افزایش توان گفتاری در مناظرات در غیاب کارنامه


استراتژی جریان انقلابی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری مورد اقبال جریان رقیب آن نیز البته به شکل بدلی قرار گرفته است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، استراتژی جریان انقلابی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری مورد اقبال جریان رقیب آن نیز البته به شکل بدلی قرار گرفته است و آنها را براین داشته تا با معرفی بیش از یک نامزد انتخاباتی در صحنه رقابت‌های انتخاباتی حاضر و همسو و هماهنگ با نامزد اختصاصی به توجیه کم کاری‌های صورت گرفته بپردازند و افکار عمومی را به این باور و نتیجه برسانند که دولت اخیر باید چهار سال دیگر نیز مسند امور را در دست داشته باشد.

«ماهیت» و «فرآیند» این نوع کپی‌برداری کاملاً با نسخه اصلی متفاوت و حتی متناقض است، چراکه جریان مؤمن و انقلابی در یک فرآیند کاملاً دموکراتیک(به‌واسطه آرای 3 هزار نفر از اعضای مجمع ملی جمنا) به انتخاب بیش از یک نفر در عرصه رقابت‌های انتخاباتی رسیده در حالی که انتخاب نامزد پوششی بدون کمترین سازوکار تشکیلاتی و مردمی صورت گرفته است. اضافه بر این، انتخاب چند نامزد توسط جریان انقلابی از بالا به پایین نبوده و برعکس از پایین به بالا بوده در حالی که انتخاب ضربه‌گیر دستوری و شبانه بوده است. دیگر آنکه هدف نامزدهای جبهه انقلاب تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و بازگرداندن شجاعت توأم با انقلابی‌گری در عرصه خدمتگزاری به مردم است؛ خصیصه‌ای که به نظر می‌رسد در مقابل نیست و به جای آن استمرار قدرت به هر شکل ممکن جایگزین آن است. به‌کارگیری چنین استراتژی‌ای توسط جریان مومن و انقلابی چند دلیل متفاوت می‌تواند داشته باشد؛ نخست آنکه در انتخابات سال92، اعضای ائتلاف موسوم به2+1(قالیباف، حدادعادل و ولایتی) طبق قرار معهود عمل نکرده و جبهه نیروهای انقلاب نتوانستند یک نامزد نهایی را در صحنه رقابت‌ها شاهد باشند و سعید جلیلی نیز حاضر نشد به نفع فرد دیگری کناره‌گیری کند و به همین دلیل در انتخابات اخیر تلاش شد تا با تعریف یک سازوکار مناسب به صورت ارادی سه نامزد در صحنه رقابت شرکت و دو نفر از آنها بر اساس تکلیف از پیش تعیین شده صحنه را به نفع دیگری ترک و آرای خود را به سبد آرای نامزد نهایی منتقل کنند. دوم آنکه تعریف چنین سازوکاری علاوه بر ملزم کردن نامزدها به کناره‌گیری می‌تواند اثبات کند که حیات سیاسی این جریان به یک یا دو چهره خاص وابسته نیست و افراد کنار رفته می‌توانند با تجربه‌اندوزی، مقبولیت خود را در آینده افزایش دهند. سوم آنکه جریان انقلابی برای بازگو کردن منطقی، منصفانه و کارشناسانه ضعف‌های دولت حاکم در عرصه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی نیازمند حضور افراد کارشناسی (در هر کدام از حوزه‌های مورد اشاره است) در صحنه رقابت هاست که بتوانند ناتوانی را مستنداً به جامعه منتقل کند. چهارم آنکه برای اثبات ادعاهای بعضاً غیرواقعی درباره دستاوردهای دولت بهتر آن بود تا چند فرد مطلع از زاویه‌های مختلف و براساس اطلاعات متقن، ذهن مردم را به سمت صحیح هدایت و از مشکلات اصلی کشور و علت‌العلل آن آگاه سازند. پنجم آنکه اتخاذ چنین استراتژی‌ای، قدرت اثرگذاری حیلتی به نام فرافکنی را کاهش داده و ادعاهایی مبنی بر ناتوانی جبهه انقلاب برای مدیریت کشور را خنثی و می‌تواند زمینه اقبال عمومی به نامزد نهایی این جریان را نیز افزایش دهد.

 

    جعل استراتژی

جریان رقیب جبهه انقلابی با پی بردن به این اهداف و همچنین برای فرار از «مقام پاسخگویی» و «اتهام‌افکنی» به نامزدهای رقیب ماه‌هاست که اصل جعل از این استراتژی را مورد توجه قرار داده و با طرح مسئله‌ای به نام «ضربه‌گیر نامزد نهایی» از رئیس‌جمهوری دولت یازدهم می‌خواهد تا نسبت به ثبت‌نام ضربه‌گیر در مقابل سیل انتقادات دلسوزانه و کارشناسانه نرمش نشان دهد. این در حالی بود که رئیس‌جمهور در مقابل چنین پیشنهادی مخالفت توأم با مقاومت داشته و در نهایت در روزهای منتهی به ثبت‌نام نامزدهای انتخاباتی در وزارت کشور، اصل مسئله را پذیرفته و ماهیت آن را مورد تغییرات جدی قرار می‌دهد.

 

   چرا جعل؟

هر چند دلایل اصلی مخالفت حسن روحانی با نامزد پوششی(ضربه‌گیر) را شاید بتوان در خلال اظهارات محرمانه اسحاق جهانگیری درباره ضعف‌های روحانی (که بعداً توسط معاون اول رئیس‌جمهوری تکذیب شد) جست‌وجو کرد اما با این حال علت‌های دیگری را نیز می‌توان دراین باره مورد توجه قرار داد از جمله اینکه جریان تجدیدنظرطلب اهداف پشت پرده‌ای را نیز دنبال می‌کردند:
- تهدید نرم و محترمانه حسن روحانی و مقدمه‌سازی برای امتیاز‌گیری از وی در قالب سند زدن چند وزارتخانه مهم نظیر وزارت علوم، آموزش و حتی وزارت خارجه در دولت آینده به نام این جریان
- وجاهت بخشیدن به تشکیلات حزبی با انتقال این پیام که این جریان با «کسی عقد اخوت نبسته» و احتمال عبور از حسن روحانی نیز هست.
- آبدیده کردن نامزد انتخاباتی 1400 خود با تجربه‌اندوزی که در انتخابات 96 برای وی به‌وجود خواهد آمد.

 

  چرا اسحاق جهانگیری؟

مجموع این دلایل باعث شد تا حسن روحانی اسحاق جهانگیری را به عنوان نامزد پوششی خود انتخاب کند (مسئله‌ای که با برخورد عصبی و پرخاشگرایانه روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز مواجه شد)، به عنوان نمونه روزنامه آفتاب یزد روز پس از ثبت‌نام جهانگیری در انتخابات تیتر کنایی « با تصمیم شبانه روحانی کاندیدای پوششی (جهانگیری) آمد»را برجسته کرده و سایر روزنامه‌های این جریان به تصریح و تلویح نسبت به چنین پیشامدی اظهار گلایه می‌کنند. اما از جمله دلایل انتخاب اسحاق جهانگیری به عنوان نامزد پوششی آن است که اعتماد خاص رئیس‌جمهور به معاون اول خود باعث شده که حسن روحانی حداقل از این نظر خاطر جمع باشد که اسحاق جهانگیری با اشاره او پس از مناظرات انتخاباتی صحنه رقابت را ترک خواهد کرد و به همین دلیل یک تهدید انتخاباتی پنهان برای وی به شمار نمی‌آید.
دیگر آنکه نامزد شدن اسحاق جهانگیری چالش‌های نامزدهای اختصاصی جماعت تجدیدنظرطلب با حاکمیت را نداشته و به‌راحتی از فیلتر شورای نگهبان رد و در صحنه رقابت‌ها می‌تواند شرکتی فعال داشته باشد، مضاف اینکه با توجه به آنکه اسحاق جهانگیری 44ماه معاون اول رئیس‌جمهور بوده از کم‌کاری‌های دولت آگاه بوده و می‌تواند مانع از ورود رقبا به آن حوزه «در حد وسع شده» و برای آن توجیهات پوپولیستی بیاورد. از سوی دیگر در جایی که رئیس‌جمهوری محترم شاید نتواند آمار و ارقام اقتصادی را مطرح کند، معاون اول وی به خوبی می‌تواند در این حوزه مانور دهد و آرای عمومی را به سمت دولت جلب کند.

 

   رئیس‌جمهور نمی‌تواند از خود دفاع کند!

جماعت تجدیدنظرطلب در شرایطی که خواهان امتیاز‌گیری از حسن روحانی به واسطه معرفی ضربه‌گیر در انتخابات هستند اما در عین حال اصل معرفی نامزد پوششی را تحت هر شرایطی نیز یک ضرورت دانسته‌اند، به عنوان نمونه احمد مازنی نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید مجلس در گفت‌وگویی در همین رابطه با تأکید براینکه «روحانی نمی‌تواند یک تنه از دولت دفاع کند»، بیان می‌کند: وقتی آنها (رقبای روحانی) این کار را می‌کنند چرا آقای روحانی این کار را نکند؟! تا یک مقطع این استنباط می‌شد که آقای روحانی می‌تواند یک تنه وارد این فضا شود اما ظاهراً برای اینکه این آرایش، آرایش درستی باشد و همچنین برای پاسخگویی به انتقادها نسبت به عملکرد دولت یازدهم آقای جهانگیری هم در قامت یک نامزد و به منظور شرکت در مناظره‌ها وارد صحنه شدند.


محمد ارشدی مسئول ستاد مردمی روحانی در کشور در انتخابات 92 نیز تأکید می‌کند که «روحانی نمی‌تواند رئیس‌جمهور بعدی باشد»: آقای روحانی تلاش خود را انجام داد و زحمت هم کشید اما شخص روحانی به تنهایی نمی‌تواند از این رو به نظر می‌رسد دولت و کابینه یازدهم پشتیبانی قوی برای روحانی نبوده و نیست.  از همه مهم‌تر آنکه محمد هاشمی برادر مرحوم هاشمی‌رفسنجانی نیز روز گذشته در پاسخ به این سؤال که گزینه‌نهایی با کدام مکانیسم انتخاب خواهد شد؟ آیا قرار است براساس نظرسنجی‌ها گزینه نهایی مشخص شود؟ تصریح کرد: بستگی به عرصه رقابت و صحنه انتخابات دارد، عوامل مختلفی می‌تواند باشد و فقط نظرسنجی نیست. اظهارات هاشمی زمانی که پاسخ سؤالی مبنی بر اینکه آیا ممکن است شما گزینه نهایی باشید و آقایان روحانی و جهانگیری به نفع شما انصراف بدهند؟ تأکید کرد: هر احتمالی ممکن است، من نمی‌گویم این‌طور که شما می‌گوید می‌شود، اما می‌گویم که مبنای ما رقابت درون جناحی نیست، جالب‌تر می‌شود و این احتمال را مطرح می‌کند که وی به فرض تأیید صلاحیت توسط شورای نگهبان تا پایان رقابت‌ها در صحنه باقی خواهد ماند.

منبع: جوان

انتهای پیام/