فرهنگ و هویت اصیل ایرانی نباید "غریبکوب" شود/ "نگارگری" ابزار دفاع از هویت تاریخی
- اخبار استانها
- 09 خرداد 1396 - 04:28
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، آثار گذشته و تغییرات آن در گذشت سالها ضمن بیان سبک زندگی و توانمندی اقوام و گذشتگان، به ما می آموزد که پیشینیان ما از گذشته تا امروز درگیر چه حوادثی و مشکلات و فراز نشیبهایی بودهاند. امروزه حفظ و حراست و ثبت و ضبط این آثار امری بدیهی جهت حفظ فرهنگ و تمدن غنی گذشتگان است ضمن اینکه سبب جذب گردشگر خواهد شد.
مینا رحمانیان، مدرس رشته نگارگری و متولد سال 57 مشهد است. وی کارشناس هنرهای تجسمی و کارشناسی ارشد هنرهای اسلامی است. رحمانیان این روزها نمایشگاه عکس متفاوتی با عنوان «در و پنجره ایرانی» را در نگارخانه بهار مشهد برپا کرده است. وی در این نمایشگاه تصاویر 370 قطعه عکس از در و پنجرههای ایرانی را از نقاط مختلف کشور جمعآوری و به نمایش گذاشته است. در ادامه با وی درباره دلایل برپایی این نمایشگاه به گفتوگو نشستیم.
تسنیم: موضوع نمایشگاه شما در نگاه اول عجیب است. در و پنجره ایرانی؛ چرا؟ دلیل انتخاب این موضوع چه بود؟
رحمانیان: در و پنجره دو عنصر بسیار مهم و حیاتی در معماری هر بنایی به شمار میروند؛ این دو گذشته از آن که در زیبایی بصری و ظاهر بنا نقش عمدهای دارند به لحاظ مفهومی نیز قابل تامل و پژوهش هستند؛ کشور ایران به لحاظ تنوع بسیار در اقلیمها و فرهنگها و همینطور اقوام مختلف تنوع بسیار زیادی در در و پنجرهها دارد.
شرایط آب و هوایی٬ نگرشهای مذهبی و اعتقادی٬ آداب و رسوم و سبک زندگی بر شکل و ساختار و کاربرد در و پنجرهها تاثیرگذار هستند. علاقه من به این موضوع به سالها پیش بازمیگردد که مقدمه کتاب «یادداشتها» آقای نصرالله کسرائیان را در رابطه با در و پنجره مطالعه کردم و نگاه زیبا و قابل تامل ایشان بسیار مرا به فکر فرو برد و مجذوب کرد، تا جایی که بیشتر از پیش علاقمند شدم درباره درها و پنجرهها بدانم و همواره در سفرها و جستجوهایم و حتی پیادهرویهایم در شهر نگاه متفاوتی به آنها داشته باشم.
تسنیم: حفظ هویت تاریخی و بومی چقدر میتواند در توسعه گردشگری موثر باشد؟
رحمانیان: درها و پنجرهها از عناصر بسیار مهم در معماری هستند که میتوانند مفاهیم بسیاری را نسل به نسل منتقل کنند و از منظرهای گوناگونی قابل بررسی هستند. این دو در اصل هویتبخش بنا هستند و رازها و قصههای گوناگونی در دل خود دارند. این دو چه از لحاظ سبکهای متفاوت و ابزارها و هنرهای گوناگون از قبیل ارسیسازی٬ منبتکاری٬ معرقکاری٬ گرهچینی وغیره متنوع هستند و هم از لحاظ فلسفه و مفهومی که در دل خود دارند.
مثلاً کوبههای درها که برای زن و مرد جدا طراحی و ساخت میشدند. یا حرمتی که ایرانیان برای حریم خانه قائل میشدند مسئله نور و تاثیر شگرف آن در اندیشهها و اعتقادات ایرانیان، تمامی اینها بخشی از هویت ملی ماست که باید حفظ شود و نه تنها حفظ شود بلکه باید تمهیداتی اندیشید که معماری معاصر ما هویت ملی ایرانی خود را بازیابد و از این آشفتگی و سردرگمی و تکلف خارج شود.
قطعاً گردشگری در جوار هویت ایرانی معنا پیدا میکند. به طور مثال شما در مشهد چند گردشگر یا جهانگرد خارجی میبینید؟ حال آنکه در شهرهایی مانند کاشان٬ یزد٬ شیراز و اصفهان قضیه کاملاً متفاوت است. تخریب بناها و آثار قدیمی و تاریخی در واقع ضربه بر بدنه فرهنگ و هنر و هویت ملی است. چیزی که نه تنها آسیبش گریبانگیر نسل بعد خواهد بود بلکه برای همیشه غیر قابل جبران است.
تسنیم: از مراحل انجام این پروژه بگویید.
رحمانیان: فکر و مطالعه درباره این پروژه چند سال است که در حال انجام است اما به طور جدی و عملی از یک سال و نیم پیش آغاز شد سفرهای متعددی به بخشهای مختلف کشور داشتم که حاصل آن 10 هزار قطعه عکس است که در این نمایشگاه 370 قطعه از آنها را مشاهده میکنید، عکاسی بیشتر برای من جنبه یادداشت داشته و تلاش کردم زوایا به گونهای انتخاب شود که علاوه بر جزئیات جایگاه درها و پنجرهها هم در بنا مشخص باشد. هدف از این پروژه گردآوری کتابی با عنوان درها و پنجرههای ایران است که علاوه بر تصاویر شامل پژوهشهای تئوری من در این باره است و تاکنون کتابی با این موضوع به این شکل پژوهشی که شامل تمام بخشهای ایران باشد تالیف نشده است.
تسنیم: به نظر شما جهت حفظ و انتقال این تاریخ به نسلهای بعدی چه باید کرد؟
رحمانیان: استاد طالبی از هنرمندان پیشکسوت نقاش مشهد چند روز پیش در حاشیه بازدید از نمایشگاه خاطره زیبایی را نقل کردند که خیلی برایم دلنشین بود. ایشان گفتند در قدیم غیر از کوبه زنانه و مردانه یا اصطلاحاً زن کوب و مردکوب کوبه دیگری به نام «غریب کوب» وجود داشت که اگر غریبهای به آن دیار میرسید بداند کدام خانه پذیرای او هست. حالا ماجرای هویت و تاریخ ماست. باید صبر کنیم تا از آنور آب بیایید و هویت ما و تاریخ و هنرمان را ثبت و ضبط کنند.
به نظر من در قدم اول باید فرهنگ سفر و گردشگری را در بین مردم بیشتر رواج داد. هنوز عده زیادی هستند که از سفر تنها به گشت و گذار و خرید و....یاد میکنند و از بعد آموزشی آن را فراموش میکنند. تنها به مقصد فکر میکنند و از راه لذت نمیبرند. مشکلات اقتصادی هم هست مثلاً من در منطقه محروم مشهد تدریس میکنم و دانش آموزانم که رشته نگارگری هستند اغلب شکایت دارند که خانوادههایشان اگر هم به سفر بروند برای بازدید آثار فرهنگی و هنری هزینه نمیکنند.
این در حالی است که افراد بسیار سالخوردهای را در سفرهایم می دیدم که هزاران کیلومتر از کشوری دیگر اومده بودند که ایران زیبا را ببینند.
این غم انگیز است که ما اینقدر بیتوجه هستیم، وندالیسم یا حککردن یادگاری روی آثار ملی و تاریخی آسیب جدی دیگری است که باید حتماً در مورد آن آموزش همگانی داده شود. نکته آخر وضعیت نگهداری بناهای تاریخی که از شهرت برخوردار نیستند بسیار اسف بار است.
واضحتر بگویم به حال خود رها شدهاند و در بناهای مشهور هم رعایت اصول بصری انجام نشده مثل نصب بنرها و تابلوها و بلندگوها، سیم کشیها وغیره. بارها مجبور میشدم وسایل زیادی را از مقابل در یا پنجرهای در عمارتی با شکوه جابهجا کنم یا آنقدر جستجو کنم تا زاویه مناسبی یافت شود که بلندگو، سیم وغیره در آن نباشد. این مسئله با توجه به ارزش بسیار بسیار زیاد آثار خیلی مهم و حیاتی است.
گفتوگو از صادق عسکری
انتهای پیام/