رحمانپور اشعار نغز و پرمفهوم را وارد موسیقی نواحی کرد

رحمانپور اشعار نغز و پرمفهوم را وارد موسیقی نواحی کرد

هادی مؤمنی شاعر و ترانه‌سرای لرستانی معتقد است که ایرج رحمانپور در طول عمر هنریش توانسته است اشعار نغز و پرمفهوم را وارد موسیقی لرستان کند.

خبرگزاری تسنیم - انتشار کلیپی با صدای مسلم علیپور و با عنوان «زلف قجری» موجب واکنش‌های تندی از سوی علاقه‌مندان به موسیقی ایرانی و موسیقی لرستان شد. در روزهای گذشته این کلیپ را بررسی کردیم و به انتشار برخی از دیدگاه‌های مخاطبان درباره این کلیپ پرداختیم. کلامِ سطحیِ این کلیپ (برای این اثر نمی‌توان از واژه موزیک ویدیو استفاده کرد، چراکه فرسنگ‌ها با مفهوم موزیک ویدیو فاصله دارد) موجب شد تا زمینه‌ای برای بررسیِ جایگاه کلام و ادبیات در موسیقی لرستان فراهم شود. از این رو با هادی مومنی شاعر و ترانه‌سُرای لرستانی همکلام شدیم تا از زوایایِ متفاوتی به جایگاه ادبیاتِ لری و لکی در موسیقی لرستان بپردازیم و در عین حال نگاهی به کلامِ قطعه‌ «زلف قجری» داشته باشیم. در ادامه حاصل گفت‌‌وگو با هادی مومنی را می‌خوانید:

همان طور که می‌دانید مسلم علیپور پیش‌تر فقط نوازنده کمانچه و آهنگساز بود و به حق هم در نوازندگی چیره دست است. اما به تازگی قطعه‌ای با عنوان «زلف قجری» منتشر کرده و در آن خوانندگی را هم برعهده دارد. می‌خواهم از دیدگاه خودتان کلامِ این قطعه را برایمان بررسی کنید و ضعف‌ها و نقاط قوتش را بریمان بگویید.

قطعه «زلف قجری» با این بیت شروع می‌شود:
ایمرو زَ و قِم لیل وا سوآرَ / وِ گمونِ خاطرم میل وآ مِ نارَ

در این بیت از رفتنِ لیل (لیلی یا معشوق) حرف می‌زند که گویی میلش به عاشق نیست. اما بعد در ادامه، شاعر لیلی را به آمدن دعوت می‌کند و این کار در این آهنگ به شکلی صورت گرفته است که نوعی مسخره کردنِ لیلی (معشوق) به نظر می‌رسد.

به این بخش از کلامِ این قطعه دقت کنید:
هِ بیا بیا قِ باریکِ مِ / هِ بیا بیا زلف قجری مِ

«قِ باریک» با «زلف قجری» کجایش قافیه است؟ این درست همان چیزی است که در این کلیپ چند بار تکرار می‌شود. همین نکته نشان می‌دهد که کلام این قطعه سطح بسیار پایین دارد و به هیچ وجه قابل بررسی و نقد نیست.

هماهنگیِ شعر و موسیقی را در این اثر چگونه می‌بینید؟

هماهنگی شعر و موسیقی در این اثر مناسب نیست. برای مثال وقتی عاشقی می‌خواهد از معشوقش درخواست آمدن کند، معمولاٌ این درخواست را با لحنی خواهش‌گونه مطرح می‌کند؛ اما در اینجا، خواننده به گونه‌ای «هِ بیا بیا بیا بیا قِ باریکِ مِ» را مطرح می‌کند که گویی به نوعی معشوقش را دست‌انداخته است.


