مرگ تدریجی ۴۰ کرسی زبان فارسی در جهان

اگرچه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان سابقه دیرینه دارد و اهداف مشخص؛ اما نتیجه حاصل‌شده طی سال‌های گذشته گاه خلاف اهداف از پیش تعیین شده بود: تعطیلی ۴۰ کرسی آموزش زبان فارسی در ۶۰ سال گذشته.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گسترش زبان، به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های قدرت نرم در جهان، طی سال‌های گذشته مورد توجه بسیاری از کشورها بوده است؛ حتی کشورهای در حال توسعه نیز تلاش دارند تا از این طریق، قدرت نفوذ خود را نسبت به گذشته تغییر دهند و به‌اصطلاح، موقعیتی برای خود دست و پا کنند.

در این میان، بیش از 24 کشور جهان به‌صورت مشخص برای گسترش زبان خود فعالیت دارند، که از معروف‌ترین آنها می‌توان به بریتیش کانسل انگلیس، گوته آلمان، آلیانس فرانسه، دانته ایتالیا، سروانتس اسپانیا و از میان کشورهای آسیایی می‌توان به کنفوسیوس چین و یونس امره ترکیه اشاره کرد که همچنان هرساله سعی در جذب حداکثری مخاطبان و گسترش دفاتر و کرسی‌های آموزش زبان دارند.

مواز‌ی‌کاری و نبود برنامه نظام‌مند

در ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرچند گسترش زبان فارسی به‌عنوان یکی از برنامه‌های برخی از نهادها و مؤسسات همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت علوم، وزارت امور خارجه و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار داشت، اما در نهایت، نتیجه تا حدودی خلاف اهداف بود و منجر به تعطیلی تعداد قابل توجهی از کرسی‌های زبان فارسی در جهان شد، خبری که وزیر امور خارجه نیز سال گذشته در بنیاد سعدی به آن اشاره کرده خواستار احیای دوباره کرسی‌ها شد.

موازی‌کاری و گاه نبود برنامه‌ریزی مشخص، در کنار ناشناخته بودن مخاطبان نیز بر رنج سفر زبان فارسی به دیگر کشورها افزود. اگرچه آمار دقیق و روشنی از تعداد کرسی‌های از دست رفته زبان فارسی در دست نیست، اما شنیده‌ها حکایت از تعطیلی قریب 40 کرسی آموزش این زبان در جهان طی 60 سال گذشته دارد، این در حالی است که در کشورهای آسیایی، برنامه‌ریزی مدون و افق چندساله برای گسترش هرچه بیشتر سخنورانشان در جهان در نظر گرفته‌ شده است، به‌عنوان نمونه، کشور چین این‌طور برنامه‌ریزی کرده که تا سال 2020 تعداد 1000 مرکز آموزش زبان چینی از سوی مؤسسه کنفوسیوس در جهان داشته باشد. طبق برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، چین تعداد 100 میلیون نفر مشتاق به فراگیری زبان چینی را در جهان برای خود ترسیم کرده است.

همه این دلایل منجر به آن شد تا پیشنهاد تجمیع  نهادهای موازی در شورای عالی انقلاب فرهنگی، پس از 4 سال بحث و بررسی، به تصویب برسد و  تمامی امور آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان در سال 2012 به نهاد تازه‌‌تأسیسی به‌نام «بنیاد سعدی» واگذار شود تا اهداف و چشم‌اندازهای گسترش این زبان در خارج از مرزهای ایران مشخص و با بررسی مناطق مورد نظر، شناسایی نیازها و سپس تألیف منابع آموزشی در این رابطه انجام گیرد.

کمبود بودجه، مشکل همیشگی!

اگر پای سخن مسئولان نهادهای مرتبط با این موضوع بنشینیم و از چرایی ناموفق بودن برنامه‌ها برای گسترش زبان فارسی بپرسیم، حتماً یکی از دلایلی که برای این پرسش بیان می‌شود، بحث همیشگی «بودجه» است. هرچند نهادهای مربوط برای این امر بودجه‌ای را دریافت می‌کردند، اما مسئولان اذعان دارند که رقم در نظر گرفته شده، هم‌سوی با برنامه‌ها و چشم‌اندازهای ترسیم شده نبوده است.



این روند تنها مربوط به سال‌‌های قبل از تأسیس بنیاد سعدی که هم‌اکنون مرجع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان است، نیست، بلکه در نگاه دولت‌های چند سال گذشته نیز چنین رویه‌ای را در قبال مسئله آموزش زبان فارسی به غیرفارسی‌زبانان می‌توان دید. نمودار بالا می‌تواند به‌روشنی تفاوت بودجه در نظر گرفته شده از سوی کشورهای مختلف در این رابطه را در مقایسه با ایران در سال 2014 نشان دهد.

در حالی که گفته می‌شود برای گسترش زبان فارسی به بودجه‌ای 20 میلیارد تومانی نیاز است، بودجه در نظر گرفته شده برای این امر به بنیاد سعدی در سال جاری، تقریباً یک‌سوم رقم مطرح شده است: هفت میلیارد تومان معادل 2 میلیون دلار و غیر قابل مقایسه با دیگر کشورها، هرچند به همین رقم اختصاص داده شده نیز برخی انتقاد دارند، اما رئیس بنیاد سعدی با اطمینان می‌گوید که تا دینار آخر حساب پس می‌دهد. به‌قول غلامعلی حدادعادل، "هفت‌میلیارد که هیچ، اگر ٧ ‌میلیارد تومان هم برای آموزش زبان فارسی در جهان بگذاریم، کم است".

این در حالی است که کشورهای دیگر در کنار بودجه کلانی که از دولت‌هایشان برای گسترش زبان دریافت می‌کنند، سازمان‌ها و نهادهای دیگر خود را موظف به همکاری با مؤسسات می‌دانند؛ چنانچه در کشور ترکیه هواپیمایی، شهرداری، دانشگاه‌ها، هتل‌ها و نهادهای گردشگری و کارخانجات برای گسترش زبان ترکی بخشی از هزینه را دریافت نمی‌کنند.

با وجود همه فعالیت‌هایی که بنیاد سعدی طی چند سال اخیر در این مسیر انجام داده، به نظر می‌رسد تا زمانی که حلاوت قند پارسی به تمامی مشتاقان به‌درستی چشانده شود، زمان باقی است.

در رابطه با همین پرونده می‌‌توانید مطالب ذیل را نیز ببینید:

انگلیسی‌دانی را فخر می‌دانیم، اما هنوز بر فارسی تسلط نداریم

دانش‌آموزان ایرانی چقدر زبان فارسی می‌دانند؟ + نمودار

آموزش زبان فارسی در مدارس؛ از نبود تفکر خلاق تا حیات کتاب‌های مومیایی شده

آغاز انتشار پرونده «دُرِ دری»؛ زبان فارسی، شکوه دیروز، فراموشی امروز

انتهای پیام/*