روایت سلمان فارسی از صحنه خشم حضرت زهرا (س) بر غاصبان خلافت
در آن حینى که امیرالمؤمنین علیهالسلام را از خانهاش به طرف مسجد بردند، فاطمه زهراء هم از خانه خارج شد و نزد قبر پدرش پیغمبر آمد و گفت: پسر عموى مرا رها کنید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله و اهلبیت وحی سرشار از معجزات و کرامات است. این بزرگواران منطبق بر رویدادهای عصر خویش به اذنالله معجزاتی بروز میدادند که هر فرد عاقل و پذیرای حق را به تحسین و تعجب وا میداشت و بر کوردلی و سختدلیِ منافقان و دشمنان میافزود؛ معجزاتی که مردم تا قبل از آن صرفاً در تاریخ انبیای گذشته خوانده بودند.
در زندگانی کوتاهمدت، اما سراسر آسمانیِ حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها نیز از این دست معجزات دیده میشود؛ هرچند معجزات ایشان منحصر در تاریخ زندگانی ایشان نیست بلکه برترین خوبان عالم از جمله عیسای نبی علیهالسلام با بهره از نور روحالقدس که منسوب به آن بانوی بزرگوار است، صاحب برترین توانها شدند.
اما از جمله معجزاتی که از آن بانوی مقدس بروز یافت، در ماجرای غصب خلافت امیر مؤمنان بود. شیخ طوسى در کتاب "اختیار الرجال" از امام جعفر صادق علیهالسلام و ایشان از سلمان فارسى روایت میکند که فرمود: در آن حینى که امیرالمؤمنین علیهالسلام را از خانهاش به طرف مسجد بردند، فاطمه زهراء هم از خانه خارج شد و نزد قبر پدرش پیغمبر آمد و گفت: پسر عموى مرا رها کنید. به حق آن خدایی که محمد را به حق مبعوث کرده، اگر على را رها نکنید، موى سرم را پریشان میکنم و پیراهن پدرم رسول خدا را روى سرم میگذارم و به خدا شکایت میکنم. ناقه صالح نزد خدا از فرزندان من عزیزتر نبود. سلمان میگوید: به خدا قسم که دیدم پایههاى دیوارهاى مسجد از ریشه به طورى کنده شد که اگر شخصى میخواست داخل آنها شود میتوانست. من نزدیک فاطمه اطهر رفتم و گفتم: اى بانوى بزرگوار، خداى سبحان پدر تو را مبعوث کرد که (براى عالم) رحمت باشد. مبادا تو در حق این مردم نفرین کنى، ناگاه دیدم پایههاى دیوارها بر جاى خود بازگشتند، گرد و غبار از زیر آنها به قدرى برخاست که داخل بینیهاى ما شد؛أَنَّهُ لَمَّا اسْتُخْرِجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع مِنْ مَنْزِلِهِ خَرَجَتْ فَاطِمَةُ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَى الْقَبْرِ فَقَالَتْ خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّی فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی وَ لَأَضَعَنَّ قَمِیصَ رَسُولِ اللَّهِ ص عَلَى رَأْسِی وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَى اللَّهِ فَمَا نَاقَةُ صَالِحٍ بِأَکْرَمَ عَلَى اللَّهِ مِنْ وُلْدِی قَالَ سَلْمَانُ فَرَأَیْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِیطَانِ الْمَسْجِدِ تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا حَتَّى لَوْ أَرَادَ رَجُلٌ أَنْ یَنْفُذَ مِنْ تَحْتِهَا نَفَذَ فَدَنَوْتُ مِنْهَا وَ قُلْتُ یَا سَیِّدَتِی وَ مَوْلَاتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَعَثَ أَبَاکِ رَحْمَةً فَلَا تَکُونِی نَقِمَةً فَرَجَعَتِ الْحِیطَانُ حَتَّى سَطَعَتِ الْغَبَرَةُ مِنْ أَسْفَلِهَا فَدَخَلَتْ فِی خَیَاشِیمِنَا(الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج1، ص87؛ مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (ابنشهرآشوب)، ج3، ص340)
انتهایپیام/