ارزیابى پیامدها و مخاطرات طرح جدایى کردستان عراق‌

ارزیابى پیامدها و مخاطرات طرح جدایى کردستان عراق‌

«مسعود بارزانى» در شرایط کنونى با هدف شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت رسیدگى به مطالبات احزاب و جریان‌هاى کُردى عراق، به مسأله جدایى از دولت مرکزى دامن مى‌زند تا بدین‌ترتیب مطالبات احزاب کُردى مبنى بر لزوم کاهش اختیارات وى به فراموشى سپرده شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، مسعود بارزانى رئیس منطقه کردستان عراق و حزب دموکرات کردستان اعلام کرده است که روز سوم مهرماه، همه‌پرسى جدایى کردستان را از حکومت مرکزى عراق برگزار خواهد کرد. در عین حال برخى احزاب تأثیرگذار این منطقه همچون حزب اتحادیه میهنى و جنبش تغییر با برگزارى رفراندوم مخالفت کرده‌اند.

مسعود بارزانى در شرایطى جدیت خود را براى برگزارى همه‌پرسى استقلال اعلام مى‌کند که در داخل اقلیم کُردى، شرایط براى برگزارى این همه‌پرسى مساعد نمى‌باشد. اگرچه به‌صورت رسمى یک حکومت به‌مرکزیت اربیل در منطقه کردستان وجود دارد، اما در واقع «دو مرکز قدرت» در اقلیم مشاهده مى‌شود که یکى حزب دموکرات است که بر استان‌هاى دهوک و اربیل مسلط است و دیگرى اتحادیه میهنى که بر استان‌هاى سلیمانیه، کرکوک، حلبچه و منطقه گرمیلان تسلط دارد، این درحالى است که گروه‌هاى سیاسى دیگر نیز هر کدام هم‌پیمان یکى از دو مرکز اصلى قدرت مى‌باشند.
از سوى دیگر، دولت عراق اقلیم کردستان را تهدید کرد در صورت برگزارى همه‌پرسى استقلال به اعمال زور و قدرت نظامى دست مى‌زند. تاکنون کشورهاى ایران و ترکیه و برخى کشورهاى اروپایى با همه‌پرسى جدایى کردستان عراق مخالفت کرده‌اند. در این نوشتار به پیامدهاى این جدایى براى ملت کرد عراق و کشور عراق و تأثیرات آن بر همسایگان خواهیم پرداخت.

این نخستین بارى نیست که مسئولان کرد عراق خواستار برگزارى همه‌پرسى استقلال مى‌شوند. در سال 2014 نیز مسئولان ارشد اقلیم خودمختار کردستان عراق تصمیم به برگزارى یک همه‌پرسى استقلال در این منطقه گرفته بودند. پس از گفت‌وگوهایى که بین مقامات کردستان عراق و دولت مرکزى این کشور صورت گرفت، قرار برگزارى آن رفراندوم لغو شد.
همه‌پرسى سوم مهرماه آینده منطقه کردى عراق به‌خلاف آنچه نوعاً تصور مى‌شود، آغازى بر حل یک مسأله تاریخى نیست بلکه آغازى بر یک مشغله امنیتى و سیاسى براى منطقه‌اى است که هنوز از بحران‌هاى قبلى قامت راست نکرده است، براین اساس مى‌توان گفت همه‌پرسى یا به‌قول عراقى‌ها «استفتاء» بار دیگر عراق را با بحرانى سیاسى امنیتى مواجه مى‌گرداند.
سیاست کلى آمریکا نسبت به عراق را باید در نظر جو بایدن که بر تجزیه عراق تأکید داشت، شناخت. طرح تجزیه عراق در سال 2006 توسط «جو بایدن» معاون رئیس جمهور آمریکا که در آن زمان مسئولیت کمیته روابط خارجى سناى آمریکا را عهده‌دار بود، مطرح شد که بر اساس آن عراق به سه بخش اقلیم کردستان، مناطق سنى‌نشین و شیعه‌نشین تقسیم مى‌شد.
در واقع تجزیه کشورهاى اسلامى در راستاى امنیت رژیم صهیونیستى مطلوب آمریکا است، اما به‌دلیل وجود موانع بسیار زیاد در این مسیر آمریکا معمولاً در حال بازى کردن با این مسأله است تا به‌نوعى دیگر به اهداف خود برسد. موضع کشورهاى غربى در برابر استقلال کردستان عراق همواره تابعى از منافع آنها بوده است به‌همین‌دلیل کارشناسان معتقدند که غرب با این مسأله به‌نوعى در حال بازى کردن است تا از طریق آن بتواند اهداف بیشترى را از طریق کردها محقق کند.
*    ریشه طرح جدایى کردستان عراق‌
اما چه‌چیزى سبب شده تا «مسعود بارزانى» و کُردهاى همسو با وى به طرح دیرینه استقلال اقلیم کردستان از دولت مرکزى بغداد در شرایط کنونى بیش از پیش دامن بزنند؟ واقعیت این است که دامن زدن به طرح مسأله استقلال اقلیم کردستان از دولت بغداد درست در زمانى اتفاق مى‌افتد که اقلیم کردستان با یک بحران سیاسى داخلى که اخیراً پیچیده نیز شده است، دست‌وپنجه نرم مى‌کند. این بحران از آن‌جا آغاز شد که اتحادیه میهنى کردستان به‌ریاست «جلال طالبانى» و هم‌چنین جنبش «تغییر» خواستار کاهش اختیارات ریاست اقلیم کردستان عراق شدند.
بر همین اساس، به نظر مى‌رسد که «مسعود بارزانى» در شرایط کنونى با هدف شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت رسیدگى به مطالبات احزاب و جریان‌هاى کُردى عراق، به مسأله جدایى از دولت مرکزى دامن مى‌زند، تا بدین‌ترتیب مطالبات احزاب کُردى مبنى بر لزوم کاهش اختیارات وى شامل مرور زمان و در نهایت به فراموشى سپرده شود.
علاوه بر این، وى به‌بهانه این‌که استقلال اقلیم کردستان از دولت مرکزى یکى از مطالبات اصلى کُردهاى ساکن این اقلیم محسوب مى‌شود، تلاش مى‌کند با طرح مسأله جدایى، زمینه انتخاب مجدد خود به‌عنوان ریاست اقلیم را فراهم آورد. او در تلاش است تا این‌گونه وانمود کند که حامى ملت کردستان بوده و از حقوق آنها عقب‌نشینى نمى‌کند، این در حالى است که برخى کُردهاى ساکن اقلیم کردستان ازجمله کُردهاى همسو با جلال طالبانى به‌وهیچ‌وجه خواهان جدایى‌طلبى نیستند، چراکه این مسأله را گامى در جهت تجزیه عراق ارزیابى مى‌کنند.
از سوى دیگر، «مسعود بارزانى» با روانه ساختن نیروهاى پیشمرگه به مبارزه با داعش در برخى مناطق به‌ویژه در اطراف موصل و آن‌هم بدون هماهنگى با فرماندهى کل نیروهاى مسلح عراق، تلاش مى‌کند تا خود را ناجى کُردها از جنایت‌هاى تروریستى‌ تکفیرى نشان دهد تا بدین‌ترتیب براى خود نوعى دستاورد داخلى کسب کند؛ دستاوردى که ممکن است در تمدید ریاست وى بر اقلیم مؤثر باشد.
اما در این میان، آنچه موضع «مسعود بارزانى» در مسأله جدایى از دولت بغداد را تضعیف کرده، توافقنامه میان «اتحادیه میهنى کردستان» و جنبش «تغییر» است. در این توافقنامه مشترک قید شده که دو طرف باید در زمینه اتخاذ مواضع سیاسى با یکدیگر هماهنگ باشند، بر همین اساس موضع بارزانى در خصوص لزوم برگزارى همه‌پرسى در مناطق کُردنشین درباره استقلال اقلیم کردستان به‌شدت ضعیف شده است، چراکه همان‌گونه که گفته شد اتحادیه میهنى کردستان با استقلال و جدایى‌طلبى به‌شدت مخالف است.
علاوه بر این، طبق آنچه گفته شد مسعود بارزانى در مسیر استقلال اقلیم کردستان از دولت مرکزى بغداد از حمایت‌هاى مختلف ایالات متحده آمریکا برخوردار است، بر همین اساس به نظر نمى‌رسد که وى بدون هماهنگى با مقامات آمریکایى و دریافت چراغ سبز از سوى آنها اقدام به دامن زدن به مسأله جدایى‌طلبى از دولت بغداد کرده باشد. بدون‌تردید بدون حمایت ایالات متحده آمریکا، طرح استقلال اقلیم کردستان محقق نخواهد شد، به‌ویژه این‌که این طرح به‌جز واشنگتن و برخى کشورهاى منطقه نظیر عربستان و قطر، از حمایت دیگر کشورها حداقل به‌صورت جدى برخوردار نیست.
در هر صورت به نظر نمى‌رسد که تلاش و تقلاى «مسعود بارزانى» ریاست اقلیم کردستان عراق براى جدایى این اقلیم از دولت مرکزى بغداد به هر دلیل و نیتى که باشد از خوش‌خدمتى به آمریکا گرفته تا فرار از پاسخگویى در قبال بحران‌هاى داخلى به نتیجه دلخواه وى و کُردهاى همسو با او منجر شود. در حال حاضر اقشار مختلف مردم عراق به‌صورت یک‌پارچه کمر به نبرد با تروریست‌هاى تکفیرى داعش در نقاط مختلف این کشور بسته و تمامى توجه آنها معطوف به شکست تکفیریهاست. جاى هیچ شکى نیست که این وحدت مثال‌زدنى، درست همان چیزى است که بارزانى و حامیان منطقه‌اى و بین‌المللى وى را نگران ساخته و هدف آنها براى تجزیه عراق را به رؤیایى غیرقابل تحقق تبدیل کرده است.
*    تعارض همه‌پرسى با قانون اساسى عراق‌
ویژگى متمایز قانون اساسى عراق که در سال 2005 تدوین و به همه‌پرسى عمومى بین سه جریان شیعى، سنى و کردى گذاشته شد، اشاره به موضوع فدرالیسم به‌عنوان یک اصل کلى در قانون اساسى جدید عراق است که با وجود آن، به نزاع‌هاى قدیمى و طولانى که از زمان استقلال عراق در سال 1921 میلادى، بر این کشور سایه افکنده بود، پایان دهد.
مقدمه قانون اساسى عراق تصریح مى‌کند: «مردم عراق در سایه یک نظام جمهورى دموکرات و تکثرگرا مى‌توانند آزادانه و با اختیار خود فدرالیسم را انتخاب کرده و به قوانین آن پایبند باشند». ماده یک نیز آشکارا تأکید مى‌کند: «جمهورى عراق کشورى مستقل با حاکمیتى یک‌پارچه و نظامى جمهورى پارلمانى دموکرات است و این قانون ضامن وحدت عراق مى‌باشد».
از آن‌جا که طیف‌ها و جریان‌هاى مختلف سیاسى ــ اجتماعى عراق ازجمله کُردها در روند تدوین قانون اساسى و رأى‌دهى در همه‌پرسى مشارکت داشتند، امکان انجام اقدامى مغایر با قانون اساسى وجود ندارد، از سوى دیگر نقض قانون اساسى از سوى هر فرد یا طیفى که در روند تدوین و تصویب آن مشارکت داشته، غیرقانونى بوده و فاقد مشروعیت است.
لذا اعلام اقلیم کردستان جهت برگزارى همه‌پرسى مغایر قانون اساسى عراق بوده و چنین حقى به هیچ‌یک از طیف‌ها و جریان‌هاى سیاسى و اجتماعى این کشور داده نشده و در بندها و مواد قانون اساسى نیز به چنین موضوعى پرداخته نشده است.
بنابراین برگزارى همه‌پرسى از سوى اقلیم کردستان با اصل قانون اساسى عراق که با مشارکت خود کُردها تدوین و تصویب شده، تعارض دارد و این امر به‌منزله وجود چالش و یا مانع حقوقى و قانونى در برابر اقلیم کردستان جهت برگزارى همه‌پرسى است.
*    مخالفت قومیت‌ها و جریان‌هاى غیرکُرد
مخالفت قومیت‌ها و جریان‌هاى غیرکردى ساکن اقلیم همچون عرب‌ها، ترکمان‌ها، شَبک‌ها، مسیحى‌ها و ایزدى‌ها که مخالف استقلال اقلیم از دولت مرکزى هستند، یکى دیگر از چالش‌هاى اصلى اقلیم در برگزارى همه‌پرسى تلقى‌ می‌شود. این چالش‌ها در مناطق مورد مناقشه به‌مراتب بیشتر و عینى‌تر از مناطق کُردنشین مى‌باشد.
مخالفت قومیت‌هاى غیرکُرد با حکومت اقلیم زمانى شدت یافت که این قومیت‌ها از حمایت مطلوب نیروهاى پیشمرگه در مقابله با داعش برخوردار نشدند. این مسأله در قبال ایزدى‌ها از عینیت بیشترى برخوردار است، به‌خصوص بعد از آن‌که در سال 2014 بسیارى از آنها از سوى داعش قتل‌عام شدند و دولت اقلیم اقدامى در حمایت از آنها انجام نداد.
در حال حاضر با توجه به حمایت نیروهاى الحشدالشعبى از ایزدى‌ها در مناطق مورد مناقشه و آزادسازى مناطق آنها از اشغال داعش، میزان گرایش آنها به این نیروها و پیوستن به آنها را افزایش داده، در مقابل موجب تعمیق شکاف در رابطه با اقلیم کردستان شده است.
*    پیامدهاى جدایى کردستان از کشور عراق‌
در خصوص طرح همه‌پرسى کردستان عراق و پیامدهاى آن، توجه به نکات زیر ضرورت دارد:
1-     مناطق کردى بخشى از حاکمیت کشورى تاریخى است و جدایى آن از سرزمین مادری مى‌تواند سرآغاز فروپاشى هویتى ذیل نام الهام‌بخش «عراق» باشد. اگر این اتفاق بیفتد، تکرار آن در بخش سنى‌نشین غرب عراق دور از انتظار نیست و این در حالى است که هر وضع جدید مستلزم روى دادن بسیارى از قضایاى ریز و درشتى است که هر کدام توان و زمان زیادى را به خود اختصاص مى‌دهد.
    چه‌کسى نمى‌داند که هنوز یونان، قبرس، ترکیه، مجارستان و بسیارى دیگر از کشورهایى که با ماجراى صلح پاریس وضع جدیدى پیدا کردند؛ با گذشت نزدیک به 100سال هنوز درگیر انواعى از مشکلات امنیتى، سیاسى، اقتصادى و فرهنگى هستند و باز چه‌کسى نمى‌داند که هنوز پس از حدود یکصد سال که از امضاى موافقت‌نامه سایکس و پیکو بین انگلیس و فرانسه و ایجاد وضع جدید در سرزمین‌هایى که شامل عراق، سوریه، لبنان، اردن و فلسطین در سال 1916 مى‌شد، این منطقه عربى با انواعى از بحران‌هاى امنیتى دست به گریبان هستند؛ این در حالى است که از یک طرف ملت‌ها در این منطقه در عربیت اشتراک دارند و موافقت‌نامه سایکس‌ ــ پیکو از سوى قدرت‌هاى جهانى به‌طور کامل حمایت شده است. پس کاملاً واضح است که انتزاع منطقه کردى از سرزمین مادری با پیامدهایى به‌مراتب بیش از آنچه درباره سرزمین‌هاى جنوب و شرق اروپا و نیز در منطقه عربى عراق و شامات روى داده است روبه‌رو خواهد بود.
2-     گرچه نمى‌توان این تئورى را پذیرفت که کردهاى آن‌سوى مرزهاى ایران همواره زمانى دست به اقدامات تحریک‌آمیز جدایى‌طلبى زده‌اند که از سوى قدرت‌هاى جهانى مورد حمایت جدى قرار گرفته‌اند اما مى‌توان گفت در این مقطع زمانى به‌احتمال خیلى زیاد آنان روى حمایت‌هاى آمریکا، اروپا و بعضى از کشورهاى منطقه از استفتاء انتزاع حساب کرده‌اند بدون آن‌که محاسبه دقیقى از حجم، اندازه، زمان و تأثیر این حمایت‌ها داشته باشند.
     بعضى خبرها بیانگر آن است که فرستادگان «مسعود بارزانى» در جلب حمایت مؤثر خارجى موفق نبوده‌اند. واقعیت هم این است که غربى‌ها تنها زمانى پاى کار انتزاع منطقه کردى عراق مى‌آیند که نقشه کامل براى تغییرات در منطقه وجود داشته باشد و زمان حرکت هر قطعه از موزائیک منطقه به‌سمت انتزاع از سرزمین مادری فرا رسیده باشد اما در شرایط فعلى، جدایى موزائیک کردى عراق حساسیت مشترک عربى، ترکى و فارسى منطقه را در پى مى‌آورد و این در حالى است که براى غرب حفظ روابط با کشورهاى ثروتمند عربى و ترکى اولویت و منفعت بیشترى دارد تا همراهى با کردها و خریدن اعتراضات اقوام و گروه‌هاى اجتماعى بزرگ در منطقه.
3-     پیروزى در همه‌پرسى سوم مهرماه براى روى کار آمدن دولتى مستقل در مناطق شمالى عراق کافى نیست. فرداى پیروزى در استفتائیه آغاز کشمکش‌هاى خونین در مناطق کردى است چراکه این همه‌پرسى پیش از آن صورت مى‌گیرد که رهبران و نخبگان کردى درباره اختلافات میان خودشان که هم‌اینک دست‌کم 20 سال از آغاز آن مى‌گذرد به نقطه تفاهمى رسیده باشند. هم‌اینک لااقل سه گروه عمده شامل اتحادیه میهنى، گوران و احزاب اسلامى کرد نسبت به نیات واقعى مسعود بارزانى تردید دارند. هم‌اینک به‌خصوص دو گروه اول مى‌پرسند اگر توافق ملى نیاز است، این توافق باید اولاً با اثبات پایبند بودن بارزانى به تعهدات شروع شود. چه این‌که او حداقل دو مرتبه به‌صورت غیرقانونى بار دیگر بر کرسى ریاست اقلیم کردى تکیه زده است. مسعود بارزانى اصرار دارد که همه‌پرسى با استاندارهایى که از سوى خود او منصوب شده‌اند برگزار شود تا پس از آن گفته شود کردها یک‌پارچه با بارزانى همراه شده‌اند.
4-     موضوع مهم دیگر مناطق «متنازع‌فیه» به‌خصوص دو استان سنى‌نشین کرکوک و دیالى مى‌باشد. برگزارى همه‌پرسى در سه استان نسبتاً یک‌پارچه سلیمانیه، اربیل و دهوک چندان پیچیده نیست اما وقتى این موضوع به استانهایى مى‌رسد که کردها در آن اکثریت را ندارند به‌شدت پیچیده مى‌شود. این در حالى است که از نظر بسیارى از رهبران کرد عراق، بدون الحاق مناطق متنازع فیه، تشکیل حکومت کرد در استان‌هاى شمالى به جایى نمى‌رسد و این در حالى است که هرگونه دست‌اندازى حکومت کردى به استان‌هایى نظیر کرکوک و دیاله به بروز جنگ‌هاى خونین میان اعراب، مسیحى‌ها و ترکمان‌ها از یک‌سو و حکومت مرکزى از سوى دیگر مواجه خواهد شد. به این نکته باید اضافه کرد که حیات حکومت کردى وابسته به نفت و گاز مناطق متنازع‌فیه مى‌باشد. دقیقاً به‌همین‌دلیل وقتى پاى صحبت رقباى درون‌کردى بارزانى نظیر رهبران اتحادیه میهنى و گوران بنشینیم مى‌گویند "زمان براى برگزارى رفراندوم به‌وهیچ‌وجه مناسب نیست".
5-     رهبران اقلیم کردى و بیش از همه خود مسعود بارزانى تلاش وسیعى به‌کار بسته‌اند تا موافقت مقامات آمریکا را با برگزارى همه‌پرسى جلب نموده و از پوشش حمایتى این کشور برخوردار باشند اما ظاهرا آمریکایى‌ها تنها با برگزارى همه‌پرسى ابراز موافقت کرده‌اند اما هرگونه همکارى را به پس از 2025 موکول کرده‌اند. این در حالى است که رهبران کرد عراقى نمى‌توانند خشم نزدیک چهار کشور اطراف خود را با جلب لبخند دور یک کشور معاوضه نمایند. در این بین ترکیه به‌دلیل آن‌که نمى‌خواهد با تکرار مسائل در استان‌هاى شرقى خود مواجه شود، با تمام قوا درصدد تخریب حکومت کردى برخواهد آمد. با این وصف رهبران کردى براى آن‌که به هدف استقلال کردستان عراق دست‌یابند باید محاسبه خیلى از رویدادهاى سهمگین را کرده باشند. ترکیه در منطقه بیش از هر کشور دیگر طعم انفصال بخش‌هاى پیرامونى از پیکره مرکزى خویش را احساس مى‌کند و از آن‌جا که با دو اقلیت پرقدرت قومى و مذهبى ــ کردها و علویان ــ مواجه است، به‌وهیچ‌وجه نمى‌خواهد فرایندى سازنده از شکل‌گیرى دولتى کردى در اذهان جاى گیرد.
    همان‌طور که جرج‌ هالیدى مى‌گوید براى تثبیت حکومت کردى، حمایت قوى ترکیه لازم است چراکه هیچ کشورى در منطقه به اندازه ترکیه سرشار از جمعیت کردى نیست و از سوى دیگر تنها کشورى که از قدرت‌یابى کردها آسیب‌ می‌بیند، ترکیه است پس مسعود بارزانى نباید فریب قراردادهایى با ترکیه را بخورد و به آن دل خوش کند که پیش از بحث استفتائیه منعقد شده‌اند.
6-     کردهاى عراق در طول دورانى که با حکومت مرکزى درگیر بوده‌اند از حمایت و پشتیبانى ایران برخوردار بوده و ازاین‌رو توانسته‌اند به بسیارى از اقدامات محدودکننده علیه خود غلبه نمایند. از آن‌جا که حرکت اقلیم به سمت جدایى موقعیت دولت مرکزى را به‌شدت تضعیف کرده و تحت تأثیر قرار مى‌دهد، دولت جمهورى اسلامى ایران نمی‌تواند ناظر منفعل صحنه باشد. ایران روى استقرار یک دولت قوى که بتواند همه معضل‌هاى امنیتى، سیاسى، اقتصادى و... را حل کرده و مانع نفوذ آمریکا و گروه‌هاى تروریستى به این کشور شوند، حساب جدى باز کرده است. در ایران در ماه‌هاى اخیر این جمع‌بندى پدید آمد که کماکان نقطه تهدید امنیتى ایران در مناطق شمال غربى است. ایران نمى‌تواند براى یک دوره دست‌کم چهل‌ساله چشم خویش را به‌روى ناامنى روزافزون منطقه شمال غربى خود و آنچه در آن سوى مرزهاى غربى خود به‌شکل سیاست‌هاى لرزان و پرنوسان مى‌گذرد، ببندد. چنین وضعیتى بدون‌شک پاى دشمنان اسلام و مسلمانان را بار دیگر به این منطقه مى‌کشاند و این موضوع زمینه هرگونه رودربایستى را از ما مى‌گیرد.
*    جمع‌بندى بحث‌
هرچند کردها با تعیین تاریخ برگزارى همه‌پرسى، خود را در تحقق آرمان استقلال‌طلبى، جدى نشان مى‌دهند، اما عملى شدن استقلال کردها در منطقه اقلیم چندان به‌آسانى و بدون چالش نخواهد بود. دلیل این امر مخالفت‌هاى قابل توجه با استقلال‌طلبى، هم در داخل عراق و هم در منطقه و هم در سطح بین‌المللى است.
با وجود مخالفت‌هاى داخلى، منطقه‌اى و بین‌المللى گسترده و نیز وجود اختلافات حاد داخلى میان کردها، تعیین تاریخ برگزارى رفراندوم از جانب رهبران کرد جاى سؤال دارد. در چنین شرایطى بسیارى از ناظران سیاسى، کارشناسان و حتى مردم عادى مى‌گویند رئیس حکومت اقلیم با طرح مجدد موضوع همه‌پرسى در صدد خرید زمان و سرگرم کردن افکارعمومى براى غلبه بر بحران و اختلافات کم‌سابقه در اقلیم کردستان است که موضوع ریاست مجدد او، یکى از جدى‌ترین محورهاى آن به‌شمار مى‌رود.
با این وصف، تحرک اخیر اقلیم کردستان بیشتر بعد تبلیغاتى و عملیات روانى داشته و با واقعیت فاصله زیادى دارد. دولت عراق با توجه به این امر و نیز با تکیه بر ابزارهاى سیاسى، اقتصادى، حقوقى و نظامى امنیتى مى‌تواند مانع تحرکات استقلال‌طلبانه کردها شده و حتى از برگزارى همه‌پرسى در 25 سپتامبر جلوگیرى کند.

انتهای پیام/*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان