«معجزه آبخیزداری» | یک مدیر جهادی: تهران با شرایط فعلی در معرض سیل قرار دارد

محمدتقی امانپور، از پیشکسوتان جهاد سازندگی، و تنها معاون آموزش و تحقیقات وزارت جهاد سازندگی، درباره نقش آبخیزداری در پدافند غیرعامل نوشت.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، محمدتقی امانپور که از پیشکسوتان و تنها معاون آموزش و تحقیقات وزارت جهاد سازندگی است، در مقاله مفصلی درباره‌ی نقش آبخیزداری در پدافند غیرعامل نوشت.

خیلی از بزرگان این حوزه، توسعه‌ی یک‌باره‌ی آبخیزداری در دهه‌ی 70 را مرهون معاونت آموزش و تحقیقات جهاد سازندگی می‌دانند، در عین حال «دانشگاه هاروارد» از او طی دو نوبت دعوت کرده که در پنلی با حضور برخی از اعیان و بزرگان سیاسی جهان، روش‌های خاص جهاد سازندگی در توانمندسازی مردم و کسب‌وکارهای کوچک را توضیح بدهد.

وی در این مقاله به موضوع سدسازی هم اشاراتی داشته که ممکن است موافق نظر بخش دیگری از کارشناسان این حوزه نباشد، و در این زمینه تسنیم آمادگی برای انتشار نظر مخالفان را هم دارد.

 

درباره‌ی سوابق امانپور بیشتر بخوانید

-----------------------------------

 

 

متن کامل مقاله امانپور به‌شرح زیر است:

آبخیزداری و آبخوانداری

نماد مدیریت جهادی

در

پایداری اقدامات پدافند غیرعامل

 

کلیدواژه‌ها: پدافند غیرعامل، آبخیزداری، آبخوان‌داری، توسعه پایدار، عقل و دانش روزآمد، جهل و نادانی، سخت‌افزار و نرم‌افزار در پدافند غیرعامل، تقوا و صیانت از داشته‌ها

 

خلاصه

حفاظت از زیرساخت‌ها و سرمایه‌های ملی از ضروریات توسعه پایدار و استقلال سیاسی و اقتصادی کشور است. پدافند غیرعامل مجموعه‌ی اقدامات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری است که امکان صیانت و حفاظت از زیرساخت‌ها و سرمایه‌های ملی را فراهم می‌کند. متأسفانه اقدامات بی‌رویه در روند توسعه‌ی زیرساخت‌ها که در چهارچوب یک مدل توسعه‌ای مطالعه شده و پایدار نبوده است پدافند غیرعامل را بسیار دشوار و پرهزینه نموده است. مدیریت جهادی با حضور کارآمد در دفاع مقدس و توسعه فناوری مهندسی جنگ به‌عنوان متولی و عنصر اصلی مهندسی جنگ در دفاع مقدس، پایه‌گذار پدافند غیرعامل در دفاع مقدس بوده است. ابزارهای مهندسی در پدافند غیرعامل تا آنجا در دفاع مقدس مؤثر بوده است که نه‌تنها دشمن با هزینه‌کرد منابع و دانش و فناوری و همراهی بیش از 80 شریک محلی و بین‌المللی نتوانست مقاومت ملت مسلمان ایران را در هم بشکند، بلکه ابزارهای مهندسی امکان تسریع و تسهیل در پیروزی‌ها را فراهم کرد و این تأثیرگذاری تا آنجا بود که امام فرمودند «نقش جهاد در جنگ کمتر از نیروهای نظامی نبوده و نیست».

مدیریت جهادی در بسیاری از عرصه‌ها دستاوردهای بی‌نظیری دارد و دانش بومی ارزشمند و روزآمد تولید نموده است. مهمترین چالش پیشِ‌روی توسعه ملی دستیابی به «توسعه پایدار ملی» است. آبخیزداری دانشی است که این مهم را فراهم می‌آورد. این فناوری مشارکت و همکاری گسترده‌ی مردمی را در اجرا و بهره‌برداری و مدیریت بحران‌ها فراهم می‌کند. آبخیزداری عظیم‌ترین نیاز فراروی توسعه‌ی سرزمین که «تأمین آب مورد نیاز» است را به‌شایستگی مرتفع می‌سازد. آب ماده‌ای است که هم حیات و هم مرگ می‌آفریند، از سویی می‌تواند ابزار توسعه باشد و از سویی زمینه‌ی نابودی زیرساخت‌ها را فراهم آورد. عدم برخورد عاقلانه با آب و مدیریت آن در تولید و مصرف فاجعه‌آفرین است. این گزارش در نظر دارد ابعاد این موضوع را بررسی و تحلیل کند و اهمیت و ضرورت فوری و گسترده‌ی به‌کارگیری آبخیزداری و آبخوانداری را در رابطه با پدافند غیرعامل خاطرنشان نماید.

این گزارش در هفت فصل به این مهم پرداخته است:

فصل اول) آمار و اطلاعات پایه: ارائه آمار پایه نزولات که مورد وفاق ملی است به‌عنوان رکن اصلی گزارش آمده است. ارائه هرگونه مدل برای تحلیل و مدیریت نزولات بدون دسترسی به اطلاعات و آمار پایه نزولات میسر نمی‌باشد. البته مشکل در اطلاعات پایه نیست؛ مشکل اصلی مربوط به نحوه‌ی تحلیل اطلاعات و آمار پایه است که در فصول دیگر آمده است.

فصل دوم) فناوری آبخیزداری و قابلیت‌های آن: آبخیزداری مدیریت پایدار منابع زیستی در هر حوزه‌ی آبخیز است؛ به‌گونه‌ای که امکان بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی که شامل آب و خاک و منابع گیاهی و منابع جانوری و هوا و اکوسیستم است فراهم شود. اقدامات آبخیزداری شامل تهیه اطلاعات پایه و آمایش سرزمین، تعیین کاربری اراضی، تعیین تکلیف جانمایی و میزان توسعه هر فعالیت در هر حوزه‌ی آبخیز، تحلیل فرصت‌ها و تهدیدها و داشته‌ها و نیازها می‌باشد؛ که نهایتاً به طراحی مدل مدیریت جامع حوزه‌ی آبخیز منجر می‌شود.

فصل سوم) مقایسه‌ی دو رویکرد متفاوت در جمع‌آوری و مدیریت نزولات: برای مدیریت نزولات و بارش‌ها در یک حوزه‌ی آبخیز یک روش شناخته‌شده و متداول، مطالعه‌ی حوزه‌ی آبخیزی و برآورد آورد آب رودخانه و نهایتاً احداث یک یا چند سد خاکی یا بتونی برای جمع‌آوری سیلاب‌ها و بهره‌برداری از منابع آب تجمیع‌شده در طول سال است. روش دیگر مدیریت این نزولات در کل پهنه، از خط‌الرأس تا خروجی حوزه‌ی بالادست و ارزیابی وضعیت حوزه‌های میانی و پایین‌دست و سپس اجرای تلفیقی انواع سازه‌های مناسب و اقدامات بیولوژیک برای بهره‌برداری پایدار از نزولات است. تحلیل اقتصادی، اجتماعیِ این دو روش در این فصل آمده است و به‌روشنی قابل مقایسه است که کدام رویکرد می‌تواند امکان جلوگیری از آلودگی، صیانت از تبخیر و هدررفت و تخریب منابع آبی و بهره‌برداری پایدار از منابع آب را فراهم نماید.

فصل چهارم) نقش آبخیزداری در رابطه با پدافند غیرعامل منابع زیستی: اقدامات پدافند غیرعامل در رابطه با منابع زیستی از جمله آب و خاک و منابع گیاهی و منابع جانوری، هوا و اکوسیستم شامل صیانت آنها از آلودگی، صیانت آنها از تخریب و نابودی و مانیتورینگ و پایش بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی می‌باشد. مدیریت حوزه‌های آبخیز با فناوری آبخیزداری، کلیه فعالیت‌ها را به‌گونه‌ای سامان می‌دهد که اهداف ذکرشده محقق شود و بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی فراهم گردد. چگونگی این اقدامات توضیح داده شده است.

فصل پنجم) چند مثال از نقش آبخیزداری در مدیریت پایدار پروژه‌های صنعتی و اقتصادی: در این فصل به نقش‌آفرینی آبخیزداری در پدافند غیرعامل در دیگر حوزه‌های صنعتی و اقتصادی پرداخته و مثالهایی در حوزه‌ی مدیریت شهری، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و همچنین چگونگی حل مشکل بحران آب به تحلیل و مقایسه پرداخته است. این فصل از آنجا اهمیت ویژه دارد که نشان می‌دهد چنانچه مدلی برای توسعه پایدار ملی طراحی نشود و زیرساخت‌ها بر اساس سلایقِ بخشی به انجام برسد، توسعه پایدار پدافند غیرعامل با چالش‌های عظیمی از نظر امکان‌پذیری، هزینه، زمان‌بر بودن و دیگر دشواری‌ها روبه‌رو خواهد شد.

فصل ششم) نقش آبخیزدار‌ی در توسعه‌ پایدار ملی: در این فصل علاوه بر نقشی که آبخیزداری در پدافند غیرعامل دارد تأثیر و نقش آن در توسعه‌ی پایدار ملی در همه‌ی ابعاد اقتصادی و اجتماعی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. وقتی اقدامات در قالب مدل‌های توسعه‌ای مطالعه‌شده به انجام برسد علاوه بر امکان‌پذیر نمودن پدافند غیرعامل به‌صورت آسان‌تر و کم‌هزینه‌تر در عین حال امکان تولید و اشتغال و توسعه کسب‌وکار فراهم می‌شود که به‌طور طبیعی منجر به حفظ استقلال اقتصادی و سیاسی کشور می‌شود؛ و این،  خود از اهداف کلان پدافند غیرعامل پایدار است.

فصل هفتم) جمع‌بندی: دشمنان به‌راحتی نمی‌توانند بحران آب ایجاد کنند، نشست زمین را به‌وجود آورند، وابستگی جمهوری اسلامی را در آب و غذا به خارج از کشور فراهم کنند، سرزمین و زیرساخت‌ها را در یک پهنه‌‌ی وسیع منهدم کنند، خسارات وسیع به اقتصاد ملی وارد کنند. البته همه‌ی آنها جزو مواردی است که پدافند غیرعامل باید به آنها بپردازد و راه‌های مقابله را نشان دهد. اما عدم اجرای پروژه‌های آبخیزداری باعث همه این خسارات می‌شود و آبخیزداری چاره‌ی همه‌ی این معضلات است.

