نهج‌البلاغه| در مسیر هدایت از کمى پیروان نترسید

امیرالمؤمنین(ع) رهروان راه حق را به اعتماد به نفس دعوت مى‌کند که هرگز از کمى پیروان این راه وحشتى به خود راه ندهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، بیانات امیرمؤمنان(ع) در عین فصاحت و بلاغت کلام، دارای ابعاد متعدد اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی است و کارکرد آن‌ها نه تنها مرتبط با دوران پر تلاطم حکومت ظاهری ایشان بر جامعه مسلمین بلکه تمام زمان‌ها و مکان‌ها را در بر می‌گیرد و این ناشی از قدرت احاطه ائمه(ع) بر علوم و مسائل اساسی هر جامعه‌ و احاطه بر سنت‌ها و قوانین جاری در عالم هستی است.

به عنوان نمونه آن حضرت طی سخنرانی خویش بر منبر مسجد کوفه به برخی بایدها و نبادهای جامعه دینی اشاره کرده و فرمودند:

اى مردم در راه راست، از کمى روندگان نهراسید، زیرا اکثریت مردم بر گرد سفره‌‏اى جمع شدند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن طولانى است.
اى مردم همه افراد جامعه در خشنودى و خشم شریک هستند، چنان که شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگى آن را پسندیدند.خداوند سبحان مى‏‌فرماید: «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ؛ ماده شتر را پى کردند و سرانجام پشیمان شدند» (شعراء 157) سرزمین آنان چونان آهن گداخته‌‏اى که در زمین نرم فرو رود، فریادى زد و فرو ریخت.
اى مردم آن کس که از راه آشکار برود به آب مى‌‏رسد و هر کس از راه راست منحرف شود سرگردان مى‌‏ماند. (خطبه201 نهج‌البلاغه)

أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ‏ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ‏ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ‏ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ‏ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیه‏

امام علیه السلام در این کلام کوتاه به سه نکته مهم اشاره فرمودند که هر یک بخشى از این کلام را تشکیل مى‌دهند:

  1. رهروان راه حق را به اعتماد به نفس دعوت مى‌کند که هرگز از کمى پویندگان این راه وحشتى به خود راه ندهند.
  2. به یک اصل مهم اسلامى اشاره فرموده و آن اینکه رضایت به اعمال دیگران انسان را در سرنوشت آنها شریک مى‌کند، هر چه عملًا دخالتى نداشته باشد.
  3. توصیه مى‌فرماید که راه واضح و شفّاف و روشن را برگزینید تا به مقصد برسید و از گام نهادن در جاده‌هاى تاریک و مبهم خوددارى کنید که در بیراهه مى‌افتید.

امیر مؤمنان (ع) مردم را نهى مى‌کند از این که در طریق هدایت به سبب کمى رفیق و همراه، دستخوش ترس و هراس شوند و این کنایه است از این که اگر برخى از اصحاب او را وسوسه فرا گیرد که به دلیل این که شماره آنان اندک و دشمنانشان بسیار است بر طریق حقّ نیستند آگاه باشند که اگر چه شمار آنها اندک است امّا در راه هدایت و رستگارى سیر مى‌کنند.

اشاره به اینکه رهروان جاده هدایت کم هستند، به جهت جاذبه‌هاى دنیاست. امام علیه‌السلام در این کلام پرمعنا دنیا را به سفره رنگینى تشبیه مى‌کند که مواد کم ارزش یا بى ارزشى از نظر تغذیه در آن قرار داده شده، ولى آنها را با زرق و برق آراسته‌اند. دنیاطلبان اطراف آن را مى‌گیرند غافل از اینکه مواد غذایى آن تنها در مدتى آنها را سیر مى‌کند و به دنبال آن گرسنگى طولانى در پیش است.
عبارت «جوع طویل» یا گرسنگی بلندمدت ممکن است اشاره به اندوه و حسرت طولانى باشد که به هنگام مرگ و پس از آن و در صحنه قیامت به دنیاپرستان دست مى‌دهد و پیوسته بر تقصیرات خود در دنیا تأسّف مى‌خورند.

همچنین می‌توان گفت آنجا که فرمود «اکثریت مردم بر گرد سفره‌‏اى جمع شدند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن طولانى است»، گویاى این است که علت کمى عده اهل هدایت و سالکان راه حق این است که مردم دور مال و منال دنیا را گرفته و در گرد آن اجتماع کرده‌اند. واژه مائدة (سفره) را براى دنیا استعاره فرموده، زیرا همان گونه که سفره محل گرد آمدن طعام‌هاى رنگارنگ است، محل اجتماع لذت‌هاى گوناگون است، ذکر کوتاهى مدت سیرى و بهره‌بردارى از این سفره کنایه از کوتاهى مدت عمر آدمى در این دنیاست و دراز بودن زمان گرسنگى اشاره به عذاب‌ها و شکنجه‌هاى طولانى است که بر اثر فرو رفتن در خوشی‌ها و لذتهاى دنیا در آخرت دامنگیر انسان مى‌شود.

امیرمؤمنان(ع) در دیگر سو می‌فرماید: «اى مردم، رضایت و نارضایتى (نسبت به عملى از اعمال) موجب وحدت مردم (در کیفر و پاداش) مى شود؛ أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى وَالسُّخْطُ». بنابراین نه تنها شرکت در عمل یا تهیه مقدمات و اعانت بر اثم سبب شرکت در نتیجه مى شود; بلکه رضایت قلبى نیز همین کار را مى‌کند، لذا در زیارتنامه‌ها با صراحت این تعبیر آمده است: «وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ; خداوند لعنت کند گروهى را که جنایات جانیان را در کربلا شنیدند و به آن رضایت دادند»؛ خلاصه آنکه در فرهنگ اسلام نه تنها شرکت در عمل یا معاونت در مقدمات، سبب شرکت در نتیجه‌ها مى‌شود بلکه رضایت قلبى نیز این اثر را دارد.

منابع:
شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )
شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط