لحظه شهادت شهید "عباس طاهری" به روایت برادر/ می‌گفت می‌توانیم قضای نمازمان را ادا کنیم اما جنگ را نه

مراسم گرامیداشت سالگرد شهادت شهید عباس طاهری در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، بیست و یکمین محفل تکریم خانواده شهدای اطلاعات و امنیت ویژه گرامیداشت یاد شهید عباس طاهری به همت انجمن پیشکسوتان سپاس و خبرگزاری تسنیم در باشگاه خبرنگاران پویا برگزار شد.

در ابتدای این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب مولایی نماینده انجمن پیشکسوتان سپاس در سخنانی با اشاره به قصه داستانی و توحیدی قرآن کریم درباره حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) گفت: این داستان به ما می‌آموزد که ما باید تسلیم محض ولی خدا باشیم و دلبستگی به دنیا و تعلقات دنیایی نداشته باشیم.

بارزترین ویژگی شهدا دل بریدن از تعلقات دنیایی بود

وی ادامه داد: وقتی امام زمان(عج) در کنار کعبه ظهور می‌کند, 313 نفر از یاران بدون درنگ خود را به حضرت می‌رسانند. شهدای ما نیز اینگونه بودند و زمانی که صدای ولی خدا را شنیدند لحظه‌ای درنگ نکردند و به ندای ولی لبیک گفتند و این ویژگی بارزترین ویژگی شهداست که از تعلقات دنیایی دل بریده‌اند.

 

حجت‌الاسلام مولایی در ادامه به فعالیت‌های انجمن پیشکسوتان سپاس اشاره کرد و گفت: این انجمن، انجمنی مردم‌نهاد بوده که توسط گروهی از رزمندگان برای زنده نگه داشتن یاد و خاطر شهدا و ترویج فرهنگ شهادت شکل گرفت.

وی ادامه داد: این انجمن به ترویج مجاهد‌ت‌های شهدای اطلاعات و امنیت که از رشادتهای آنها کمتر سخنی به میان آمده فعالیت می‌کند که تاکنون برنامه‌هایی از قبیل دیدار با خانواده معظم شهدا، یادواره‌های استانی شهدای اطلاعات، نشست‌های سالانه رزمندگان اطلاعات و امنیت، اردوهای مختلف تفریحی راهیان نور، زیارت مشهد و چاپ 25 کتاب از زندگینامه شهدا را در طول این 10 سال فعالیت خود انجام داده است.

لحظه شهادت شهید عباس طاهری به روایت برادر

در ادامه برادر شهید عباس طاهری در سخنانی به ذکر خاطره‌ای از لحظه شهادت برادرش پرداخت و گفت: من فرمانده دسته شهادت در گردان انصارالرسول لشکر 27 بودم. زمانی که عملیات بیت‌المقدس 2 شروع شد, با عباس در یک مسیر بودیم. در همین حین حسین مکرمی که از بچه‌ محل‌هایمان بود, مورد اصابت ترکش قرار گرفت و من او را به عقب بازگرداندم در همان حین تیری به عباس اصابت کرد و او به شهادت رسید.

وی ادامه داد: من هم در همان حین مورد اصابت ترکش قرار گرفتم آن شب، شب بسیار سختی بود و تمام زمین گل شده بود و به گونه‌ای شد که چکمه‌هایمان در گل گیر می‌کرد به هر زحمتی بود به عقب بازگشتیم.

وی ادامه داد: برادر محتشم فرمانده گردان انصار به من گفتند که شما برای برگزاری مراسم برادرت به تهران بروید من نیز به تهران آمدم و ساعت 2 نیمه‌شب به منزل رسیدم. پدرم درب را باز کرد و گفت: عباس کجاست؟ من نیز گفتم می‌آید. او گفت عباس می‌آید و یا می‌آرندش و من حرفی برای گفتن نداشتم. به خانه رفتم و دیدم همه اعضای خانواده بیدار هستند و من داستان شهادت عباس را گفتم مادرم با شنیدن این حرف گفت: آن چیزی را که برای خدا داده‌ام دیگر پس نمی‌گیرم و از شهادت عباس راضی هستم.

می‌گفت اگر نمازمان قضا بشود می‌توانیم آن را به جا بیاوریم اما زمانی که جنگ تمام شود دیگر نمی‌توانیم به جبهه برویم

مادر شهید عباس طاهری نیز در سخنانی گفت: سالی که عباس شهید شد در روستا خانه درست می‌کردیم او به پدرش می‌گفت اگر نمازمان قضا بشود می‌توانیم آن را به جا بیاوریم اما زمانی که جنگ تمام شود دیگر نمی‌توانیم به جبهه برویم و بسیار اصرار می‌کرد تا به جبهه برود. من به او می‌گفتم پدر و پدرت به جبهه می‌روند و تو نیازی نیست بروی اما او راضی نمی‌شد. یک روز آمد و گفت اگر اجازه ندهید به جبهه بروم دیگر به دانشگاه نمی‌روم تا درسم را ادامه دهم و من نیز پس از اصرارهای فراوان او قبول کردم و اجازه دادم عباس به جبهه برود. او رفت و پس از مدتی شهید شد و به آرزویش رسید.

برپایه این گزارش, شهید عباس طاهری متولد سال 1348 بود که 26 دی ماه سال 1366 در عملیات بیت المقدس 2 به درجه رفیع شهادت نائل شد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط