فریاد امام علی(ع) از امتیازدهی برخی "صف‌اولی‌های" دوران پیامبر(ص)

امیرالمؤمنین(ع) از آغازین لحظاتی که به اصرار مردم حکومت را پذیرفتند، فریاد عدالت‎خواهی و مبارزه با اشرافیت و زیاده‌خواهیِ سران حکومت سر دادند

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا با رحلت رسول گرامی اسلام(ص) دنیای اسلام تا مدت‌ها شاهد عقبگردی ملموس و قابل توجهی از ارزش‌های نبوی شد؛ زیرا دینی که خود را با شعار عدالت‌خواهی و مبارزه با تبعیض به جهانیان معرفی کرد، در این دوران شاهد رفتارهایی بر خلاف این شعارها بود. این چالش به ویژه در دوران حاکمیت خلیفه سوم اهل سنت یعنی عثمان به اوج خود رسید تا حدی که بر اساس منابع تاریخی از علل شورش علیه عثمان تغییر نامتعارف شیوه نبوی در انتصاب کارگزاران حکومتی و بی‌عدالتی در توزیع ثروت عمومی و منابع مالی جامعه اسلامی شمرده شده است.

توجه عثمان به خویشاوندان و اطرافیان در برخودار کردن آنها از بیت‌المال و مناصب و امتیازات حکومتی، از همان آغاز خلافت وی آشکار شد و رفته رفته، اعتراضاتی را برانگیخت و این امر از انگیزه‌های اصلی قیام علیه او بود. ابن ابى الحدید معتزلى در شرح نهج البلاغه مى‌نویسد: «تمامى مردم مدینه با ابوذر هم عقیده بودند و نسبت به عثمان، به خاطر اعمال ناهنجارش در خشم و ناراحتى به سر مى‌بردند، گرچه بعضى از آن‌ها ناراحتى خود را اظهار نمى‌کردند». 

از جمله افرادی که از امتیازدهی خلیفه سوم در انتفاع نابجای خود از بیت‌المال مسلمین نهایت بهره را بردند، طلحه و زبیر بودند. بر اساس گزارشات تاریخی، اموال طلحه و زبیر به عنوان عاملان فتنه جمل قابل توجه بود؛ در آمد طلحه از عراق در زمان عثمان روزانه هزار دینار بود و در منطقه سراة بیش از این در آمد داشت. از این رو عثمان گله می‌کرد که چرا با وجود آنکه پوست‌های گاو پر از طلا به او داده است، باز علیه وی شوریده است؟ زبیر در دوران خلفای ثلاثه دارایی زیادی جمع‌آوری کرد. گفته‌اند وی پس از خود یازده خانه در مدینه، دو خانه در بصره، یک خانه در کوفه و یک خانه در مصر به ارث گذاشت (بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح بخاری، ج4) نیز دارایی وی را پس از مرگش، هزار دینار، هزار اسب، هزار کنیز و غلام ذکر کرده‌اند. (مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج2، ص333) و یک سوم مالش را جدا کردند، از دو سوم باقی مانده به هر یک از چهار همسرش 1/200/000 سکه به ارث می‌رسید. ابن سعد نیز میراث زبیر را 51 یا 52 میلیون سکه می‌داند. زبیر مالک هزار اسب و هزار غلام و هزار کنیز و نیز قطعاتی زمین و منازلی در بصره و کوفه و مصر و اسکندریه بود. (علی و زمامداران، علی محمد میرجلیلی)

از این جهت امیرالمؤمنین(ع) از آغازین لحظاتی که به اصرار مردم حکومت را پذیرفتند، فریاد عدالت‎خواهی و مبارزه با اشرافیت و زیاده‌خواهیِ سران حکومت سر دادند. ایشان در اولین سخنرانی خویش خطاب به مردم و مسئولان وقت فرمودند: «به خدا سوگند، اگر این املاک، کابین همسران و بهای کنیزکان هم شده باشد، آن را به بیت‌المال باز می‏‌گردانم که در عدالت گشایش است و هر کس عدالت بر او تنگ آید، بى‌‏عدالتى بر وى تنگ‏‌تر خواهد بود؛ وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ». این فریاد عدالت امیرالمؤمنین(ع) لرزه بر تن کارگزاران و مسئولانی انداخت که تا پیش از آن اموال بیت‌المال را به واسطه حاکمان قبلی به ناحق تصاحب کرده بودند که از جمله آن‌ها طلحه و زبیر بودند؛ لذا بعدها از اولین گروه‌هایی که در مقابل امیرالمؤمنین علیه‌السلام صف‌آرایی کردند، ناکثین یا عهدشکنان بودند که به اصحاب جمل شهرت یافتند. 

 

این تحلیل مورد اتفاق نظر ابن ابی الحدید معتزلی به عنوان یکی از برترین علمای اهل سنت است، به علاوه اینکه وی زیاده‌خواهی این دو سردار سپاه اسلام بر سر تصاحب مناصب حکومتی را از عوامل شورش علیه امیرالمؤمنین(ع) معرفی می‌کند. به گفته ابن ابی‌ الحدید طلح و زبیر در دوران خلفای دوم و سوم، از نظر مالی بسیار ثروتمند شده و نیازی نداشتند تا بر سر میزان دریافت از بیت‌المال با موالی متقیان(امام علی(ع)) به نزاع برخیزند بلکه خواست واقعی ایشان، امارت و فرمانروایی بر مناطقی از سرزمین اسلامی بود (ابن ابی الحدید، 1337 ،ج11 ،ص10) چرا که طلحه، خواستار فرماندهی بصره و زبیر، خواستار فرماندهی کوفه بود. آنها وقتی با مخالفت حضرت رو به رو شدند به ایجاد فتنه پرداخته و مردم را علیه حاکمیت اسلامی شوراندند.

 

 البته ناگفته نماند که ابن ابی‌الحدید در جای دیگر از جمله عوامل انحراف سران ناکثین را زیاده‌خواهی بی‌حصر آن‌ها از بیت‌المال بیان کرده است؛‌ چرا که از امام علی(ع) می‌خواستند از بیت‌المال، سهم ویژه‌ای برایشان قرار دهد ودر اداره امور از ایشان مشورت بگیرد (ابن‌ ابی‌ الحدید، 1337 ،ج7 ،صص36-43)

مجموع این رفتارها گویای آن است، زمانی که متولیان امور جامعه قدرت را فرصتی برای دستیابی به خواسته‌های دنیوی خود دانستند، به سوی امتیازدهی بی‌حد و حصر برای خویشاوندان و اطرافیان تمایل می‌یابند و از این طریق زمینه‌ را برای گسترش بی‌عدالتی و فساد گسترده در جامعه فراهم می‌کنند. 

یادداشت سعید شیری

انتهای‌پیام/