کارمند نمونه‌ای که بیش از ۳۰۰ شیء گمشده را به صاحبش رساند

کارمند فضای سبز است و درمدتی که به‌عنوان ناظر در بوستان‌ها حاضر بوده بیش از ۳۰۰ شی گمشده را به صاحبشان بازگردانده است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، در میان همکارانش به امانت‌دار گمشده‌ها معروف است و اگر کسی چیزی گم‌کرده باشد و دنبالش بگردد اول‌ازهمه به او معرفی می‌شود. «علیرضا سعادت‌منش» 51ساله چون صبح‌ها زودتر از همه سرکارش حاضر می‌شود هر چه طی ساعات غروب و شب گذشته در بوستان جامانده باشد از روی نیمکت‌ها یا گوشه و کنار باغچه‌ها پیدا می‌کند و دست‌به‌کار می‌شود تا به دست صاحبش برساند.

 

اگر شماره تماس یا نشانی گیر بیاورد که خودش اقدام می‌کند وگرنه منتظر می‌ماند تا صاحب گمشده به بوستان مراجعه کند.

وی که کارمند نمونه فضای سبز شهرداری نیز معرفی‌شده است، می‌گوید «گاهی گمان می‌کنم به‌جای آنکه من گمشده‌ها را پیدا کنم آن‌ها مرا می‌یابند!»

 

سهم یابنده، امانت‌داری است

آقا علیرضا بیشتر کارت خودرو و موتورسیکلت، انواع مدارک و کیف پول پیدا می‌کند و کمتر کلید، کارت عابربانک، کارت ملی و گوشی موبایل. البته چند بار سند مالکیت خانه نیز یافته است. به گفته او، یافتن صاحب کلیدهای گمشده معمولاً ناممکن است و به همین دلیل در دفتر نگهبانی اغلب بوستان‌ها تابلوی کوچکی برای نگهداری کلیدهای گمشده وجود دارد.

در مقابل، یافتن صاحب کیف پول راحت است چون بالاخره یک شماره تماس در میان مدارک و وسایل موجود در کیف پیدا می‌شود. از همه راحت‌تر هم گوشی موبایل است که خودش دیر یا زود زنگ می‌خورد و صاحبش می‌آید دنبالش و در این میان سهم یابنده فقط امانت‌داری است.

البته رساندن گمشده‌ها به دست صاحبش همیشه راحت نیست و گاهی دردسرهایی هم دارد. آقا علیرضا دراین‌باره می‌گوید: «گاهی بارها تماس می‌گیریم و کسی جوابگو نیست. گاهی هم شماره‌ای نداریم و صاحب گمشده نیز دنبالش نمی‌آید. برای همین نگران می‌شویم که مبادا دنبالش آمده و ما را نیافته؛ اما هر وقت قسمت بوده خدا کمک کرده و گمشده به صاحبش بازگشته.

طی این سال‌ها فقط حدود 40 گمشده را با دست خودم به صاحبش نرسانده‌ام؛ اگر مدارک بوده به صندوق پست انداخته‌ام یا اگر کلید بوده به تابلوی کلیدهای گمشده در نگهبانی بوستان آویخته‌ام.»

گاهی خودم بیشتر خوشحال می‌شوم

بازگرداندن گمشده‌ها به صاحبشان برای آقا علیرضا با خاطرات شیرین بسیار همراه است. می‌گوید: «گاهی همین‌طور که در خانه نشسته‌ام، خاطرات و چهره آدم‌هایی که گمشده‌شان را یافته‌اند جلوی چشمم می‌آید. بازگرداندن گمشده‌ها به صاحبشان خیلی لذت دارد و گاهی به نظرم آمده من از این اتفاق بیشتر خوشحال شده‌ام تا مالک آن گمشده.»

خاطره‌هایی هم به ذهنش می‌رسد و می‌گوید: «2 سال پیش یک‌میلیون تومان در یک کیف پول پیدا کردم و وقتی صاحبش را از روی شماره تماس داخل کیف یافتم و کیف را به او پس دادم اشک شوق در چشمش جمع شد و با اصرار مبلغ زیادی مژدگانی داد.

یک‌بار هم یک کیف حاوی مدارک یافتم و پیش از آنکه صاحبش بفهمد کیفش را گم‌کرده آن را به دستش رساندم! ماجرا ازاین‌قرار بود که کیف پول و مدارک یک خانم حین پیاده شدن از خودرو افتاده بود گوشه باغچه‌ای در قسمت ورودی بوستان. کیف را که یافتم و مدارکش را نگاه کردم چهره صاحبش به نظرم آشنا آمد.

2 روز پرس‌وجو کردم و آخرسر اتفاقی فهمیدم که کارمند شرکتی در همسایگی بوستان است. رفتم و صدایش کردم و پرسیدم چیزی گم نکرده‌ای گفت نه. مدارکش را که نشان دادم از تعجب شوکه شده بود.»

آخر صحبت‌هایش هم یک دعای خیر برای همه دارد و می‌گوید: «خدا خودش همه گمشده‌ها را به صاحبشان بازگرداند.»

گمشده‌ها با پای خودشان می‌روند...

«افسانه علیجانی» همکار آقا علیرضاست و برایش جالب است که او این‌همه وسیله پیدا می‌کند. می‌گوید: «هرکسی دنبال گمشده‌ای می‌آید یک‌راست می‌فرستیمش پیش آقای سعادت‌منش. او مدام وسایل مختلف می‌یابد درحالی‌که من در این 6سال که در بوستان‌ها مستقر هستم تنها 2بار اشیای گمشده یافته‌ام. میان همکاران معروف است که گمشده‌ها خودشان با پای خودشان می‌روند پیش ایشان. هر وقت هم بدانم قرار است کسی گمشده‌اش را پس بگیرد، دوست دارم آن لحظه آنجا حاضر باشم و ذوق و شوق افراد را از نزدیک ببینم. 2ماه پیش خانمی گوشی موبایل گران‌قیمتش را از دست آقای سعادت‌منش پس گرفت و چنان ذوقی کرد که بیاوببین! تا لحظه‌ای که گوشی را ندیده بود باورش نمی‌شد که گوشی‌اش پیداشده است.»

منبع: فارس

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌ها