سفری خاطره‌انگیز به شهری دل‌انگیز+ فیلم


سفری خاطره‌انگیز به شهری دل‌انگیز+ فیلم

مرقد مطهر آقا سید جلال‌الدین اشرف و بازارهای محلی در آستانه اشرفیه همواره میزبان مهمانان گیلان است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، آستانه اشرفیه از جمله شهرهای دیدنی استان گیلان است که در 35 کیلومتری شهرستان رشت قرار دارد؛ آستانه ‌اشرفیه از شمال به دریای خزر، از شرق به لاهیجان، از جنوب به املش و از غرب به رشت محدود می‌شود.

این شهرستان که در مسیر راه اصلی کناره دریای خزر واقع شده همانند سایر قسمت‌های گیلان دارای آب و هوایی معتدل و مرطوب است؛ این شهرستان از دو بخش مرکزی با 4 دهستان ( کشل آزادسرا، دهشال، کیسم و چهارده) و بخش بندر کیاشهر با 2 دهستان ( دهسر و دهکاء ) تشکیل شده است.

52 درصد جمعیت این شهرستان شهرنشین و ساکن دو شهر آستانه اشرفیه و بندرکیاشهر و 48 درصد روستانشین هستند؛‌ شهرستان سرسبز و زیبای آستانه اشرفیه با برنج‌های خوش عطر و بویش و همچنین بادام زمینی کم نظیرش در شمال کشور و تمام ایران شناخته شده است.

آب کشاورزی روستاهای این شهرستان از نهرهای حشمت‌رود، سید علی اکبر و سالار جواد که از شعبه‌های فرعی سفید رود هستند تأمین می‌شود و عمده محصولات کشاورزی این شهرستان عبارتند از برنج، دانه‌های روغنی، چای، بادام زمینی، محصولات جالیزی و اندکی سیب زمینی و انگور و دامداری نیز در این شهرستان از اهمیت به‌سزایی برخوردار است.

آستانه اشرفیه در گذشته کوچان نامیده می‌شد و پس از تدفین پیکر مطهر و نورانی حضرت سید جلال الدین اشرف(ع) پسر امام موسی کاظم(ع) و برادر شمس الشموس حضرت امام رضا(ع) در این شهر نام آن به آستانه اشرفیه تغییر یافت.

بارگاه ملکوتی حضرت سید جلال الدین اشرف(ع) همانند خورشید فروزان بر تارک سرزمین همیشه سبز استان گیلان می‌درخشد و هر ساله هزاران نفر از دوستداران خاندان پیامبر(ص) از اقصی نقاط کشور جهت زیارت آن سید جلیل القدر می‌آیند.

در عظمت آن امام زاده عظیم الشأن همین بس که بزرگان و مراجع عالیقدر تقلید بالاخص فقیه اهل بیت آیت‌الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی نشان خدمتگزاری و خادمی آن حضرت را با کمال افتخار به سینه دارند.

آن بزرگوار در سال 180 ق.م در مدینه منوره چشم به جهان گشود؛ پدر بزرگوارش حضرت موسی کاظم(ع) و مادر پاکدامن و والامقامش «نجمه» است و ظاهراً کوچکترین فرزند از میان فرزندان امام هفتم به شمار می‌روند.

در نام مبارک آن حضرت اختلاف است؛ برخی او را حسن بن موسی الکاظم علیه السلام و برخی ابراهیم اصغر معروف به مرتضی، نامیده اند؛ در هر صورت برادر اعیانی امام رضا علیه السلام معرفی کرده‌اند.

اما آیت الله شیخ محمد مهدوی لاهیجانی مؤلف کتاب «سادات متقدمه گیلان» می‌نویسد: «نام سید جلال الدین اشرف، ابراهیم المرتضی اصغر ملّقب به جلال الدین است؛ او برادر اعیانی حضرت ولی‌الله الامام الثامن علی بن موسی الرضا(ع) است؛ برادر اعیانی یعنی برادر پدری و مادری ثامن الائمه(ع) هستند.»