فصل اول) آمار پایه

ایران سرزمینی خشک و نیمه‌بیابانی است. متوسط بارندگی در آن 250 میلی‌متر است. مرتبط با دوره‌های 30ساله ،50ساله و 70ساله این متوسط کم و زیاد می‌شود، به این ترتیب که حجم بارندگی سالیانه 420، 413 و 430 میلیارد مترمکعب می‌گردد. حداقل بارندگی 380 میلیارد مترمکعب و حداکثر رکورد ثبت‌شده 580 میلیارد مترمکعب است که هر 70 سال یک‌بار ممکن است به رکورد 700 تا 720 میلیارد مترمکعب هم برسد. پراکندگی بارش‌ها از نظر زمان و مکان و حجم به‌طور دائم در سرزمین ایران درحال تغییر است به همین دلیل با توجه به برداشت دائمی از سفره‌های زیرزمینی و عدم تزریق منظم و ثابت سفره‌های زیرزمینی تراز منابع به‌میزان 120 میلیارد مترمکعب منفی است که باعث نشست لایه‌ها و اراضی می‌شود. اینها آمار پایه‌ی مورد قبول همه‌ی دست‌اندرکاران است. نکته‌ی مهم آن است که رویکردهای متفاوتی برای تحلیل این آمارها وجود دارد که متکی به باورها و فناوری‌های مورد استفاده است، به‌گونه‌ای که با فناوری‌های مربوط به جمع‌آوری این نزولات با انواع سد و بند خاکی استفاده از نزدیک به 300 میلیارد مترمکعب را غیرممکن دانسته آن را به‌واسطه‌ی تبخیر و تعرق، مهدور می‌شمرد، در مقابل، فناوری آبخیزداری به‌عنوان رویکرد مدیریت جهادی در بهره‌برداری از سیلاب‌ها امکان مدیریت نزولات را برای تولید آب جدید افزون بر 100 میلیارد مترمکعب آب مصرفی به‌میزان یکصد میلیارد مترمکعب آب جدید که یک‌سوم تبخیر و تعرق اعلام شده می‌باشد ممکن می‌داند. در مقایسه‌ی این رویکردها تفاوت‌های عمده‌ی دیگری نیز وجود دارد که در این گزارش به آن پرداخته شده و این تفاوت‌ها مقایسه شده است.

فصل دوم) فناوری آبخیزداری و قابلیت‌های آن

آبخیزداری مدیریت منابع زیستی در هر حوزه‌ی آبخیز است، به‌گونه‌ای که امکان بهره‌برداری پایدار از منابع فراهم شود. حوزه‌ی آبخیز پهنه‌ای است که بارش‌های وارده بر آن به یک آب‌راهه یا آب‌انباشت منتهی می‌شود و منابع زیستی شامل آب و خاک، منابع گیاهی، منابع جانوری، هوا و اکوسیستم می‌باشد. به‌منظور بهره‌برداری پایدار از منابع، هر حوزه‌ی آبخیز باید مطالعه شود و اطلاعات پایه‌ی سرزمین در کلیه‌ی امور جمع‌آوری گردد. سپس متناسب با قابلیت‌ها و نیازها کاربری اراضی تعیین، و تکلیف هر فعالیت اعم از تولید و خدمات، سکونت‌گاه و شبکه‌ی راه‌ها و دیگر خدمات روشن شود. در خصوص حفاظت آب و خاک نوع خاصی از سازه‌ها و اقدامات تلفیقی بیولوژیک انجام می‌شود که نزولات وارده بر پهنه‌ی حوزه‌ی آبخیز از خط‌الرأس کنترل و مهار شود. سرعت آن کاهش یافته و به لایه‌های زیرین نفوذ داده شود و با کاهش زمان ماندگاری در معرض باد و شدت آفتاب از تبخیر آن کاسته شود، به این ترتیب سیلاب‌های مخرب شدید و زودگذر به جویبارهای آرام، دائمی و قابل کنترل و به منابع بهره‌برداری پایدار تبدیل می‌شوند. بخش مهم نزولات نیز ضمن مرطوب نمودن سطوح و تأمین نیاز آبی منابع گیاهی به لایه‌های زیرین نفوذ می‌کنند. هرجا نیاز باشد در قالب چشمه و یا قنات و یا با حفر چاه قابل بهره‌برداری  و یا قابل ذخیره‌سازی هستند، به این ترتیب در کل حوزه‌ی آبخیز ضمن مدیریت آب و خاک امکان افزایش و بهره‌برداری پایدار منابع گیاهی و جانوری و بهینه‌سازی هوا و اکوسیستم فراهم می‌شود و منجر به توسعه‌ی کسب و کار می‌گردد. با توجه به تنوع و پراکندگی چشمه‌ها در کل پهنه، هر جا نیاز به آب انباشت باشد هر نوع آب انباشت کوچک قابل حفاظت و یا سد زیرزمینی ایمن قابل احداث است. در پایانه‌ی حوزه نیز سد و بندهای ضروری که از نظر حجم و ابعاد و نیز ورودی و خروجی دائمی مدیریت شده است و فاقد آوردها و یا سرریزهای سیلابی خروشان هستند قابل احداث است. همه‌ی این اقدامات ضمن فراهم‌سازی فعالیت پایدار در هر زمینه‌ای حفاظت منابع از آلودگی و تخریب را به‌شایستگی فراهم می‌نماید.

فصل سوم) مقایسه‌ی دو رویکرد متفاوت در جمع‌آوری مدیریت نزولات

دو رویکرد مشخص و شناخته‌شده در جمع‌آوری نزولات وجود دارد؛ یکی احداث  انواع سد و بند، و دیگر آبخیزداری و آبخوان‌داری که هریک تأثیرات متفاوت قابل مقایسه‌ای دارند از جمله:

  1. هزینه‌ی احداث سد و بند و زمان مطالعه و اجرای آنها بیش از 10 برابر هزینه‌ی مطالعه و اجرای پروژه‌های آبخیزداری و آبخوان‌داری در هر حوزه‌ی آبخیز است.
  2. احداث انواع سد و بند یک رویکرد صرفاً هزینه‌ای است؛ در حالی که آبخیزداری یک رویکرد درآمدزا می‌باشد و اجرای آن در هر حوزه‌ی آبخیز باعث تولید ارزش افزوده می‌گردد. با اقدامات آبخیزداری کل پهنه‌ی حوزه‌ی آبخیز عرصه‌ی تولیدات زراعی، باغی، دامی، جنگلی و مرتعی شده و یک زنجیره‌ی کامل ارزش افزوده جدید به‌وجود می‌آورد.
  3. اگرچه آب تولیدی در هر روشی می‌تواند تولید و اشتغال و ارزش افزوده به‌بار بیاورد در حالی که کاربست فناوری آبخیزداری علاوه بر ارزش افزوده‌ی ناشی از تولید آب، خود یک رویکرد اشتغال‌زا و ابزار گسترش کسب‌وکار پایدار در هر حوزه‌ی آبخیز می‌باشد. اشتغال‌زایی محدود احداث سد و بند نیز یک رویداد مقطعی و ناپایدار است. اقدامات آبخیزداری دائمی و سالیانه، نیازمند فعالیت بهره‌برداران در کل عرصه می‌باشد.
  4. سدسازی اگرچه یک اقدام بعضاً ضروری است اما این فناوری در کل همخوان با محیط زیست و توسعه پایدار نمی‌باشد و اسباب آلودگی منابع، کاهش پایداری و نابودی منابع زیستی است، در حالی که آبخیزداری یک ابزار بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی و زیرساخت توسعه‌ی پایدار ملی در کلیه‌ی مراحل است. در دامنه‌ی جبال بارز کرمان دو پروژه‌ی آبخوان‌داری و سدسازی روی دو رودخانه‌ی همجوار احداث شده که پایلوت مناسبی برای مقایسه‌ی عملکرد فناوری‌ها در رابطه با منابع زیستی می‌باشد.
  5. سدسازی در مرحله‌ی احداث و بهره‌برداری مشارکت‌های محدود مردمی را ایجاد می‌کنند. آبخیزداری ابزار کارآمد و پایدار مشارکت گسترده‌ی مردم در توسعه‌ی پایدار ملی در هر حوزه‌ی آبخیز است.
  6.  سدسازی همه‌ی قابلیت‌ها و فرصت‌های لازم را برای دشمن جهت بحران‌آفرینی اعم از تخریب سدها و نابودی عرصه‌ها و سکونت‌گاهها و زیرساخت‌های پایین‌دست امکان آلوده نمودن بیولوژیک و شیمیایی مخازن سدها را فراهم می‌کند. آبخیزداری به‌گونه‌ای مؤثر خطر تجمع و تشدید خطرآفرینی سیلاب‌ها را کاهش داده و هزینه‌ها و فرصت‌سوزی فراوانی را برای دشمنی که در صدد تخریب و تهاجم به منابع آبی باشد به‌وجود می‌آورد، زیرا دشمن برای ایجاد بحران باید به نقاط بسیار متعدد و کوچک حمله کند که این امر بسیار زمان‌بر و پرهزینه می‌باشد، به‌علاوه با مقابله و مقاومت گسترده‌ی مردمی روبه‌رو می‌شود که خود حافظ و نگهبان زیرساخت‌ها و بهره‌برداران هستند. حضور و حفاظت بهره‌برداران متعدد مردمی در هر حوزه‌ی آبخیز در صورتی که آموزش‌های لازم نیز به آنها داده شود کم‌هزینه‌ترین، مناسب‌ترین و مؤثرترین رویکرد پدافند غیرعامل برای حفاظت از زیرساخت‌ها در هر حوزه‌ی آبخیز است که اقدامات آبخیزداری به انجام رسیده باشد.
  7. آبخیزداری مدیریت منابع زیستی در یک حوزه‌ی آبخیز است که امکان بهره‌برداری پایدار از منابع را فراهم می‌کند. از جمله بندهای کوچک ایجادشده در یک حوزه‌ی آبخیز می‌تواند به‌صورت زیرزمینی باشد که هم حفاظت از آلودگی را به‌همراه دارد و هم حفاظت از تبخیر آب؛ در صورتی که سدهای بزرگ چنین قابلیتی ندارند و مهمتر آنکه با توجه به ابعاد سازه‌ها در اقدامات آبخیزداری امکان احداث سد و بند زیرزمینی وجود دارد که یک سازه‌ی مطمئن در برابر هرگونه تهاجم و تخریب است.

باید توجه شود هدف از مقایسه‌ی این دو رویکرد در مدیریت و بهره‌برداری از نزولات، مخالفت با سدسازی و برخورد سیاسی با این فناوری نیست؛ بلکه یک مقایسه‌ی علمی در کارآمدی رویکردهای مختلف در موضوع پدافند غیرعامل است. همان‌گونه که گذشت ممکن است در یک حوزه‌ی 2 آبخیز که آبخیزداری انجام می‌شود از انواع سد و بند کوچک، به‌ویژه سدهای زیرزمینی یا حتی مخازن خاص برای جمع‌آوری و نگهداری آب استفاده شود اما ابعاد، روش احداث و مقاومت در برابر خطرات آن کاملاً حساب شده و با هزینه‌ی اندک و با مشارکت وسیع و دائمی مردمی عملیاتی می‌باشد که توسعه‌ی پایدار را به‌دنبال دارد.

فصل چهارم) آبخیزداری و پدافند غیرعامل

اهداف استراتژیک پدافند غیرعامل شامل افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب‌پذیری، تداوم فعالیت‌های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدات و اقدامات دشمن است.

