بیرجند| "میم مثل مادرشهید" حکایت مادری که غم‌های دنیا در چشمانش موج می‌زند

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، پنج شنبه‌ها که می‌شود مادر طبق روال هر هفته با زنبیل به دست و عصا زنان خود را به آرامگاه ابدی فرزندش می‌رساند. 
هرگاه دلش از روزگار می‌گیرد سنگ صبورش همان آرامگاه فرزندش است، با خدا که راز و نیاز می‌کند گاهی بغض گلویش را سخت م‍ی‌فشرد و می‌خواهد با فرزندش بیشتر سخن بگوید. 

دوست دارد در این روزها که روز مادر است فرزندش در کنارش باشد، مادر است دیگر دوست دارد روز مادر فرزند خود را بوسه باران کند، دوست دارد قد کشیدن فرزند را نظاره کند، اما باز با چشمانی پر از اشک سخنان پایانی را با فرزندش می‌گوید از فرزندش شفاعت می طلبد و باز تا هفته دیگر با او خداحافظی می‌کند.

آری اگر به تابلوهای خیابان و کوچه پس کوچه‌های شهر نگاه کنی هر کدامشان مزین به نام یک شهید است که گویا آن کوچه روایتگر زندگی یک شهید است.
وقتی وارد خانه یکی از این خانواده‌های شهدا می‌شوی بوی و عطر شهادت ازهمان ورودی خانه به مشام می‌رسد، مادری که در کنار درب ایستاده و منتظر است کسی وارد خانه اش شود.

این روزها مادران شهدا بیشتر از گذشته دلشان گرفته این روزها بیشتر دوست دارند به آنها سر بزنیم. 

در آستانه میلاد حضرت زهرا (س) بهانه ای شد تا به همراه تعدادی از بانوان خبرنگار به همراهی بسیج رسانه خواهران روانه خانه ای شویم که در آن خانه شهیدی بزرگ شد و قد کشید که دغدغه اش خبرنگاری و اطلاع رسانی بود.

زنگ خانه به صدا درآمد درب باز می‌شود حیاطی نسبتا بزرگ و دل باز ما را به سمت خود فرا می‌خواند، چند پله ای را باید بالا روی تا به سمت خانه برسی، در را که باز می‌کنی پیرزنی را می بینی که با وجود اینکه عصا در دستانش است ایستاده تا با ما احوالپرسی کند، مادر مهربان است از دیدن ما خوشحال می شود و دورهمی ما با مادر شهید محمد رضا فرهادی اینگونه آغاز می‌شود. 

وقتی از او می‌خواهی از فرزند شهیدش بگوید تنها لبخند می زند، چشمانش پر از اشک می‌شود، مادر است دیگر با وجود سپری شدن سال‌های زیاد از شهادت فرزند اما نام پسرش را که می بری انگار تازه خبر شهادت او را می‌شنود.

آری وقتی مادر باشی میفهیکه عشق واقعی را مادران به ویژه مادران شهدا دارند زیرا تربیت فرزندانی را بر دوش کشیدند که در سخت ترین زمان مسئولیت خود را به درستی انجام دادند.

حضرت زهرا (س) سرمشق و الگویدختران جوان  

خواهر شهید فرهادی برایمان اینگونه گفت: زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) بهترین الگو برای برای بانوان است وقشر جوان ما می توانند در زندگی از این بانوی بزرگوار الگوبرداری کنند.

وی با بیان اینکه همان گونه که رهبری انقلاب بیان کردند در عمل باید رفتار ما ثابت شود، اظهار داشت: ولایت پذیری حضرت زهرا (س) از هر چیز دیگر برای ما مهم تر است و باید دین خود را نسبت به نظام و رهبری ادا کنیم. 

فرهادی افزود: باید دختران جوان ما سر مشق و الگویشان حضرت زهرا (س) باشد. 

وی با بیان اینکه برادرم علاقه زیادی به خبرنگاری داشت، اظهار کرد: کمتر می توانستی محمدرضا را در خانه ببینی، بیشتر اوقات یا در مسجد بود یا در پایگاه بسیج و با وجود اینکه سن و سالش زیاد نبود اما همیشه در مسجد در کنار بزرگان بود. 

خواهر شهید برای ادامه خاطرات دوست صمیمی برادر شهیدش را با انگشت به ما نشان می دهد او همان مردی بود که در ابتدای ورودمان درب خانه به ما خوشامد گویی کرد. 

رضا افراخته یکی از دوستان شهید محمد رضا فرهادی است که به گفته مادر بعد از شهادت محمد رضا وی جایگزینش شده و بیشتر به خانه پدری محمدرضا می آید و مادر شهید انگار مادر او است.

وی از خاطرات با محمد رضا فرهادی برایمان اینگونه نقل کرد هنوز باورم نمی شود که محمد رضا به شهادت رسیده است انگار همه چیز مثل خواب بود، چقد زود سپری شد هر چند شهدا زنده اند اما برایم سخت است که رفیقم را از دست داده ام. 

افراخته بیان داشت: محمد رضا حساسیت زیادی در موضوعات تبلیغاتی داشت ما از ابتدا با هم رفیق بودیم اما در مقطع دبیرستان به دلیل اینکه محمد رضا می‌خواست وارد هنرستان شود مدرسه ما از هم جدا شد.

وی با بیان خاطرات شهید اظهار داشت: یادم می آید در برهه ای از زمان شلوارهای تنگی به نام زیکو در آن زمان مد شده بود که بلافاصله محمد رضا درهمان نشریه دیواری که داشت در حد یک برگه مطالبی در این خصوص نوشت و دست به دست چرخاند و او روی برخی موضوعات خیلی حساس بود.

افراخته افزود: در آن زمان امام خمینی(ره) تاکید زیادی بر مظلومیت محرومان داشتند و بیان کردند مستضعفین برکوخ نشینان برتری دارند و شهید فرهادی این مطلب امام را بارها تکثیر کرد تا همه مردم را از این طریق آگاه کند.

روحیه انقلابی و انقلابی گری در حال کمرنگ شدن است

وی بیان داشت: به خاطر دارم در 29 فروردین ماه بود که قرار بود در سالروز ارتش در مراسمی شرکت کنیم اما به دلیل حساسیت همه را در صف‌های جلو راه نمی دادند و محمد رضا وقتی متوجه این شد به من گفت بیا بریم من کارت خبرنگاری دارم اجازه می دهند تا از طریق این کارت به صفوف جلو برویم و این امر رقم خورد و با دیدن کارت خبرنگاری او را به همه مکان ها اجازه می دادند.

وی گفت: یکی از دلایلی که شهدا موفق بودند داشتن روحیه انقلابی و انقلابی گری است آنها از خود می گذشتند  و گذشتند تا ما امروز در آسایش هستیم اما دریغ، دریغ که این روحیه در حال کمرنگ شدن است.

هر از گاهی بین سخنان خواهر و دوست شهید، مادر کمی برایمان از فرزند شهیدش می گوید اینکه محمد رضا فرزندی آرام بود و بیشتر وقت خود را در مساجد می گذراند.

یک روز وارد خانه شدم دیدم لباس های محمد رضا بهم ریخته است اما از او خبری نیست با یکی از دوستانش تماس گرفتم از محمد رضا جویا شدم، انگار محمد رضا بدون خداحافظی رفته بود مشهد تا به جبهه اعزام شود او می دانست اگر به مادر بگوید شاید من اجازه ندهم زیرا تنها پسرم بود.

ادامه را افراخته اینگونه می گوید: مادر محمد رضا در خانه روضه دارد، محمد رضا بعد از پیگیری‌های مادر از نبود فرزند، از مشهد باز می گردد، مادر در حالی که چشمانش پر از اشک است علت رفتن فرزند را جویا می شود،فرزند جواب مادر را اینگونه می دهد،وقتی امام خمینی می گویند باید به جبهه بروید چرا من باید در خانه باشم و من به خاطر امام حسین (ع) که شما این روضه را برای او برپا کرده اید به جبهه می روم.

مادر در جواب فرزند شهیدش اینگونه گفت: عاشق امام حسین هستی خب در کنار مادر باش، اما فرزند گفت: نه مادر من عاشقم، اما وقتی که معشوق را ببینم عاشق تر می شوم. 

با اینکه او 19 سال بیشتر نداشت اما سخنان، رفتار و کردارش بیشتر از سنش بود و وی از همان کودکی نماز می خواند و بیشتر اوقات نمازش را در مسجد اقامه می کرد.

او درمراسم مذهبی شرکت می کرد در دبیرستان معلم ها بر روی دانش آموزان تاثیر گذاری زیادی داشتند و سبب شده بود از کلاس 18 نفره 12 نفر شهید شدند. 

در سال 65 در ماه مبارک رمضان در جزیره مجنون به شهادت رسید و مادر هر از گاهی برایمان نکته ای بیان می کند اما این بار سخنش گلایه است، گلایه از مدیران، گلایه از مسئولانی که به او سر نمی زنند. 

مادر می گوید تنها خبرنگاران هستند که هر از گاهی از من سر می زنند و از بنیاد شهید کسی به من  سر نمی زند.

خوب که با خودم فکر می کنم  میبینم مادر حق دارد گاهی چنان درگیر زندگی روزمره و ماشینی خود م یشویم که اصلا یادمان می رود در زیر آسمان شهر مادرانی هستند که جگر گوشه شان را از دست دادند اما ما هم آنها را فراموش کردیم.

مادر شهید فرهادی یکی از آن مادران شهید است که از من و تو گلایه دارد، چه خوب است در این روزها، روز میلاد حضرت زهرا (س) به دیدار مادران شهدا برویم تا بلکه اندکی بتوانیم از غم هایشان بکاهیم. 

دورهمی ما لبخندی شیرین بر لبان مادر شهید کاشت واو هم با دادن سجاده جیبی و زیبا به خبرنگاران خستگی روزهای کاری را از تنمان در کرد.

انتهای پیام/م