رابطه حقوقهای نجومی و شکست طرح کارت اعتباری!
رسانهها خبر دادهاند نشستهای مختلفی برای دلیل شکست طرح کارت اعتباری یا خرید قسطی کالاهای ایرانی برگزار شده است...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، رسانهها خبر دادهاند نشستهای مختلفی برای دلیل شکست طرح کارت اعتباری یا خرید قسطی کالاهای ایرانی برگزار شده است و بعد نتیجه گرفتهاند که در طرح خرید با کارت اعتباری کارمندان را لحاظ کنند. همین نتیجهگیری و شکست طرح نشان میدهد فضای ذهنی اقتصاددانان دولتی که به دولت یازدهم خط میدهند بیشتر شبیه راهکار ملکه انگلیس به مردمی است که نان برای خوردن نداشتند و به آنها توصیه کرد شیرینی بخورند!
اجازه دهید پیش از پرداختن به واکاوی دلیل اصلی شکست طرح کارت اعتباری به فضای ذهنی فعلی اقتصاددانان دولتی بپردازیم.
با نگاهی به اظهار نظرهای مسئولان اقتصادی درمییابیم جانمایه نظر اقتصاددانان دولتی بر این است که مردم به طور عام (نه فقط آنهایی که سپردههای میلیاردی در بانکها دارند) تقاضای خود را به دلیل نامشخص بودن وضعیت اقتصادی و فضای پسابرجامی و البته نرخ بالای سود بانکی به تعویق انداختهاند. از این رو میتوان با تحریک تقاضا اصطلاحاً مار خفته نقدینگی در لانه بانکها را به آسانی و بدون خطر بیرون آورد و زهر آن را برای علاج درمان بیمارها و پادزهر نیش مار استفاده کرد، البته برخی نیز پیشنهاد کاهش نرخ سود را کردهاند که آن هم عملی شد ولی نتایج آن تنها به نفع بانکداران است و بس!
این تلقی که تحریک تقاضا منجر به خروج از رکود میشود لابد ناشی از حقوقهای مدیریتی بالاست که طی این سالها با فاصله گرفتن از دریافتیهای مردم برداشت اشتباهی از الگوی مصرف عامه مردم دارند و مدیران فکر میکنند میلیونها حقوقبگیر کار و کارمند مانند آنها فکر میکنند! حال آنکه واقعیت موجود در جامعه وجود اختلاف و فاصله زیاد هزینهها با قدرت خرید کارمندان است و لابد این موضوع در ذهن مدیران با حقوقهای نجومی نمیگنجد که مردم با مجموعه تورمهای این سالها حقوقهای پایین به طور کلی تقاضایشان از دست رفته نه اینکه به تعویق انداخته شده باشد، البته ممکن است این سؤال مطرح شود که پس چرا طرح خرید خودرو با استقبال عجیب روبهرو شد؟
پاسخ به این سؤال در وجه تمایز نوع کالای خودرو و لوازم خانگی داخلی است. خودرو در بازار سال گذشته کالایی سرمایهای بود که هم مورد استقبال دلالان واقع شد و خرید چندین خودرو به شکل فامیلی و خانوادگی از سوی آنها انجام گرفت و از سوی دیگر آنهایی که به خودرو به چشم یک کالای سرمایهای و اشتغالزا مینگریستند به طرح فروش قسطی حملهور شدند و در نهایت منجر به تحمیل تورمی محدود به کل جامعه شد. اما در مورد کالاهای تولید داخل با دامنهای که تعریف شده و جامعه مخاطب آن، کالای لوازم خانگی مانند تلویزیون، یخچال و... و آن هم با نرخ سود تعیین شده در واقع کالای لوکسی به شمار میرود که براساس اصول علم اقتصاد خرد با کاهش درآمدها و کاهش قدرت خرید مصرف آن رابطهای معکوس دارد، یعنی هر چه درآمد کم شود مصرف آنها کمتر شده و در سبد خانوار محو میشود، به عبارت بهتر مردم با ویژگی طرح خرید کارت اعتباری که نشئت گرفته از ذهن یک مدیر دولتی و مدیر خصوصی است که حقوقهای نجومی میگیرند ارتباط برقرار نکرده و با استقبال روبهرو نشده است.
تلقی آنها این بود که سپردههای بالای بانکی تقاضا را به تعویق انداخته، بنابراین خرید قسطی کالای لوکس میتواند بخشی از سود بانکی را به خود اختصاص دهد. در حالی که سپردهگذاران با مبالغ بالا لابد پیش از سپردهگذاری یا حتی حین سپردهگذاری و با استفاده از سود بانکی بالا کالای خود را ابتیاع کردهاند و نیازی به تحریک خرید کالاهای لوکس یا لوازم خانگی مشمول طرح کارت اعتباری ندارند و اساساً به محض احساس نیاز به این کالاها مبادرت به خرید آنها میکنند. با این اوصاف آیا طرحی عملی ارائه خواهد شد که از تولید داخل حمایت شود یا از رکود خارج شویم؟
انتهای پیام/