«گل‌آقا» خط‌شکن تمامی رسانه‌ها در زمینه طنز سیاسی بود/ ماجرای حمایت آیت‌الله خامنه‌ای از کاریکاتورِ «گل‌آقا»+فیلم

احمد عربانی کاریکاتوریست هفته‌نامه «گل‌آقا» گفت: در یکی از کاریکاتورهایم تصویری از سعدی را کشیدم که موجب اعتراضاتی شد و در نهایت با حمایت رهبری از ما این ماجرا خاتمه یافت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، استاد «احمد عربانی» پیشکسوت کاریکاتور و از اعضای هفته‌نامه «گل‌آقا» در قسمت اول گفت‌وگوی تفصیلی با خبرگزاری تسنیم درباره آغاز فعالیت هنری و سوابق خود در همکاری با هفته‌نامه «توفیق» در سال‌های پس از انقلاب  صحبت کرد.

بیشتر بخوانید: شاه می‌خواست مجله «توفیق» را با پرداخت رشوه تعطیل کند/کاریکاتورِ معلمم را در ورقه امتحان کشیدم+عکس وفیلم

استاد «احمد عربانی» در قسمت دوم مصاحبه از سال‌های فعالیت در هفته‌نامه «گل‌آقا» و مسائل و مشکلات این نشریه در زمینه طنز سیاسی سخن گفت که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

آغازِ «گل‌آقا»

*اشاره داشتید که شاه و عواملش از هفته‌نامه «توفیق» متنفر بودند و پس از سنگ‌اندازی‌های بسیار این نشریه را توقیف کردند؛ در زمان انتشار هفته‌نامه «گل‌آقا» برخورد مقامات جمهوری اسلامی با این نشریه چطور بود؟ 

آقای صابری فومنی با شهید رجایی رفاقت داشت و زمانی که شهید رجایی رئیس‌جمهور شد آقای صابری فومنی به سمت معاونت هنری وزارت ارشاد منصوب شد؛ پس از شهادت آقای رجایی در زمان ریاست‌جهوری آقای خامنه‌ای هم تا مدتی آقای صابری فومنی این سمت را عهده‌دار بود و سپس به سوی نشریات آمد؛ قبل از انتشار مجله «گل‌آقا» ایشان به مدت سه سال در روزنامه اطلاعات با عنوان «دوکلمه حرفِ حساب» و با امضای گل‌آقا مطلب می‌نوشت. به این صورت اغلب مردم با اسم گل‌آقا آشنا شده بودند و سپس ایشان تصمیم گرفت هفته‌نامه‌ای را با این عنوان منتشر کند. سه ماه پیش از انتشار گل‌آقا مرحوم فرجیان تمام کارکنان «توفیق» را جمع کرد و طی چند جلسه درباره چگونگی شکل‌گیری این نشریه صحبت کردیم.

در آن زمان آقای صابری فومنی هرچند از معاونت هنری وزارت ارشاد کناره‌گیری کرده بود اما با اکثر شخصیت‌های نظام، دوستی و الفت داشت و در سال‌های انتشار گل‌آقا بسیاری از شخصیت‌ها در دفتر نشریه به دیدار آقای صابری فومنی می‌آمدند؛ اکثر آنها رابطه دوستانه‌ای با مجموعه گل‌آقا داشتند اما یکی از وزرا می‌گفت: «حرام است اگر چهره مرا بکشید» من کاریکاتور ایشان را به این صورت می‌کشیدم که در جلسات هیئت دولت سرش را روی میز گذاشته و خوابیده است. با وجود این‌که هیچ حکم شرعی در این زمینه نداریم باز هم نمی‌خواستیم ایشان از ما ناراحت شود اما شیطنت خود را هم در این قالب بروز می‌دادیم.

آقای صابری فومنی به ما می‌گفت: «روزهای سه‌شنبه که گل‌آقا منتشر می‌شود کابینه دولت شلوغ می‌شود و مجله در جلسات هیئت دولت دست‌به‌دست می‌شود و وزرا کاریکاتورهای خودشان را به همدیگر نشان می‌دهند و از این بابت خوشحال می‌شوند» البته شخصیت‌های سیاسی در دهه‌های 60 و 70 مثل امروز سرشناس نبودند و زیاد مصاحبه نمی‌کردند و کلاً فضای خشکی بر کشور حاکم بود و گل‌آقا بود که خط‌شکن تمامی رسانه‌ها در زمینه طنز سیاسی شد.

سیدابراهیم نبوی که در مجموعه گل‌آقا فعالیت‌های اجرایی را برعهده داشت؛ هر بار که مجله درمی‌آمد پشت جلد آن را می‌چسباند و روی آن را یک کلیشه درست کرده بود که روی آن نوشته شده بود: «این آخرین شماره من است» که این شعری بود بر اساس تصنیف «این آخرین ترانه من است» و این کلیشه را روی جلد می‌گذاشت؛ یعنی خود ما از چاپ شماره بعدی نشریه مطمئن نبودیم و نمی‌دانستیم با توجه به مطالب و کاریکاتورهای این شماره باز هم می‌توانیم ادامه دهیم یا نه؟ حتی مخاطبان با ما تماس می‌گرفتند و با تعجب می‌پرسیدند: «شما در ایران کار می‌کنید؟! شما زنده هستید؟! اجازه می‌دهند که شما این‌گونه کار کنید؟!» و با وجود این اضطراب، شوق هم داشتیم چون خود من کاریکاتورهایی می‌کشیدیم که برای خودمان و مردم آرزو بود.

خاطرات کاریکاتورها

یک بار دکتر فاضل وزیر بهداشت به اشتباه استیضاح شد یعنی در رأی‌گیری مجلس یک رأی را اشتباهی محاسبه کردند؛ دکتر فاضل در راه منزل بود که آقای رفسنجانی با او تماس گرفت و ماجرای اشتباه را توضیح داد اما دکتر فاضل که ناراحت شده بود دیگر برنگشت؛ از سوی دیگر هم دکتر نجفی که الان شهردار است و آن موقع وزیر آموزش و پرورش بود هم قرار بود که استیضاح شود. من تصویر یک چرخ‌وفلک را کشیدم که وزرا با لباس بچه‌گانه سوارش هستند؛ دکتر فاضل به پایین پرت شده است و دکتر نجفی هم نیم‌خیز و در حال سقوط است.

 

 

سبک کار من این‌طور بود که کاریکاتور هر کسی را می‌خواستم بکشم عکس‌هایش را روی میز پهن می‌کردم و شروع به کشیدن می‌کردم؛ برای مقاماتی که روحانی بودند خط قرمز شدیدی وجود داشت و هر بار که روحانیون به ریاست‌جمهوری می‌رسیدند ما ناراحت بودیم که نمی‌توانیم کاریکاتورشان را بکشیم و باید معاون اول را سوژه کار خود کنیم.  

زمانی که من کاریکاتور یک نفر را می‌کشیدم به آقامهدی آبدارچی دفتر نشان می‌دادم و از او می‌پرسیم: «آقامهدی این کیست؟» اگر او می‌شناخت وارد مراحل اجرا می‌شدم اگر نه آن را پاک می‌کردم و حتی پیش می‌آمد که تا 10 بار تصویر یک نفر را بکشم و پاک کنم تا خوب دربیاید.

زمانی که آقای محمد هاشمی ریاست صداوسیما را بر عهده داشت بسیاری از برنامه‌های رادیو و تلویزیون با اشعار حافظ، سعدی، فردوسی و مولانا پُر می‌شد و من در کاریکاتوری این شاعران را در حالی کشیدم که در صف حقوقِ صداوسیما هستند. زمانی که سالگرد پنجاه‌سالگی رادیو را جشن گرفتند یک طرح روی جلد داشتم که در آن محمد هاشمی در حالی که کتاب‌های حافظ و مولانا را زیر بغل دارد روبروی سعدی ایستاده است و سعدی به او می‌گوید: «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و شکل و لباس‌های سعدی را به حالت امروزی کشیده بودم.

 این شماره از گل‌آقا به چاپ چهارم آن هم با تیراژ 120 هزار رسید و همه مخاطبان از دیدن کاریکاتور یک روحانی روی جلد مجله تعجب می‌کردند؛ سر این ماجرا حوزه علمیه، خانواده‌های شهدا و برخی مسئولین با نامه و مراجعه حضوری به رهبری اعتراض خود را بیان کردند؛ حتی چون آن مقطع همزمان با عملیات مرصاد بود عده‌ای این را از تحرکات منافقین می‌دانستند؛ نهایتاً آقای صابری فومنی به نزد آقای خامنه‌ای رفت و رهبری به ایشان گفته بودند: «مگر سعدی کلاه شاپو می‌گذاشته و پیپ می‌کشیده؟ خوب لباس سعدی همین‌طور بوده» و با این اظهار نظر ایشان این ماجرا خاتمه یافت.

 

 

آقای صابری فومنی می‌گفت: «آقای خامنه‌ای مجله گل‌آقا را دوست دارد و تمام مطالب آن را می‌خواند»


مرحوم صابری فومنی کنار رهبر معظم انقلاب

یک بار زمانی که انتخابات مجلس به اتمام رسیده بود و موقع جایگزینی نمایندگان جدید بود کاریکاتوری برای صفحه اول کشیدم که در آن جاده‌ای به سمت داخل مجلس می‌رفت؛ از یک طرفِ این جاده، نمایندگان با ظاهر ژولیده و با دوچرخه، موتور و ژیان به سمت مجلس می‌روند و از آن طرف نمایندگان با بنز از مجلس خارج می‌شوند و بالای سر آنها پلاکاردی است که روی آن نوشته: «مقدم وکلای محترم مجلس چهارم را تبریک می‌گوییم» و تابلوهایی با عناوین: «گردش به چپ ممنوع» و «جاده لغزنده است» را نیز کشیدم چون در آن زمان، مجلس راستگرا بود. البته ما بر سر انتشار این کاریکاتور بسیار تردید داشتیم و نهایتاً آن را منتشر کردیم؛ آقای صابری فومنی نزد رهبری رفت و ایشان نامه‌ای داده بود که آن را نیز در مجله چاپ کردیم تا زهرِ این ماجرا گرفته شود.

 

یکی از محققان برجسته مطبوعات به نام مسعود برزین نامه‌ای برای ما فرستاده بود و در آن نوشت: «من 50 سال است که مشغول تحقیق در مطبوعات هستم و کاریکاتورهایی در این سطح را در هیچ نشریه‌ای ندیده‌ام»

ارتباط مقام معظم رهبری با مجموعه «گل‌آقا»

*رهبری طی دیدارهایی که با شعرا و نویسندگان دارند سفارش‌هایی به آنها می‌کنند؛ آیا ایشان پیشنهاداتی برای سوژه کار به آقای صابری فومنی می‌دادند؟

درباره کاریکاتور نه اما برای مطالب طنز چنین پیشنهاداتی داشتند. آقای صابری از آقای خامنه‌ای پرسیده بود: «درباره آقای خلخالی مطلب بنویسم؟» و ایشان گفته بود: «بله چه اشکالی دارد؟» ما مطالب طنزی تحت عنوان «تذکرة‌المقامات» داشتیم که در هر شماره گل‌آقا به یکی از مقامات می‌پرداختیم و از آقای خلخالی هم شروع کردیم؛ البته آقای صابری که بسیار محتاط بود با آقای خلخالی هم تماس گرفت و او هم با لهجه آذری گفته بود: «اشکالی ندارد حتی کاریکاتور مرا هم بکشید» اما کاریکاتورش را نکشیدیم.

یک بار بی‌بی‌سی برای مصاحبه با آقای صابری آمده بود از او پرسیده بود: «این چه سبکی است که شما در کاریکاتورهایتان دارید؟» و ایشان پاسخ داده بود: «این هم یک سبک کاریکاتور است که ما پیام خود را منتقل می‌کنیم اما سعی می‌کنیم تنفر از مسئولین در بین مخاطبان ما ایجاد نشود» چون معمولاً در کاریکاتور چهره‌ها را زشت و به اصطلاح اِگزَجِره می‌کشند.

ما در نشریه توفیق، با بغض قلم روی کاغذ می‌گذاشتیم چون از مسئولینِ حکومت شاه تنفر داشتیم؛ حتی برای آنها لقب گذاشته بودیم مثلاً به نماینده رفسنجان «فسنجون»، به نماینده بازار «آمیرزا»، به نماینده خیاطان «اوس‌عباس» و به مهندس ریاضی رئیس مجلس «پیازی» می‌گفتیم تا مخاطبان مجله از نظام شاه متنفر شوند.

ادامه دارد...

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط