کودتا در اندرونی کاخ ملک سلمان
همانطور که انتظارش میرفت ملک سلمان فرزند پرنفوذش، شاهزاده محمد بن سلمان را به جانشینی خود منصوب کرد. این انتصاب نتیجه یک کودتای خزنده بود که پادشاهی را در عربستان از فرزندان ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود به خانواده ملک سلمان منتقل کرد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، همانطور که انتظارش میرفت ملک سلمان بالاخره فرزند پرنفوذش، شاهزاده محمد بن سلمان را به جانشینی خود منصوب کرد. این انتصاب نتیجه یک کودتای خزنده و آرامی بود که پادشاهی را در عربستان سعودی از فرزندان ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود به خانواده ملک سلمان منتقل کرد. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که روند این کودتای درونی چگونه شکل گرفت.
ملک عبدالعزیز بعد از سیطره نظامی بر مناطق نجد، شرقیه، حجاز و مناطق جنوبی و بیابانی جنوب شرق، پادشاهی عربستان سعودی را در سال 1932 تأسیس کرد. وی برای تداوم حاکمیت خود بر جامعه عشایری و قبیلگی عربستان سعودی چهار شیوه را برگزید.
1. سیطره خاندان آل سعود بر تمام ارکان سیاسی، نظامی و امنیتی کشور عربستان سعودی؛
2. تلاش در جهت بسط افکار وهابی بهعنوان مؤید دینی حاکمیت خاندان آل سعود؛
3. ایجاد وابستگی سببی و خانوادگی با عشایر پرقدرت و پرنفوذ چون شمر، بنی تمیم، بنی خالد، الدواسر، بنی هاجر، العجمان و بنی شهر که بهوسیله این رابطه سببی مانع قیام ایشان علیه خاندان آل سعود شوند؛
4. تقسیم اموال و مناصب اداری و محلی میان بزرگان عشایر و قبایل برای جذب ایشان درون نظام و کنترل درونی این عشایر و قبایل توسط سران و بزرگانشان.
حاصل نزدیک به چهل ازدواج عموماً سیاسی ملک عبدالعزیز، هفتاد اولاد بود که 36 نفر از ایشان، اولاد ذکور بودند. ملک عبدالعزیز برای جلوگیری از جنگهای جانشینی میان فرزندانش با حمایت خانوادهایهای مادریشان، وصیت کرد که تا فرزندانش زنده هستند پادشاهان سعودی از میان ایشان انتخاب شود به این ترتیب خاندان آل سعود بعد از مرگ هر پادشاه یکی دیگر از فرزندان پرنفوذ ملک عبدالعزیز را انتخاب میکردند که به این ترتیب ملک سعود، ملک فیصل، ملک خالد، ملک فهد، ملک عبدالله و ملک سلمان به پادشاهی رسیدند.
همه پادشاهان قبلی به وصیت پدر خود عمل کردند و یکی از برادرانشان را به ولایتعهدی انتخاب کردند ولی ملک سلمان باوجود در قید حیات بودن ده برادر دیگرش، این سنت را شکست. روند این کودتا درونی با برکناری شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز، از نسل اول فرزندان ملک عبدالعزیز و جایگزین کردن شاهزاده محمد بن نایف از نسل دوم، آغاز شد. به نظر میرسد در ابتدا این اقدام ملک سلمان با حمایت خانوادههای پرقدرت برادران هفتگانه سدیری انجام گرفت و دیگر خانوادههای پرقدرت چون خانوادههای ملک عبدالله و ملک فیصل را به حاشیه راندند. لازم به ذکر است سدیرون هفتگانه به هفت شاهزاده قدرتمند شامل ملک فهد پادشاه سابق، شاهزاده سلطان ولیعهد و وزیر سابق دفاع ، شاهزاده عبدالرحمن و شاهزاده ترکی الثانی معاونان سابق وزیر دفاع، شاهزاده نایف ولیعهد و وزیر سابق کشور ، شاهزاده احمد وزیر سابق کشور و بالاخره ملک سلمان پادشاه فعلی از حصة بنت أحمد السدیری از قبیله الدواسر اطلاق میشود.
در تکمیل روند این کودتای خزنده ملک سلمان یکی از پسران خود به نام شاهزاده محمد بن سلمان را بهعنوان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع منصوب کرد. شاهزاده محمد بن سلمان با حمایت پدرش برای نهادینه کردن قدرت خود، اقدامات گستردهای در داخل و خارج را آغاز کرد. در داخل از یکسو اقدام به کاهش قدرت خانوادههای بانفوذ خاندان آل سعود کرد و در مقابل افراد و اشخاص همسو را در مناصب مهم حکومتی منصوب کرد. برای مثال، میتوان به حاشیه راندن محمد بن نایف، ولیعهد و وزیر کشور؛ متعب بن عبدالله، وزیر گارد ملی؛ بندر بن سلطان، رئیس سازمان امنیت، سلمان بن سلطان، معاون وزیر دفاع و خانواده ملک فیصل و در مقابل به انتصاب عادل الجبیر به وزارت خارجه، خالد الحمیدان به ریاست سازمان امنیت و خالد بن سلمان به سفارت عربستان سعودی در واشنگتن اشاره کرد. از سوی دیگر به ایجاد تغییراتی در ساختارهای اداری، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به تحولات روز دنیا بهجای سیستم فرسوده حاکم بر این کشور اقدام کرد که مهمترین آن ارائه سند چشمانداز 2030 بود.
ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان برای اخذ حمایت از روند تغییرات مورد نظر خود در خارج از عربستان سعودی بهخصوص در ایالاتمتحده آمریکا تلاش بسیاری کردند، بهطوریکه با سفرهای متعدد خارجی و عقد قراردادها و تفاهمنامههای بینالمللی در حقیقت به دنبال زمینهسازی برای جانشینیاش بود؛ زیرا طبق عرف حاکم بر عربستان سعودی در صورت ناتوانی پادشاه از سفرهای رسمی و امضای تفاهمنامههایی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و دفاعی عموماً از شئون ولیعهد عربستان سعودی است. به نظر میرسد، روی کار آمدن دونالد ترامپ یک فرصت مناسب برای تسریع خواست ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان در مورد جانشینی بود. شاهزاده محمد بن سلمان در سفر مارس 2017 به واشنگتن، تدارک بیننده اصلی این دیدار و برگزاری اجلاس اسلامی، عربی و آمریکایی بود و به نظر میرسد در جریان برگزاری این اجلاس، ملک سلمان و شاهزاده محمد بن سلمان، توانستند با شناخت روحیه اقتصادی ترامپ و بستن قراردادهای سنگین اقتصادی در زمینههای نظامی و نفتی نظر مساعد ترامپ را در این زمینه اخذ کنند.
تا اینکه در 21 ژوئن 2017، ملک سلمان، طی حکمی شاهزاده محمد بن نایف، را از تمام مناصب حکومتی چون ولایتعهدی، معاونت شورای وزیران و وزارت کشور برکنار و شاهزاده محمد بن سلمان، را ضمن حفظ مناصب قبلی چون، وزارت دفاع به ولایتعهدی و معاونت شورای وزیران عربستان سعودی منصوب کرد. ملک سلمان توانسته موافقت 31 عضو از 34 عضو هیأت بیعت خاندان آل سعود را برای این تغییر مهم سیاسی اخذ کند. با برکناری شاهزاده محمد بن نایف و انتصاب شاهزاده محمد بن سلمان به ولیعهدی، به نظر میرسد روند کودتای خانواده ملک سلمان درون خاندان ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود در حال تکمیل شدن است.
در جمعبندی مطالب باید گفت اگرچه خاندان آل سعود به دلیل ویژگیهای قبایلی از بیرونی کردن اختلاف داخلی پرهیز میکنند، ولی به نظر میرسد تغییرات شدید و به حاشیه رانده شدن افراد پرنفوذ خاندان، موجب ایجاد شکاف درونی در این خاندان شود که تبعات آن بهتدریج نمایان خواهد شد که این امر کنترل اوضاع و نهادینه کردن قدرت را برای ملک سلمان و پسرش سخت و آینده عربستان سعودی و منطقه غرب آسیا را آبستن تحولات جدیدی میکند.
منبع:صبح نو
انتهای پیام/