رسم غلطی که جان می‌گیرد / چرا تیراندازی در مراسم‌های مختلف کهگیلویه و بویراحمد برچیده نمی‌شود؟

گروه استان‌ها ـ آیین سنتی عروسی در کهگیلویه و بویراحمد زیبایی‌های خاص خود را دارد ولی برخی فرهنگ‌های غلط سبب شده این تجربه شگفت‌انگیز تحت تاثیر قرار گیرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از یاسوج، آداب و رسوم ازدواج و آیین سنتی عروسی در کهگیلویه و بویراحمد زیبایی‌های خاص خود را دارد ولی برخی فرهنگ‌های غلط از جمله تیراندازی سبب شده این زیبایی‌های خاص را تحت تاثیر قرار دهد.

از گذشته دور تاکنون رسم تیراندازی در آیین‌های عروسی عشایر این استان وجود داشت ولی در دوره جدید نوع اسحله از برنو به کلاشینکف و ژ3 و شلیک از تک تیری به رگباری تغییر پیدا کرده و البته ناگفته نماند در گذشته تیر اندازی در عروسی‌ها در مناطق روستایی و کوهستانی با تراکم جمعیت کم و در طول روز انجام می‌گرفت و خبری از شلیک در نیمه‌های شب نبود.

در دوره مدرنیته جدید که بسیاری از آداب و رسوم زیبای گذشته در حال فراموشی است اما برخی از فرهنگ‌های بد این روزها تشدید شده و با رنگ و لعاب خاص‌تری ادامه دارد تا جایی که رسم تیراندازی رگباری در عروسی‌ها حتی به مراسم‌های عزا نیز رسیده است.

شلیک‌های رگباری در نیمه‌های شب درست قلب آرامش مردم را نشانه می‌رود و چنان رعب و وحشت برای مردم ایجاد می‌کنند که بسیاری از ترس از خانه بیرون نمی‌آیند تا ببینند دلیل تیراندازی چیست؟.

تیراندازی در مراسم‌های عروسی و عزا در استان عشایرنشین کهگیلویه و بویراحمد هم اکنون رسمی ناخوشایند بوده که به یک معضل اجتماعی تبدیل شده است.

این رسم کهنه و غلط خانواده‌های زیادی را تاکنون در این استان داغدار کرده تا جایی که چند وقت پیش هنگام تیراندازی جوانی 19 ساله یک دختر بچه 3 ساله را به دلیل سهل انگاری به کام مرگ کشاند و این قصه پر غصه همچنان به دلیل بی توجهی مردم ادامه دارد و بدون شک این دختر 3 ساله اولین و آخرین قربانی این فرهنگ غلط نیست.

ملک حسینی دادستان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد این را گفته که قاطعانه با عوامل تیراندازی در مراسم‌های شادی و عزا برخورد می‌کنیم و در این زمینه با کسی تعارف نداریم.

البته ناگفته نماند که بررسی‌های میدانی خبرگزاری تسنیم نشان می‌دهد تاکنون بسیاری به دلیل انجام شلیک با اسحله توسط دستگاه قضایی تشکیل پرونده شده و به پای میز محاکمه کشیده شده‌اند ولی هنوز برای دیگران درس عبرت نشده است

 رئیس پلیس آگاهی کهگیلویه و بویراحمد به عاملان تیراندازی در مراسم‌های عزا و عروسی هشدار داد و می‌گوید: افراد زیادی به دلیل سهل انگاری، غفلت و ضعف مهارت‌های لازم در حمل، نگهداری و عدم استفاده صحیح از سلاح گرم تاکنون در این استان زخمی شده و یا به قتل رسیده‌اند.

سعید بالش‌زر افزود: بیش از 70 درصد قتل‌های به وقوع پیوسته سال گذشته و 95 درصد از قتل‌های امسال در این استان بوسیله سلاح گرم بوده است.

وی با بیان اینکه دارنده اسلحه نباید بدون هماهنگی با مراجع ذیصلاح آن را در اختیار دیگران قرار دهد، خاطرنشان کرد: تخطی از قوانین و مقررات مربوط به حمل، نگهداری و استفاده غیرمجاز از سلاح‌های گرم جرم محسوب می‌شود.

نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد تیراندازی در تشییع جنازه و عروسی‌ها ممنوع دانست و ادامه داد: مردم باید به خود رحم کنند و نباید با این رسم غلط به صورت مستمر شاهد داغدار کردن برخی خانواده‌ها باشیم.

حجت‌الاسلام و المسلمین سید نصیر حسینی با تاکید بر اینکه تیراندازی با اسلحه، شلیک به امنیت و آرامش و تمسخر جامعه انسانی است، یادآور شد: نباید با شلیک اسحله در نیمه‌های مزاحم خواب و استراحت مردم شد و باید حق و حقوق مردم رعایت شود.

آداب و رسوم ازدواج در کهگیلویه و بویراحمد

ازدواج‌های مصلحتی( سیاسی) در استان کهگیلویه و بویراحمد در گذشته اغلب برای استحکام پیوندهای دوستی، قومی و پشتیبانی سیاسی و منطقه‌ای از همیدیگر انجام می‌شد.در قدیم دو نوع ازدواج در ایلات کهگیلویه و بویراحمد شامل مصلحتی(سیاسی) و عادی وجود داشت.

ازدواج‌های مصلحتی( سیاسی): اغلب برای استحکام پیوندهای دوستی، قومی و پشتیبانی سیاسی و منطقه‌ای از همیدیگر بود که اغلب  شکوهمند، پر هزینه و بین بزرگان طوایف، خوانین و کدخدایان بود.

ازدواج‌های عادی که ساده و کم هزینه و بین طبقات متوسط و فرو دست مردم ایل مرسوم بود.میان ایلات و عشایر نظر و رأی پدر و مادر در امر ازدواج ملاک  بوده و کمتر جوانی از رأی والدین در انتخاب همسر سرپیچی و تمرد می‌کرد.

   تصمیم به برگزاری ازدواج در ایل بویراحمد(یاسوج)  به عهده پدر خانواده است و گاهی مادر به شکل غیره مستقیم نیز دخالت دارد.ازدواج‌های بین مردم یاسوج بیشتر شکل درون طایفه‌ای و درون ایلی است و به علت شناخت کامل  افراد طوایف از همدیگر کار تحقیق از همدیگر کمتر یا اصلاً وجود ندارد.

هرگاه رأی پدر داماد بر وصلت با خانواده ( عروس ) قرار بگیرد، مادر داماد هم در جریان امر قرار گرفته و پسر( داماد) را نیز مطلع نموده و در صورت موافقت او،کار خواستگاری انجام می‌گرفت.

مراسم خواستگاری(گپ زنی)

در این مورد چون درباره ازدواج و چگونگی وصلت گفتگو و صحبت می‌شود به آن گپ زنی(حرف زنی) می‌گویند.

مرسوم بوده کار خواستگاری به وساطت فرد سالخورده‌ای از فامیل داماد که مورد قبول، اعتماد و احترام خانواده دختر نیز باشد، انجام می‌شود و بعد از کسب اطمینان از مثبت بودن جواب خانواده دختر،[ اغلب خانواده پسر از دختری خواستگاری می‌کنند که بدانند موافقت می‌کنند و پیش زمینه‌ای از دیدگاه مثبت آن‌ها نسبت به خانواده خویش داشته باشند].موضوع را به پدر داماد خبر داده و پدر نیز به اتفاق چند نفر از ریش سفیدان طایفه، خود به دیدار خانواده دختر رفته و از خانواده دختر، اغلب فقط پدر دختر و در برخی اوقات نیز چند نفر ریش سفید خاندان او حضور داشته، و هر کدام از بزرگان طرفین با بر شمردن محسنات پسر و دختر، و افتخارات خانواده‌های طرفین در مورد ازدواج صحبت می‌کردند.

خانواده دختر نیز ضمن تشکر از حضور میهمانان ( خانواده داماد ) و با وجود اینکه همه می‌دانند که جواب مثبت است، اما دادن جواب را به چند روز بعد موکول می‌کنند و بعد از چند روز به وسیله یکی از ریش سفیدان طایفه یا خاندان خویش جواب را به خانواده داماد می‌دهد.  

مرحله نامزدی

بعد از پاسخ مثبت خانواده عروس به داماد عملاً مرحله نامزدی آغاز می‌شود و طی رفت و آمدهای که دو خانواده با همدیگر دارند زمان مراسم بله برون و کد خدایی‌کنان تعیین می‌شود.

کد خدایی (داوری)

در مراسمی که به کد خدایی معروف است ریش سفیدان و بزرگان خانواده‌های عروس و داماد در منزل پدر عروس دعوت شده و در مورد میزان مهریه، شیربها و یا ( حق شیر ) به مذاکره می‌نشینند، آن وقت که نامزدی جنبه رسمی پیدا می‌کند امروزه اغلب مراسم عقد کنان در این روز انجام می‌پذیرد و در این مراسم جشن بر پا بوده و ساز و دهل و یا ارگ ( سال‌های اخیر) نواخته می‌شود.

در مراسم کدخدایی خانواده داماد آذوقه‌های برای مخارج پذیرایی به خانواده عروس می‌فرستند.

اگر ازدواج بیرون از طایفه و ایل باشد میزان  شیر بها بالا است. در گذشته شیر بها چند رأس دام، برنج، آرد ،شکر، قند و مقداری پول بود اما امروزه پول است. شیربهای پرداخت شده تقریباً به طور کامل مصرف تهیه لباس عروس و جهیزیه او می‌شود.در صورت یتیم بودن عروس اختیار او با برادران بویژه برادر بزرگتر اوست.

حق شیر

میزان پولی است که خانواده داماد به مادر عروس به عنوان تشکر از ایشان در ازای شیری که به عروس خورانده می‌دهند، که به آن شیر بها می‌گویند.

باروزی

یک‌روز قبل از مراسمات کد خدایی و عروسی مقداری وسایل خوراکی( برنج، روغن، قند، چای، گوشت، میوه و وسایلی که برای تهیه‌ی غذای میهمانان لازم است) که از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تحویل داده می‌شود، باروزی می‌گویند.

یوزی

درگذشته داماد برای فراهم نمودن هزینه‌های عروسی ازدواج به میان بستگان و اهالی طایفه‌اش می‌رفت کمک مالی می‌گرفت که به آن یوزی می‌گفتند.که امروزه دیگر مرسوم نیست.

در گذشته نه چندان دور خانواده پسر برای عروس،کفش، پارچه برای لباس، چادر، روسری می‌فرستادند. اما امروزه دختر به همراه پسر و خواهر داماد برای خرید به بازار می‌روند.

سرکاله

خانواده داماد برای بستگانشان بخصوص زنان و دختران اقوام هنگام خرید لباس یا رخت برای عروس یک سری پوشاک می‌خریدند و به آنها بعد از عروسی هدیه می‌کنند که به آن سرکاله یا سر کالا می‌گویند.

پشا

اگر چه در میان ایلات استان هزینه عروسی و بخش اعظم جهیزیه خانه با داماد است اما بخشی از جهیزیه را که جزء وسایل اصلی عروس است یا با پول که خانواده داماد به خانواده عروس می‌دهند تهیه می‌شود، پشا عروس می‌گویند.

عقدکنان

در گذشته روحانی یا ملای طایفه و ایل، خطبه عقد را در روز کدخدایی جاری می‌کردند ولی امروزه مراسم عقد کنان در محاضر برگزار می‌شود.

پارنج

فردی که از طرف خانواده‌های عروس و داماد به سراغ بستگان رفته و آن‌ها را برای مراسم جشن عروسی دعوت می‌کرد، از طرف مدعوین هدیه‌ای دریافت می‌کرد ،که به آن پا رنج یعنی حمل رنج و زحمتی که برای دعوت کردن کشیده بود به او می‌دهند.

دعوتی

در گذشته برای بزم و مراسم عروسی ساز و دهل وجود داشت. و خانواده‌های عروس و داماد چند روز قبل از مراسم عروسی در سال‌های نه چندان دور زمان عروسی به زمان کوچ ایلات و سعد و نحس بودن ایام بستگی داشت وخانواده‌های عروس و داماد بستگان را برای روز جشن دعوت می‌کردند که به این کار دعوتی می‌گفتند.

زنان و مردان با لباس محلی به رقص و دستمال بازی و ترکه بازی و کل زدن که نوعی بازی محلی است، می پرداختند. امروزه در مراسمات بیشتر از ارگ استفاده شده و با لباس‌های رنگارنگ به دستمال بازی و ترکه بازی( چوب بازی )می پردازند و اشعاری که به آن شیردمای گفته می‌شود توسط زنان سروده می‌شد.

در گذشته زنان روستا و امروزه آرایشگاه‌ها به آرایش عروس و آماده کردن او برای رفتن به خانه داماد می پردازند.

در قدیم علاوه بر جواهرات، النگو، سینه ریز و گوشواره یک جواهر گرد به بینی سوراج شده عروس نصب می‌‎کردند که به آن خالک می‌گفتند.

در گذشته عروس را سوار بر اسب  تزئین شده و امروزه سوار یر خودروهای گل کاری شده، ازخانه پدر به خانه شوهر می‌برند.

در روزگاران گذشته در عروسی گلوله‌هایی شلیک می شود که نماد شادی و جشن بود که امروز کمتر شده است.وقتی عروس به خانه داماد برده می شود آنجا نیز جشن وترکه بازی و کل برقرار است.

شب زفاف ( حجله یا حیله)

مکانی که مراسم زفاف عروس و داماددر آن برگزار می‌شود را حجله یا حیله می‌گویند. در گذشته نه چندان دور، رسم بر این بود که یک حبه قند را با دسمالی پسر عموی نا بالغ عروس بر کمر او می بست و داماد در حجله این کمر بند را باز می کرد که نشان نجابت و پاکی عروس بود.

روگشان

در گذشته وقتی عروس و داماد با لباس‌های نو و رنگارنگ به حجله برده می‌شوند داماد مبلغی پول یا سکه طلا به عروس هدیه می‎داد و به تعبیر یارچه‌ای را که روی صورت او بود بر می‌داشت که به آن روگشان می‌گفتند.

پاتختی(پس پرده‌ای)

یک هفته بعد از مراسم عروسی مادر عروس، زن عمو، زنان برادران و زن دایی‌های عروس با بردن آذوقه خویش که اغلب گوشت، برنج ، روغن و قند است به خانه داماد رفته و آنجا غذا پخته و با خانواده داماد دور هم یک وعده غذا صرف می‌کنند و خانواده داماد نیز به پاس تشکر هدایایی به میهمانان می‌دهند که به این مراسم پا تختی گفته می‌شود.

یک هفته بعد از عروسی خانواده عروس گندم برشته، کلخنگ، شکلات، کشمش یا مغز بادام کوهی با هم قاطی کرده و در یک دستمال گذاشته به خانواده داماد داده تا بین بستگان خویش تقسیم کنند خودشان نیز بین  بستگان و اقوام و هم طایفه‌های خود تقسیم می‌کنند و بستگان نیز در عوض وجه نقد یا هدایایی برای خانواده عروس می‌فرستند تمام این هدایا به عروس و داماد داده می‌شود کلیه این آداب و رسوم به نوعی بهانه ای برای کمک مالی عروس و داماد است.

سرکشی (واطلبان)

ده روز تا یک ماه بعد از مراسم عروسی عروس به خانه پدر برگشته و مدت چند روز می‌ماند. اغلب این بازگشت به این منظور است که چون عروس عادت به دوری از خانواده پدری ندارد دلتنگ شده و مدتی جهت حل مشکل دلتنگی در خانه پدر می‌ماند.

قاعده بر این است که می‌بایست داماد دنبال عروس بیاید و او را بر گرداند و تا داماد سراغ او نیاید، نباید برود چون وقتی داماد دنبال او نیاید به این معنا است که او را نمی‌خواهد. رسم بر این است که خانواده عروس هدیه ای به عروس می دهند.در گذشته این هدیه بیشتر یک فرش،قالیچه،گلیم و غیره یا یک گاو، اسب، قاطر، بره، بزغاله و غیره بود.

انتهای پیام/542/ش

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط