با سناریوی سیا دستگیر شدم وزارت خارجه هیچ اقدامی نکرد
ایرانی محبوس در اسپانیا گفت: با توجه به مرتفع شدن بسیاری از موانع و عذرها، از دولت و مسئولین بویژه آقای ظریف انتظار دارم برای بسته شدن پرونده مفتوح من و سایر افرادی که شرایط مشابهی دارند و نیز احقاق حقوق از دست رفته ما اقدام جدی و موثری به عمل آورند
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، قصه ایرانیانی که به اتهام دور زدن تحریمها و تلاش برای صادرات کالاهای ممنوعه به ایران بازداشت و زندانی شدند، داستانی طولانی است. داستانی که هنوز هم ادامه دارد. برخی آزاد شدند و به کشور بازگشتند و بعضی دیگر هم بازداشت شدند و خارج از مرزهای جغرافیایی ایران در زندانها زندگی میکنند. "علیرضا ولدخانی" یکی از همین ایرانیانی است که چند سال قبل در اسپانیا بازداشت شد و 40 ماه را در حبس گذراند. ولدخانی برای مصاحبه در دفتر خود پذیرای ما بود و به سوالاتی درباره نحوه دستگیری، روند قضایی پرونده در دادگاه اسپانیا، حبس خانگی، عملکرد سفارت ایران در مادرید و مشکلاتی که در آن کشور داشت پاسخ داد. متن این گفتگو را در ادامه میخوانید.
«نسیم آنلاین»: لطفا خودتان را معرفی کنید و کمی از فعالیتهایتان را توضیح دهید.
من علیرضا ولدخانی هستم. در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کردم و حدود 35 سال است که در عرصههای مختلف بازرگانی و صنعتی فعالیت میکنم. از سال 1383 به همراه برخی از همکاران عرصه هوانوردی را برای فعالیت انتخاب و بعنوان دوم یا سومین شرکت خصوصی آغاز به کار کردیم. شاخه فعالیت ما، خدمات هلی کوپتری است و بعد از مدتی سازمان مناسبی را تاسیس کردیم که از یک کادر 40 نفره فنی و تخصصی بهره میبرد. ارائه خدمات به شرکتهای نفتی، فعالیتهای انساندوستانه، پروازهای اورژانسی و پرواز در شب از جمله کارهای ما بود.
«نسیم آنلاین»: چرا در اسپانیا دستگیر شدید؟
در همه این سالها خدمات هلی کوپتری یکی از بحثهای مهم و همواره با چالش مواجه بوده. زمانی که بحث اعمال تحریمها علیه ایران مطرح شد، شرکتهای طرف قرارداد بخشی از بالگردهای خود را از کشور خارج کردند و ما با مشکلات زیادی مواجه شدیم. همیشه به دنبال این بودیم که مشکلاتمان را برطرف کنیم. ما قراردادهایی با شرکتهای اروپایی داشتیم و با یکدیگر همکاری میکردیم چون تمام فعالیتهای ما civil (غیرنظامی) بود و فعالیت خاصی در حوزه نظامی نداشتیم.
ما در مقطعی با شرکتهای اسپانیایی قرارداد همکاری در خصوص خدمات هوانوردی داشتیم که با آنها به مشکلات کاری برخوردیم. به همین دلیل برای حل این مشکلات سفری به اسپانیا ترتیب دادیم. نیم ساعت بعد از ورود ما به شرکت مورد نظر در حومه مادرید، نیروهای پلیس امنیت ملی اسپانیا به آن محل ریختند و بنده، یک نفر از اعضای هیات مدیره شرکت، معاون فنی شرکت، وکیل حقوقی ما و دو نفر از مدیران شرکت اسپانیایی را بازداشت کردند.
اوایل خرداد سال 90 دستگیر شدیم و من آبان سال 93 به کشور بازگشتم. دو نفر همراه من حدود هشت ماه بعد از دستگیری آزاد شدند و به ایران برگشتند. دلیل طول کشیدن مدت حبس من در اسپانیا هم این بود که بنده را به عنوان متهم اصلی نگه داشتند و دادستان و قاضی به هیچ وجه زیر بار نمیرفتند که تا مشخص شدن تکلیف، اجازه خروج من را بدهند. در نهایت به دنبال مذاکره آقای ظریف با وزیر خارجه وقت اسپانیا در سفر ایشان به تهران و مذاکره جناب آقای فدایی فرد سفیر کشورمان در با دادستان کل اسپانیا آنان را مجاب کرد که اجازه خروج من را بدهند چون بعد از گذشت سه سال و نیم از دستگیری، پرونده بدون هیچ نتیجهای باز بود و آنها هم هیچ دلیل و مدرکی ارائه نمیکردند.
کاملا شوکه بودیم چون هیچ فعالیت غیرقانونی انجام نداده بودیم و اگر هم قانونی نقض شده بود باید طرف اسپانیایی را بازداشت میکردند. اما کسی به حرفهای ما توجه نکرد و پس از سوار شدن بر ماشینهای پلیس امنیت اسپانیا ما را به جای دیگری منتقل و جداگانه در سلولهای انفرادی حبس کردند.
دادگاه تحقیق اسپانیا در ابتدای روند قضایی وثیقههای سنگین یک میلیون یورویی و متعقبا نیم میلیون یورو تعیین و تمام اسناد و مدارک شخصی ما را ضبط کرد. من در طول 40 ماهی که در حصر بودم پاسپورت نیز در اختیارم نبود و حضور من در آن کشور غیرقانونی قلمداد میشد. از طرف دیگر فشار مالی زیادی به ما وارد میشد. باید وکیل میگرفتیم و چونشناختی از آن کشور نداشتیم، این موضوع نیز به معضلی دیگر تبدیل شد.
«نسیم آنلاین»: سفارت ایران در مادرید چه کمکی به شما کرد؟
متاسفانه در آن مقطع سفارت نسبت به شرایط توجیه نبود و به مساله دستگیری ما نیز ورود نکردند. شاید اگر نمایندگی دیپلماتیک کشور ما به موضوع ورود میکرد و به ما مشاوره میداد، زندانی بودنمان به درازا نمیکشید. ضعف برخورد سیستم دیپلماتیک ایران در این موضوع بیتاثیر هم نبود.
وقتی ما را زندانی کردند، پرسیدند که میخواهید به کسی خبر بدهید ما هم درخواست کردیم که سفارت را در جریان قرار بدهند. اسپانیاییها همان روز به سفارت خبر داده بودند اما هیچ کس از سفارت نه به زندان نه به هیچ کدام از جلسات دادگاه نیامد. بعد هم که برای تامین وثیقه خودمان به سفارت مراجعه و با آنها صحبت کردیم، کنسول وقت بعد از یکسال و نیم به دادگاه مراجعه کرد. در حالی که علاوه بر وظایف سازمانی و ملی بر اساس کنوانسیونهای بین المللی مربوطه پیگیری وضعیت اتباع و احقاق حقوق آنها ازاختیارات و حقوق مسلم کنسولها است.
وکلایی که ما گرفتیم نتوانستند کاری از پیش ببرند چون پرونده ما در بخشی از روند قضایی رنگ و بوی سیاسی گرفته بود در صورتی که اصل قضیه کاملا نرمال و عادی بود. ما به عنوان بازرگان در کشوری دیگر دستگیر شده بودیم و سرمایهگذار خصوصی محسوب میشدیم. پلیس اسپانیا خیلی تلاش میکرد حقیقت را غیر از این جلوه دهد. حدود 40 جلد پرونده قطور برای ما ساخته بودند. انتظار ما این بود که وقتی افرادی میآیند و در این شرایط سخت اقتصادی امکاناتشان را برای حل مشکلات بسیج میکنند، دولت هم به نوبه خودش حمایتهای لازم را از اتباع ایران انجام دهد. این موضوع که دستگاه دیپلماسی کشور ما وارد نمیشد تعجب وکلای ما را هم برانگیخته بود. آنها میگفتند حتی اگر یکی از اتباع اسپانیایی به جرم قاچاق مواد مخدر در کشوری دیگر دستگیر شود، چون موضوع ملیت وحیثیت ملی مطرح است، حساسیت لازم وجود دارد و دولت فشار سیاسی و اقتصادی لازم را وارد میکند. همانطور که ما دیدیم آمریکاییها برای آزادی اتباعشان چقدر فشار آوردند و از ابزارهای مختلف استفاده کردند.