هادی مومنی شاعر و ترانه سرای لرستانی

در نگاهی کلی اگر بخواهید جایگاهی برای «زلف قجری» در موسیقی لرستان متصور شوید، آن جایگاه کجا است؟

یکی از بدترین قطعه‌های موسیقی لرستان است که در این چند سال گذشته شنیده‌ام. ساده‌ترین اشعارِ به کار رفته در موسیقی لرستان، حداقل قافیه را رعایت کرده‌اند.
باید از مسلم علیپور بخواهیم که لطفا نوازنده بماند.
در کلامِ قطعه‌ی «زلف قجری» نه تنها محور عمودی، بلکه محور افقی هم رعایت نشده است. برای مثال محور افقی «زلف قجری» است که با مصرع قبلی هیچ قرینه‌یابی بین این دو ترکیب نیست. محور عمودی خیال هم به هیچ‌وجه در این شعر رعایت نشده است که در ابتدای صحبت‌هایم به آن اشاره کردم.

انتشار چنین آثاری چه تأثیری بر مخاطبان موسیقی لرستان خواهد داشت.

این قطعه با این شعری خالی از واژگانِ درست، خالی از آرایه‌های ادبی و زبانی خالی از محتوا در بین عامه مردم پخش می‌شود مخاطب آن را می‌شنود و در ذهنش این کلامِ سطحی به جای اشعارِ پرمفهوم جای می‌گیرد. چنین اتفاق‌هایی آرام آرام ذائقه شنیداری مردم را تغییر می‌دهد.
از کسی مانند مسلم علیپور انتظار نداریم به سبک میلاد بیرانوندها بخواند. این کارها پوپولیسم شعری است.

حال بیایید سراغ شعرهای سطح بالایی برویم که در موسیقی لرستان اجرا شده‌اند. شاید تنها منطقه‌ای در ایران که شعرهای جدّی و عمیق را وارد موسیقی محلی‌اش کرده، موسیقی لرستان باشد. این اتفاق به همت چه کسانی رخ داده است. چه کسی در استفاده از اشعارِ عمیق در موسیقی لرستان بیشترین نقش را داشته است؟

ایرج رحمانپور در قله استفاده از شعر در موسیقی لرستان قرار دارد. آلبوم «آینه اشک» یکی از کارهایی است که اشعار فاخر را وارد موسیقی نواحی کرد. «سیت بیارمِ» (یکی از آهنگ‌های معروف موسیقی لرستان) ایرج رحمانپور عاشقانه نبود و بیشتر جنبه اجتماعی داشت. در واقع ایرج رحمانپور این قطعه معروف را با دیدگاه خودش روایت کرده که بسیار هم زیبا و شنیدنی است.

جایی که می‌گوید دستمال برایم بیاور، ما را به یاد بیت‌های قدیمی می‌اندازد که گویا می‌خواهد مشغول رقصیدن شود. اما یکباره از گریستن می‌گوید و ما متوجه می‌شویم که او دو دستمال را برای گذاشتن روی چشم‌هایِ گریانش می‌خواهد. جریان سیال ذهن در شعرهای ایرج بسیار عالی است.

آبشخورِ ذهن ایرج رحمانپور در شعر، کجا است؟

آبشخور ذهن رحمانپور در ادبیات شفاهی و قدیمی لرستان، شعر نو و در اشعار بزرگان غرب جای دارد. شنونده موسیقی لرستان با شنیدنِ آثار ایرج رحمانپور بعد از مدت‌ها، با شعر فاخری مواجه شد که نه تنها جنبه‌های عاشقانه بلکه جنبه‌های اجتماعی داشت. گیرایی این آثار به قدری است که هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص و روشنفکران آنها را می‌پسندند.

اگر بخواهم مثالی برای مقایسه آثار ایرج رحمانپور در ادبیات فارسی بیان کنم، شاید بشود برخی از آثار ایرج رحمانپور را با شعرِ «زمستان» سروده‌ی زنده‌یاد اخوان ثالث مقایسه کرد که هم عامه پند است و هم خواص و روشنفکران را اقناع می‌کند. در واقع این اثر سهل و ممتنع است؛ یعنی عامه مردم از لایه‌های روییِ شعر لذت می‌برند و خواص هم از لایه‌های درونی و محتوایی بهره می‌برند.

استاد رحمانپور در سروده‌هایش از نمادها و سمبل‌ها بسیار استفاده می‌کند.

ایرج رحمانپور در سرودنِ اشعارِ نغز با مفاهیم ارزشمند، اولین شاعر نبوده است. اما او در موسیقی لرستان نخستین خواننده‌ای است که اشعاری گرانبها را وارد موسیقی لرستان کرد. چنین اتفاقی نه تنها در موسیقی لرستان که در موسیقی نواحی مختلف ایران هم کم سابقه بود. ما در گذشته بیت‌ها(بیت‌هایی که برای شادی می‌خوانند) و کلیمه‌‌هایی(تک بیت‌‌هایی که برای هوره می‌خوانند) داشته‌ایم که می‌توان آنها را با تک بیت‌های سبک هندی و آثار بزرگانی مانند صائب و بیدل مقایسه کرد.

ایرج موسیقی محلی لرستان را به کار گرفت تا با نغمه‌های دلنشینِ این موسیقی، کلامی پر از فصاحت و بلاغت را به گوش مخاطبان برساند.

یکی دیگر از خوانندگان موسیقی لرستان که در میان علاقه‌مندان به موسیقی نامش آشنا است، رضا سقایی است. کلام در آثار او چه جایگاهی داشته است؟

شاه‌صدای موسیقی لرستان سقایی بود، اما فراموش نکنیم که بیشتر آثار سقایی، شعرهایی سطحی دارند.

در میان خوانندگان نسل جدید کدام یک از خوانندگان توانسته است به بهترین شکل از اشعارِ جدی و عمیق در آثارش استفاده کند. یعنی خوانندگان دیگری هم داریم که بتوانند ادامه دهنده راه ایرج رحمانپور باشند.

مهران غضنفری از خوانندگانی است که او هم در وهله اول شاعر بوده است و با شعر و ادبیات آشنایی کامل دارد و بسیاری از آثاری که خوانده از سروده‌های خودش است. بگذارید در اینجا به یکی از آثار این خواننده اشاره کنم که نامش «کلادَ» است و شعر آن با موسیقی کاملاٌ همخوانی دارد. همچنین این قطعه فضایی کاملاٌ شاد دارد.

کِل کِل کِل کِل کِلا دَ / بادِ شَمال گِلا دَ
وِیَرِ چند ساله دویریت / وَلوخنه پِلا دَ

باد شمال همان باد صبا است که نمادِ پیکِ عاشق به معشوق است. در اینجا ما با شعر شادی مواجهیم. شادی‌ای که حاصل از فرستادنِ پیغامی از سوی عاشق به معشوق است. معشوق رویش به سمت دیگری است. عاشق از معشوق می‌خواهد که به این سو بنگرد و پیغامِ بادِ شمال را بشنود. در بیت دوم، شاعر غمِ عشق را در دلِ عاشق به برفی چند ساله تشبیه کرده که تنها با خنده‌ی معشوق این برف کنار می‌رود و بهار می‌آید.

قطعه‌ی «کِلادَ» یکی از آثار موفق چند سال گذشته در عرصه موسیقی نواحی است که در عین داشتنِ موسیقی و محتوای شاد، تصاویری بکر و مفاهیمی عمیق را به مخاطب ارائه می‌کند.

مهمترین ویژگی شعرهای ایرج رحمانپور چیست؟

مهمترین ویژگی اشعار ایرج رحمانپور استفاده از زبان آرکاییک (قرن‌های گذشته) با لباسی نو است. یعنی کلماتِ به کار رفته قدیمی‌اند اما آنها را در ترکیبی نو به کار می‌برد. ایرج این کلمات را با تصاویر امروزی در هم می‌آمیزد و خودش هم دست به واژه‌سازی می‌زند. او در نهایت به زبان خودش می‌رسد و تشخّصِ زبانی خاص خودش را در شعر به‌دست می‌آورد.

این درست همان کاری است که شاملو در شعر سپید کرد. شاملو هم از زبان قدیمی استفاده کرد تا در قالبی نو، مفاهیمی جدید را بیان کند و در نهایت به زبان خاص خودش رسید.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
triboon
گوشتیران
رایتل
مادیران