"آثار بی‌دینی در جامعه" و "درک حقیقت در عالم قیامت" در بیان شیخ حسین انصاریان

دوری از خدا آنچنان مردم را گرفتار بحران عاطفی کرده و زندگی آنها را بی‌روح، سرد و فاقد روابط انسانی تبدیل کرده که هرکس تنها به فکر خویش است. پناه بردن به حیوانات و همراه شدن با آنها، تلاشی برای پر کردن خلأ و بحران عاطفی موجود است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پاسخ دادن به شبهات و ابهامات دینی و اعتقادی مردم می‌تواند گره بسیاری از مسائل فرهنگی را در جامعه باز کند و راهکار حل مشکلات موجود باشد. زیرا بی‌پاسخ ماندن شبهات می‌تواند مردم را با حجم عظیمی از سؤالات روبه‌رو کند و در این شرایط است که افراد و گروه‌های سودجو از فرصت سوء استفاده کرده، مردم را به بیراهه‌ها می‌کشانند؛ بیراهه‌هایی که سردرگمی، استیصال و مشکلات دنیایی و ابدی فراوانی را برای انسان به همراه خواهد داشت.

خبرگزاری تسنیم در قالب پرسش و پاسخ‌هایی با حجت الاسلام شیخ حسین انصاریان، سخنران مذهبی و پژوهشگر و نویسنده اسلامی، برخی از سؤالات و شبهات مردم را مورد بررسی قرار داده است که شرح آن را می‌خوانید.

تأثیر دعا در زندگی

دیدگاه اسلام درباره نقش دعا در زندگی چیست؟ اصلاً دعادرمانی در اسلام چه فایده‌ای دارد؟

از نظر اسلام و همچنین علم روان‌شناسی، دعا نقش اساسی در تغییر رفتار و درمان بیماری‌های جسمی و روحی دارد. البته این، به معنای نادیده گرفتن دارو و جایگزینی دعا نیست. اما می‌توان از دعا به عنوان عامل معنوی در کنار عوامل مادی یاد کرد.

سابقه دعادرمانی مانند استفاده انسان از داروهای گیاهی و شیمیایی، قدمت طولانی دارد و انسان‌ها در اثر تعلیم‌های آسمانی همواره از دعا برای تسکین دردهای خود استفاده می‌کردند. چون دعا نوعی تلقین محسوب می‌شود و در حال حاضر یکی از روش‌های درمان تلقین به بیمار به حساب می‌آید و با دعا، نیروی از دست رفته جبران می‌شود.

مرحوم شیخ مرتضی حائری، فرزند مؤسس حوزه علمیه قم، در خاطرات خود نوشته است: «در یکی از سفرها شبی در حرم مطهر امام رضا علیه السلام تب نسبتاً شدیدی بر من عارض شد. ناراحت شدم. چون فردا قصد برگشت داشتیم و نمی‌شد همراهان را معطل بگذارم. خودم را به عنوان استشفاء به در و دیوار رواق می‌مالیدم. موقعی که بیرون آمدم و در مسجد گوهرشاد می‌گشتم، هیچ اثری از تب نبود. در مدت عمرم چنین اتفاقی برای من نیفتاده بود که تبی عارض شود و به این سرعت از بین برود.»

دعا از مظاهر قضا و قدر است که در سرنوشت حادثه‌ای می‌تواند مؤثر باشد یا جلوی قضا و قدر را بگیرد. امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است: «بر تو باد دعا کردن که داروی هر دردی است.» همچنین امام خمینی(ره) درباره رفع شبهه‌ای که در مورد دعا شده بود، فرمود: «هیچ منافاتی بین به کار بستن اسباب طبیعت و رفتن پیش اطبا با توسل به خدای عالم و طبیعت نیست.»

انحراف و سفسفطه در میان بهائیان

بهائیان چه گروهی هستند و آیا ارتباط با این گروه اشکال دارد؟

پیروان فرقه بهائیت با توجه به اینکه دارای افکار و عقاید کاملاً باطل و ضد حقیقت و خلاف شریعت ناب محمدی هستند، از نظر علما و فقهای اسلام نجس هستند و هرگونه ارتباط با آنها هم جایز نیست و مطابق شرع اسلام نباید با آنها معاشرت شود.

در خصوص اینکه آنها چه گروهی هستند، باید گفت بعضی از مذاهب ساختگی مانند بهائیت برای رسیدن به اهداف شوم و ضد انسانی خود، قبل از هر چیز می‌خواهند پایه خاتمیت پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله را به گمان خود متزلزل کنند. بنابراین بعضی از آیات قرآن را که هیچ دلالتی بر هدف آنها ندارد، با تفسیر به‌رأی و سفسطه بر مقصود خود منطبق می‌کنند تا خودشان را برحق جلوه دهند.

یکی از آنها آیه 53 سوره اعراف است. این آیه می‌فرماید: «ای فرزندان آدم! چون پیامبرانی از جنس خودتان به سوی شما می‌آیند که آیاتم را برای شما بخوانند، به آنها ایمان آورید و به آیات هم عمل کنید.»  بهائیان بدون اینکه قبل و بعد این آیات را در نظر بگیرند، می‌گویند این آیه با توجه به فعل مضارع که دارد، دلیل بر این است که بعد از پیامبر اسلام، پیامبران دیگری مبعوث می‌شوند! ولی اگر کمی به عقب برگردیم و آیات گذشته را که از آفرینش حضرت آدم علیه السلام و سکونت او در بهشت و رانده شدن او و همسرش از بهشت سخن می‌گوید ملاحظه کنیم، مشخص می‌شود که مخاطبین آیات مسلمانان نیستند، بلکه مجموعه جامعه انسانی و تمام فرزندان آدم هستند.

چون شکی نیست که برای مجموعه فرزندان آدم، پیامبران زیادی آمده‌اند. اما این عده از دین‌سازان، برای اغفال کردن مردم آیات گذشته را نادیده می‌گیرند و مخاطب در این آیه را مسلمانان می‌گیرند و از آن، این‌طور نتیجه‌گیری می‌کنند که رسولان دیگری بعد از حضرت محمد صلی الله علیه و آله آمده‌اند. به همین دلیل بهائیان محمدعلی باب را رسول خودشان می‌دانند.

 

آثار ترویج بی‌دینی در جامعه

مهم‌ترین آثار بی‌ایمانی در فرد و جامعه چیست؟

اگرچه آثار و آفات بی‌ایمانی مشخص است ولی می‌توان آثار آن را به چند دسته تقسیم کرد:

1. پوچی‌گرایی: پوچ‌گرا کسی است که خدا را باور ندارد و زندگی انسان را در ارتباط با نظام هستی پوچ و بی‌هدف می‌داند و معتقد نیست که جهان بر اساس طرح و نقشه قبلی توسط طراح حکیم و هدف‌دار، لباس هستی به تن کرده تا هدف و مقصدی از پیش تعیین شده داشته باشد. چنین دیدگاهی زندگی را فاقد هدف، معنی و جهت می‌کند.

2. فقدان آرامش روحی: کسی که به خدا ایمان ندارد، توجه او تنها به دنیا است و جز دنیا و لذت‌های آن، هدف و خواسته دیگری ندارد. نتیجه طبیعی این بینش، آن است که نگران از دست دادن چیزی است که دارد و حسرت چیزی را که ندارد می‌خورد. به همین دلیل هرگز روی آرامش را نمی‌بیند.

خدا در مورد کسانی که از او و یاد او فاصله گرفته‌اند، می‌فرماید: «کسی که از یاد من رویگردان شود، زندگی او سخت می‌شود.» همچنین می‌فرماید: «آگاه باشید که تنها با یاد خدا و ارتباط با او دل‌ها آرام می‌گیرد.»

3. فرار از مسئولیت: کسی که خدا را باور دارد و معتقد است همه کارهای او در نامه اعمالش ثبت می‌شود، خود را در برابر حق تعالی مسئول می‌داند. اما کسی که خود را در برابر خدا مسئول نمی‌داند، در عمل بنده و برده هوا و هوس است.

4. احساس تنهایی: دوری از خدا آنچنان مردم را گرفتار بحران عاطفی کرده و زندگی آنها را بی‌روح، سرد و فاقد روابط انسانی تبدیل کرده که هرکس تنها به فکر خویش است. پناه بردن به حیوانات و همراه شدن با آنها، تلاشی برای پر کردن خلأ و بحران عاطفی موجود است.

5. دگرگونی ارزش‌ها: در جامعه جداشده از دین، اخلاق و افکار و رفتارهای زشت، زیبا معرفی می‌شوند. پستی‌ها و خودفروشی‌ها که در شأن و شخصیت انسان نیست، نشانه افتخار، تمدن و روشنفکری می‌شود و بدبختی‌ها و سیه‌روزی‌ها هم خوشبختی تلقی می‌شوند.

6. حیرت و سرگردانی: چرا امروز با وجود پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در علوم و فنون و صنعت شاهد گسترده‌تر شدن افسردگی‌های روحی، اضطراب و استرس‌ها هستیم؟ چرا هرچه به دانش و پیشرفت‌های علمی انسان افزوده می‌شود، حیرت و سرگردانی آنها هم بیشتر می‌شود و چه‌کنم چه‌کنم بلایی رو به گسترش و فراگیر شده است؟ به این دلیل که انسان از خدا و حقیقت هستی فاصله گرفته است.

شهادت اعضای بدن در روز قیامت

با توجه به اینکه اعضا و جوارح انسان در روز قیامت شهادت خواهند داد، مدتی است که به اعضای بدنم تذکر می‌دهم. این کار درست است؟

برای آراسته شدن به زیور اخلاق و ارزش‌های والای انسانی و دینی توصیه شده هر روز صبح با اعضای بدن خود شرط کنید که گناه نکند و در طول روز هم مراقب باشید و در پایان شب به محاسبه بپردازید. چنانچه در طول روز کار نیک و شایسته انجام داده‌اید، شکر آن را به‌جا آورید و اگر احیاناً گناهی از شما سر زده، آن را با استغفار شستشو دهید.

امیدواریم به دور از هر گونه افراط و تفریط، این راه نورانی را در پرتو عنایات حق و توجهات اهل بیت علیهم السلام با موفقیت طی کنید و به سعادت دنیا و آخرت که حاصل طاعت و بندگی است نائل شوید.

انتهای پیام/

 
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط