عزیزِ تازه درگذشته‌ خود را تطهیر کنند و با روشنی بدرقه‌ جهان دیگر کنند یک کوزه‌ پر از آب را از ارتفاع به زمین می‌زدند.

سال تحویل

وی افزود: سال تحویل همیشه صبح سحر انجام می‌شده‌است. یعنی آن زمان که هنوز رادیو و تلوزیونی درکار نبوده؛ از حرکت و موقعیت ستاره‌ها به نو شدن ماه پی می‌بردند. بزرگان و خبرگان محلی، پگاه به آسمان نگاه می‌کردند و اگر تقارن سه ستاره را با زاویه‌ای مشخص مشاهده می‌کردند می‌گفتند "سه ستاره (یا سه اِستار، دقت کنید به مشابهت زبانی لهجه کهن ما با زبان انگلیسی) بزده پس امروز نوروزه". این سه ستاره را امروزه کمربند شکارچی می‌گویند.

مودودی عنوان کرد: روز اول نوروز و همچنین چهارشنبه‌ اول سال در حقیقت مجوزی بود برای جشن و پایکوبی مردم و بیرون رفتن از خانه و سیاحت در باغ‌ها و بستان‌ها. خانواده‌های همبسته به صورت دسته جمعی به نزدیک‌ترین نقطه‌ی سبزی که ممکن بود خصوصی یا عمومی باشد می‌رفتند.

سیزده بدر

مودودی افزود:  سیزده بدر رویدادی بود تقریبا مثل همین حالا. مردم به خاطر بیرون کردن نحوست از خانه دوباره از منزل بیرون می‌شدند و فقط چون با پای پیاده یا حداکثر با الاغ طی طریق می‌کردند خیلی از منازل خود فاصله نمی‌گرفتند. احتمالا به کودکان باید بیشتر از حالا خوش می‌گذشته چون میدان وسیعتری برای بازی داشته‌اند و خطرات کمتری آنها را تهدید می‌کرده و بزرگترها هم حس احتمالا بهتری را تجربه می‌کرده‌اند چون تجملات به نسبت امروزه تقریبا وجود نداشته است.

وی گفت: البته در شهرهای اطراف و بخصوص گروهی از طوایف مالدار سعی می‌کردند روز سیزده را از منزل خارج نشوند و می‌گفتند "سیزده‌سفر خطر داره" که منظورشان این بوده که نباید از خانه در این روز خارج شد اما این موضوع در مورد تایباد صدق نمی‌کرد.

گزارش از اویس چهاریاری

انتهای پیام/ ی