علیرغم اینکه رهبر معظم انقلاب بارها بر این موضوع تاکید کردند اما هنوز کاری به طور جدی انجام نمیشود.
«نسیم آنلاین»: عملیات دستگیری شما فقط توسط پلیس امنیت اسپانیا اجرا شد یا سرویسهای اطلاعاتی دیگر هم در آن دخیل بودند؟
عملیات دستگیری ما آنطور که مشخص است، طرح مشترک پلیس امنیت ملی اسپانیا و آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا CIA بود. طبق آن چیزی که ویکی لیکس منتشر کرد، این پروژه از چند ماه قبل کلید خورده بود و حتی خانم کلینتون بعد از دستگیری ما در سفری به اسپانیا این عملیات را از نزدیک پیگیری کرده بود. اسپانیاییها هم به دلیل مصالحشان بیمیل نبودند که به آمریکاییها خودی نشان بدهند و حمایت آنها را هم داشته باشند. خیلی از روزنامهها و رسانههای اسپانیایی به این مشترک بودن این عملیات اشاره کردند. آمریکاییها نقش زیادی در خبرسازی و رسانهای کردن پرونده ما داشتند و اسپانیا در واقع مجری این سناریو بود.
«نسیم آنلاین»: درباره عملیات دستگیریتان توضیح بدهید.
مامورانی که ما را در محل شرکت اسپانیایی دستگیر کردند، لباس فرم نداشتند. برخوردشان اصلا مناسب نبود. چون لباس فرم نداشتند من فکر کردم که از کارکنان آن شرکت هستند و خیلی ناراحت شدم. هنوز نمیدانستم دقیقا چه اتفاقی دارد میافتد. بعد از چند دقیقه رئیسشان که کاور با نشان پلیس ملی اسپانیا روی لباسش پوشیده بود جلو آمد و گفت که ما به جرم قاچاق و نقض قوانین اسپانیا بازداشت هستیم. وقتی از علت دستگیری و اینکه ما چه چیزی قاچاق کردیم پرسیدیم، گفتند که هر چه بگویید در دادگاه علیه شما استفاده خواهد شد.
ما را برای انتقال به بیرون از شرکت بردند و سوار خودروهای ویژه پلیس کردند. کاروان طولانی از ماشینهای پلیس صف کشیده بود که تعجب ما را هم بیشتر میکرد. آن موقع هم هنوز نمیدانستیم چه جرمی مرتکب شدیم که با این تشریفات پلیسی آمدند ما را ببرند. از پشت به ما دستبند زدند و سوار ماشینهای مخصوص حمل زندانی کردند ما را که سوار کردند به طرف زندان مخصوص خودشان بردند و در سلولهای انفرادی حبس کردند. تقریبا سه روز جداگانه در آنجا زندانی بودیم و به هیچ چیز دسترسی نداشتیم.
«نسیم آنلاین»: بازتاب دستگیری یک تاجر ایرانی در اسپانیا در رسانههای آن کشور چگونه بود؟
موقع دستگیری ما رسانهای آنجا نبود اما وزیر کشور وقت اسپانیا شب در تلویزیون اعلام کرده بود که ما یکی از بزرگترین باندهای بینالمللی قاچاق تجهیزات هلیکوپتری به ایران و ونزوئلا را متلاشی کردیم.
