رکود اقتصادی؛ جبر یا اختیار

رکود اقتصادی؛ جبر یا اختیار

«برخی نیایند از رکود صحبت کنند؛ دولت کشور را در شرایط نفت ۳۰ دلاری اداره می‌کند، نه نفت ۱۴۷ دلاری.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، «برخی نیایند از رکود صحبت کنند؛ دولت کشور را در شرایط نفت 30 دلاری اداره می‌کند، نه نفت 147 دلاری. دولت کشور را در شرایط تحریم اداره می‌کند، نه در شرایط عادی» رئیس جمهور این صحبت ها را در مراسم رونمایی از فازهای 15 و 16 پارس جنوبی مطرح کرد و به نوعی بار سنگین رکود را از دوش خود برداشت و بر شانه های «نفت ارزان» و «تحریم ها» قرار داد.

صحبت های روحانی دیروز یک پیام روشن داشت و آن «لزوم ارزیابی عملکرد دولت براساس امکانات» است. اتفاقی که کمتر در تحلیل های اقتصادی کشور رخ می دهد. برای مثال، زمانی که برخی از کارشناسان و رسانه ها می خواهند عملکرد اقتصادی دولت ها را مقایسه کنند، به سراغ شاخص های کلی نظیر رشد اقتصادی، بیکاری و تورم می روند. آن ها بدون توجه به شرایط و امکانات کشور، تنها نتایج را با هم مقایسه می کنند.

بدون شک، این نوع مقایسه نه تنها منطقی نیست، بلکه عادلانه و عاقلانه نیز به نظر نمی آید. برای مثال، فرض کنید قصد داریم عملکرد دو دانش آموز را با هم مقایسه کنیم که هردو معدل یکسانی را به دست آورده اند. آیا به صرف نگاه کردن به معدل این دو می توان، درباره عیار این دو دانش آموز قضاوت کرد؟ پاسخ قطعا منفی است. چرا که باید امکانات و شرایط اولیه این دو دانش آموز دیده شود تا بتوانیم در مورد عیار آن ها صحبت کنیم.


این قاعده، در مبانی دینی ما هم جایگاه ویژه ای دارد. برای مثال، در تفکر اسلام تاکیدی بر نتیجه نیست و انجام وظیفه  از اهمیت بسیاری برخوردار است. این نوع نگاه را می توان در آیه شریفه « یکلّف ا... نفساً الّا وسعها» به نیکی درک کرد. مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای هیات دولت در سال 81، با اشاره به این آیه می فرمایند:« ما اگر در کار خود احساس مسئولیت داشته باشیم و کار را بر مبانی منطقی استوار کنیم، چنانچه نقصی هم در کار به وجود آید، علاوه بر این‌که خدای متعال ما را مؤاخذه نخواهد کرد، مردم هم ما را مؤاخذه نخواهند کرد»


بنابراین آنچه روشن است، این موضوع است که نباید به صرف اینکه در اقتصاد رکود وجود داردو بازار ها کم رونق است، تیغ نقد را روی گلوی دولت  ها قرار دهیم. بلکه در مقابل، مردم، کارشناسان و رسانه ها باید با توجه به امکانات و شرایط اولیه دولت ها، به نقد عملکرد آن ها بپردازند.


حال که این موضوع روشن شد، باید به این مساله بپردازیم که دولت یازدهم در چه شرایطی زمام امور را به دست گرفت و با توجه به این امکانات چه عملکردی از خود نشان داده است. آیا می توان وضعیت رکود فعلی را صرفا به شرایط ربط داد یا دولت نیز در شکل گیری این موقعیت نقش داشته است؟ اگرچه پاسخ به این سوال، می تواند موضوع طرح های پژوهشی مفصلی باشد، اما در ذیل به 2 مورد از نقدهای وارد شده بر دولت در زمینه رکود اقتصادی، اشاره می کنیم و امکانات و توانایی دولت در مقابله با آن را بررسی می کنیم:


1) یکی از نقدهایی که به دولت وارد می شود، این است که در شرایط رکودی دولت هیچ گونه اقدامی صورت نمی دهد. بعضا منظور از اقدام، خرج کرد دولت در پروژه های عمرانی و طرح های مختلف است. اما در  شرایطی که قیمت نفت به زیر 30 دلار در هر بشکه رسیده است، این امکان برای دولت وجود ندارد که هزینه های عمرانی بالایی انجام دهد. برای مثال، بودجه عمرانی کشور در سال 90، 29 هزار میلیارد تومان بوده است که در سال 93 به 23 هزار میلیارد تومان رسیده است که اگر این ارقام را با تورم تعدیل کنیم، متوجه می شویم که دست دولت قبل برای هزینه های عمرانی باز بوده است و دولت فعلی به سختی می تواند بازار را تکان دهد. ممکن است این سوال ایجاد شود که دولت باید از هزینه های خود کم کند و در پروژه های عمرانی حضور پررنگ تری داشته باشد. در پاسخ به این سوال، باید گفت که حدود 61 درصد هزینه های دولت، هزینه های جاری(نظیر حقوق کارمندان) است که نمی توان آن را تغییر داد.


2) اگرچه دولت با توجه به شرایطش نمی توانسته نقشی در خروج از رکود با استفاده از پروژه های عمرانی داشته باشد، اما عملکرد ضعیف دولت در موضوع رسانه و جوسازی اجتماعی، یکی از مهم ترین علل تشدید و ادامه رکود بوده است. دولت و شخص رئیس جمهور از ابتدا، علت اصلی بروز رکود را وجود تحریم ها می دانست و رمز خروج از رکود را در رفع تحریم ها عنوان می کرد. این موضوع سبب شد تا همه چشم انتظار رفع تحریم ها باشند تا بهشت اقتصادی موعود روحانی فرا برسد. اما ادامه دار شدن مذاکرات و سنگ اندازی های دشمنان نظام که از این موضوع آگاه بودند، سبب شد تا اقتصاد در عمق رکود فرو برود. این تنها موردی نبود که نقش رسانه ای دولت سبب ساز تشدید رکود شد. مثلا موضوع کارت اعتباری و فاصله زیاد بین اعلام و اجرا سبب شد تا رکود موجود تشدید شود. این سبک رفتاری دولت به قیمت نفت و تحریم کاری نداشت و تنها به تدبیر دولت بازمی گشت.در پایان باید گفت که اگرچه قیمت نفت و تحریم، اثرات زیادی بر اقتصاد ایران دارد، اما عوامل موثر زیادی وجود دارد که اقتصاد را تحت الشعاع خود قرار می دهد. شاید اگر هم دولت به جای دنبال کردن عوامل زمینه ای منفی، به سمت استفاده از امکانات موجود برود، نتایج بهتری برای اقتصاد، مردم و خود دولت به بار آورد.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon