خیز بلند باکو به‌سمت تل‌آویو؛ خط پایانی بر ادعای کسانی که پای تهران را وسط کشیدند!

خیز بلند باکو به سمت تل‌آویو؛ خط پایانی بر ادعای کسانی که پای تهران را وسط کشیدند!

تحرک باکو برای تقویت مناسبات با رژیم صهیونیستی با دوره‌ای مصادف شده که مقامات باکو و برخی از دیپلمات‌های ایرانی مدعی ارتقای مناسبات جمهوری آذربایجان با ایران به بهترین شرایطی هستند که تاکنون بر این روابط حاکم بوده است.

گروه دفاتر خارجی خبرگزاری تسنیم ــ با گسترش نفوذ سرطانی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان، شماری از نمایندگان مجلس این جمهوری از جمله «یِودا آبراموف»، نماینده یهودی، «فاضل مصطفی»، نماینده ترکیه‌گرا و «فرج قلی‌اف»، رئیس گروه سیاسی موسوم به «جنبش رستاخیز ملی» و از عناصر تابلودار ضدایرانی و پان‌ترکیست در مجلس جمهوری آذربایجان، خواهان گشایش سفارتخانه باکو نزد رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی شدند. در واقع، زمینه‌ساز تجاسر این عده برای طرح آشکار ولع خود به گشایش سفارتخانه برای جمهوری آذربایجان نزد رژیم نامشروع اشغالگر قدس، تشکیل کمیسیون مشترک دولتی باکو و رژیم صهیونیستی است.

توافق‌نامه تشکیل کمیسیون مشترک دولتی باکو و رژیم صهیونیستی در سیزدهم دسامبر 2016 در باکو به‌هنگام سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر به جمهوری آذربایجان امضاء شد و چندی پس از آن، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان با صدور فرمانی، اعضای کمیسیون مشترک با رژیم صهیونیستی از طرف باکو را تعیین کرد و براساس خواسته بنیامین نتانیاهو، میکائیل جباروف، وزیر آموزش جمهوری آذربایجان را به‌عنوان رئیس آذری این کمیسیون تعیین کرد. زیرا، نتانیاهو در سفر به باکو در سخنرانی‌ای که در مرکز آموزشی بنیاد صهیونیستی «خاباد اور آونر» در باکو داشت، تأکید کرده بود توسعه روابط این رژیم با باکو باید به زمینه‌هایی جهت داده شود.

با کوک‌شدن ساز تشکیل نخستین اجلاس کمیسیون مشترک جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در این سال، زمزمه‌های نمایندگانی که وابستگی آشکار به صهیونیسم دارند، برای گشایش سفارتخانه باکو در فلسطین اشغالی بیش از پیش شنیده می‌شود

براساس گزارش‌های رسانه‌های باکو، از جانب رژیم صهیونیستی نیز «زیو الکین» وزیر محیط زیست این رژیم، رئیس صهیونیست کمیسیون مشترک دولتی با باکو خواهد بود. خلف خلف، معاون وزیر خارجه جمهوری آذربایجان، ساحل بابایوف، معاون وزیر اقتصاد، یحیی موسی‌اف، معاون وزیر صنایع دفاعی، گل‌محمد جوادوف، معاون وزیر انرژی، سیف‌الدین طالب‌اف، معاون وزارت کشاورزی، رئوف حاجی‌اف، معاون وزیر محیط زیست و منابع طبیعی، ایلسِوَر آقایوف، معاون وزیر بهداشت، عدالت ولی‌اف، معاون وزیر فرهنگ و گردشگری، شاهین باقروف، معاون کمیته دولتی امور گمرکی، نیازی رحیم‌اف، معاون کمیته دولتی استاندارد و حقوق معنوی، رامین محمدوف، معاون کمیته دولتی امور دیاسپورا، عارف محمدوف، مدیر سازمان هواپیمایی کشوری، ضیاء علی‌اف، مدیرکل بانک مرکزی و ابراهیم قلی‌اف، معاون آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان، با حکم الهام علی‌اف به عضویت کمیسیون مشترک با رژیم صهیونیستی منصوب شده‌اند.

رسانه‌های باکو طی ماه‌های گذشته این ساز را نیز کوک کرده‌اند که قرار است برای نخستین بار در تاریخ مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی، نخستین اجلاس کمیسیون مشترک دوطرف در باکو یا بیت‌المقدس اشغالی در سال جاری برگزار شود، جالب آنکه باکو سال جاری را در تداوم برنامه «سال چندفرهنگ‌گرایی ــ 2016» به‌عنوان «سال همبستگی اسلامی» نامگذاری کرده است. با کوک شدن ساز تشکیل نخستین اجلاس کمیسیون مشترک جمهوری آذربایجان و رژیم صهیونیستی در این سال، زمزمه‌های نمایندگانی که وابستگی آشکار به صهیونیسم دارند، برای گشایش سفارتخانه باکو در فلسطین اشغالی بیش از پیش شنیده می‌شود.

اکنون این سؤال پیش می‌آید که چه‌عاملی موجب خیز برداشتن باکو در جهش به‌سمت رژیم صهیونیستی در ماه‌های اخیر و به‌خصوص در «سال همبستگی اسلامی» شده است؟ آیا همچنان که تبلیغاتچی‌های صهیونیست نظیر آریه گوت، رئیس سازمان صهیونیستی «طرح‌های بین‌المللی برای جامعه» و رئیس نمایندگی «مرکز بین‌المللی چندفرهنگ‌گرایی باکو» در فلسطین اشغالی و یِودا آبراموف، نماینده یهودی مجلس جمهوری آذربایجان تأکید می‌کنند، این خیز باکو برای نزدیکی به تل‌آویو، نتیجه سفر نتانیاهو به باکو در سیزدهم دسامبر گذشته است که قصد دارند آن را به‌عنوان «سفری تاریخی» قلمداد کنند؟ آیا همان‌طور که نمایندگان مجلس و مقامات دولتی باکو تأکید دارند، گسترش مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی هیچ ربطی به هیچ کسی ندارد؟ آیا این خیز باکو برای نزدیکی به رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از طرح‌های در نظر گرفته شده برای به‌اصطلاح «سال همبستگی اسلامی» باکو در سال 2017 است؟ آیا این نیز یکی دیگر از اباحه‌گری‌های عجیب و غریبی است که با هماهنگی آتئیست‌های باکویی و صهیونیسم و وهابیون سعودی اجرا می‌شود و در پس‌پرده ظاهرسازی‌ها و سروصدای برنامه‌های «سال همبستگی اسلامی» باکو گم می‌شود؟

در دوره کنونی که تهران حاضر شده است هر نوع امتیازی را به باکو بدهد و برخی از دست‌اندرکاران مناسبات تهران ــ باکو نیز بر تمامی رویکردهای منفی و حتی دشمنی‌های دولت جمهوری آذربایجان در حوزه‌های قومیتی و مذهبی و تحریف تاریخ و ... چشم می‌پوشند، چرا نه‌تنها رویکرد باکو در نزدیکی به رژیم صهیونیستی اصلاح نشده، بلکه تشدید نیز شده است؟

یک سؤال مهم دیگر نیز این است که چطور این خیز باکو برای جهش در مناسبات با رژیم صهیونیستی با دوره‌ای مصادف شده که مقامات باکو و برخی از دیپلمات‌های ایرانی مدعی ارتقای مناسبات جمهوری آذربایجان با ایران به بهترین شرایطی هستند که تاکنون بر این روابط حاکم بوده است؟ چه‌تناسبی میان گسترش روابط باکو با رژیم صهیونیستی با گسترش روابط باکو با تهران وجود دارد؟ در گذشته، مقامات باکو این‌طور القاء می‌کردند که عامل اصلی نزدیکی دولت جمهوری آذربایجان به رژیم صهیونیستی، «بی‌مهری»‌ای است که از جانب تمامی دنیا و به‌خصوص از جانب کشورهای اسلامی و به‌ویژه ایران مشاهده کرده‌اند!! این القائات مقامات باکویی در حدی بوده است که شماری از دیپلمات‌های ایرانی را نیز متقاعد کرده‌اند که دولت جمهوری آذربایجان به‌علت «احساس خطر از جانب ایران» در سال‌های گذشته و در دوره زمامداری دولت‌های قبلی ایران، به‌سمت رژیم صهیونیستی سوق یافته است! اگر چنین بوده است، در دوره کنونی که تهران حاضر شده است هر نوع امتیازی را به باکو بدهد و برخی از دست‌اندرکاران مناسبات تهران ــ باکو نیز بر تمامی رویکردهای منفی و حتی دشمنی‌های دولت جمهوری آذربایجان در حوزه‌های قومیتی و مذهبی و تحریف تاریخ و ... چشم می‌پوشند، چرا نه‌تنها رویکرد باکو در نزدیکی به رژیم صهیونیستی اصلاح نشده، بلکه تشدید نیز شده است؟

سیطره بر ساختار سازمان امنیت جمهوری آذربایجان، موساد را در تمامی ارکان حاکمیتی این جمهوری نفوذ داده است

با واکاوی واقعیات مناسبات باکو با رژیم صهیونیستی می‌توان پاسخ این سؤال را درک کرد. واقعیت این است که مناسبات رژیم صهیونیستی با جمهوری آذربایجان دارای "ماهیتی سرطانی" است، به این معنا که رژیم صهیونیستی که در ابتدا مناسبات با باکو را از موضوعات ظاهراً غیرحساس نظیر همکاری در زمینه کشاورزی و آبیاری و زهکشی در اوایل دهه 1990 آغاز کرد، در سال‌های اخیر با فروش دست‌کم پنج میلیارد دلار تسلیحات به باکو، ارتش جمهوری آذربایجان را از نظر تسلیحاتی به خود وابسته کرده است، با سیطره بر ساختار سازمان امنیت جمهوری آذربایجان، موساد را در تمامی ارکان حاکمیتی این جمهوری نفوذ داده است، کارخانه‌های تولید پهپاد خود را در جمهوری آذربایجان مستقر کرده، از خاک این کشور برای آزمایش جدیدترین تسلیحات تولیدی خود استفاده می‌کند، مانور نیروی مرزبانی جمهوری آذربایجان در خزر را به فرصتی برای شلیک موشک‌های تولیدی صنایع تسلیحاتی صهیونیستی تبدیل می‌کند و در هر حوزه‌ای که جمهوری اسلامی ایران امکان حضور و فعالیت در جمهوری آذربایجان داشته است، از جمله در حوزه بهداشت و درمان، ورود کرده است و در یک کلام، همانند سرطان تمامی وجود ساختارهای دولت باکو را در بر گرفته است. شرایط به‌گونه‌ای پیش برده شده است که به‌خلاف گذشته، مقامات باکو در تجاسر برای اظهار ولع خود به گشایش سفارتخانه رسمی نزد رژیم صهیونیستی، با بی‌اعتنایی کامل به ایران، تنها ملاحظه خود را عضویت جمهوری آذربایجان در سازمان همکاری اسلامی اظهار و در عین حال تأکید می‌کنند که این عامل نیز نمی‌تواند مانعی برای گشایش سفارت جمهوری آذربایجان نزد رژیم صهیونیستی تلقی شود. زیرا، به‌زعم آنها شرایط منطقه‌ای تغییر کرده است! واقعاً، این اطمینان خاطر را باکو از کجا به دست آورده است؟ چه عواملی این اطمینان خاطر را به باکو داده‌اند؟

انتهای پیام/.*

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان