سرنخهای حضور آمریکا و قطر برای ایجاد هرج و مرج و ناآرامی در لبنان
- اخبار بین الملل
- 17 شهريور 1394 - 08:51
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه الاخبار لبنان، شاید برای سیاستمداران جالب باشد که در پی جنبش مردمی کنونی در لبنان بخواهند شباهتهای عراق و لبنان را در این روزها مقایسه کنند. در عراق فساد گسترده و طبقه سیاسی وجود دارد که بر مقدرات کشور حاکم شده است، در لبنان فساد موجود بیشتر از عراق بوده و طبقه سیاسی نیز تسلط و ریشه بیشتری به صورت موروثی در این کشور پیدا کرده اند. در کشور عراق بحران برق و انرژی به وجود آمد و دولت حیدر العبادی سعی کرد آن را با برخی مسکّن ها برطرف کند ، اما این اقدام به بروز تظاهرات مردمی منجر شد. در مقابل در لبنان نیز بحران زبالهها به وقوع پیوست و دولت تمام سلام سعی کرد آن را با سهمیهبندیهای موجود حل و فصل کند، اما این اقدام جنبش و مطالبات مردمی را به دنبال داشت.
در هر دو کشور عراق و لبنان، آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال رقابت با نفوذ ایران هستند، بنابراین در عراق آمریکا به صورت ملموس سیاست هرجومرج خلاق را برای ترسیم مجدد نقشه سیاسی این کشور از طریق اتاقهای عملیات تبلیغاتی در عمان دنبال میکند و تظاهرات کنندگان را از این طریق تحریک میکند. واشنگتن همچنین سعی دارد عناصری مانند ایاد علاوی نخست وزیر سابق این کشور از بن بست سیاسی خارج کند، سؤالی که مطرح است اینکه آیا میتوان گفت که آمریکا همین بازی را در لبنان نیز دنبال میکند تا بتواند عرصه سیاسی کشور را بار دیگر ترسیم کرده و ایاد علاوی لبنانی را به عنوان رئیسجمهور این کشور انتخاب کند؟
آگاهان به اوضاع داخلی لبنان اعتقاد دارند که دیوید هیل سفیر آمریکا در بیروت چهارشنبه هفته گذشته بعد از پایان کنفرانس مطبوعاتی نهاد المشنوق وزیر کشور لبنان از این میترسید که مشنوق توضیحاتی را در مورد منظور خود از "یک دولت عربی کوچک که نقش فعالی در تأمین مالی و تحریک تظاهراتکنندگان داشته" مطرح کند، اما وی گفت که بعد از پایان تحقیقات نام این کشور را اعلام خواهد کرد. طبعاً این اظهارات یک گاف سیاسی نبود. چرا که صفبندیهای سیاسی موجود که این شخصیت لبنانی به آنها وابسته است،اجازه چنین گاف هایی به وی نمی دهد، به ویژه که این اظهارات را در گفتوگو با شبکه العربیه مطرح کرد. مشخص بود که المشنوق پیامی را برای "دولت کوچک " که "دولت بزرگ " در پشت پرده آن قرار دارد، ارسال کرد مبنی بر اینکه بازی آنها رو شده است. در این رابطه شبکههای ال بی سی و الجدید بلافاصله در واکنش به انتشار مطالب روزنامه الاخبار و سفر برخی مسئولان لبنانی به قطر سعی کردند المشنوق را مورد هجمه و اتهامزنی قرار دهند. ال بی سی وی را به دروغگویی متهم کرد و الجدید نیز بار دیگر تصاویر سفر دردسرساز این وزیر لبنانی به میکونوس یونان را منتشر کرد، این در حالی بود که دو هفته از انتشار این تصاویر گذشته است.