بر مطالعه کنندگان تراجم و انساب و سیر و اخبار معلوم است که عده‌ای از سادات، به این گونه القاب ملقب بوده اند چه آنکه یکی از اولاد موسی بن جعفر(ع) سید حسین ملقب به «علاءالدین» است که قبرش در شیراز است پس ممکن است است لقب برادرش جلال الدین باشد که در بلده آستانه لاهیجان مدفون است.»

اما لقب اشرف را از عموی جدّ پدرش «عمر الاشرف ابن امام زین العابدین علیه السلام اتخاذ کرده است اما در حقیقت اشرف نشانه برتری و شایستگی او نسبت به سایر برادران و ملاک تمیز او از سایر جلال الدین‌ها در میان علویان محسوب می‌شود.

سید جلال الدین اشرف در سه سالگی پدر بزرگوارش را (سنه 183 ق.) از دست داد و گرد یتیمی بر چهره پاک و معصومش نشست؛ او به مدد و همت برادرش حضرت رضا علیه السلام در زادگاهش پرورش یافت و در سایه تربیت او مراتب فضل و کمال را طی کرد.

در سال 201 ق.م در حالی که 21 سال داشت برای دیدن برادرش امام رضا (ع) همانند بسیاری از سادات و علویان از مدینه به بغداد آمد و تا سال 204 در این شهر اقامت داشت.

علت توقف آن حضرت در بغداد معلوم نیست ولی برخی از مورخان معتقدند که وی در بغداد به امر برادرش امام رضا (ع) مشغول به تبلیغ بود، تا این که در سال 203 ق. خبر شهادت امام رضا(ع) به او رسید.

در این زمان سادات و بزرگان و شیعیان برای عرض تسلیت خدمت او رسیدند و برای نخستین بار در آن مجلس مسأله نهضت و مقابله با حاکم ستمگر زمان مأمون عباسی مطرح شد.

سید اشرف در سال 204 ق.م وقتی که مأمون از مرو عازم بغداد شد، آن شهر را ترک کرد و به ایران مهاجرت کرد و همانند اغلب سادات و علویان به نقاط امن ایران پناهنده شد و به‌صورت مخفیانه مشغول ترویج و تبلیغ شریعت محمدی و علوی شد و مقدمات کار نهضت و قیام را فراهم می‌کرد.

خلفای عباسی که با استفاده از شهرت و محبوبیت آل ابی طالب و با طرح شعارهای فریبنده به قدرت رسیده بودند. از همان ابتدا علویان بالاخص امامان معصوم شیعه را سدّی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خود می‌دانستند. بنابراین با تمام وجود سعی می کردند که آنها را از میان بردارند.

مأمون همانند سایر خلفای عباسی وقتی خطر شورش علویان را در اوایل خلافت خود احساس کرد. جهت فرو نشاندن شورش های آنان، امام رضا (ع) را طبق نقشه‌ای به مرو دعوت کرد و مقام ولایتعهدی را به ایشان تفویض کرد و برای آن حضرت از مردم بیعت گرفت و تا حدی با این سیاست به تحکیم و تثبیت حکومت خویش پرداخت.

اما افشاگری‌ها و مخالفت امام نسبت به اقدامات مأمون موجب شد که این خلیفه ستمگر عباسی چهره واقعی خویش را نشان داده و امام رضا(ع) را به شهادت برساند؛ از سوی دیگر وقتی خبر ولایت‌عهدی حضرت رضا (ع)به مدینه رسید. علویان به شوق ملازمت آن حضرت و به جهت همکاری و تبلیغ و تحکیم دین مبین اسلام متوجه ایران شدند.

اما شهادت حضرت رضا(ع) آنان را غافل گیر کرد و به دنبال سخت گیری کارگزاران خلیفه عباسی در مناطق مختلف کشور، متواری و عده‌ای در نبردی نابرابر به شهادت رسیدند و گروهی از سادات همانند سید جلال الدین اشرف به کوهستان‌های گیلان پناهنده شدند.

حیله های مرموزانه مأمون همانند عزاداری، لباس سیاه پوشیدن و ازدواج دخترش با حضرت جواد(ع) که به منظور کاهش عکس العمل های علویان بود، مؤثر واقع نشد و شورش سادات در اقصی نقاط کشور بر علیه مأمون تداوم یافت.

پس از روی کار آمدن خلفای اموی و عباسی دیلمیان همواره در حال مبارزه با خلفا و مورد ظلم و تعدّی آنها بودند. دیلمیان از راه پناه دادن به آل علی علیه السلام می خواستند به هر کیفیت شده خلفا را براندازند و مظلوم را یاری دهند.

آل علی(ع) که از اوایل خلافت بنی عباس از ناحیه آنان و عمالشان سخت در رنج و شکنجه بودند مهم ترین پناهگاه‌شان در ایران، ناحیه طبرستان و دیلمان بود.

سید جلال‌الدین اشرف دومین چهره علوی مشهور است که بعد از یحیی بن عبدالله وارد سرزمین گیلان شد؛ البته در مسیر راه به گیلان با موانع و جنگ‌هایی رو به رو بود سال ورود سید اشرف به گیلان را 206 و یا 210 ق. دانسته اند.

وی در حدود 20 سال در آن سامان حکومت داشته است گرچه برخی ورود سید اشرف را در زمان حیات امام رضا (ع) دانسته‌اند و می‌گویند: وی در زمان حیات امام رضا(ع) به‌عنوان وکیل و نماینده تام الاختیار حضرت و یا برای تبلیغ به ناحیه دیلم مهاجرت کرده است که این قول را اکثر مورخان ضعیف می‌شمارند و اعتقاد دارند که وی بعد از شهادت امام رضا(ع) به این ناحیه پناهنده شده است.

پس از آنکه مامون حکومت را به بغداد منتقل کرد، سید جلال الدین اشرف به قم رفت و نزد برادر بزرگوارش حضرت شاهچراغ مشغول تحصیل فضیلت شد. در همین هنگام بود که او نهضت مبارزه خود را تشکیل داد و سرانجام در جنگ زخمی شد و به شهادت رسید.

پس از شهادت پیکرش را طبق وصیت‌نامه‌اش درون تابوتی به سپیدرود انداختند که این تابوت به روستای کوچان رسید و شیعیان این شهر پیکر او را در این شهر به خاک سپردند.

وجود پربرکت سید جلال الدین اشرف در این شهر موجب رونق و آبادی شده و با ورود زائران بازارها و کسب و کار رونق گرفته است.

بازارهای هفتگی آستانه اشرفیه در روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه تشکیل می‌شود و از بازارهای پر رونق گیلان است.در بازارهای هفتگی آستانه اشرفیه فروش از تولید به مصرف تحقق یافته و روستائیان محصولات خود همچون صنایع‌دستی، انواع سبزی در خیابان‌های اطراف حرم مطهر به فروش می‌رسانند.

مرغوب‌ترین بادام زمینی ایران از محصولات اصلی این شهر به‌شمار می‌رود که طرفداران بسیاری در سراسر کشور دارد.

انواع برنج‌های معطر و انواع مرکبات به‌دلیل کیفیت خاک این منطقه از محصولات معروف این سرزمین است و این شهرستان از مراکز عمده تولید فلفل سبز و کدو تنبل است؛ آستانه اشرفیه از مراکز اصلی تولید نهال صنوبر است.

نان کشتا یا خرفه(گیلانی) نوعی نان محلی است که پخت آن در گیلان رواج دارد و از پودر کدو حلوایی و پودر تخم شنبلیله (خرفه) آرد گندم و آرد برنج تهیه می‌شود؛ این کار به‌وسیله سفالی شبیه گمج انجام می‌شود.

انتهای پیام/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon