سناریوی عباسیان برای عدم گرایش مردم بسوی مکتب امام صادق(ع) / امام ششم با اخلاق نبوی مخالفان را به محبت عترت کشاند

سید محمدباقر علم‌الهدی معتقد است مکاتب انحرافی در عصر امام صادق (ع) برای جلوگیری از گرایش مردم به سوی اهل بیت وحی شکل گرفت.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، دوران امامت امام صادق (ع) یکی از پر فراز و نشیب ترین ادوار تاریخ اسلام بود که مطالعه و بررسی آن می‌تواند ابعاد جدیدی از مقوله و مفهوم امامت و ولایت را در ذهن علاقه‌مندان به ایشان روشن کند. با بررسی تاریخی عصر امام صادق علیه السلام با سه بحران که جامعه اسلام را تهدید می‌کرد و درصدد از بین بردن اسلام ناب محمدی بود برمی‌خوریم. از سویی «بحران اعتقادی» و سیل شبهات و مطرح شدن مباحث فلسفی و سوالاتی که ناشی از نفوذ و گسترش اسلام در دیگر کشورها بود و از طرفی «توطئه شیفتگان قدرت» و تحرکات پیاپی آنها با شعار خونخواهی امام حسین علیه السلام و دست آخر هم «بحران سیاسی» که مربوط به دوران تزلزل حکومت بنی‌امیه که ناشی از بی کفایتی خلفا بود و همچنین فزونی قدرت بنی‌عباس که به نام اهل‌بیت و خاندان پیغمبر و به کام خود روی کار آمده بودند.

این چالش‌ها ما را بر آن داشت تا در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام سید محمدباقر علم‌الهدی استاد حوزه علمیه و مدیر مؤسسه آموزش عالی قاسم بن الحسن به نفش امام صادق (ع) در تعمیق باورهای دینی و شیعی بنشینیم.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید

* عصر امام صادق علیه‌السلام دورانی است که از یک سو علوم وحیانی در معرض همگان قرار می‎گیرد و از دیگر سو مکاتب فراوانی رشد می‌کنند و بعد مردمانی را می‌بینیم که با گرایش‌های متعدد حول ایشان جمع می‌شوند. امام این فضا را چگونه مدیریت کردند؟

زمان حیات وجود مقدس امام صادق علیه‌السلام مقطعی حساس در تبیین معارف دین بود. برای فهم مدیریت ایشان در عصری که حضور داشتند، نیاز است مقداری به عقب یعنی حداقل از مقطع زمانی خروج امام حسین (علیه‌السلام) و شهادت ایشان بازگردیم. مقطعی که امویان بزرگ‌ترین جنایات را علیه اهل بیت وحی آفریدند.

همچنانی که معاویه ملعون نسبت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و فرزندان ایشان ظلم روا داشت و نهال کینه نسبت به خاندان وحی را در دلهای غفلت‌زده مردم کاشت، فرزندش یزید نیز مسیر او را تا بریدن سر عزیز پیغمبر یعنی امام حسین (علیه‌السلام) ادامه داد و منفور تاریخ شد.

هسته‌های مقاومت پس از شهادت امام حسین شکل گرفت

او به صورت مستقیم به جنگ با اهل‌بیت پیامبر در کربلا رفت و آن جنایت را بار آورد و ضمیر پنهان بنی‌امیه را بیشتر از گذشته پیش روی امت اسلام قرار داد. پس از آن نیز پایه‌گذار واقعه حرّه شد. در واقع همان مردمی که تاب ظلم بنی‌امیه را نداشتند، در مدینه علیه آنها شورش کردند. طی این ماجرا در سال 63 هجری مردم مدینه به رهبری عبدالله بن حنظلة بن ابی عامر علیه حکومت یزید قیام کردند. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله 80 تن از صحابه پیامبر و 700 تن از حافظان قرآن کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت. مسلم‌بن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر سپاهیانش حلال کرد.

به همین جهت پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام شاهدیم آرام آرام هسته‌های مقاومت مقابل امویان شکل گرفت و نهضت‌هایی همچون توابین آغاز شد و پایه‌های حکومت آنها را سست‌تر کرد.

تخریب کعبه توسط امویان

پس از آن نیز شاهد تخریب مکه در زمان خلافت عبدالملک بن مروان هستیم. او به حجاج دستور داد تا بخشی را که ابن زبیر به کعبه افزوده بود، از آن بکاهد. حجّاج با تخریب مجدد قسمت حطیم (بخشی از حجر اسماعیل) طول خانه خدا را کوتاه‌تر کرد. روایت شده است که در زمان حجاج کار تجدید بنای کعبه به مشکل بر می‌خورد و با حضور امام سجاد این امر میسر می‌شد.

این اقدامات امویان سبب می‌شد تا مردم هر روز بیشتر از گذشته نسبت به بنی‌امیه کینه داشته باشند و به دنبال مفرّی برای گریز از حکومت آنها بودند. ضمن آنکه رفتار پلیسی و خصمانه آنها کار را به شدت بر اهل‌بیت سخت کرده بود.

امام سجاد در قالب مناجات و ادعیه معارف وحی را انتقال داد

* همان طور که می‌دانیم امویان جوّ خفقانی علیه شیعه ایجاد کردند. در چنین شرایطی امام سجاد چه نقشی برای گسترش معارف الهی و علوم اهل بیت ایفا کردند.

امام سجاد (ع) به دلیل همین اختناق نمی‌توانستند مستقیماً با مردم خودشان صحبت کنند، اما اگر بخواهیم به نمونه‌ای از اقدامات ایشان اشاره کنیم، اینچنین است که ایشان از کانال دعا و مناجات معارف الهی را برای مردم بازگو کردند و این مسئله تا حدودی سبب اصلاح بینش مسلمانان نسبت به جایگاه اهل‌بیت وحی شد. به این ترتیب از یک سو هسته محبت عترت در دل آنها کاشته شد و از دیگر سو خشم آنها نسبت به بنی امیه بیشتر می‌شد.  

در نهایت حکومت آنها توسط عباسیان در ابتدای امامت امام صادق علیه‌السلام منقرض شد. جالب اینجاست که عباسیان با شعار «الرّضا مِن آل الرسول» سر کار آمدند و این نشان می‌دهد که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السلام) و با تلاش‌های امام سجاد نگرش مسلمانان نسبت به جایگاه عترت ارتقاء یافته بود.

بهره‌برداری از اختلاف امویان با عباسیان در گسترش معارف وحی

در انتقال قدرت از امویان به عباسیان فرصتی برای امام باقر  و امام صادق علیهماالسلام پیش آمد تا این بزرگواران با آرامش بیشتری فعالیت‌های خود را ادامه دهند. به این ترتیب امام باقر باب علوم را باز کرد و امام صادق علیه‌السلام این ابواب را گسترش داد و آن را تا بلخ و بخارا و نیشابور و کشورهایی مثل حبشه یعنی اتیوپی آن زمان گسترش داد. همین مسئله سبب شد فرهیختگان و دانشمندان به دنبال امام صادق از اقصی نقاط عالم نزد ایشان بیایند. خیلی‌ها از کوفه و ایران نزد امام حاضر شدند. و در مجموع به حدود 4 هزار شاگرد رسیدند. اینها ظرفیتی ایجاد کرد تا مردم با علوم و معارف اهل‌بیت بیشتر آشنا شوند.

ریشه دوری مردم از مکتب عترت

* نکته جالبی که در این صحبتهای شما وجود دارد این است که مردمی که اینچنین از زمان امام حسین به بعد علیه اهل‌بیت موضع داشتند و ایشان را خارجی خطاب می‌کردند، در زمان امام باقر و امام صادق(ع) در مکتب ایشان قرار می‎گیرند.

به این خاطر است که تمام ظلمهایی که امت اسلام بر اهل‌بیت علیهم‌السلام وارد کردند، ریشه در جهل مردم داشت. اگر جامعه‌ معرفت به امام خود داشته باشد مرتکب این جنایتها نمی‌شد. به موازات افزایش معرفت، افکار بالنده می‌شود. مردمی که در عصر امویان در دل نسبت به عترت کینه داشتند، اکنون به سوی محبت عترت کشیده شدند.

سناریوی دشمن برای دوری مردم از مکتب امام صادق(ع) و معارف عترت

* چالشی که در زمان امام صادق (علیه‌السلام) وجود داشت، حضور فرقه‌ها و مکاتب مختلف در بدنه جامعه اسلامی بود. مدیریت این فضا چگونه توسط امام انجام می‌شد؟

 به دنبال افزایش سطح معرفت و علم مردم و نیز آشنایی هرچه بیشتر مسلمانان با علوم و معارف اهل‌بیت وحی، اندیشه‌های انحرافی در بین آنها شکل می‎گیرد تا به این ترتیب مردم را از حول آن حضرت پراکنده کنند.

 چه بسا فرمایشات امام صادق به شکل دیگری مطرح می‌شد و یا دریافت مردم نادرست شود. همین مسئله سبب بروز انحرافات زیادی و پیدایش فرقه‌های منحرف متعددی در بدنه اسلام شد. فراوانی فرقه‌ها در زمان امام صادق شرایط را برای شیعه سخت کرد.

پیوند امت اسلام با اهل عترت در پرتو علوم لدنی امام صادق حاصل شد

 در این حالت امام صادق به عنوان سکاندار و محور شیعه نقش تأثیرگذاری ایفا کرد تا مکتب شیعه هر روز پر فروغ‌تر جلوه کند. اندیشه‌های انحرافی توسط حکام عباسیان دامن زده می‌شد تا اجازه عرض اندام را از امام صادق در عرصه مباحث کلامی و تفسیری بگیرند. لذا امام صادق شاگردانی را در رشته‌های متعدد تربیت کرد. در فقه، کلام، تفسیر، علوم غریبه، شیمی، فیزیک، ریاضیات و ... شاگردان متعددی تربیت کرد. این بیاناتی که امام در علوم مختلف ارائه می‌کرد، سبب شد همگان نسبت به وجود مقدس اهل‎‌بیت  توجه خاص داشته باشند.

امام صادق به عنوان محور علمی امت اسلام در آن زمان در پیش چشمان مردم بروز و ظهور می‌کند.

اندیشه‌های انحرافی توسط حکام عباسیان دامن زده می‌شد تا اجازه عرض اندام را از امام صادق در عرصه مباحث کلامی و تفسیری بگیرند. لذا امام صادق شاگردانی را در رشته‌های متعدد تربیت کرد.

 

 

امام صادق با اخلاق نبوی مخالفان را به محبت عترت کشاند

* یکی از حربه‌های همیشگی دشمنان ایجاد شکاف بین امت اسلام تحت سایه اختلافات مذهبی است. آیا این چالش در زمان امام صادق وجود داشت؟

یکی از حربه‌های همیشگی دشمنان ایجاد اختلاف بین مسلمانان است که در زمان امام صادق نیز جلوه داشت. چرا که بهترین و ارزان‌ترین راه برای عداوت دشمنان است تا اجازه تشکیل امت را به مسلمانان ندهند. اگر دشمن توانست در میان مذاهب و فرقه‌های اسلامی اختلاف ایجاد کند، به راحتی بین آنها نفوذ می‌کند تا به این ترتیب نیروهای فکری و نظامی مسلمانان علیه همدیگر به کار گرفته شود. امام صادق به عنوان پرچمدار مکتب دین سعی کرد میان مسلمانان وحدت رویه شکل بگیرد و این ناشی از بینش آینده‌نگرانه ایشان بود. در واقع امام پرچمدار تقریب بین مذاهب بود. ایشان با اخلاق نبوی مسلمانان را با مکتب عترت پیوند داد نه برخوردهای سلبی و توهین‌آمیز.

بیشتر بخوانید

 

 

قرآن کریم شاخص وحدت را با گرایش به مشترکات به ما نشان می‌دهد. خداوند در آیه64 سوره آل عمران می‌فرماید «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى‏ کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّه‏ ...؛ بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد.»

اهل کتاب یهودیان و مسیحیان هستند. یعنی بیایید سر مشترکات با هم صحبت کنیم. مشترکات چیست؟ خدا‌پرست شویم و به خدا شرک نورزیم و بت‌پرست و صنم‌پرست نشویم. وقتی قرآن رابطه ما را اینگونه با اهل کتاب تعریف می‌کند، تکلیف‌مام با سایر مذاهب اسلامی نیز مشخص می‌شود. 

شخصی نزد امام آمد و گفت ما جزو اقوامی هستیم که همه آنها جزو ارادتمندان شما نیستند بلکه برخی نسبت به شما بی‌مهری می‌کنند، اما جزو یک قبیله‌ایم. ما با آنها چکار کنیم؟ امام فرمود هم خودتان و هم به رهبرانتان بگویید با آنها گونه‌ای رفتار کنید که خداوند دستور داده با امت اسلام آنگونه مراوده داشته باشند. در تشییع آنها شرکت کنید، در عباداتشان حاضر شوید و در حکومتشان به عنوان شاهد و گواه حاضر شوید.

انتهای‌پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط