«آسمان لندن زیاده می‌بارد» روایتی از مسافران دوره قاجار

«آسمان لندن زیاده می‌بارد» روایتی از مسافران دوره قاجار

«آسمان لندن زیاده می‌بارد» سومین مجلد از مجموعه «تماشای شهر» است که از سوی نشر اطراف منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا‌، «آسمان لندن زیاده می‌بارد» سومین مجلد از مجموعه «تماشای شهر» به کوشش علی‌اکبر شیروانی از سوی نشر  اطراف منتشر شد. مجموعه تماشای شهر روایت مسافران دوره قاجار است از شهرهای بزرگ کشورهای دیگر. نثر متنوع و گوناگون در کنار نگاه‌های متفاوت به شهرهایی که امروزه نیز شناخته شده و محل سفر مسافران است از ویژگی‌های این مجموعه است.

شیروانی در مقدمه کتاب «آسمان لندن زیاده می‌بارد» نوشته است: «خیالِ آمیخته با با حقیقتی که در سفرنامه‌های دوران قدیم می‌بینیم راه‌های اصلی سفرهای امروزی را می‌سازد؛ خیالی که درباره پاریس، استانبول، لندن، سن‌پترزبورگ و بمبئی داریم رگه‌های آشکاری از خیال‌های گذشتگان دارد. مجموعه تماشای شهر در جست‌وجوی آن خیال است تا هم نسبت ما با گذشتگان روشن شود و هم نسبت ما با این شهرها و از این رهگذر در خیال‌هایمان هم تجدید نظر کنیم.»

کتاب مجموعه 11 روایت از مسافران قاجاری است. میرزا صالح، میرزا فتاح‌خان، حاجی‌پیرزاده، ناصرالدین شاه، رضاقلی میرزا، ابوطالب‌خان، مظفرالدین شاه، حاج سیاح،عمادالسلطنه، ابوالحسن‌خان و صحاف‌باشی راویان لندن دوره قاجاری هستند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «حاجی پیرزاده: «کتابخانۀ لندن بسیار بزرگ و عالی است و عمارت و سردر و جلوخان کتابخانه را بسیار مرتفع و با سنگ‌های بزرگ و ستون‌های عالی هشت ذرعی ساخته‌اند. وضع عمارت کتابخانه اینست که در وسط عمارت جایی‌ست و گنبدی‌ست بسیار بزرگ که چهل ذرع در چهل ذرع طول و عرض اوست و سقف او تماماً از بلور است و آن گنبد مدور است و دور تا به دور آن قفسه‌ها و مرتبه‌ها ساخته‌اند که در آنها کتاب چیده‌اند که هشتاد هزار جلد کتاب در آن قفسه‌ها چیده شده و در میان گنبد تختی از چوب ساخته‌اند و رئیس کتابخانه در آنجا می‌نشیند و اطراف تخت به طور دایره‌مانند صندلی‌ها گذارده‌اند و به قدر هزار نفر جمعیت در آنجا نشسته، از روی کتاب‌ها چیز می‌نویسند و در اطراف گنبد کتابخانه اتاق‌های بسیار بزرگ است که چهار مرتبه است و از زمین تا به سقف اتاق‌ها کتاب‌ها را به ترتیب چیده‌اند و کتابخانۀ هر ولایتی علی‌حده علی‌حده است.»

حاج سیاح: « بعضی اوقات چنان ابر تیره پدید می‌گردد که شهر را تاریک می‌نماید چنانچه در وقت ظهر ابداً نمی‌توان بدون چراغ حرکت کرد و رطوبتی از آن ابر نشر می‌کند که ریش و سبیل تر می‌گردد. کوچه‌ها گِل و کثیف، جز خانه نشستن چاره‌ای نداشتم. بعد از مدتی آن قدر زبان آموختم که در بازار برای گفتگو معطّلی نداشتم ولی باز هم مشغول بودم. دیدم شاگردم میل ندارد تصحیح غلط‌های مرا بکند با صاحبخانه گفتم که اگر شغلی پیش می‌آمد که بدان مشغول می‌شدم و ضمناً تحصیل می‌کردم خیلی خوب بود. جواب گفت که در هر هفته کشتی از آلمان یا جاهای دیگر می‌آید اگر بشود به استقبال آنها بروی و مسافری برای توقف اینجا بیاوری خیلی خوب است. گفتم من فکر خود را بکنم به شما خواهم گفت، اکنون کرایۀ یک ماه دیگر را به شما خواهم داد تا بعد چه شود. گفت اگر قبول رفاقت نمائی دیگر کرایه نباید بدهی برای اینکه ببینم این خواهش که از شما کردم عهده برمی‌آیید یا خیر. رفتم کشتی از هامبورگ آمد. جماعت نمساوی پیاده شدند، چند نفر را آوردم به خانه منزل کردند. شب را به سر بردند، صبح شد یک نفر خواست جای دیگر برود. حساب مخارج کردند دیدم روی درهم کشید و به من گفت که چرا مرا به جای گران آوردی. خیلی به من اثر کرد که چرا آدمی کاری بکند که ضررش به دیگری برسد و باعث دلتنگی او شود، از کردار خود پشیمان شده، به صاحبخانه گفتم اگر قیمت خانه را با من تمام نکنی اینجا نمی‌مانم. ناچار کرایۀ یک ماه را دادم و متوقف شدم برای آموختن زبان.»

پیش از این دو مجلد از این مجموعه منتشر شده است،‌ که به پاریس و استانبول اختصاص دارد،‌ قرار است این مجموعه تا 5 محلد ادامه داشته باشد.این مجموعه‌ها بر اساس 13 سفرنامه دوران قاجار نوشته شده اند.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران