جنبشهای دانشجویی به جای آرمانخواهی به سمت سهمخواهی حرکت کردهاند+فیلم
به مناسبت روز دانشجو، خبرگزاری تسنیم در استان آذربایجان شرقی با دعوت از مسئولان تشکلهای دانشجویی اقدام به برگزاری میزگرد تخصصی دانشجویی با رویکرد جنبش دانشجویی کرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، بخش دانشجویی و دانشگاهها از جمله بخشهای مهم کشور قلمداد میشود به طوری که امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی برای دانشگاه، دانشگاهیان و دانشجویان، پیامها و سخنانی بیان فرمودهاند که اگر با دقت و از ابعاد گوناگون تجزیه و تحلیل شوند، راه نجات یک ملت و کشور در دنیا و آخرت مشخص و در صورت عمل به آن رهنمودها، این نجات محقق میشود.
دانشگاه نقش راهبردی جامعه و ملت را عهدهدار است و به بیان دیگر، سرنوشت و غایت یک ملت و کشور در دانشگاه تعریف میشود که در واقع بیاغراق میتوان دانشگاه را بازوی توانای کشور و مرکز تبلور اندیشهها و تجربیات و مهد استقلال و سربلندی کشور نامید.
این در حالی است که مقام معظم رهبری در سالهای اخیر بارها بر ضرورت توجه به فعالیت علمی و درست دانشگاه با پرهیز از تبدیل محیط دانشگاهی به باشگاه سیاسی همواره تاکید داشته و موضوع رشد علمی کشور را از مسئولان دانشگاهی مطالبه فرمودهاند.
در این راستا به مناسبت روز دانشجو، خبرگزاری تسنیم در استان آذربایجان شرقی با دعوت از مسئولان تشکلهای دانشجویی اقدام به برگزاری میزگرد تخصصی دانشجویی با رویکرد جنبش دانشجویی کرده است.
این میزگرد با موضوع "جنبش دانشجویی و استکبار ستیزی" با حضور مهدی نیرومند، دانشجوی کارشناسی مهندسی برق و مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز، مهران گلزاری، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و دبیر انجمن اسلامی دانشجویان تحکیم وحدت دانشگاه تبریز، بهنام فلاح، دانشجوی کارشناسی اقتصاد و دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز و حجت محمدی، دانشجوی دکترای برنامه ریزی شهری و مسئول جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز، حضور یافته و به سؤالات خبرنگاران تسنیم پاسخ دادند که مشروح سخنان میهمانان این میزگرد را در ادامه میخوانیم:
تسنیم: تعریف شما از «دانشجوی آرمانی» چیست و اینکه به نظر شما امروزه عامل دور شدن دانشجویان از «دانشجوی آرمانی» یک جامعه چیست؟
گلزاری: به نظر من دانشجوی آرمانی را باید در تاریخ جنبش دانشجویی ایران بررسی کرد وقتی 16 آذر مطرح میشود باید بدانیم این رویداد از کجا وارد ادبیات ما شده و نماد جنبش دانشجویی است. دانشجوی آرمانی باید آرمان خواه بوده و تسلیم واقعیتهای موجود نشود، محافظه کار، منفعت گرا ، مصلحت گرا و جناح گرا نباشد ویکی از آرمانهایی که باید داشته باشد، آرمان استکبار ستیزی است.
عدالت خواهی یکی دیگر از آرمانهایی است که باید دانشجوی آرمانی داشته باشد و عدالت خواهی معادل حق گرایی بوده و باید متفاوت از جناح گرایی و منفعت طلبی باشد و دانشجوی آرمانی باید نسبت به درس و وظیفه علمی که دارد باید کنش گری اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را نیز داشته باشد.
متاسفانه در بسیاری از موارد دانشجوی موجود از "دانشجوی آرمانی" فاصله دارد و دربرخی تشکلهای دانشجویی نیز نگاه ضد استکباری نیز کم رنگ شده و برخی دانشجویان نیز بحث عدالت خواهی را به فراموشی سپردهاند.
دانشجوی آرمانی باید هم اهل فعالیتهای سیاسی باشد و هم نسبت به معنویت خودش توجه داشته باشد متاسفانه برخی از فضاها باعث شده معنویت فراموش شود واین از ضعفهای دانشجوی موجود است و برخی نیز صرفاً به مباحث درسی و علمی توجه میکنند و برخی نیز فقط در مباحث سیاسی و اجتماعی فعالیت میکنند.
اینکه چرا از دانشجوی آرمانی فاصله گرفتیم، مباحث اجتماعی تک علتی نبوده و فاکتورهای بسیار زیادی وجود دارد تا یک پدیده اجتماعی رخ دهد در اینکه بگوییم جنبش دانشجویی کم رنگ وتضعیف شده و آن جریان سازی قبلی را ندارد نظریهای است که میگوید:جنبش دانشجویی بعد از جنگ در ایران مرده است و این علتهای سیاسی اجتماعی فرهنگی زیادی دارد که یکی از این علتها این است که بعضاً خود دولتها و دید سیاسی آنها دانشجوها را به آن سمت سوق داده است.
تا جایی که در دهه 70 در دولت سازندگی آنقدر فضا بسته شد اجازه فعالیت و رشد به دانشجویان را نمیدادند و مقام معظم رهبری تاکید دارند که دانشجو باید جریان سازی کند و مسائل و مشکلات جامعه و دانشگاه را مطرح کند و سپس فرهنگ سازی کند و جمله معروف "خدا لعنت کند کسانی را که نمیگذارند دانشجو سیاسی باشد" را یادآور میشوند.
برخی در دوران اصلاحات تلاش میکردند تا دانشجو را از فضای اجتماعی به کلی دور کنند در برخی دورهها دانشگاهها را به مناطق دور دست و خارج از شهرها بردند تا ارتباط فیزیکی دانشگاه با جامعه را قطع کنند که نمونه آن راهاندازی دانشگاه سهند با فاصله زیاد از تبریز است.
به نظر من علت فاصله گرفتن از دانشجوی آرمانی برگزاری برنامههای سطحی و مبتذل توسط دانشگاههاست که باعث میشود دانشجو از آرمان خواهی بودن فاصله بگیرد. همچنین تاکید خانوادهها به دانشجویان مبنی بر توجه دانشجویان صرفاً به مباحث علمی و درسی باعث میشود تا دانشجو از لحاظ فرهنگی سیاسی و اجتماعی رشد نکند.
نیرومند: جنبش دانشجویی یعنی بیداری دانشجویی، یعنی دانشجویی که خود بیدار بوده و هم دیگران را بیدار کند، با توجه به این تعریف، وظایف مختلفی بر عهده دانشجو قرار میگیرد که استقلال، آزاد اندیشی، عدالت خواهی، رسیدن به جامعه و تمدن اسلامی و رسیدن به مرزهای علم از آرمانهای دانشجویان است و عدالت خواهی دارای اصول خاصی است که در عدالت خواهی باید معنویت و عقلانیت وجود داشته باشد و همواره با در نظر گرفتن اصول به سمت آرمانها پیش برویم.
تشکل دانشجویی باید حافظ ارزشها باشد و رشد دهنده افراد خودش باشد و هم دانشجویان را در زمینههای علمی و هم در زمینههای معنوی و بصیرتی کمک کند.
دلیل اینکه چرا بین دانشجوی فعلی با دانشجوی آرمانی فاصله افتاده این است که از بیانیات مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره) دوری شده و آن طور که باید رجوع میشد کار نکردیم و با تفسیرهایی که به نفع منافع شخص خودمان است برداشت میکنیم.
ما باید اصول ومبانی فکری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را استخراج کرده و طبق آن برنامه ریزی کرده و عمل کنیم چرا که در این منظومه فکری هرچیزی مشخص بوده و حتی نقشه راهها اهداف و اولویتها معلوم است و تنها کافی است این اصول و مبانی را مطالعه کرده و راه را پیدا کنیم و به سمت هدفهایمان حرکت کنیم.
فلاح: دانشجو باید بتواند برای جامعه گفتمانسازی کند و نه تنها بهعنوان دانشجو بلکه باید به عنوان شهروند برای حل مشکلات شهروندان خود فکر کند و هدف دانشگاه، تربیت شهروند در تراز نوین جهانی است، در این عرصه اگر دانشجو دانش سیاسی نداشته باشد بیشک در حرکات و بازیهای سیاسی سرش کلاه رفته است.
ما با دوره اجتماعی و سیاسی شدن جوانان سر و کار داریم، دانشجو بعد از مدتی با اتمام دوران تحصیل پا به عرصه جامعه میگذارد و ما با یک شهروند مواجه میشویم. در حال حاضر به عصر کنش عقلانی وارد شده و برای این کنش عقلانی نیازمند عناصری هستیم که آن را پیش ببرد، در این زمینه رسالت اصلی حرکات دانشجویی، تربیت افرادی است که بتوانند در جهان مدرن و کنشهای عقلانی بهترین واکنشها را داشته باشند.
متاسفانه امروزه جنبش دانشجویی به معنای واقعی کلمه وجود نداشته و اکنون به جای جنبش دانشجویی، علایق فکری و حرکات جزیرهای داریم، از آنجایی که دانشگاه اولین نهاد رویارویی با جهان مدرن بود، معتقدم در شرایط فعلی گفتمانسازی میتواند اصلیترین حرکت دانشگاه شود و در داخل دانشگاه فکر تولیده شده و بهعنوان ایده به بیرون از دانشگاه منتقل شود.
دانشگاه باید بتواند برای جامعه تولید فکر کند، تولید فکر فقط تولید مقاله و ارائه برخی آمار نیست دانشگاه باید درخصوص مسائل کلان کشور نظر مستقل داشته و بلندگو برای احزاب و جناحها نباشد.
محمدی: متاسفانه امروزه دانشگاه آن نقش آفرینی که قبلاً به خصوص در مبارزات انقلاب اسلامی داشته را ندارد و شکافی در این خصوص حاصل شده و امروزه دانشگاه به صورت جزیره امن و محیطی صرفاً علمی که در آن سرفصلهای مشخصی تعیین شده و دانشجو وارد دانشگاه میشود تا واحدها را پاس کرده و مدرک بگیرد ولی متاسفانه بدون هیچ آمادگی برای حضور در بازار کار وارد جامعه و کار میشود.
دانشجو، خروجی و اصلیترین سرمایه دانشگاه است ولی متاسفانه آن اعتمادی که سالهای منتهی به انقلاب اسلامی به دانشجو بود الان نیست آن زمان دانشگاه و دانشجو تعیین کننده بود ولی امروزه دانشجو و دانشگاه به محلی برای اجرای یک سری تصمیمات و سیاستهایی که از رده بالا ابلاغ میشود تبدیل شده است.
امروزه جنبش دانشجویی و تشکلهای دانشجویی درگیر مسائلی شدند که دانشجویان را از محور حرکت اصلی دور کرده و در گذشته که شاهد تاثیرگذاری و جنبش دانشجویی در سیاست گذاریهای سطح کلان و تصمیم گیریها بودیم، امروزه میتوان افول آن را به وضوح مشاهده کرد.
اکنون درگیر بروکراسی افراطی در سطح دانشگاهها هستیم که جنبش دانشجویی برای اجرایی کردن اهداف خود به یک سری ابزار نیاز دارد ولی برای تأمین آن درگیر یک نوع بروکراسی میشود که انرژی قابل توجه جنبش و تشکلها را میگیرد، تشکلها و جنبش دانشجویی باید سعی کنند خود را از این بروکراسی نجات دهند.
امروزه تشکلهای دانشجویی پویایی گذشته خود را ندارند و دلیل آن این است که مدیران و مسئولان اجرایی خود را موظف به پاسخگویی در مقابل تشکل و جنبش دانشجویی نمیدانند.
وجود برخی جریانات ضد فرهنگی عاملی است که باعث میشود بین دانشجوی موجود و دانشجوی آرمانی فاصله بیفتند که متاسفانه این عناصر در قالب هیئت علمی یا مدیر که اعتقادی به فعالیتهای فرهنگی سیاسی اجتماعی و تشکلهای دانشجویی ندارند.
برخی آسیبهایی که در مجموع میبینیم، به عنوان اجزای یک پازل هستند که خروجی آن در یک یا دو روز اتفاق نیفتاده بلکه در طول چند دهه روی داده است که جبران آن نیز به صورت پروژهای و مقطعی امکان پذیر نیست.
تسنیم: به نظر شما سطح دغدغه مندی دانشجویان امروز از جنس همان دغدغهها و مطالبات جنبشهای دانشجویی است؟
گلزاری: دانشجو خود نیز بخشی از جامعه است باید دغدغه جامعه را به دغدغه تشکلهای دانشجویی واردکرد ولی متاسفانه مسائلی که در دانشگاه بررسی میشود مسائل جامعه نیست.
خصوصاً در علوم انسانی مسائل جامعه بحث نمیشود ما برخی معضلات اجتماعی نظیر فحاشی در فضای مجازی که ناشی از نبود سواد رسانهای است یا بحث گرایش به دلالی یا فرهنگ غلط رانندگی متاسفانه این موارد در دانشکدههای علوم انسانی به صورت جدی مورد بحث و بررسی قرار نمیگیرند و ظاهراً دانشگاه و جامعه هر دو در فضای جداگانهای زیست میکنند.
متاسفانه مسائل اقتصادی که در کشور رخ میدهد با علمی که دانشجو در کلاس درس یاد میگیرد از زمین تا آسمان متفاومت است یعنی ناظر بر حل این گونه مسائل نیستند.
بر خلاف عقیده برخی دوستان که معتقدند نباید وارد مصادیق شویم من معتقدم که باید وارد مصادیق شد مقام معظم رهبری نیز در پیامی به دانشجویان میفرمایند: هر پدیده ضد عدالت باید مورد سؤال قرار بگیرد و این مورد سؤال قرار گرفتن مصداقی است که در این مواقع باید ورود مصداقی داشته باشیم که این نیز نیازمند شرایطی از جمله داشتن اطلاعات کافی است که موجب هتک حرمت نشود و مؤدبانه ولی قاطئانه باشد.
اگر تشکلهای دانشجویی بتوانند صدای مردم باشند و مطالبات مردم را از مسئولین پیگیری کنند دغدغههای جامعه و دانشگاه نزدیک میشوند.
فلاح: دانشگاه تبریز امسال هفتادمین سالگرد خود را جشن میگیرد. دانشگاههایی در دنیا نیز هستند که هفتصد سال قدمت دارند این نشان از موضوعیت داشتن دانشجو و دانشگاه در آنجا است.
متاسفانه فضای دانشگاههای ما به محلی برای صدور مدرک تبدیل شده است و به دانشگاه به عنوان محلی برای کارآموزی نگاه میشود و فضای دانشگاه موجود در حد دارالفنون مانده است اگر بخواهیم یک پله به بالا حرکت کنیم از دانشگاه میتوانیم برای مطالبات جامعه استفاده کنیم.
جنبش اجتماعی زمانی شکل میگیرد که گروهی از افراد به طور سازمان یافته درصدد تغییر برخی از عناصر جامعه شوند که این گروه دارای هدف مشترک و عمر طولانی بوده و با ایدئولوژی مشخصی پیش میروند که میتوان مطالبات جامعه را به مطالبات این تشکلها ارتباط داد.
نیرومند: خود دانشجو گفتمان ساز است وقتی جنبش دانشجویی یک گفتمانی را مطالبه کرده و در سطح جامعه گفتمان سازی میکند مسئولین تصمیم گیر و تصمیم ساز مجبور هستند در آن گفتمان تصمیمات لازم را برای برطرف کردن آن اتخاذ کنند و هرچقدر به بحث آرمانها برویم ناخوداگاه مشکلات به سمت حل شدن میروند.
محمدی: متاسفانه دانشجو به خصوص جنبش دانشجویی از آرمان خواهی فاصله گرفته و به سمت محافظه کاری حرکت میکندو در مقابل وضع موجود از نظر فکری تسلیم شده است و در نتیجه آن سیر عظیمی از دانشجویان باسواد و بیکار فارغ التحصیل میشود که این خود به عنوان دغدغه جامعه تبدیل میشود که مجموعههای مدیریتی خودشان نیز نمی داننددر این موارد به چه شکلی مدیریت کنند یعنی خروجی دانشگاه خود به عنوان دغدغه مطرح میشود.
همچنین جنبش دانشجویی و تشکلها به جای آرمان خواهی به سهم خواهی حرکت کردهاندکه در این گونه موارد جای تشکل و احزاب باهم عوض میشوند و ما دیگر نمیتوانیم از تشکلی که به دنبال قدرت وسهم خواهی از قدرت است انتظار داشته باشیم تا به دنبال مطالبه گری و پرداختن به دغدغه جامعه باشند.
از طرف دیگر نیز میتوان گفت که در نتیجه محافظه کاری ابزار اقدام وعمل را از دست دادهایم و در نتیجه تأثیر گذاری نیز از بین میرود امروز اگر از منظر پیگیری مطالبه جامعه در بعد عدالت مسائلی را طرح کنیم اگر ابزار اقدام و عمل نداشته نباشد تأثیر گذاری را نمیتوانیم داشته باشیم.
در برخی مواقع شاهد ظهور و بروز تشکلهای یکبار مصرف میشویم که خواستار فعالیت در برخی از جریانات سیاسی میشوند که این همان پیاده نظام بودن احزاب و جریانات سیاسی است، این تشکلها با تغییر و تحولات سیاسی که در جامعه رخ میدهد، شکل گرفته و با بهره برداری سیاسی خود تا دوره بعدی فعالیت خود را متوقف میکنند.
گفتوگو: سعید رنجبر پرنیاء و مهدی کاظم زاده / عکاس: رضا قرآنی
انتهای پیام/ ت