به‌بهانه حکم رهبر انقلاب برای عباس صالحی؛ سه دهه حمایت رهبری از چندصدایی در سیاست و اجتماع

رهبر معظم انقلاب اسلامی روز گذشته در حکمی، سید عباس صالحی را به سمت مدیر مسئولی روزنامه اطلاعات منصوب کرد، انتخابی که مورد حمایت اکثریت جامعه و نخبگان قرار گرفت و تأکید دوباره بر نگاه فراجناحی آیت‌الله خامنه‌ای بود.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، شب گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی سید عباس صالحی را به مدیریت روزنامه اطلاعات منصوب کرد. بعد از پیروزی انقلاب تا 15 خرداد امسال، مرحوم حجت‌الاسلام دعائی با حکم امام راحل(ره) و تمدید این حکم در دوران رهبری آیت الله خامنه‌ای، سرپرستی مؤسسه اطلاعات را به‌عهده داشت. وی که از نزدیکان امام خمینی در نجف و نوفل‌لوشاتو بود، بعد از انقلاب 6 دوره نماینده مجلس شورای اسلامی بود و به‌لحاظ سیاسی تاحدودی به جریان چپ سنتی و مجمع روحانیون مبارز وابسته بود؛ همین خط‌مشی سیاسی مرحوم دعائی موجب شده بود اطلاعات مقابل کیهان (دیگر روزنامه‌ای که مدیر مسئول آن از سوی رهبری تعیین می‌شود) محلی بیشتر برای انتشار مطالب و یادداشت شخصیت‌های جناح چپ باشد.

با فوت مرحوم دعایی مشخص نبود که مشی و روش روزنامه به‌لحاظ نوع نگاه سیاسی به کدام سمت کشیده می‌شود، اما شب گذشته با انتصاب سید عباس صالحی وزیر فرهنگ دولت آقای روحانی که به‌لحاظ سیاسی و مشی عملکرد خود شبیه به مرحوم دعائی است، مشخص شد که فارغ از ایرادات بعضاً مهمی که می‌توان به مواضع روزنامه اطلاعات داشت، اما تأکید رهبر انقلاب حفظ چندصدایی بوده است.

آیت‌الله خامنه‌ای در حکم انتصاب خود برای آقای صالحی آورده است: "روزنامه‌ی کهنسال اطلاعات در دوران نظام جمهوری اسلامی همواره نماینده و نمایشگر یکی از اضلاع نظام و انقلاب و سخنگوی قشرهائی از مردم عزیز بوده که غالباً سخن آنان بیش از هر جای دیگر در این روزنامه انعکاس می‌یافته است. چندوجهی بودن نگاه‌ها و سلایق سیاسی در میان نخبگانی که در اعتقاد راسخ به انقلاب و نظام اسلامی مشترکند، وجود روزنامه‌ای با این خصوصیت را مفید و شاید الزامی می‌کرده، و اکنون نیز آن‌چنان است."

 

متن حکم سید عباس صالحی و همچنین نگاهی به روش و منش آیت‌الله خامنه‌ای در انتخابات‌ها و انتصاب‌ها، نشان می‌دهد رهبری همواره قائل به حفظ چندصدایی در میان جریان‌هایی بوده که به نظام و انقلاب وفادار باشند، برای مثال در ترکیب مجمع تشخیص مصلحت نظام، در طول سال‌های رهبری آیت‌الله خامنه‌ای شخصیت‌هایی از جناح‌های مختلف بسته به توانمندی و تجربه کنار هم قرار می‌گرفتند،
چهره‌هایی همچون مجید انصاری، حسن صانعی، محمد صدر، محمدرضا عارف، مرحوم میرمحمدی و غلامرضا آقازاده که از چهره‌های شناخته‌شده جریان اصلاح‌طلب هستند، کنار افرادی همچون محمدرضا باهنر، غلامعلی حدادعادل، محمدباقر قالیباف‌، سعید جلیلی، مصطفی میرسلیم و حسین مظفر و همچنین چهره‌های فراجناحی و نظامی قرار گرفته‌اند تا چندصدایی در نهادی که وظیفه آن تهیه و پیشنهاد پیش‌نویس سیاست‌های کلی نظام است حفظ شود.

علاوه بر مسئله انتصابات، راهبرد سی‌ساله رهبر معظم انقلاب در انتخابات‌های گوناگون تأکید بر مشارکت مردم و حضور پای صندوق‌های رأی بوده است و بیش از آنکه نتیجه چه باشد، نفس مشارکت مردم در نظام اسلامی و حفظ چندصدایی برای ایشان حائز اهمیت بود.

این مسئله را پیشتر افراد مختلفی به‌زبان آورده بودند و به‌خلاف برخی دیگر که به مشارکت پایین با روی کارآمدن گزینه مطلوب تأکید داشتند، آیت‌الله خامنه‌ای دقیقاً بر اصل مشارکت بالا همراه با انتخاب اصلح تأکید می‌نمودند.

آقای موسوی خوئینی‌ها در مصاحبه جنجالی که در سال 97 به‌مناسبت سالروز فوت مرحوم هاشمی با خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) داشت، با بیان خاطره‌ای از ایام پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 به دیدگاه هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات اشاره کرده و گفته بود: من و آقای کروبی رفتیم خدمت آقای هاشمی، گفتیم "آقای هاشمی، ظاهراً آنچه می‌فهمیم بنا نیست انتخابات روال عادی و طبیعی خود را طی کند".

البته ما هم آن موقع اطمینان خاطر جدی نداشتیم که حتماً آقای خاتمی رأی دارد؛ ولی می‌خواستیم هرکس به همان میزان که رأی دارد شناخته شود و یک انتخابات آبرومندی برگزار شود، برای همین به ایشان گفتیم "پرس‌وجو کنید ببینید اگر تمایل به یک فرد دیگری هست، از آنجا که آقای خاتمی هم دنبال پست و مقام نیست، کنار بکشد". آقای هاشمی در پاسخ گفت "اتفاقاً من با آقای خامنه‌ای اینجا اختلاف نظر دارم. آقای خامنه‌ای نظرش این است که باید انتخابات خیلی پرشور باشد و مردم همه بیایند و هرچه مردم بیشتر بیایند بیشتر تأیید نظام است، اما من می‌گویم «آقا، شما بگویید نظرتان چه‌کسی است، ما همه می‌رویم کار می‌کنیم که همان بشود». آقای هاشمی معتقد بود "بالاخره یک رئیس جمهور لازم داریم، آقای خامنه‌ای بگوید چه‌کسی بشود یا با هم توافق کنیم که چه‌کسی بشود، ما تلاش می‌کنیم که همان بشود."، تعبیر عملگرا برای ایشان خیلی تعبیر درستی بود.

همچنین حساب کاربری دفتر رهبر انقلاب در اینستاگرام و توییتر سال 99 با انتشار ویدئویی از یک دیدار رهبری در سال 88 با برخی علمای حوزه علمیه قم، جمله‌ای از ایشان درباره سیدمحمد خاتمی منتشر کرده‌اند که رهبری طی آن با اشاره به دیداری که ظاهراً در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری هفتم مطرح شده است، گفته‌اند: یک وقتی به خود آقای خاتمی هم گفتم که "اگر امروز یک جریان چپی در کشور وجود نداشت، من لازم می‌دانستم یک جریان چپ به‌وجود بیاورم تا برآیند این دوتا حرکت ـ حرکت آقای هاشمی و او ـ یک برآیند معتدل شود".

بعد از انتشار این ویدئو، الیاس حضرتی قائم‌مقام دبیرکل اعتماد ملی و از چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب روایتی از دیدار مشابه جمعی از فعالان سیاسی جناح چپ با رهبر انقلاب در بحبوحه انتخابات ریاست‌جمهوری سال 76 بیان کرد، دیدارهایی که در آن  رهبر انقلاب به موضوع «لزوم تشکیل جناح چپ» مقابل جناح راست که در دوران دولت سازندگی با محوریت مرحوم هاشمی رفسنجانی مطرح بود، اشاره کرده بودند. در ادامه بخش‌هایی از این روایت را می‌خوانید:

«مجلس پنجم بود و ما در مجموعه‌ای با عنوان «شورای هماهنگی گروه‌های پیرو خط امام(ره)» فعالیت می‌کردیم که در این شورا از مجلس و درواقع از فراکسیون خط امام پارلمان، بنده به‌اتفاق حجت‌الاسلام محمدباقر ذاکری در این شورای هماهنگی حاضر بودیم، همین‌طور آقایان بهزاد نبوی و محمد سلامتی از مجاهدین انقلاب، آقایان مصطفی معین و علی شکوری‌راد و در مقاطعی هم آقای ظفرقندی از انجمن اسلامی پزشکان، خانم گوهرالشریعه دستغیب از انجمن اسلامی معلمان یا آقای نجفقلی حبیبی از انجمن اسلامی مدرسین و همین‌طور از دفتر تحکیم وحدت و دیگر تشکل‌ها و احزاب آن زمان در این شورای هماهنگی عضویت داشتند.

در آن مقطع بحث‌مان عمدتاً درباره نحوه ورود به انتخابات ریاست‌جمهوری بود، آن‌هم در حالی که باتوجه به برخوردهایی که پیش‌تر در مجلس چهارم پیش آمد، مجمع روحانیون قهر کرده و حاضر به معرفی کاندیدا برای انتخابات مجلس پنجم نشد و درنتیجه کارگزاران برای نخستین‌بار وارد عرصه شده و درنتیجه فراکسیونی حدوداً 50، 60 نفره در مجلس پنجم داشتیم. حوالی مهرماه 75 یعنی حدود یک سال پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری هفتم بود که قرار شد ملاقاتی با مقام رهبری داشته باشیم، درنتیجه 13 نفر خدمت ایشان حاضر شدیم و آقای معین به‌عنوان سخنگو متنی را که پیش‌تر درمورد آن به اجماع رسیده بودیم، خدمت رهبری مطرح و اعلام کرد که "ما بنا داریم در انتخابات ریاست‌جمهوری به‌طور فعال شرکت کنیم و تقاضا داریم فضا برای ایفای نقش فراهم شود".

رهبری هم فرمودند که "اولاً دوستان شما قهر کردند که این کار اشتباهی بود، چراکه قهر کردن در سیاست اقدامی بی‌معناست. نکته دوم اینکه انتخابات، مظهر رقابت سیاسی و مشارکت عمومی است، این مشارکت حداکثری است که به انتخابات شیرینی و حلاوت می‌دهد و «مشارکت حداکثری» برای بنده یک اصل است". ایشان همچنین فرمودند که "برخلاف برخی دوستان که به‌دنبال «انتخابات مدیریت‌شده» هستند ـ و برداشت ما در آن زمان این بود که به آقای هاشمی اشاره دارند ـ من به‌دنبال «انتخابات مبتنی بر مشارکت حداکثری» هستم و این مهم در سایه یک رقابت جدی و تنگاتنگ محقق می‌شود؛
فلذا این‌که می‌خواهید به‌طور جدی وارد مشارکت انتخاباتی شوید، اقدام مثبتی است، اهلاً و سهلاً اما اگر هم شما نمی‌آمدید، من یک جناح چپ دیگر درست می‌کردم تا آن رقابت مدنظر محقق شود." که این دیدگاه هم بسیار جالب بود. وقتی به آن مقطع بازگردیم، با نوعی یأس و نومیدی در بدنه جامعه و همچنین فضای مدیریتی و سیاسی کشور مواجه می‌شویم و فارغ از آن، این باور حاکم بود که آقای ناطق نوری قطعاً رئیس‌جمهوری بعدی است و نتیجه انتخابات پیشاپیش روشن است؛ از بالا تا پایین نظام ـ از نیروهای مسلح و امنیتی و اداری تا کمیته امداد، تعاونی روستایی و دیگران ـ چنین تصوری داشتند و حتی گروه‌گروه وزرا و مدیران ارشد دولت آقای هاشمی نیز به‌اصطلاح میان‌بر می‌زدند و با آقای ناطق که بسیار انسان شریفی بود، دیدار و اعلام بیعت و وفاداری می‌کردند.

{پس از آنکه میرحسین موسوی راضی به کاندیداتوری در انتخابات نشد} اوایل دی‌ماه 75 بالاخره آقای خاتمی را راضی کردند که کاندیدا شود. البته کاندیداتوری‌اش را به دیداری با رهبری مشروط کرده بود. به‌یاد دارم که چندی بعد، آخر هفته بود که آقای خاتمی تماس گرفت که برای دیداری به کتابخانه ملی برویم و درنتیجه همان گروه 13نفره ـ که البته چند نفری به‌دلیل مسافرت حاضر نبودند ـ به دیدار آقای خاتمی رفتیم، فکر می‌کنم روز پنجشنبه بود و آقای خاتمی هم توضیح داد که "دیروز با رهبری دیدار کردم، صحبت‌هایی داشتیم و بعد از آن تصمیم گرفتم که کاندیدا شوم و این‌جا اولین‌بار است که اعلام می‌کنم؛ بروید ستادها را تشکیل دهید!"».

این روایت‌ها که تاکنون بارها از زبان شخصیت‌های مختلف گفته شده است نشان می‌دهد که اصل مشارکت مردم و نقش داشتن همه جریان‌های سیاسی در نگاه رهبر معظم انقلاب یک اصل اساسی و خدشه‌ناپذیر است.

از همین منظر بود که ایشان علاوه بر تأکید بر مشارکت حداکثری، بر صیانت از آرای مردمی نیز تأکید وافر داشتند، برای مثال در زمان انتخابات مجلس ششم، شورای نگهبان خبر از تخلفات گسترده در این انتخابات می‌داد و بازشماری آرای برخی صندوق‌ها در تهران موجب شد آرای اکبر هاشمی رفسنجانی که در اعلام اولیه نتایج نفر سی‌ام تهران بود، به رتبه بیستم ارتقا پیدا کند. حرف و حدیث درباره انتخابات مجلس ششم موجب شد برخی گروه‌های سیاسی زیر بار نتیجه نروند و خواستار برگزاری مجدد انتخابات باشند که با ورود مقام معظم رهبری و نامه ایشان به دبیر شورای نگهبان که تنها "صندوقهایی که مخدوش بودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهای شورای نگهبان قابل تأیید نیست، باید ابطال گردد"، صحت انتخابات تأیید شد.

در زمان انتخابات 88 نیز که برخی کاندیداها عملاً صحبت از ابطال انتخابات و دهان‌کجی به رأی مردم می‌کردند آیت‌الله خامنه‌ای یک‌تنه به صیانت از رأی مردم پرداختند و مانع از خدشه‌ وارد شدن به اصل انتخابات شدند، مسئله‌ای که ایشان در سال 96 نیز به آن اشاره فرمودند: «هرکس بخواهد با نتیجه‌ آرای ملت دربیفتد، بنده در مقابلش می‌ایستم. در سال‌های گذشته و انتخابات‌های گذشته هم همین‌جور بوده؛ در سال 76، در سال 84، در سال 88 و در سال 92؛ بعضی مقابل چشم مردم بوده و مردم مطلع شده‌اند؛ بعضی را هم مردم مطلع نشده‌اند اما این حقیر در جریان قرار گرفته‌ام...، در همه‌ این سال‌ها بنده ایستادم و گفتم نتیجه‌ انتخابات مردم هرچه هست باید تحقق پیدا کند؛ این آن‌جایی است که من در امر انتخابات دخالت می‌کنم و در مقابل مخالفان و معارضان انتخابات می‌ایستم». (اول فروردین 1396، حرم مطهر رضوی(ع))

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط