عوارض سیاست دوگانه برای دولتمردان غربی

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، محکومیت واقعه تروریستی شهر نیس فرانسه، که طی آن 84 نفر کشته و بیش از 120 نفر زخمی شدند، امری مسلم و قطعی است. هیچ انسانی با هر دین و مذهب و مکتبی نمی‌تواند از کنار چنین کشتار بی‌رحمانه‌ای بی‌تفاوت عبور کند و ابراز تاسف نکند و آن را یک اقدام جنایتکارانه و ضدانسانی نداند. سرازیر شدن پیام‌های تسلیت و همدردی از کشورهای مختلف به سوی فرانسه نیز از همین واقعیت حکایت دارد.
در کنار این واقعیت انکارناپذیر، سوال مهمی هم وجود دارد که متاسفانه همواره بی‌پاسخ می‌ماند. سوال اینست که چرا وقتی مشابه حادثه نیس یا آنچه در پاریس و بروکسل رخ داده در بغداد و دمشق و حلب و کابل و اسلام آباد و لاهور و بحرین رخ می‌دهد، دولتمردان اروپائی از کنار آن بی‌تفاوت عبور می‌کنند و هیچ عکس‌العملی نشان نمی‌دهند؟
همین هفته گذشته بود که در بازار کراده بغداد 293 نفر در اثر انفجارهائی که توسط تروریست‌های داعش صورت گرفت، کشته و صدها نفر زخمی شدند ولی همین دولتمردان فرانسه که این روزها برای کشته شدگان نیس بر سر و صورت خود می‌زنند و گوش جهانیان را از فریادهای حقوق بشری پر کرده‌اند، برای خانواده‌های عزادار بغداد حتی یک ثانیه هم سکوت نکردند! افکار عمومی جهان وقتی با این دوگانگی‌ها مواجه می‌شود، بطور طبیعی به این سوال می‌رسد که مگر خون مردم فرانسه یا اروپا رنگین‌تر از خون مردم بغداد و آسیاست که برای 84 کشته آنها اینهمه سروصدا به راه می‌اندازند ولی برای حدود 300 کشته مردم عراق و ملت‌های آسیا ارزشی قائل نمی‌شوند؟
سوال مهم‌تر اینست که ماجرای کشتارهای تروریستی آسیا و اروپا و آمریکا همگی توسط تروریست‌هائی رقم زده می‌شوند که دست پرورده آمریکا و اروپا هستند و مردم کشورهای آسیائی که قربانی این اقدامات تروریستی می‌شوند در واقع قربانی سیاست‌های خائنانه غرب و دولت‌های مداخله گر و سلطه طلب اروپائی و آمریکائی هستند. به همین دلیل، اولاً مسئولیت این کشتارها برعهده سران کشورهای غربی است و ثانیاً غربی‌ها باید این واقعیت را درک کنند که تحرکات تروریستی نیس و پاریس و بروکسل و آنچه در بعضی نقاط آمریکا رخ داده، نتیجه سیاست‌های خائنانه سران بعضی کشورهای اروپائی و آمریکاست. به عبارت روشن‌تر، مسئولیت تمام جریان‌های تروریستی و کشتارهائی که در کشورهای آسیائی، اروپائی و آمریکائی در این سال‌ها رخ می‌دهد برعهده سران همین کشورهای غربی است.
در واقعه شارلی ابدو که تروریست‌های داعش 17 نفر را در پاریس کشتند، دولت فرانسه یک راه پیمائی بین‌المللی ترتیب داد تا این کشتار را بزرگ جلوه دهد و مانع وقوع موارد مشابه آن در فرانسه شود. در آن راه پیمائی، بیش از 50 نفر از سران کشورهای اسلامی شرکت کردند. این مشارکت گسترده، به معنای ابراز همدردی با مردم فرانسه و اعلام محکومیت آن حرکت تروریستی بود. با اینحال، دولتمردان فرانسه نه تنها اقدامی برای محکوم کردن تحرکات جریان تروریستی در کشورهای عربی و اسلامی نکردند بلکه همچنان به حمایت از این جریان ضدانسانی ادامه می‌دهند. فرانسوی‌ها البته چوب این بی‌مبالاتی سیاسی را نیز خورده‌اند. آنها علاوه بر آنکه نتوانستند مانع تکرار حوادث تروریستی در کشورشان شوند، در وقایع تروریستی بعدی که در پاریس و نیس رخ داد، شاهد افزایش چندین برابری قربانیان این حوادث بودند. می‌بینیم که قربانیان واقعه نیس، پنج برابر قربانیان شارلی ابدو هستند. این، یعنی آنچه غربی‌ها کاشته‌اند، چند برابر آن را درو می‌کنند و سران کشورهای غربی که تا توانستند به شکل گرفتن و رشد و گسترش تروریسم در سوریه و عراق و لیبی و لبنان و افغانستان و پاکستان کمک کردند، اکنون می‌بینند که این سیاست خائنانه گریبان خودشان را گرفته و با همان شتاب از بانیان تروریسم قربانی می‌گیرد.
علیرغم این واقعیت‌های عریان و تلخ، اکنون هیچ مسلمانی و هیچ انسان شرقی، حتی کسانی که از خانواده‌ها و دوستان و نزدیکان قربانیان تروریسم در کشورهای اسلامی و شرقی هستند، از آنچه در نیس رخ داده راضی نیستند و همگی این واقعه را محکوم می‌کنند. اما آیا دولتمردان فرانسوی و سایر سران کشورهای غربی حاضر هستند عملکرد خود در این زمینه را بررسی کنند و با مشاهده این پرونده سیاه، در سیاست‌های خود تجدیدنظر نمایند؟
پاسخ این سوال را هر چند در آینده می‌توان به دست آورد، ولی سابقه عملکرد دولتمردان غربی اعم از اروپائی و آمریکائی نشان می‌دهد آنها اهل تجدیدنظر در سیاست‌های تجاوزکارانه و سلطه‌طلبانه خود نیستند. کارنامه سیاه آمریکا، انگلیس، فرانسه و بعضی دیگر از کشورهای اروپائی نشان می‌دهد سران این کشورها بهیچوجه حاضر به تجدیدنظر در سیاست‌های سلطه‌طلبانه خود نیستند. کارنامه دولت‌های غربی در فلسطین و در بحران سوریه به روشنی نشان داده است که آنها در نهایت شرارت از تروریسم، تخریب، کشتار مردم و نابودی زندگی ملت‌ها درصورتی که حاضر نباشند تسلیم آنها باشند حمایت می‌کنند و تنها در صورتی که تروریسم به زیان منافع خود آنها باشد در برابر آن موضع می‌گیرند. این سیاست دوگانه، در جهان امروز که رشد و آگاهی ملت‌ها به سرعت افزایش می‌یابد جواب نمی‌دهد و به صلاح کشورهای غربی است که دولتمردانشان جای خود را به افرادی بدهند که منافع مردم را اصل قرار می‌دهند و صداقت را جایگزین سیاست‌های دوگانه می‌کنند.

انتهای پیام/