«نسیم آنلاین»: شما به این نکته اشاره کردید که تمام خدمات شرکتتان غیرنظامی است و طبیعتا خریدتان نیز مصارف نظامی ندارد. طرف اسپانیایی چه توجیهی برای بازداشت شما داشت؟
ما آنجا اصلا بحث خرید هلی کوپتر نداشتیم. پلیس اسپانیا اعلام کرد که ما قصد خرید هلی کوپتر برای ارتش ایران داشتیم. در حالی که طبیعت آن هلیکوپترهایی که آنها ادعا میکردند ما میخواهیم برای ارتش خریداری کنیم، غیرنظامی است. ما اصلا به دنبال آوردن هلی کوپتر نبودیم بلکه برای حل کردن مشکلات کاری و رفع مشکلات با شرکتهایی که تفاهمنامه با آنها امضا کرده بودیم به اسپانیا سفر کردیم. اما سناریو اینگونه نوشته شده بود که منافع اسپانیاییها حفظ شود و بر ایران هم فشاری وارد کنند و ما و خانوادههایمان قربانی این سناریو شدیم. شرایط خیلی سخت و دشواری برای خانواده من بود. برای سفر چهار روزه به اسپانیا رفتم ولی حدود چهار سال بعد برگشتم. به دلیل مشکلات مالی مجبور به فروش خیلی از چیزهای شخصی شدیم.
«نسیم آنلاین»: روند قضایی چه زمانی آغاز شد؟
بعد از سه روز انفرادی ما را برای تفهیم اتهام به دادگاه بردند. دادگاهی که از عصر تا 5 صبح روز بعد طول کشید. دلیل آن هم این بود که آنها تا یک سقف زمانی مشخص میتوانستند ما را در بازداشت نگه دارند و ما از این موضوع اطلاعی نداشتیم. برای ما مترجم پاکستانی آوردند که فارسی خوب متوجه نمیشد. ما به این موضوع اعتراض کردیم و یک مترجم روسی آوردند که انگلیسی ترجمه کند. این در صورتی بود که ما این حق را داشتیم که درخواست مترجم ایرانی کنیم و اگر جلسه تا ساعت 8 صبح طول میکشید باید مارا آزاد میکردند. اگر این نکات را میدانستیم و سفارت ما به موضوع ورود میکرد چه بسا این داستان چهار روزه تمام میشد و به چهل ماه نمیکشید. تصور چهل ماه گرفتاری در کشور دیگر بدون منبع مالی، مدارک و حمایت خیلی سخت است.
بعد از اولین جلسه دادگاه، ما را آزاد کردند تا ظرف 3 روز، وثیقه تعیین شده در دادگاه را تامین کنیم. دو نفر دوستان من که با هم دستگیر شده بودیم وثیقههای 20 تا 30 هزار یورویی بود و توانستند آن را تامین کنند که در نهایت آزاد شدند. من تا روز سوم نتوانستم وثیقه دادگاه را جور کنم و پلیس من را در خیابان دستگیر کرد و به پاسگاه منتقل کردند. در نهایت باتامین وثیقه درخواستی به مبلغ پانصد هزار یورو و تحت نظر شدید آزاد شدم.
«نسیم آنلاین»: کجا ساکن شدید؟ با توجه به اینکه ایالات متحده در بازداشت شما دست داشت، بحث استرداد به آمریکا مطرح نبود؟ نمایندگان این کشور در دادگاهها حضور علنی داشتند؟
یک سوئیت کوچک با هزینه شخصی در مادرید اجاره کردیم که سه نفرمان در آن ساکن شدیم. ترددهایمان محدود بود وتحت نظر بودیم. میتوانستیم از مادرید خارج شویم اما باید هفتهای یکبار خودمان را به دادگاه معرفی میکردیم.
دیدگاه سفیر وقت ما این بود که بهتر است این قضایا مسکوت باشد تا به مرور زمان حل شود. از طرف دیگر میگفتند ما برای پشتیبانی از شما بودجهای هم در اختیار نداریم و کاری برای شما نمیتوانیم بکنیم.
مجبور شدیم دو یا سه بار وکلا را عوض کنیم چون در عمل کاری انجام نمیدادند و دنبال پول گرفتن از ما بودند. حتی در یک مقطعی از زمان انقدر فشار مالی زیاد شده بود که وکیل هم نداشتیم. هزینه وکیل بسیار بالا بود و از طرفی هم پس از قبول کردن وکالت صورت حسابهای نجومی میدادند. ما به غیر از پرونده قاچاقی که برایمان ساختند و هنوز باز است با چند وکیل اسپانیایی هم دعاوی باز داریم. آنها مدعی هستند که غیر از مبالغی که دریافت کردند مبالغ دیگری هم طلب دارند. یکی از آنها ادعایی 100هزار یورویی و دیگر ادعای طلب 150هزار یورویی دارد. اگر وزارت خارجه ما پیش بینیهایی برای اینگونه شرایط داشته باشد، میتواند این ضایعات را کم کند.
حضور مشهود و مستقیمی از آمریکاییها ندیدم غیر از نقش آنها در تشکیل پرونده. چون آنها طراح این سناریو بودند، اسپانیاییها از خودشان اختیاری نداشتند که بخواهند پرونده را ببندند. دادخواست را اسپانیاییها تنظیم کرده بودند و بحث استرداد به آمریکا مطرح نبود. من خیلی نگران این موضوع بودم اما چیزی از استرداد نشنیدم.
«نسیم آنلاین»: هم اکنون پرونده در چه وضعیتی است؟
بعد از چهار سال نیم هنوز پرونده ما به دادگاه اصلی هم نرفته و در دادگاه تحقیق مانده است. اتهامی که پلیس مطرح کرده بود این بود که ما هلی کوپترهای نظامی را برای دولت ایران خریداری کرده و پولی که به اسپانیا آوردهایم هم پول دولت ایران است. هیچ سند و مدرکی هم ارائه نمیکردند و هنوز هم نمیکنند.
طرف اسپانیایی در دادگاه میگفت که هلی کوپتر یک کالای کاربرد دوگانه (Dual Use) است و همین هلیکوپترهای بل – 212 هم میتواند استفاده نظامی شود. اینکه دلیل نمیشود! من با یقین به شما میگویم که اگر من ایرانی نبودم و پاسپورت ایرانی نداشتم، هیچ وقت این اتفاقات برایم نمیافتاد. من به ملیتم افتخار میکنم و آن را با هیچ چیز عوض نمیکنم اما وقتی که نظام ما مواضع خاصی دارد که جهان روی آن حساس است، دولت باید پیش بینی خیلی از مسائل را بکند. ما به تنهایی نباید هزینه بدهیم. از آن طرف وقتی کسی در کشوری دیگر گیر میکند، حمایت شود؛ نه اینکه پس از چندین نوبت نامه نگاری با معاونت حقوقی ریاستجمهوری بگویند شما هزینه را بدهید ما وکیل میگیریم. اگر قرار به این کار باشد، من که در همان کشور هستم که بهتر میتوانم وکیل پیدا کنم.
«نسیم آنلاین»: وضعیت ارتباط شما با سفارت ایران در مادرید چطور بود؟
بگذارید یک مثال برایتان بزنم. وکیل من درخواست کرد که یک گواهی عدم سوء پیشینه از ایران بگیریم که وی با استناد به آن لایحهاش را تنظیم و تقدیم دادگاه کند. روال به این صورت بود که پس از دریافت معرفینامه از سفارت به اداره پلیس مراجعه کنم و بعد از انگشتنگاری، سفارت مدارک را به ایران ارسال کند تا گواهی عدم سوء پیشینه صادر شود. بعد از اینکه از سفارت معرفینامه را دریافت کردم، به اداره پلیس مراجعه کردم. اولین چیزی که از من خواستند پاسپورت بود. وقتی که گفتم مدارکم توسط دادگاه ضبط شده، به هیچ عنوان قبول نکردند و انگشتنگاری انجام نشد. میگفتند باید حتما یک مدرک شناسایی داشته باشی.
پلیس این موضوع را به دادستانی اطلاع داد و دادستان پرونده در یکی از جلسات دادگاه گفت که ولدخانی قصد داشته با فریب پلیس، از اسپانیا فرار کند. متوجه ارتباط این دو موضوع نمیشدم که اگر کسی میخواهد فرار کند چرا به اداره پلیس میرود. سفارت از این موضوع گلهمند شد که چرا به اداره پلیس مراجعه کردیم. در حالی که روال معمول اینطور بود و خودشان بنده را به پلیس برای اینکار معرفی کردند و من خودسرانه این کار را انجام ندادم.
«نسیم آنلاین»: چند ماه در اسپانیا زندانی بودید؟
«نسیم آنلاین»: دادگاه اسپانیا به چه دلیل با خروج شما از این کشور موافقت کرد؟
وکیل ما چندین لایحه ارائه داد که از لحاظ انسانی درست نیست این فرد را که وثیقههای لازم را هم پرداخت کرده و جرمش نیز اثبات نشده را اینگونه حبس و ممنوعالخروج کنید. من چند مصاحبه کردم که توجهها را جلب کرد و نامهنگاریهایی هم انجام دادم که موضوع به آقای ظریف منتقل شد. وزیر خارجه قبول کرده بود که در جریان سفر چند ساعته همتای اسپانیاییشان به ایران در خصوص این موضوع صحبت کنند. من هم به آقای فدائی فرد سفیر جدیدمان پیشنهاد کردم که با دادستان کل صحبت کنند. ممنوع الخروجی من بعد از این رایزنیها حل شد، که در اینجا جا دارد از اقدام آقای ظریف و آقای فدایی فرد در این خصوص تشکر و قدر دانی کنم اما محبوس کردن من در اسپانیا در هیچ عرفی پذیرفته نیست؛ اینکه شما یک نفر را چهل ماه حبس و ممنوع الخروج کنید و همچنان بگویید در مرحله تحقیق هستیم. البته انتقاد اصلی در اینخصوص به دولت و مجموعه دیپلماسی کشورمان بر میگردد که تعصب ملی و احساس مسئولیت لازم را نداشتند.
دست آخر با خروج من از اسپانیا موافقت کردند اما پرونده همچنان مفتوح است و سیستم قضایی به هیچ وجه قبول نکرد که این پرونده را ببندد. نهایی شدن این پروسه میطلبد که دولت و دستگاه دیپلماسی ما فشار لازم را وارد کنند. اموال زیادی از ما توقیف شد، حدود پنج میلیون دلار تجهیزات ما در اسپانیا است و در مدت زندانی بودن من، شرکتهای ما در ایران متلاشی شده بود. در این مدت حتی یک سنت کمک هم از جایی به ما نرسید و کسی نیامد بپرسد که شما در این مدت چه کار کردی یا خانواده شما چه وضعی داشته؟!
گاها به وزارت خارجه مراجعه میکنم یا تماسی داریم میگویند که دست ما بسته است و امکاناتی نداریم، دولت باید ورود کند. به دولت هم که نامه مینویسیم میبینیم که هیچ اتفاقی نمیافتد.
«نسیم آنلاین»: خانواده شما در این 40 ماه چه وضعیتی داشتند؟
وضعیت خانواده خیلی بد بود. مشکلات مالی یکطرف و مشکلات روحی از یک طرف خانواده من را آزار میداد. همسر من از لحاظ روحی و جسمی وضعیت خوبی نداشت و بیشتر نگرانی من هم از همین موضوع بود. لطمات خانوادگی ما با ضرر چند میلیون دلاری قابل مقایسه نیست. ضرر مالی یا برطرف میشود یا به هر صورت باید با آن کنار آمد.
واقعا جا دارد دولت ما به این موضوع توجه کند. کسانی که در بحث تحریمها لطمه خوردند و در آن ایام کمک کردند که فشار تحریم کم شود علیرغم همه محدودیتها هیچ کمکی ندیدند و به خانوادههای ما هم هیچ کمکی نرسید. دولت باید به این فکر کند که جوری عمل شود تا کسی که میخواهد در این راه قدم بگذارد، خیالش راحت باشد که پشتیبانی دولتش را دارد.
«نسیم آنلاین»: بازگشتتان به ایران چگونه بود؟ در ایران چه وضعیتی داشتید؟ دستگاههای دولتی پیگیر وضعیت شما شدند؟
یکی از کارمندان بخش ایرانیان وزارت خارجه به فرودگاه آمده بودند و مشکلی برای ورود به کشور نداشتم. مسالهای که وجود داشت، متلاشی شدن شرکتها و بدهیهای زیادی بود که هنوز هم حل نشده است. روز به روز هم بیشتر میشود. حدود 5 میلیون یورو ضرر مستقیم داشتیم و به طور غیر مستقیم نیز قراردادهایی را از ما گرفتند و مسائلی که پشت ما ایجاد شد گفتنی نیست.
نه وزارت امور خارجه و نه ریاستجمهوری سراغی از من و مشکلاتی که ایجاد شده بود نگرفتند. شخصا چندین بار به وزارت خارجه مراجعه کردم که نتیجهای نداشت. در طول این یکسال و چندماهی که به ایران برگشتم هنوز نتوانستم یک وقت ملاقات حضوری در ریاستجمهوری و وزارت خارجه بگیرم تا با مسئولین صحبت کنم. دستگاه خانم امینزاده هیچ وقت زمانی برای ملاقات نداشتند. مکاتباتی با کارشناسان این امر در معاونت حقوقی داشتم ولی مشکل بودجه و عدم وجود اعتبار را مطرح میکنند. در حالی که من شنیدهام بودجه خاصی برای این گونه مسائل پیش بینی شده است.
ایامی که در اسپانیا زندانی بودم پیش خودم فکر میکردم افرادی که تمام امکاناتخود را برای تامین نیازهای کشور بسیج میکنند و به دلیل تحریمهای ظالمانه گرفتار میشوند، تا چه میزان برای نظام و دولتمردان کشورمان قابل درک و عملا حائز اهمیت است، در حالی که شعار زیاد داده میشود، مثلا در دوره دولت گذشته، شعارهای زیادی در مورد حمایت از ایرانیان در خارج از کشور داده میشد اما عملا کوچکترین حرکتی ندیدم.
من و افرادی مانند من برای انجام کارهای خلاف اخلاق و غیرشرعی به خارج نرفتیم و به این دلایل دستگیر و زندانی نشدیم که دولتمان از پشتیبانی از ما شرمنده باشد. واقعا جا دارد اگر مسئولین کاری در این زمینه انجام دادند یا میدهند، اطلاعرسانی کننددر غیر اینصورت بابت این قصورها توضیح دهند.
«نسیم آنلاین»: در ایران هم پیگیر کارهای پروندهتان بودید؟
بله. طی سفری که هیات اسپانیایی به ایران سفر کرد، شخصا به آقای ظریف ایمیل زدم به سفارتمان در اسپانیا هم گفتم که الان بهترین وقت برای پیگیری این موضوع است تا بتوانیم پرونده را در دادگاه ببندیم. اخیرا که نتیجه را از سفارت ایران در مادرید پیگیری کردم به من گفتند که موضوع پرونده بنده در دستور کار قرار نداشته. خیلی از این موضوع تعجب کردم. وقتی یک هیات بلندپایه اقتصادی به همراه دو وزیر از اسپانیا به ایران سفر کردند، چرا موضوع رفع گرفتاری و آزادی اموال یک تبعه ایران که در آن کشور 40 ماه بدون هیچ دلیل قانع کنندهای گرفتار بوده و پروندهاش پس از چهار سال هنوز در مرحله تحقیقات است، نباید مطرح شود؟
فرض بر اینکه من و منافع شخصی من بیاهمیت باشد، ایرانی که هستم. مشکلات اتباع کشور در خارج باید برای دولت و وزارت خارجه ما یک خط قرمز باشد و به آن حساسیت نشان داده شود. مانند بسیاری کشورهای دیگر به خصوص کشورهای غربی که به اتباع خودشان توجه و حساسیت زیادی نشان میدهند و برای آنها مهم نیست که تبعهشان به چه جرمی زندانی شده باشد. آنها به این موضوع به عنوان یک مساله ملی نگاه میکنند.
«نسیم آنلاین»: حرف آخر؟
من یک شهروند ایرانی هستم که قربانی تحریمهای ناعادلانه و سیاسی غرب علیه کشورمان شده. دولت و شخص رییس جمهور وقت کشورمان بارها تاکید کردند همه حمایتهای خود را از قربانیان این تحریمهای غیرانسانی که دشمنان کشورمان بر ملت ما تحمیل کردهاند، به عمل خواهند آورد و اجازه نخواهند داد شهروندان ایرانی که قربانی این سیاستها شدهاند، در چنبره فشارها، توطئهها و پرونده سازیهای دشمنان نابود شوند.
بنده نیز بعنوان یکی از همین قربانیان انتظار داشتم شاهد حمایتها و اقدامات و تلاشهای جدی دولت وقت برای آزادی خود از این مخمصه باشم و با توجه به وثیقه سنگین سپرده شده و نوع اتهام بنده بعنوان نیت قاچاق اقلام نظامی (هلی کوپتر) از "زندان بزرگی" که بیش از 40 ماه در آن گرفتار بودم رهایی یابم، اما با تاسف و درد باید گفت با وجود مکاتبات متعدد و مراجعات مکرر خانواده بنده و علیرغم قول مساعد شخص ریاست محترم جمهوری وقت در ملاقات حضوری که خانوادهام با ایشان داشتند، متاسفانه عملا هیچ نتیجهای را در بر نداشت و هیچگونه کمک جدی و موثری از سوی دولت و وزارت امور خارجه وقت برای رفع گرفتاری بنده صورت نگرفت.
گفتگوی ولدخانی با شبکه پرس تی وی از اسپانیا
بنده معتقدم آنچه در مساله تحریمها روا میشود و رفتاری که با بنده و امثال اینجانب از سوی کشورهای غربی صورت میگیرد، برخورد با یک فرد نیست بلکه اهانت به ایران و ایرانیان و تحت فشار قراردادن نظام مقدس ما برای دست برداشتن از آرمانهای خویش است. لیکن با کمال تاسف باید عرض کنم حداقل در ارتباط با مورد شخص اینجانب که در جریان کم وکیف آن قرار دارم این مهم از طرف وزارت امور خارجه و نهادهای ذیربط در دولت وقت با تسامح و غفلت آشکار برخورد شد ودر حد لازم موضوع جدی گرفته نشد و به همین دلیل حتی در سفارت جمهوری اسلامی ایران (مادرید) نیزدر بکار گیری ظرفیتهای موجود هیچگاه از اولویت لازم برای اقدامات جدی و عملی برخوردار نبوده است تا انتظار نتیجه بهتری از آنچه شاهد آن هستیم داشته باشیم.
اینک با توجه به تغییر شرایط سیاسی و مرتفع شدن بسیاری از موانع و عذرها، از دولت و مسئولین کشورمان بویزه جناب آقای ظریف وزیر خارجه محترممان انتظار دارم برای بسته شدن پرونده مفتوح و بناحق بنده و احقاق حقوق از دست رفته اینجانب و سایر هموطنانم که شرایط مشابهی دارند اقدام جدی و موثری بعمل آورند.
به عنوان توصیه کلی باید عرض کنم، وقتی سیاست استکبار ستیزی بر نظام ما حاکم است وجود حساسیتهای جهانی و و وقوع چنین حوادثی برای اتباع ایرانی بویژه برای کسانی که در راستای حمایت و بقای نظام اسلامیمان حرکت میکنند امری اجتناب ناپذیر و قابل انتظار است و بالطبع به نظر من باید روی این مسائل حساسیت بیشتری وجود داشته باشد. باید برای اینگونه مسائل تدابیرجدی تری ومسئولانه تری اندیشیده شود.
منبع: نسیم آنلاین
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.