من محمد، با همه معلولیت‌ها به زندگی ادامه می‌دهم

به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمان، خیابان شریعتی کرمان و مغازه‌هایش هر روز شاهد رفت‌و آمد فروشندگان و مشتریانی است که به عادت مالوف روزانه گذران زندگی می‌کنند.

اما در طول مسیر این خیابان و  نرسیده به بازار کرمان اگر کمی نگاه‌مان را که  پایین‌تر بگیریم با پسری 17 ساله مواجه می‌شویم که با شرایط دشوار جسمانی‌اش بساطی پهن کرده است برای فروش اجناسش؛ دست فروشی که دست و پا ندارد.

محمد از بدو تولد معلول به دنیا آمده و دلیل آن هم ژنتیکی است، ژنی معیوب که به گفته پدر و مادرش، به موقع تشخیص داده نشده است.

او می‌گوید سختی‌های زندگی گاهی خسته‎ام می‌کنند اما هرگز نا امید نمی‌شوم، پاهایم گاهی به سختی مسیر را ادامه می‌دهند اما همچنان به تلاش خود ادامه می‌دهم.

دست و پاهای من نزد خدا به امانت مانده است

انگار دست و پاهایش  این را به خوبی آموخته‌اند که آنقدر توانایی دارد که ناتوانی جسمی‌اش نمی‌تواند مانع پیشرفت او شود، روزگارش به سختی می‌گذرد اما در دلش امیدی است که سرپا نگه اش می‌دارد.

محمد نگاهی به اطراف و عبور و مرور آدم‌های پیاده رو می اندازد و می‌گوید: گاهی به سختی مسیرها را طی می‌کنم، شهر ما معلول است و توانایی حضور من و امثالم را ندارد.

علی بابایی معاون خدمات شهردار در گفت‌وگو با تسنیم با اشاره به غفلت‌های صورت‌ گرفته در حوزه افراد معلول بیان کرد: باید در حوزه معلولان فعالیت بیشتری صورت بگیرد تا حق و حقوق آن‌ها در قوانین موجود نیز پیگیری شود.

محمد آرزو می‌کند روزی فرهنگ‌ سازی مناسب صورت بگیرد و او نیز مانند بقیه مردم بتواند از حقوق شهروندی برخوردار شود و دیگر دغدغه فکری ‌اش پله و ناهمواری ‌های سطح معابر نباشد.

دست و پاهایم شرایط بد اقتصادی‌ام را درک کرده‌اند

با پدر و مادر و دو خواهر کوچکتر خود در خانه‌ای کوچک که ماهی 400 تومان هزینه بابت اجاره آن می‌پردازیم زندگی می‌کنم.

محمد در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: مادرم خانه دار و پدرم راننده تراکتور است و آرزو دارم در خانه ای که متعلق به خودمان باشد زندگی کنیم و شرایط شغلی مناسب تری برای پدرم فراهم شود.

دست فروشی؛ تنها شغلی که می‌توانم داشته باشم

محمد افزود: شرایط من با بقیه دست فروش ها فرق می کند و اگر در توانم بود حتما کار دیگری را انتخاب می کردم چرا که کارمندان شهرداری با من کنار نمی‌آیند و گاهی سختی کارم را بیشتر می کنند.

او به هزینه بالای رفت و آمد خود اشاره و عنوان کرد: اجناسی که به فروش می گذارم شامل گردنبند، گوشواره، دستبند و غیره می‌باشند که مشتریان زیادی ندارند و در این شرایط، 50 درصد فروشم را باید در اختیار صاحب کار و مالک اصلی این اجناس قرار دهم.

او در رابطه با وضعیتی که دارد گفت: هنوز در جامعه شرایط من و امثالم جا نیفتاده و نگاه‌های سنگین بقیه گاهی بر دوشم سنگینی می کند، امیدوارم روزی برسد امکانات به قدری باشند که دیگر تفاوتی بین معلولان و افراد عادی نباشد.

محمد هفته دیگر امتحان کنکور فنی دارد و شب ها که به خانه می رود تازه کارش شروع می‌شود و گاهی تا سحر مشغول درس خواندن است و تا کنون نیز در تحصیل خود به موفقیت هایی دست یافته است.

آروزیم انجام کارهای منحصر به فرد است

او همیشه فکر می کند چگونه می ‌تواند به کشور و همنوعان خود خدمت کند و مفیدتر باشد و بزرگترین لذتش را در زندگی انجام کارهایی می‌داند که دیگران تصور دارند در توانش نیست.

محمد از آرزوهایش نیز گفت: می‌خواهم به همه نشان دهم که معلولین افرادی هستند که با وجود نقایصی در بدن دارند، می‌توانند ضمن رسیدن به موفقیت‌هایی در تحصیلشان، قدرت خداوند را به دیگران یادآوری کنند.

آیت الله جعفری در گفتگو با تسنیم بیان کرد: خواست خداوند این است که همه اقشار جامعه در کنار یکدیگر زندگی مسالمت ‌آمیز داشته باشند زیرا حضور افراد معلول در کنار دیگران علاوه بر امتحان الهی، سایر افراد جامعه را نیز در معرض آزمایش قرار می‌دهد.

امام جمعه کرمان اذعان کرد: نگاه به افراد معلول نباید تنها جنبه عاطفی و ترحم‌آمیز داشته باشد بلکه یکی از هنرهای خوب در زمینه ارتباط با این افراد، برخورد با واقعیات جامعه است.

صادق زاده مدیرکل بهزیستی کرمان نیز در گفت‌وگو با تسنیم ابراز داشت: یکی از معضلات ما در  جامعه افزایش افراد معلول است که این نیازمند آگاه ­سازی خانواده نسبت به بیماری های کودکان می باشد چرا که خیلی از این افراد اگر در سن پایین شناسایی شوند و خانواده ها اطلاعات لازم را داشته باشند آسیب های وارده به افراد خیلی کمتر می شود.

می‌خواهم در جامعه حضور داشته باشم

محدودیت های محمد و امثالش هیچ ناتوانی را در آن ها ایجاد نمی کند بلکه کمی شرایطشان را به نسبت بقیه متفاوت میکند، آن ها آرزو دارند شرایط برای حضورشان در جامعه فراهم شود.

توصیه پسر معلول به انسان هایی که دارای جسم سالم هستند این است که از نعماتی که خداوند به آن ها عطا نموده درست استفاده کنند.

 گاهی خدا می خواهد با دست ما دست دیگر بندگان را بگیرد

وقتی از محمد خداحافظی می‌کنم بار دیگر به دنیای او فکر می‌کنم و به گله‌هایش از تبعیض و نگاه‌های ترحم بارمردم به او؛ مساله‌ای که شاید بیشتر از معلولیت محمد را ناراحت می‌کند. دنیای این افراد را چه کسی زیباتر و قابل تحمل تر می‌کند?

گزارش از فاطمه خواجویی

انتهای پیام/