تجربههای دیگران درباره اموال مسئولان؛ مقامات دولتی باید چهچیزهایی را اعلام کنند؟
در کشورهای مختلف رویهها و معیارهای مشخصی وجود دارد که براساس آن هر مقام مسئول دولتی باید فهرستی دقیق از درآمدها، داراییها و دیگر منافع مادی و غیرمادی خود و نزدیکانش را بهصورت تفصیلی اعلام کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ریسک فسادپذیری مسئولان و مقامات در تمامی کشورهای جهان مسئلهای جدی بهحساب میآید، زیرا مسئولان و مقامات میتوانند بهراحتی از طریق رشوهگیری، ذینفع شدن، و یا باجگیری سیاستها، تصمیمات و برنامههای نهادهای دولتی و عمومی را در راستای منافع شخصی خود یا برخی گروههای ذینفوذ و ذینفع تغییر دهند، آنهم در شرایطی که عموم مردم از بابت آن دچار ضرر و زیانهای سنگینی شوند.
بر این مبنا است که در کشورهای مختلف رویهها، معیارها و ابزارهای مختلفی برای مقابله با این مسئله در نظر گرفته شده است. وجه مشترک تمامی این تلاشها در مسئله «شفافیت» است، یعنی چیزی بدون دلیل موجه و قابل قبول، با عنوان «امر شخصی، خصوصی، طبقهبندیشده و محرمانه» از دید و دسترس عموم پنهان نماند. یکی از نمودهای اصلی این مسئله که تأثیر بسیار پررنگی بر نوع و جهت عملکرد مسئولان دارد، «شفافیت اموال و داراییهای مقامات و مسئولان» است.
طبق راهنمای عمل «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» که یکی از پراستنادترین و جامعترین معیارهای بینالمللی در این زمینه است، مسئولان و مقامات برای اینکه از ریسک رشوهگیری، ذینفع شدن، باجگیری و توصیهپذیری در راستای منافع شخصی یا افراد ذینفوذ مصون بمانند، باید فهرستی از انواع درآمدها و داراییهای خود را اعلام کرده و آن را طی بازههایی زمانی بهروزرسانی کنند، تا مشخص شود که مایملک فرد مسئول (و یا بستگان وی) طی دوران مسئولیتش بیش از آنچه طبق قانون بهعنوان دستمزد به او پرداخت میشود افزایش نیافته است.
در این راهنمای عمل بهطور مشخص آمده است که مسئولان و مقامات باید دستکم این موارد را بهصورت رسمی اعلام کنند:
- درآمد؛
- داراییها؛
- هدایا؛
- مخارج؛
- منافع مالی و غیرمالی؛
- اعلام نام همسر، بستگان و دیگر افراد مرتبط (آشنایان)؛
در ادامه توضیحاتی درباره هرکدام از موارد ششگانه بالا و شرایط آن ارائه شده است:
- درآمد:منطق این مسئله ریشه در دو مسئله دارد، یکم، اطلاعات مرتبط با درآمد مقامات نشاندهنده منافعی است که مرتبط با یک طرف سوم (منبع درآمد همچون دستمزد یا سود سرمایه) و میزان اهمیت چنین منافعی (میزان دستمزد یا سود سرمایه) است. دوم، نسبت دستمزد (رسمی) فرد مسئول نسبت به درآمدهای جانبی او میتواند نشانهای راهگشا برای قضاوت درباره این باشد که آیا مواضع فرد مسئول در واقع اولویتهای یک طرف خاص است یا خیر. این مسئله بهطور خاص برای مقامات منتخب همچون نمایندگان مجلس موضوعیت بیشتری دارد، زیرا وظایف رسمی آنها بیش از آنکه توسط قواعد حقوقی بهطور دقیق تبیین شده بود، در چارچوب قانون اساسی بهصورت کلی تعریف شده است. شیوه اعلام؛یکی از رویکردهای اعلام درآمدها، اعلام دقیق تمامی درآمد شامل «دستمزد، حقالزحمه، منافع، بهره دریافتی، سود سهام، درآمد حاصل از فروش یا اجاره دارایی، غرامت حاصل از بیمه، درآمد حاصل از شرطبندی، ارث و میراث، هدایای مالی و غیره».
- داراییها: طیف متنوعی از داراییها مشمول اعلام میشوند؛ همچون املاک و مستغلات، داراییهای منقول همچون وسایل نقلیه، کشتی و قایق، اشیای هنری و تاریخی باارزش، حیوانات، مواد کاربردی برای ساختوساز، انواع سهام، وامهای طولانیمدت امهالشده، پسانداز موجود در حسابهای بانکی و پول نقد. همچون مسئله اعلام درآمد، با آگاهی از داراییهای مقامات و مسئولان میتوان قضاوت بهتری درباره نوع موضعگیریها و سیاستها و اقدامات آنها داشت، برای مثال اگر بدانیم که یک نماینده مجلس در منطقهای املاکی دارد، بهتر میتوان درباره موضع او در خصوص مسئلهای مرتبط با آن منطقه قضاوت کرد. شیوه اعلام؛ یکی از شیوههای مورد استفاده در اعلام داراییها، اعلام ارزش آنها است. همچنین علاوه بر داراییها که در تملک فرد مسئول است، داراییها که از سوی فرد مسئول (از طریق رهن، خیریه و...) مورد بهرهبرداری قرار دارند نیز باید اعلام شوند، مثلاً اگر یک ویلا از سوی یک طرف سوم و یا بهعنوان محل اقامت رسمی در اختیار فرد مسئول قرار گرفته است، باید اعلام شود.
- هدایا: هدایا را میتوان نوع خاصی از درآمد در نظر گرفت که اغلب حالتی غیررسمی (بدون سند و بدون الزام به پرداخت مالیات) و غیرمرتب دارد. مسئلهای که اعلام دریافت هدیه را مهم میکند، ممانعت از ایجاد تضاد منافع است. شیوه اعلام؛ در برخی کشورها باید هرنوع هدیهای با هر میزان ارزشی اعلام شود، اما در برخی کشورهای دیگر آستانهای در نظر گرفته شده است و اگر ارزش هدیهای از آن بیشتر است، دریافت هدیه باید بهصورت رسمی اعلام شود. در برخی کشورها تنها هدایایی که مرتبط با تصدی یک سمت دولتی و عمومی است مشمول این قاعده میشود، اما در برخی کشورهای دیگر، یک فرد مسئول حتی اگر از جهت شخصی و روابط فردی خود نیز هدیهای دریافت کند، باید آن را اعلام کند. هدایایی همچون ارائه سفرهای تفریحی یا خودرو نیز در شمول این قاعده قرار دارند.
- مخارج: این موضوع از این نظر اهمیت دارد که فرد مسئول میتواند درآمد غیرمشروعی به دست آورد و از آن بهشیوهای استفاده (خرج) کند که منجر به افزایش داراییهای وی نشود و در نتیجه از طریق اعلام داراییها نمیتوان به وجود آن پی برد. نظارت بر مخارج در جایی اهمیتی ویژه مییابد که فرد مسئول بدهی و تعهدات مالی قابل توجهی دارد که پرداخت (تأدیه) آنها با درآمد رسمیاش همخوانی ندارد.
- منافع مالی و غیرمالی: نوع غالب منافع مالی شامل پرداختیها (درآمد) ناشی از استخدام، شغل یا حضور در هیئت مدیرهای بهغیر از منصب رسمی (پیش، همزمان و پس از تصدی سمت دولتی یا عمومی) است، با این حال، منافع مالی بهغیر از درآمد، داراییها و استخدام در جایی دیگر شامل بدهیها، ضمانتها، توافقات رسمی و غیررسمی درباره وعدههای دادهشده به فرد مسئول برای درآمد آینده، توافقات بیمهای، حقوق بازنشستگی و غیره است. این منافع که ارزش مالی دارند، ریسک زیادی را در زمینه تضاد منافع یا حتی فساد ایجاد میکنند. منافع غیرمالی شامل مواردی هستند که ارتباطی به منافع مالی فرد مسئول یا افراد نزدیک به وی ندارند. معمولاً منافع غیرمالی شامل عضویت در مناصبی بدون پرداخت حقالزحمه، همچون عضویت در هیئت مدیره احزاب سیاسی و دیگر سازمانها یا نهادها است. این مسئله شامل کارهای داوطلبانه و اختیاراتی است که براساس آن فرد مسئول بهنیابت از سوی افراد معینی کاری را انجام میدهد. در برخی کشورها، مقامات دولتی باید تمامی منافع شخصی خود را که بهطریقی بر مسئولیتهای رسمیشان اثر میگذارد اعلام کنند.
- اعلام نام همسر، بستگان و دیگر افراد مرتبط (آشنایان): هرچند در برخی کشورها لازم نیست که مقامات و مسئولان اطلاعاتی را راجع به درآمد و داراییهای همسران، بستگان و آشنایان خود اعلام کنند، اما باید اسامی تمامی این افراد را اعلام کنند. منطق این کار، مهیا کردن شرایط برای کنترل تضاد منافع است، به این صورت که نهادهای نظارتی از حلقه بستگان و آشنایان فرد مسئول یا کسانی که با آنها علایق مشترک دارد، مطلع میشوند. در دنیای واقعی همواره افرادی هستند که با فرد مسئول رابطه داشته که میتوانند زمینه تضاد منافع را ایجاد کنند؛ بر این اساس، در برخی کشورها مقامات و مسئولان موظف هستند تا نام هر فرد نزدیک یا آشنایی را که ممکن است منجر به یک تضاد منافع از دید آن فرد شود اعلام کنند.
انتهای پیام/*