اثبات دروغ بزرگ سعودی‌ها و سریال رسوایی‌های جنگ‌افروزان
خبرگزاری تسنیم: سعودی‌ها در حالی از طریق رسانه‌های پرتعداد وابسته به خود به‌دروغ مدعی موفقیت جنگ‌افروزی علیه ملت یمن به‌نام حمایت از آنها شده‌اند که واقعیت‌ها خلاف آن را نشان می‌دهد و دلایل متعددی در رد ادعای آنها وجود دارد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، عکاظ به نقل از عبدالعزیز هنیدی سرلشگر بازنشسته سعودی ادعا می کند که توفان قاطعیت اهداف ترسیم شده را محقق کرده است که اهداف اساسی بوده است که از جمله این اهداف می توان به حفظ امنیت پادشاهی سعودی و کشورهای همجوار، از بین رفتن سلاح های سنگین و خطرناکی که شبه نظامیان حوثی و علی صالح بر آن مسلط شده بودند و جلوگیری از ورود سلاح به یمن از راه هوایی یا دریایی اشاره کرد .
این کارشناس ادعا می کند توفان قاطعیت از نظر نظامی به طور کامل با موفقیت همراه شده است و تمام خطراتی را که پادشاهی سعودی و کشورهای همسایه را تهدید می کرد، برطرف کرده است.
این نظامی بازنشسته سعودی اعلام می کند که توقف عملیات به معنای لغو آن نیست، بلکه نیروها هر گاه شرایط اقتضا کند که عملیات نظامی تکمیلی انجام شود، آماده هستند، اما بازگرداندن امید دوران مناسب و مرحله مهمی برای بازگرداندن امنیت و ثبات به یمن و یمنی هاست!
مهمترین اهدافی که متجاوزان از به راه انداختن جنگ علیه یمن اعلام کرده بودند به این شرح است تا مشخص شود چگونه این اهداف به سطح حمایت عربستان در برابر خطر حوثی تنزل پیدا کرد، این در حالی است که تهدید کردن سرزمین حجاز هرگز در مخیله انصارالله یمن نمی گنجد چه برسد به این که بخواهند تعرضی به سرزمین امن الهی داشته باشند، حتی در سخنان عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله هیچ نشانه ای از تهدید سرزمین وحی یا جنگ علیه این سرزمین و تهدید کشورهای دیگر وجود ندارد و اساسا و منطقا نیازی هم به جنگ با همسایگان ندارند و با وجود حملات وحشیانه زمینی، دریایی و هوایی متجاوزان به مناطق مختلف یمن، حتی یک موشک هم به شهرهای مرزی شلیک نشد تا نشان دهد ادعای تهدید انصارالله علیه سرزمین وحی که مقامات و مفتیان و شخصیت های مذهبی وهابی مزدور با تکرار این ادعا سعی در تحریک افکارعمومی کشورهای اسلامی علیه انصارالله دارند، ادعایی بی اساس است.
اهداف مشخص شده از سوی عربستان پیش از جنگ
1-عقب نشینی حوثی ها از صنعاء و تمام شهرها و تحویل سلاح های سنگین و متوسط بدون هر گونه پیش شرط
2-بازگرداندن عبدربه منصور هادی و دولت وی به صنعاء و انجام فعالیت خود
3-بازگشت به نتایج گفت و گو و اجرای آن تحت نظارت منصور هادی
4-لغو تمام انتصاب هایی که انصارالله به آن دست زده است.
این اهداف مهمی بود که ائتلاف سعودی آمریکایی پیش از جنگ اعلام کرده بود، سئوال این است که کدام یک از این اهداف محقق شده است، آن چه بازگرداندن مشروعیت به یمن می خواندند، کجاست؟ رئیس جمهور مستعفی و فراری الان کجاست؟ آیا حوثی ها به صعده بازگشته اند؟
اما نتایج مرحله نخست جنگ تحت عنوان توفان قاطعیت
1-شکست ریاض در سیطره بر یمن و در نتیجه به طور کامل از این کشور خارج شد.
2-این جنگ سبب متحد شدن ملت یمن در پشت سر رهبر جدید و جوانی شد که قدرت خود را برای مدیریت بحران ها و نبردها اثبات کرد.
3-ادامه نبرد ارتش و کمیته های مردمی و انصارالله با تروریست های تکفیری و شبه نظامیان وابسته به منصور هادی و مورد حمایت عربستان
4-اثبات اقتدار و توانمندی انصارالله برای رویارویی با یک قدرت برتر در زمینه هوایی و حفظ رهبری و کنترل کشور
5-شکست خاندان آل سعود در وارد کردن ارتش های عرب یا اجاره کردن آنها، مخالفت پارلمان پاکستان با مشارکت ارتش این کشور در جنگ و خودداری مصر از کشاندن ارتش خود به باتلاق یمن، بهترین دلیل در این زمینه است به طوری که عربستان متجاوز در این جنگ تنها ماند.
6-اثبات ناتوانی نیروهای سعودی در پیشروی زمینی با وجود هیاهوی زیادی که در جنگ رسانه ای و تبلیغاتی به راه انداخته اند.
7-تحکیم و تثبیت چهره عربستان به عنوان پادشاهی جرم و جنایت و جنگ افروزی و ریختن خون بیگناهان نزد افکارعمومی
8-رئیس جمهور مستعفی فراری همچنان در ریاض است و هیچ فرصتی برای بازگشت به یمن ندارد و اگر پیش از تجاوز چنین فرصتی برایش وجود داشت، پس از این جنگ، هیچ امکانی برای بازگشتش وجود ندارد.
9-دولت البحاح که پیش از جنگ استعفا کرده بود، با وجود استعفا، پذیرفتی بود و حتی برای پیشبرد امور و اداره امور دولت از دفاتر وزارتخانه ها و ادارات رسمی مورد حمایت ارتش و نیروهای مردمی انقلابی بود، اما پس از جنگ، تبعید شده و از آن سوی مرزها فریاد می زند و هیچ کس در داخل یمن، صداهایش را نمی شنود و رفتارها و عملکردش را نمی پذیرد.
10-کمیته های انقلاب و انصارالله تا پیش از شروع جنگ عربستان در صنعاء و برخی استان هایی بودند که 40 درصد مساحت یمن را بیشتر تشکیل نمی داد، اما پس از تجاوز نظامی و در خلال آن، در 85 درصد خاک یمن مستقر شدند و هیچ کس نمی تواند به آنها یا سلاح های سبک یا متوسط یا سنگین آنها خدشه و ضربه ای وارد کند.
11-تا پیش از جنگ، نیروهای مردمی با انجام گفت و گوها در ریاض مخالفت می کردند، اما با انجام آن در قطر یکی از اعضای شورای همکاری مشکلی وجود نداشت، اما پس از جنگ، به جز عمان که در جنگ علیه یمن شرکت ندارد، گفت و گو در دیگر پایتخت های کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به عنوان شورای جنگ و تجاوز، هرگز از سوی گروه های یمنی از جمله انصارالله پذیرفته نخواهد شد.
و نکته قابل توجه این که، احمد العسیری سخنگوی ائتلاف متجاوزان موسوم به عملیات توفان قاطعیت و عملیات بازگرداندن امید، اعلام کرد این عملیات به درخواست دولت یمن آغاز شد و با درخواست آن،پایان یافت تا این گونه خود را از زیر بار فشارها و انتقادهای شدید و گسترده جهانی خارج کنند و همه تقصیرها را به گردن عبدربه منصور هادی بیندازند.
