سروده جدید قنبرعلی تابش به مناسب روز مبعث

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هنوز زمان زیادی نمی‌گذرد از دورانی که در هر مناسبت مذهبی و ملی منتظر خواندن شعری از قنبرعلی تابش، یکی از شاعران برجسته افغانستانی در ایران بودیم. روزگار گذشته است و قنبرعلی تابش به دلیلی که هنوز هم مبهم است و مشخص نیست که چه ماجرایی پیش آن بوده است، امروز دیگر در ایران نیست و حالا سروده‌های او را کیلومترها دورتر از مرزهای ایران پیگیری می‌کنیم.

این آخرین سروده اوست:

از موی تو یک تار و چه دیجورشدنها!
ماهور شدنها و چه سنتور شدنها!

یک چشم سیاه و همه شهر گرفتار!
محشر شده اطراف تو از حور شدنها

آغوش تو رویای خداوندی من هست
هر ثانیه اش باغی از انگور شدنها

نادیده ماهم من و بوسه است سجودم
دانی که چه کرده است مرا دور شدنها

تو جام عسلهای بهشتی لب من را
کی کاسته از شهد تو زنبور شدنها؟

ای شاه غزلها و قصاید سخنانت
طوبی که تو باشی منم و طور شدنها

بلقیس و غزلهای سلیمان به فدایت
ای هر دو لبت نور علی نور شدنها

تا گام زدی, دخت عرب مست و غزلخوان
افراشت در آیینه سر از گور شدنها

رقص شب معراج تو رقصاند خدا را
جبرایل و میکایل و... مسحور شدنها

از شق القمری های توحیران همه هستی
سرشار, خداوند ز مغرور شدنها

عشق تو دمیده است که این گونه سراپا
شعرم شده آماده تنبور شدنها
 

انتهای پیام/