تمامی گروههای سیاسی در لبنان بر حق مطالبات مردمی که جنبش اخیر مطرح کرده واقف هستند، اما همگی آنها به همین نسبت به برخی رویکردها و اهداف و ارتباطات سازماندهی کنندگان این تحرکات تردید دارند. عبارت هرجومرج خلاق و صحبت از نقش آمریکا و قطر در تحریک برخی فعالان در تمامی محافل سیاسی لبنان مطرح است،اینجا دیگر ارتباط برخی رهبران جنبش با سفارت آمریکا یک تهمت نیست، چرا که دیوید هیل سفیر آمریکا در لبنان در برابر نبیه بری رئیس پارلمان این کشور به وجود این روابط اعتراف کرد.
آیا این بدان معنا است که تمایل آمریکا برای حفظ ثبات لبنان به پایان رسیده است؟ به گفته منابع مطلع به نظر میرسد حزبالله لبنان این اعتقاد را ندارد که منافع آمریکا در ایجاد امنیت در لبنان به پایان رسیده باشد، بلکه این موضوع تناقضی با تشویق به جنبش مردمی تحت کنترل و مدیریت شده ندارد. واشنگتن در آستانه ورود به مذاکرات با تهران در مورد برخی مسائل منطقه است. بنابراین در چنین شرایطی بیفایده نیست اگر بخواهد "ضرب شستی" به ایران در منطقه از لبنان گرفته تا سوریه و عراق و یمن نشان دهد. آمریکاییها میتوانند تا زمانی که هزینه مالی و جانی برای آنها نداشته باشد، هرجومرج را مدیریت کنند. آمریکا هرجومرج گسترده و لجام گسیخته در لیبی را مدیریت میکند، بنابراین برایش مشکلی نیست که بخواهد اندکی از نابسامانی های محدود را در لبنان مدیریت کند. شاید حمایت حزبالله لبنان از ریاست جمهوری میشل عون برای برون رفت از بحران ریاست جمهوری در این کشور در این زمینه به آمریکا کمک میکند.
با گذشت بیش از ربع قرن از معادله آمریکایی "یا میخائیل الضاهر یا هرج و مرج"، واشنگتن بار دیگر معادله اصلاح شدهای را مطرح کرده است: " یا عدم ریاست جمهوری میشل عون یا هرج و مرج ". دست داشتن دوحه در این اقدامات نیز بر کسی پوشیده نیست . شبکههای وابسته به این کشور در پوشش مستقیم تظاهرات میدانی هزینههای زیادی متحمل میشوند، این در حالی است که همه این شبکهها در گذشتهای نه چندان دور به علت بحران مالی که با آن مواجه بودهاند، کارمندان خود را اخراج میکردند. به نظر میرسد قطر بار دیگر به سمت رویارویی با عربستان سعودی رفته است، چرا که ریاض در جنگ یمن غرق شده و از سوی دیگر سعی دارد به کسی فکر کند که می خواهد خلأ پادشاه بیمار این کشور را پرکند.
دیدگاه جریان المستقبل به تظاهرات نیز با تردید کمتری مطرح نیست، با این وجود یکی از شخصیتهای وابسته به جریان المستقبل در این رابطه میگوید:« البته این بدان معنا نیست که ما به عنوان بخشی از حاکمیت در مدت زمانی طولانی، نسبت به بحران معیشتی و مطالبات برحق تظاهراتکنندگان مسئولیتی نداریم، مطالباتی که هشداری جدی برای تمامی گروههای سیاسی به شمار میرود.» المستقبل نیز اعتقاد دارد تلاشهای آمریکا و تأمین مالی قطر در پشت پرده فعالان تظاهرات قرار دارد. آنها همچنین معتقدند که انتخابات ریاست جمهوری کلیدواژه این تظاهرات است. برخی از منابع این جریان روند مذکور را یکی از شاخصهای قربانی شده در مذاکرات واشنگتن و تهران میدانند. آنها اعتقاد دارند بعد از توافق هستهای، ایران به بخشی از جامعه جهانی تبدیل شده و نادیده گرفتن تمایلات آن ممکن نیست. همین جامعه جهانی است که در حال حاضر فشار بیسابقه برای تعیین رئیسجمهور در لبنان وارد میکند.
انتهای پیام/ر