صبر استراتژیک بر کینه استراتژیک و بدن های تکه تکه شده کودکان یمنی بر موشک های ظلم و نفرت، پیروز شد و عربستان حتی یک متر هم نتوانست وارد یمن شود و عبدربه منصور هادی نه تنها وارد یمن نشد، بلکه شاید حتی یک متر هم در این کشور برای دفن خود پیدا نکند.
امین حطیط کارشناس مسائل استراتژیک و تحلیلگر مطرح لبنانی تاکید می کد که یمن با صبر و استقامت و ایستادگی در برابر تجاوز عربستان پیروز شد و سعودی ها، شکست ها را درو کردند.
وی می گوید از همان روز نخست تجاوز سعودی به یمن، ما شکست سخت و مفتضحانه ای عربستان را انتظار می کشیدیم که اهدافی را برای تجاوز خود مشخص کرده بود که با وجود امکانات نظامی که در اختیار داشت، از تحقق آن ناتوان بود، تصمیم جنگ علیه یمن، تصمیمی برخاسته از منطق نظامی و دوراندیشی نبود، بلکه نتیجه ارزیابی نادرست توام با توهم و گمان اشتباه یا نتیجه افتادن در دامی بود که برای آل سعود پهن شده بود و در آن افتاد. عربستان آن طور که به نظر می رسد، جنگ را در نتیجه یک تصمیم احمقانه و به عبارت بهتر تصمیم آمریکایی مرتکب شد.
به طور کلی مهمترین دلیل برای اثبات شکست عربستان در جنگ به یمن ناکامی در بازگرداندن یمن به پیش از تاریخ 21 سپتامبر 2014 بود که تا پیش از این روز یعنی انقلاب 21 سپتامبر، یمن کاملا یک مستعمره سعودی بود.
عربستان فقط در رسیدن به اهداف مشخص شده از جنگ ناکام نبود، بلکه همه چیز را در یمن از دست داد، وجهه آن به شدت در میان مردم یمن به سبب کشتار و ویرانگری وحشیانه ای که به راه انداخته است، مخدوش شده است و این جنایات چنان نفرت و انزجاری از متجاوزان در دل های مردم یمن ایجاد کرده است که گذشت ایام و دلارهای نفتی و وعده های بازسازی آن چه ویران کرده است، این نفرت را از دل های مردم یمن نمی زداید.
پیامدهایی فاجعه بار جنگ و سریال رسوایی های آل سعود
امین حطیط می گوید عربستان، یمن را کاملا از دست داد و بدتر از همه آن که، عربستان سعودی ادعا می کند که خطر را از مرزهای جنوبی اش برطرف کرده است، در حالی که عکس این ادعا صحیح است، پیش از تجاوز،هیچ خطری از طریق مرزها وجود نداشت، اما اکنون، اوضاع تغییر کرده و یمن تصمیم گیری مستقل را در اختیار دارد و ممکن است عربستان به زودی مجبور شود، توافق نامه 1934 میلادی را فسخ کرده و سه استان یمنی الاصل را به یمن بازگرداند، عربستان همچنین برگ برنده تجزیه یمن را هم از دست داد که قصد داشت در صورت ناکامی از استعمار مجدد کل یمن، حداقل این کشور را به چند دولت کوچک تحت عنوان ادعایی ایالت تجزیه کند، همان رویا و توهمی که عبدالعزیز سعود بنیانگذار رژیم آل سعود در لحظه مرگ خود به فرزندانش منتقل کرد.
وزن واقعی رژیم عربستان سعودی در جهان اسلام و کشورهای عربی آشکار شد و این حقیقت بر ملا شد که نقش پدری و بزرگی و رهبری اش یک دروغ و مساله ساختگی و صرفا به خاطر منافع و اهدافش بوده و برای رسیدن به آن هیچ تردیدی در ارتکاب جنایت و کشتار و ویرانگری یک کشور عربی به خود راه نمی دهند.
آل سعود اگر چه پیش از جنگ، نقاب های فریبنده را با پوشش دروغ بزرگ "خادم الحرمین الشریفین" و با صرف میلیاردها دلار از پول نفت ملت عربستان به صورت زده بودند و ددمنشانه بودن نقش جنایتکارانه اش پنهان شده بود، اما امروز پس از این جنگ، وضعیت کاملا تغییر کرده و چهره واقعی و ماهیت جنایتکارانه و جنون آل سعود برای همه افکارعمومی برملا شده است.
آل سعود تا پیش از جنگ گمان می کردند که اعراب و مسلمانان از آنها حرف شنوی دارند، اما اکنون تقریبا در میدان تجاوز تنها مانده است و در مقابل، مصر و پاکستان با عقلانیت و منطق و دوراندیشی، از ورود به باتلاقی که آل سعود می خواستند آنها را هم با خود در آن غرق کنند، در امان ماندند.
یکی دیگر از نتایج مصیبت بار برای آل سعود به اعتقاد امین حطیط، نقش آفرینی تاثیرگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار حمایت از مردم یمن با تکیه بر خرد و منطق و صلح طلبی و دولتی که بر حرمت و حفظ خون و جان مسلمانان و اموالشان تاکید می کند و در مقابل عربستان به عنوان رژیمی نمایان شد که مرتکب جنایت می شود و کشور همسایه عرب و مسلمان خود را ویران می کند. چقدر برای عربستان باعث تحقیر و ذلت بود که تهران، توقف تجاوز این رژیم را در لحظه ای اعلام کند که سلمان شاه سعودی، دستور اعزام نیروهای گارد پادشاهی را به جنوب برای آماده شدن برای جنگ زمینی داده بود، اما بعدا مشخص شد که تصمیم اصلی سلمان، توقف تجاوز است.
رسوایی عربستان در زمینه روابط بین المللی اش از نظر همراه کردن کشورها و سازمان ها با دلارهای نفتی، پس از قرارداد سه میلیارد دلاری که تحت عنوان تسلیح ارتش لبنان با فرانسه بست و در حقیقت رشوه ای به فرانسه به خاطر مواضع ضد ایرانی اش و مساله سوریه بود، آن طور که رسانه های غربی نقل کرده اند، با افشای این که رژیم عربستان، شش میلیارد دلار خرج کرد تا قطعنامه 2216 علیه یمن در شورای امنیت تصویب شود، رسوایی دیگری برای آل سعود رقم خورد، قطعنامه ای که به صراحت، تجاوز غیر قانونی سعودی ها به یمن را نادیده گرفت و به آن مشروعیت بخشید.
اما خطرناک ترین پیامد برای آل سعود از نظر تحلیلگر لبنانی، مربوط به روابط داخلی در خاندان آل سعود است به طوری که رقابت و جنگ قدرت میان امیران و شاهزادگان ظاهر شده است به حدی که شاهزاده ای خود را از جنگ کنار می کشد و شاهزاده ای به تنهایی تصمیم به جنگ می گیرد، و شاهزاده ای برای کسب اختیارات به نزاع می پردازد و نتیجه این درگیری های داخلی، شکست در صحنه میدانی و مجموعه ای از تصمیمات اشتباه و رفتارهای شرم آور است و نافرمانی در میان خاندان آل سعود به حدی می رسد که شاه سعودی شخصا دخالت می کند و متعب رئیس گارد سلطنتی را به شرکت در توفان قاطعیت ملزم می کند تا میزان اطاعت و فرمانبری اش را بیازماید. ضعف آل سعود در زمینه نظامی از دیگر پیامدهای ماجراجویی اش در کشور عربی یمن است.
نکته پایانی آن که، شهروندانی یمنی در گفت و گو با شبکه المسیره با تاکید بر آمادگی کامل خود برای دفاع از کشورشان در برابر حمله زمینی احتمالی متجاوزان تاکید کردند یمن به گورستان متجاوزان تبدیل خواهد شد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/