در ادبیات مدیریت استراتژیک، پدافند غیرعامل به‌دنبال حفاظت از سرمایه‌های ملی و استقلال اقتصادی و سیاسی کشور و در یک کلمه صیانت و حفاظت از توسعه‌ی پایدار ملی است.

اگر چنین باشد و بر این گفتمان وفاق ملی داشته باشیم، آنگاه آبخیزداری به‌عنوان یک فناوری روزآمد مدیریت حوزه‌های آبخیز برای فراهم نمودن بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی و فراهم‌سازی زیرساخت‌ها برای تحقق توسعه‌ی پایدار ملی و از جمله ابزار روزآمد حفاظت از پایداری توسعه است که خود از اهداف استراتژیک پدافند غیرعامل است.

از جمله الزامات برنامه‌های پدافند ملی، شناسایی دشمن و ابزارهای او و بررسی و تحلیل و آماده‌سازی سرزمین برای حفاظت و صیانت از داشته‌ها و سرمایه‌ها و زیرساخت‌ها در برابر دشمن است. دشمن‌شناسی نیز یک هنر است. ساده‌اندیشی در شناسایی دشمنان ممکن است به نابودی یک جامعه و تمدن نیز منجر شود.

آموزه‌های اسلامی و دینی مورد تأکید مکرر معصومین(ع) حاکی از آن است که نفس ما بزرگترین دشمن انسان و جامعه است. خسارت‌های وارده از عدم کاربست علم و دانش و دانایی و تأکید بر غفلت‌های جاهلانه امکان بروز بزرگترین خسارات را به توسعه‌ی پایدار ملی به‌وجود آورده است. بعضاً غفلت و جهالت، از میزان خسارت‌ها نیز عظیم و تأسف‌آور است. بی‌مناسبت نیست که مروری بر خسارت‌های اخیر ناشی از عدم کاربست آبخیزداری داشته باشیم؛ فقط خسارت ناشی از سیلاب‌های مهارنشدنی در سال آبی 98ــ97 به اقتصاد ملی بیش از یکصد هزار میلیارد تومان بوده است. خسارات اعلام‌شده به‌میزان 38 هزار میلیارد تومان، برآورد خساراتی است که دولت باید با ترمیم و بازسازی زیرساخت‌های ملی و مردمی آن را جبران کند؛ نه کل خسارات وارده به اقتصاد ملی. به‌علاوه ارزش آب و خاک ازدست‌رفته هریک بیش از یکصد هزار میلیارد تومان است، به‌جز یکصد میلیارد مترمکعبی که سالیانه با غفلت همه‌ی دست‌اندرکاران استحصال نشده و تبخیر می‌شود. در سال آبی مذکور که میزان کل بارش‌ها نزدیک به  580 میلیارد مترمکعب بود، بیش از یکصد میلیارد مترمکعب آب دیگر نیز که قابل استحصال بود از دست رفته است. ارزش صرفاً یکصد میلیارد مترمکعب آب به‌قیمت هر مترمکعب هزار تومان بالغ بر یکصد هزار میلیارد تومان و با قیمت 10 هزار تومان برای هر مترمکعب بالغ بر هزار هزار میلیارد تومان است. ارزش خاک ازدست‌رفته نیز متناسب با همین ارقام است. خسارات سیاسی امنیتی، تأثیرات در ناپایداری توسعه‌ی ملی و دیگر ابعاد فاجعه همچنان در پرده‌ی ابهام قرار دارد و غیرشفاف است، و با غفلت غیرقابل توجیه از آن عبور می‌شود، مهم‌تر آنکه برای جلوگیری از بروز این فاجعه و خسارات ناشی از آن هم اقدام خاصی نمی‌شود. منفی بودن تراز آبی سفره‌های زیرزمینی به‌میزان 120 میلیارد مترمکعب با روند فعلی طی یک قرن هم جبران‌شدنی نیست؛ بلکه این کسری تراز افزایش نیز خواهد یافت. نشست زمین که به‌مفهوم از دست دادن قابلیت و یا کاهش ذخیره‌سازی آب است، اصلاً مورد توجه نیست. آبخیزداری شفا و داروی همه‌ی این بیماری‌هاست، پدافند غیرعامل باید از آبخیزداری سرزمین آغاز شود. پدافند غیرعامل نیازمند مطالعات استراتژیک از جنس تحلیل عوامل مؤثر در ناپایداری توسعه و جلب توجه دست‌اندرکاران به هم‌افزایی در دستیابی به توسعه‌ی پایدار است، غفلت از این مهم نابخشودنی است.

فصل پنجم) آبخیزداری ابزار ایجاد کارآمدی در پدافند غیرعامل در دیگر حوزه‌ها

در شرایط فقدان مدل توسعه‌ی پایدار ملی و انجام فعالیت‌های توسعه‌ای بدون آنکه از تدبیر و جامعیت و اطلاعات پایه‌ی سرزمین استفاده شده باشد، اقدامات پدافند غیرعامل را در صیانت از سرمایه‌های ملی بسیار دشوار و پرهزینه می‌کند، نمونه‌هایی از این اقدامات:

  1. رویکرد خطرآفرین مدیریت شهری در حوزه‌ی آبخیز کلان‌شهر تهران

کلان‌شهر تهران به‌وسعت 700 هزار هکتار در یک حوزه‌ی آبخیز محدود به رودخانه‌ی کرج و رودخانه‌ی جاجرود در شرق و غرب و دامنه‌های جنوبی البرز در شمال و رود شور در جنوب قرار گرفته است. هفت دره‌ی رود در بستر این حوزه‌ی آبخیز کلیه‌ی روان‌آب‌ها را به رود شور منتقل می‌کند. مدیریت شهری در حالی که مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران با همکاری پژوهشکده‌ی آبخیزداری جهاد کشاورزی در دهه‌ی هشتاد مطالعات جامع آبخیزداری شهر تهران را به سامان رسانید، بدون توجه به عقل و علم تولیدشده، اقدامات خطرآفرین و بسیار بحران‌زای زیر را به انجام رسانیده است:

1-1) تغییر کاربردی دره‌رودها از مسیر عبور سیلاب‌ها به اتوبان، باغ‌شهر، پارک و دیگر تأسیسات شهری. خداوند این دره‌رودها را برای تخلیه‌ی سیلاب‌های خسارت‌بار آفریده است، و مدیریت شهری کلاً این نعمت بزرگ را به ابزار فاجعه‌آفرینی تبدیل نموده است، در این راستا خوب است ماجرای اندوه‌بار ورودی شهر شیراز در ابتدای سال جاری را به‌خاطر آوریم.

2-1) احداث کانال‌های دفع آب‌های سطحی موازی با خط بزرگترین شیب حوزه که هم طولانی است و هم با هزینه‌ی سرسام‌آور اجرا می‌شود؛ بدون کارآمدی لازم در هنگام بروز سیلاب‌ها به‌ویژه سیلاب‌های شدید کانال‌های طبیعی خدادادی مسدود و کانال‌های غیرحرفه‌ای دست‌ساز بشر با ظرفیت محدود و غیرکارآمد در سیلاب‌های شدید جایگزین شده‌اند که قطعاً فاجعه‌آفرین است.

3-1) هدر دادن نزولات ارزشمند آسمانی به‌میزان حداقل از 120 تا حداکثر 250 میلیون مترمکعب سالیانه آن هم در کلان‌شهر تهران که نیازمندی شدید به تأمین آب وجود دارد.

آبخیزداری شهری با ادبیات علمی و گفتمان عقلی روزآمد رویکردهای متفاوتی را پیشنهاد نموده است. براساس این رهنمودها دره‌رودها باید آزاد شود. بندهای کوچک در طول آن برای جمع‌آوری نزولات ایجاد شود. کانال‌های انتقال روان‌آب عمود بر خطوط بزرگترین شیب در فاصله‌های یک تا سه کیلومتری ایجاد و روان‌آبها را به دره‌ها منتقل کند. این رویکرد در یک جمله قابل‌فهم‌تر می‌شود:

به‌جای دفع آبهای سطحی، متکی به دانش آبخیزداری مدیریت بهره‌برداری پایدار از آب‌های سطحی در کلان‌شهر تهران را در دستور کار قرار دهیم. از نگاه پدافند غیرعامل باید هر لحظه منتظر باشیم که سیلاب‌های ویران‌گر تأسیسات دره‌رودها را نابود کند. کانال‌های دفع آبهای سطحی خود به کانال هدایت سیلاب‌های ویرانگر جنوب شهر مبدل شود و عوامل دشمن زمینه‌ی مناسب فتنه‌های اجتماعی را فراهم کرده و به آن دامن بزنند. در گفتمان مردمی در سطح شهر این مطلب دهان به دهان می‌شود که «اگر در تهران زلزله بیاید چند میلیون نفر کشته می‌شوند، ولی اقدامی هم برای جلوگیری از آن نمی‌شود». سیلابهای شدید با وضع موجود نیز همین تأثیرات فاجعه‌بار را دارند که ما آن را تشدید هم کرده‌ایم.

2) دشواری پدافند غیرعامل تأسیسات عسلویه

عسلویه مهمترین، عظیم‌ترین و ارزشمندترین زیرساخت در توسعه‌ی اقتصادی کشور است. ارزش تأسیسات موجود بیش از پانصد میلیارد دلار به‌قیمت‌های ثابت پایان سال 1397 می‌باشد. این تأسیسات، به‌دلیل وجود نقایصی ناشی از فترت مطالعات پدافندی کارآمد، آسیب‌پذیرند و ممکن است توسط دشمنان و با ابزارهای معمولی تهاجمی یا ابزارهای روزآمد تخریب شوند؛ در این صورت تأسیسات موجود به پودر و دود تبدیل می‌شود. اگرچه اقدامات ارزشمندی برای حفاظت از این تأسیسات در دست انجام است اما بدیهی است که اقدام برای پدافند غیرعامل این مجموعه‌ی عظیم و ارزشمند، اکنون دیگر بسیار دشوار و هزینه‌بر و در شرایطی غیرممکن است، در حالی که دانش آبخیزداری به‌شایستگی امکان صیانت از این سرمایه‌ی ملی را بررسی اولیه نموده و با تعیین کاربری اراضی و مکان‌یابی مناسب ارائه‌ی طریق داده است. یک مطالعه‌ی اولیه نشان میدهد که در فاصله‌ی 30کیلومتری شمال منطقه یک فلات ارزشمند به‌وسعت 50 هزار هکتار وجود دارد که توسط تپه‌ها و کوه‌های متعدد احاطه شده و احداث تأسیسات صنعتی در اطراف این فلات و ایجاد تأسیسات خدماتی در عرصه‌ی این فلات تخریب و آسیب‌رسانی را بسیار دشوار و هزینه‌بر می‌کند. یک عرصه‌ی 150 هزار هکتاری نیز در فاصله 70کیلومتری غرب عسلویه وجود دارد که آن نیز جای مناسبی برای ایجاد این تأسیسات بوده است. پروژه‌ی عسلویه پرشتاب، با عجله و بدون یک مطالعه‌ی جامع حوزه‌های آبخیز منطقه در یک عرصه‌ی محدود 10 هزار هکتاری که با تصرّف اراضی کشاورزان و ایجاد نارضایتی‌های منجر به شورش مردمی تا 15 هزار هکتار توسعه یافته نامناسب‌ترین، پرخطرترین و حاثه‌بارترین منطقه برای ارزشمندترین، حیاتی‌ترین و بزرگترین زیرساخت ملی است. البته خداوند نگهدار است، ابزارهای بازدارنده‌ی پدافند عامل مانع این‌گونه رویدادها هستند. دشمنان خود نیز آسیب‌پذیر و ملاحظه‌کار می‌باشند، اما علم و دانشی هم به‌عنوان آبخیزداری وجود دارد که در عین حال که امکان حفاظت پایدار از زیرساخت ها را امکان‌پذیر می‌کند، اما مورد توجه نمی‌باشد.

3) تأمین آب از ناکجاآباد

یکصد میلیارد مترمکعب آب مصرفی کنونی، برای برنامه‌های توسعه‌ای در بخش کشاورزی، شرب و صنعت ناکافی و بحران‌آفرین است، به‌ویژه اگر استراتژی افزایش جمعیت تا 300 یا 500 میلیون نفر مدنظر باشد، محدودیت منابع آبی با روش‌های فعلی، یک بحران عظیم خواهد بود. آبخیزداری امکان تأمین یکصد میلیارد مترمکعب آب جدید را با هزینه‌ی اندک و با روش‌های آسان میسر می‌کند؛ اما اصرار بر جهل و غفلت و نادانی در عدم امکان تأمین آب از منابع داخلی از سوی بعضی از مدیران و کارشناسان، کشور و نظام را به اتخاذ تصمیم‌های نادرست برای تأمین آب از روش‌های بسیار پرهزینه و خسارت‌بار مکلف و مجبور نموده است. تأسیسات تأمین آب از خزر یا خلیج فارس از نگاه پدافند غیرعامل خطرساز و پرهزینه است. تأمین آب از فرامرزها یک وابستگی عظیم سیاسی امنیتی و برخلاف سیاست‌های صیانت از استقلال و پایداری ملی است که از اصول پدافند غیرعامل است. برآورد هزینه‌ها برای تأمین آب شیرین از شمال و جنوب از حداقل 30 هزار تومان تا حداکثر 50 هزار تومان با قیمت‌های ثابت پایان سال 1397 برای هر مترمکعب حکایت دارد، در حالی که هزینه‌ی تأمین آب با فناوری آبخیزداری از 3 هزار تومان تا 5 هزار تومان برای هر مترمکعب و در موارد بسیاری کمتر است. فقدان مدل توسعه‌ی پایدار ملی، فقدان تدبیر و کارآمدی مدیریت کشور در استفاده‌ی همه‌جانبه از آبخیزداری موجب غفلت و تحمیل هزینه‌های گزاف به اقتصاد ملی است. آسیب‌پذیری ملی ناشی از فقدان تدابیر استراتژیک در توسعه‌ی پایدار ملی از اقدامات دشمن در آسیب‌رسانی به زیرساخت‌ها خطرآفرین‌تر و پرهزینه‌تر است. آیا ضرورت تولید عقل و دانش برای مدیریت راهبردی و توسعه‌ی پایدار جمهوری اسلامی نمی‌تواند اصلی‌ترین راهبرد در پدافند غیرعامل کشور باشد؟ چرا همیشه سخت‌افزاری می‌اندیشیم و به‌اصطلاح به‌جای استفاده از عقل و اندیشه و علم می‌خواهیم در حل مسائل از ابزارهای فیزیکی و سخت استفاده کنیم. آیا آموزه‌ی دینی که یک ساعت تفکر را معادل هفتاد سال عبادت که تقریباً معادل عمر متوسط انسان است، معرفی می‌کند، اینجا مصداق ندارد؟ راه درازی در پیش است. حفاظت و صیانت از داشته‌ها همان تقوای الهی است؛ اصولاً تقوا به‌مفهوم حفظ داشته‌ها و صیانت از آن است. خردورزی ابزار اصلی تقواپیشگی است. دستیابی به پدافند غیرعامل پایدار، همه‌جانبه، ارزان و سریع موکول به طراحی و پیاده‌سازی برنامه‌ی جامع آبخیزداری کشور است.

فصل ششم) آبخیزداری ابزار کارآمد توسعه پایدار و صیانت از سرمایه‌های ملی

برنامه‌ی جامع آبخیزداری کشور در صورتی که صندوقی برای توسعه‌ی سرمایه‌گذاری در این خصوص ایجاد شود، صرفاً با هزینه‌ای برابر خسارت وارده در یک سال و با حداقل یکصد هزار میلیارد تومان به‌طور کامل در کل کشور قابل انجام است. رویکرد مدیریت جهادی با اتخاذ چنین تصمیمی موارد زیر را امکان‌پذیر می‌کند:

  1. تأمین کلیه‌ی اطلاعات لازم سرزمینی برای طراحی مدل توسعه‌ی پایدار ملی از جمله آمایش سرزمین و تعیین کاربری اراضی و نوع فعالیت در هر منطقه و چگونه فراهم‌سازی پایداری توسعه.
  2. طراحی و پیاده‌سازی مدل توسعه‌ی پایدار ملی و فراهم نمودن بهره‌برداری پایدار از منابع زیستی
  3. ایجاد 10 تا 30 میلیون شغل جدید
  4. امکان تأمین آب و غذا برای 500 میلیون نفر
  5. تأمین اعتبار به‌صورت قرض‌الحسنه برای کلیه‌ی فعالیت‌های توسعه‌ای ملی و پیاده‌سازی مدل توسعه پایدار ملی در برنامه‌ی جامع آبخیزداری
  6. نهادسازی برای مشارکت همه‌جانبه‌ی مردم در توسعه‌ی پایدار ملی در حوزه‌های آبخیز
  7. رونق اقتصادی تا 10 درصد رشد سالیانه، امنیت غذایی، صادرات کالا و خدمات مهندسی و بسیاری اتفاقات ارزشمند دیگر
  8. مدیریت نزولات و تزریق روان‌آب‌ها به لایه‌ها و سفره‌های زیرزمینی برای تأمین پایدار منابع آبی مورد نیاز و جبران کسری تراز آبی سفره‌های زیرزمینی.
  9. جلوگیری از تجمیع و سرعت گرفتن سیلاب‌ها و خسارت‌آفرینی آنها و همچنین جلوگیری از تبخیر و هدررفت منابع آبی
  10. عدم نیاز به سدهای بزرگ با توجه به تبدیل جریان‌های شدید و حجیم و کوتاه‌مدت به جریان‌های کم‌حجم ، پایدار و قابل مدیریت
  11. تبدیل سازه‌های بزرگ، حجیم و هزینه‌بر و خسارت‌آفرین به بندها و سدهای کوچک و بسیار متعدد در سراسر کشور که خطرآفرینی بسیار اندک دارد و نقش آنها در صیانت از پایداری توسعه بسیار مؤثر است و در بسیاری موارد می‌تواند به سدهای زیرزمینی نیز تبدیل شود که خود از ابزارهای پدافند غیرعامل به‌شمار می‌رود.
  12. پاسخگویی به مطالبات اقتصادی و سیاسی مردم و ایجاد وحدت ملی از طریق ایجاد امنیت اجتماعی، توسعه‌ی اشتغال و توسعه‌ی پایدار ملی و نقش‌آفرینی گسترده‌ی مردمی در مدیریت کلیه‌ی بحران‌ها اعم از حوادث طبیعی و یا تهاجمات دشمنان و دفاع شایسته از سرزمین و تمدن ایرانی اسلامی.

فصل هفتم) جمع‌بندی

پدافند غیرعامل با وظایف روشن و مشخص و استراتژیکی که دارد وظیفه دارد که دشمنان را به‌صورت دائمی پایش نموده و تدابیر و روش‌های برخورد تخریبی آنان را در همه‌ی ابعاد اقتصادی و اجتماعی شناسایی کند و سپس با اتخاذ تدابیر مناسب حفاظتی امکان حفاظت از زیرساخت‌ها و صیانت از استقلال اقتصادی و اجتماعی را فراهم کند. اتخاذ رویکردهای متفاوتی در این خصوص وجود دارد.

یک رویکرد معمولی آن است که سازمان و تشکیلات پدافند غیرعامل خود را مأمور و معذور بداند، صرفاً به بررسی وضع موجود کفایت کند و اقدامات خود را شامل وضع موجود و در ادامه اقدامات دیگر دستگاه‌ها برنامه‌ریزی نماید. اما یک رویکرد می‌تواند تحلیل و ارزیابی دائمی وضع موجود نیز باشد. اقدامات پدافند غیرعامل از پوشش دادن به حفاظت وضع موجود باید شامل طراحی روش‌ها و  مدل‌هایی باشد که همه‌ی دستگاه‌ها را موظف کند در انجام وظایف خود تدابیر پدافند غیرعامل را به‌ویژه با هدف پایداری حفاظت از زیرساخت و امکان استمرار بهره‌برداری پایدار بنا نمایند. درصورتی‌که دستگاه‌ها بخشی‌نگر و جزیره‌ای کار کنند و در شرایطی که مطالعات آمایش سرزمین انجام نشود و در شرایطی که مدل آبادانی و پیشرفت کشور بر اصول و مبانی توسعه‌ی پایدار طراحی و اجرایی نشود آنگاه هر فاجعه‌ای در هر سطحی مورد انتظار است. در شرایط ناهماهنگی و اقدامات پراکنده و غیرپایدار هزینه‌آفرین و خطرساز قطعاً روند پیشرفت به‌سوی تحجر و فروپاشی خواهد بود، اگرچه ظاهر نظام و اسم و عنوان آن پابرجا باشد.

آبخیزداری یک فناوری روزآمد و جامع‌نگر است که ضمن انجام مطالعات آمایش سرزمین با تعیین تکلیف نوع و حجم و ابعاد هر فعالیت در حوزه‌ی آبخیز ضامن پایداری توسعه است. روش‌های اجرایی بسیار آسان و مردمی و همراه با درآمدزایی و جلب مشارکت عمومی است. اگرچه سیاست‌های کلان مرتبط با آبخیزداری و آبخوانداری که یکی از پروژه‌های آبخیزداری در حوزه‌های میانی آبخیز است از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده است، اما رعایت اصول و عملیاتی شدن آن در بعضی از بخش‌ها متوقف و در بخش کشاورزی به‌کندی در دست اجرا می‌باشد. مقام معظم رهبری با فراخوان دستگاه‌ها به دانش‌محور بودن فعالیت‌ها و دانش‌بنیان بودن سازمان‌ها آنها را به تولید علم و عقل و دانش و فعالیت سیستمی و پایدار فراخوان کرده‌اند. جای تأسف است که دستگاه‌های بخشی‌نگر بدون هم‌افزایی و همراهی و همیاری با یکدیگر هر روز از توسعه‌ی پایدار ملی فاصله‌ی بیشتری می‌گیرند.

والسلام علی من اتبع الهدی

محمدتقی امانپور

سیزدهم آبان‌ماه 1398

+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط