مشکلات پولساز
تصور بیشتر ما بر این مبناست که ایده‌ها مختص مغز افراد خلاق هستند درحالی‌که مرور تجربه‌های موفق به ما گوشزد می‌کند که ایده‌ها از توجه به مشکلات زندگی جان می‌گیرند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «با کدوم سرمایه؟» سوالی که تا به این‌جای تاریخ رویای پولدار شدن و شغل پردرآمد داشتن خیلی از انسان‌ها را در حد همان رویا باقی گذاشته و آنها را به دنیای مشکلات برگردانده است؛ مشکلاتی که بیشتر ما درحال فرار از آنها هستیم و آنها را یک دردسر بزرگ می‌بینیم. دردسرهایی که برای برخی از آدم‌ها به شکل ایده درآمده‌اند و از آن کسب درآمد می‌کنند! درست است تصور بیشتر ما بر این مبناست که ایده‌ها مختص مغز افراد خلاق هستند درحالی‌که مرور تجربه‌های موفق به ما گوشزد می‌کند که ایده‌ها از توجه به مشکلات زندگی جان می‌گیرند؛ مشکلاتی که در دنیای حال‌حاضر در قالب استارتاپ‌ها برای بنیان‌گذاران‌شان درآمدزایی دارند. مشکلاتی که با بهره‌گیری از نوآوری و فناوری ایده‌ای برای راه‌اندازی کسب‌وکارهای نوپا شده‌اند. البته همیشه این ایده‌ها منبع ایجاد کسب‌وکار و درآمد نشده‌اند و به روایت تاریخ تعداد زیادی از آنها یا همان ابتدای راه ابتر مانده‌اند یا در میانه راه طعم شکست را چشیده‌اند، البته بوده‌اند ایده‌هایی که در ابتدا مسخره یا یک شوخی به نظر می‌رسیدند و حالا همان شوخی‌ها منبع درآمدی شده‌اند برای موسسان‌شان. پس اگر می‌خواهید درآمد بالایی داشته باشید، مشکلات را خوب ببینید و برایشان راه‌حل بیابید، راه‌حل‌هایی که بتوانند در گروه موفق‌ها کارآفرینی و درآمدزایی داشته باشند.
استارتاپ‌های موفق با ایده‌های مسخره
Facebook ایده‌ای دانشجویی که در ابتدای امر تنها برای تعدادی دانشجوی دانشگاه هاروارد جذاب بود. Amazon ایده‌ای برای فروش کتاب، کاری که به انحای گوناگون قبل از آن نیز وجود داشت ولی هیچ‌کدام نتوانستند به اندازه آن به شهرت و درآمد برسند. Virgin Atlantic شرکت هواپیمایی که در کنار هزاران شرکت از همین دست متولد شد با این تفاوت که با ویدیوهای جذاب تفاوت خود را با رقیبانش به نمایش گذاشت. Palantir نرم‌افزار آنالیز محرمانه که در ابتدای امر موسسانش از تأسیس شرکتی در کالیفرنیا خبر دادند و استخدام یک‌سری دانشجوی برق. Google که موسسانش چنین ایده خود را تعریف کردند: «ما می‌خواهیم بیستمین موتور جست‌وجو دنیای اینترنت را بسازیم، البته این نکته را هم می‌دانیم که بقیه موتورهای جست‌وجو اکثرا ضررهای مالی فوق‌العاده زیادی کردند اما ما این اطمینان را می‌دهیم که موتور جست‌وجو ما موفق شود! زیرا تبلیغات حواس پرت‌کن دیگه نمی‌خواهیم برای کاربران بزاریم.» LinkedIn یک شبکه اجتماعی حرفه‌ای که 30یا 40هدف را نشانه رفت! تبلیغ موسسان این شبکه این بود «مردم هر ٥سال یک‌بار از پروفایل‌شان استفاده خواهند کرد، آن هم فقط برای کاریابی.» « مهندسین نرم‌افزار تا آخر عمرشان پولی را به ما خواهند داد، برای این‌که یک نرم‌افزار مجانی بسازند با یک نرم‌افزار مجانی دیگر!» تعریفی که موسس یا موسسان Github ارایه دادند.
استارتاپ‌های شکست‌خورده نیمه‌دوم 2015
GuGo شبکه‌ای اجتماعی که کالاهای معامله شده را می‌رساند و اتفاقات محلی را به کاربران پیشنهاد می‌کند. یک پل اجتماعی بین کاربران و برند‌ها. استارتاپی که براساس گفته موسسان کمپانی دلیل تعطیلی‌اش اختلاف موسسان اعلام شد. Lumos سوییچ‌های الکتریکی هوشمند که از فراگیری ماشین بهره می‌برد. استارتاپی که در ابتدا موسسان درباره‌اش گفته بودند «فراگیری ماشینی دست بالا و تلاش‌های دست پایین برای تبدیل نمونه اولیه به یک محصول سخت‌افزار کارآمد» استارتاپی که با این جمله به کار خود پایان داد «ساخت استارتاپ موفق سخت است و ساخت استارتاپ سخت‌افزاری 10برابر سخت‌تر» Rate my Speech سرویسی که هدفش کمک کردن به مردم برای بهتر کردن مهارت‌های سخن گفتن اجتماعی بود. کاربران تمرین‌های سخنرانی و صحبت خود را بارگزاری می‌کردند و جامعه کاربری نظرات را برای بهتر شدن می‌دادند. اما درنهایت مشخص شد و ثابت کرد که ابزار خوب و موثری برای کمک به افراد در جهت بهبود صحبت‌‌کردن آنها نیست. Reward Me پلتفرمی وفادار جهت یادآوری برای رستوران‌ها و خرده‌فروشان. استارتاپی که یک‌میلیون در بانک سرمایه داشت اما چون عاقلانه هزینه نداشت شکست را تجربه کرد. موسس این استارتاپ درمورد شکست‌شان چنین گفته بود «روی کاغذ ما فکر می‌کردیم که روند فوق‌العاده‌ای داریم ولی توسعه‌مان به شدت سریع بود و هرگز نتوانستیم به یک محصول باثبات برسیم.»
Fastr این استارتاپ آمده بود تا چیزی مانند وانس‌آپ برای خدمات مشتریان، اما خدمات مشتریان بهترین بازار برای این پلتفرم نشد. Kolos نخستین فرمان برای بازی‌های ماشین‌سواری آی‌پد. ایده‌ای که در ابتدا خلاقانه به نظر رسید اما در مسیر پیش روی خود ثابت شد که مردم به سادگی علاقه‌ای به آن ندارند. موسس آن شکست خود را چنین اعلام کرد: «10درسی که من از هزینه 50هزاردلاری برای یک پروژه سخت‌افزاری یاد گرفتم» Secret استارتاپی که سعی داشت پلتفرمی ارایه بدهد که کاربران به‌صورت پنهان بتوانند رازهایی را به اشتراک بگذارند. دلیل شکست این استارتاپ چنین عنوان شد «متاسفانه Secret آن چشم‌اندازی که در ابتدا داشتیم نشان نداد. این ایده توانست پول زیادی را از سرمایه‌داران مهم جذب کند ولی محبوبیت برنامه بعد از ١ ماه کاهش پیدا کرد و به نقطه پایان رسید.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/
