چه‌خبر از اولین روز جشنواره فیلم ۱۰۰؟ / هیجانی تازه در هنر هفتم ایران پس از وقفه‌ای ۴ ساله + فیلم

سیزدهمین دوره از جشنواره فیلم ۱۰۰ درحالی اولین روز خود را سپری کرد که بسیاری از کارشناسان و مخاطبان براین باورند که این جشنواره خونی تازه در رگ‌های سینمای ایران به جریان انداخته است.

به‌گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیزدهمین جشنواره فیلم 100 درحالی با استقبال فیلمسازان و با ثبت بیش از 4600 اثر همراه شد و در مجموع 290 اثر به بخش‌های رقابتی و غیررقابتی آن راه یافتند که بیش از نیمی از آثار ارسال شده از سوی هنرمندان داخلی از شهرهای فراتهران و آثار ثبت شده از سوی فیلمسازان بین‌المللی از 127کشور بود.

این درحالی است که اولین روز سیزدهمین دوره از جشنواره بین المللی فیلم 100 درحالی کار خود را با اکران 25 فیلم آغاز کرد که شور و هیجان علاقمندان به هنر هفتم کشور نشان داد این جشنواره در واقع توانسته با ایده‌های ناب خود خونی تازه به رگ‌های سینمای کشورمان جاری کند.

بابک خواجه‌پاشا، کارگردان سینما در این زمینه به دشواری ساخت فیلم کوتاه نسبت به فیلم بلنداشاره کرد و گفت: تولید فیلم 100 ثانیه‌ای مواردی دارد که می‌تواند به ذوق و هنر سازنده فیلم تاکید داشته باشد چون فیلمساز تنها دو یا سه ثانیه وقت دارد که نقطه عطف کارش را معرفی کرده و پس از آن به دنبال تاثیرگذاری برود درحالی که در فیلم‌های داستانی بلند زمان زیادی برای رسیدن به این دو نقطه داریم.

 

خواجه پاشا تاکید کرد: به این ترتیب فیلم 100 ثانیه‌ای در همان اوج خود به سمت پایان می‌رود و باید اثرگذاری در مخاطب ایجاد کند که همین تاثیرگذاری سریع در عصر حاضر می‌تواند بسیار مفید باشد چون اغلب مخاطبان در زندگی مدرنیته فعلی احتمالا زمان زیادی برای دیدن فیلم سینمایی بلند ندارند و اینگونه فیلم ها می‌تواند اثرگذاری و کاربردی شناخته شود و باید به آن کاملا جدی نگاه کنیم.

به گفته این کارگردان سینما یکی از مهمترین نکاتی که باید برای اثرگذاری فیلم‌های خیلی کوتاه درنظر داشته باشیم موضوع پخش آنها است و حتما لازم است به این پرسش پاسخ داده شود که اینگونه فیلم‌ها چطور باید به دست مخاطب رسیده و اثرگذاری مورد نظرش را ایجاد کند؟

آغازی با دنیای کودکانه

به این ترتیب اولین روز جشنواره بین‌المللی فیلم 100 کارش را در سالن‌های 9 و 10 پردیس سینمایی ملت با یک باکس 25 عددی از فیلم‌ها آغاز کرد که این فیلم‌ها  «آقای قهرمان»، ساخته سامان غنائمی، «پازل» به کارگردانی علی شاه حیدری، «پدرم» اثر احسان عابدنیا، «پرتاب» ساخته عارف غفاری نژاد، «تشک» به کارگردانی آرش حسن‌پور، «روستای من» اثر محمدرضا دهستانی، «در آغوش مادر» ساخته میثم سیفی، «تیرک» به کارگردانی فواد لطفی، «دامجی» اثر نازنین چیت‌ساز، «زخم» ساخته رضا خلفی، «قاب دلتنگی» به کارگردانی محسن عقیلی، «یاعلی» اثر علیرضا خوشکام، «قاصدک» ساخته فاطمه اصغری علائی، «قانون» به کارگردانی میر مهندسیان، «نیرو» اثر حسین امانی، «قرمز کوچک، آبی بزرگ» ساخته سیدحامد نوبری، «کفش» به کارگردانی علیرضا دوستی، «وارونه» اثر فهیمه قائدی، «کیک تولد» به کارگردانی وحید انصاری، «گل طلایی» ساخته محمد تقی توحیدی، «لیوان حرم» اثر م. فرج صالحی، «درخت ترش» به کارگردانی اکبر تراب‌پور، «اسب چوبی» ساخته سوسن سلامت، «آبی نیست» اثر نوح امانی و «آشنای غریب» به کارگردانی حمید عزیزی برای علاقه‌مندان نمایش داده شد.

این درحالی است که پس از پایان اکران این باکس از فیلم‌ها  یوسف منصوری دبیر سیزدهمین دوره جشنواره فیلم 100 و حمیدرضا جعفریان رییس شورای سیاست‌گذاری این دوره از رویداد در سالن حاضر شدند و در این زمینه مواردی را مطرح کردند.

پربرکت و با نشاط آغاز شد

رئیس شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم 100 ضمن خوشامدگویی به تماشاگران حاضر در سالن گفت: امیدوارم از تماشای آثاری که در اولین سانس به نمایش درآمد، لذت برده باشید.

حمیدرضا جعفریان این دوره از جشنواره با همراهی خوب اهالی رسانه و فیلمسازان، بسیار پُربرکت و با نشاط پیش می‌رود و امیدوارم در این دو روز آثاری که قرار است اکران شود نظر شما را جلب کنند.

در ادامه یوسف منصوری دبیر دوره سیزدهم جشنواره فیلم 100 نیز ضمن تبریک اعیاد شعبانیه گفت: امیدوارم بعد از 5 سال وقفه میزبان خوبی برای شما باشیم.

وی خاطرنشان کرد: تلاش ما این است که ارتباط و همدلی خوبی میان فیلمسازان و شرکت‌کنندگان این دوره با برگزاری کارگاه‌های آموزشی ایجاد کنیم و امیدواریم که جشنواره خوب و ماندگاری را داشته باشیم.

در رویداد «پرتاب 100*100» چه گذشت؟

این درحالی است که از ساعت 15.30 دقیقه اولین نوبت از رویداد «پرتاب 100*100» کلیدخورد و در این رویداد صاحبان ایده در حضور گروهی از صاحبان سرمایه، به ارایه توضیحاتی درباره طرح‌های خود پرداختند تا بتوانند با جذب سرمایه‌گذار ایده‌های خود را به مرحله تولید برسانند.

وقت نیست سرتان را درد بیاورم!

اولین ارایه از بخش رئال به مهدی مرادی از قزوین اختصاص داشت. او با طرحی با عنوان «آز» در این رویداد حضور داشت و در توضیح آن گفت: «امروز می‌خواستم فلسفه‌بافی کنم و سر شما را درد بیاورم اما وقت نیست و بلافاصله طرح خودم را ارایه می‌دهم. در اساطیر زرتشتی آمده است پس از جنگ‌های متمادی، به پایان جهان می‌رسیم آن زمان دیو آز، همه آفریده‌ها را می‌بلعد و به اهورامزدا می‌گوید چیزی را برای خوردن برای من بیاور وگرنه تو را هم می‌خورم. به طور کلی هم وقتی دیو آز چیزی برای خوردن پیدا نمی‌کند در نهایت شروع به خوردن خود می‌کند.

وی سپس با نشان دادن اسلایدی گفت: من دانشجوی تئاتر هستم و حالا می‌خواهم انیمیشن «آز» را بسازم. تیمی که می‌خواهم با آنها کار کنم پیش از این انیمیشن «پژواک» را ساختند.

من مخ‌زنی بلد نیستم!

سپس سعید عملی با طرح «آگهی» از خراسان رضوی روی صحنه حاضر شد و گفت: «من با این طرح می‌خواهم اقتباسی امروزی از چوپان دروغگو داشته باشم. داستان پیرمردی است که از سر تنهایی در روزنامه آگهی می‌دهد و با مردم ارتباط برقرار می‌کند. پایان تلخ چوپان دروغگو را همه به یاد داریم و پایان فیلم من هم تلخ است و می‌خواهد تنهایی آدم‌ها را نشان بدهد.

 

 

وی ادامه داد: من تاکنون پیچینگ نکرده‌ام و مخ‌زنی هم بلد نیستم! ولی دستیاری و مدیر تولیدی کرده‌ام. به موضوعات دفاع مقدس و انقلاب علاقه و کلی ایده برای کار دارم. امیدوارم به من اطمینان کنید. این سرمایه را در اختیار من قرار بدهید تا امانت‌دار سرمایه شما باشم و فیلم قابل تاملی بسازم. البته به نظرم هرکسی بگوید من سرمایه را می‌گیرم و یک فیلم اسکاری به شما تحویل می‌دهم درست نگفته است!»

فیلم جنگی بدون هزینه سرسام‌آور

طرح بعدی «دزدان غیر دریایی» بود که امیرحسین ریاحی از اصفهان آن را ارایه کرد. وی ابتدا خود را معرفی کرد و گفت: «فیلمنامه این طرح تاکنون در چند جشنواره‌ حضور پیدا کرده و جایزه گرفته است. این فیلمنامه به جنگ و کودکان جنگ می‌پردازد. البته فیلم با توپ و تانک مواجه نیست. در واقع فیلمنامه ما می‌خواهد بگوید جنگ هیچ‌گاه تمام نمی‌شود.»

ریاحی ادامه داد: «همه ما تاکنون به شهربازی رفته‌ایم. بچه‌های قصه من هم در حال بازی هستند اما با وسایلی جنگ‌زده. هرکدام از آن‌ها نقابی از شخصیت‌های انیمیشنی روی صورت دارند. مثلا یکی از آن‌ها نقاب یک دزد دریایی را دارد. این کودکان یک سوختگی ناشی از جنگ را با خود حمل می‌کنند. اما زندگی امیدوارانه دارند. این فیلمنامه هزینه سرسام‌آور فیلم‌های جنگی را ندارد و با یک هزینه اندک جمع می‌شود. باید بگویم جنگ و کودکان جنگ، همواره دغدغه من بوده است و پیش از این هم فیلم کوتاهی با همین محوریت با نام «میرا» ساخته‌ام.

فرو بردن حقیقت تلخ، در شکلات!

طرح بعدی با نام «دریاچه‌ ارواح» از سوی آلان آلانی از آذربایجان غربی ارایه شد. وی درباره این طرح گفت: «حقیقت را نمی‌توانید مستقیما بیان کنید. ابتدا آن را باید در شکلات فرو ببرید. به نظرم رابطه هنر با حقیقت چنین چیزی است. طرح من یک مستند داستانی است و می‌خواهم نگاه شما را از سمت سینمای کلیشه‌ای فراتر ببرم و به جاهای دیگر برویم. ما در ایران مکان‌های بکر زیادی داریم که گاهی وهم‌انگیز هستند. معتقدم با فرم جدیدی که قرار است ارایه بدهم، می‌توانیم مخاطبان خود را داشته باشیم و به جای اینکه آن‌ها فیلم‌های خارجی ترسناک ببینند، به تماشای تولیدات خودمان بنشینند و این باعث می‌شود مناطق بکر ما هم شناخته شود.

آلانی در ادامه تیزری از یک مکان بکر نشان داد و گفت: اینجا تالابی در نوشهر است که به تالاب ارواح مشهور است. یکی از موضوعاتی که این تالاب را شگفت‌انگیز کرده، وجود درختان خشک در میان تالاب است. یکی برای ما تعریف می‌کرد، شاعر جوانی یک شب به آنجا می‌رود اما غیبش می‌زند و مردم محلی می‌گویند تالاب او را خورده است. همین امر باعث شده ترس و وحشت در میان مردم بیفتد. ما می‌خواهیم داستان این شاعر را به تصویر بکشیم. با تحقیقاتی که کرده‌ایم حدود پنج تا هفت روز کار داریم و با هزینه 300 میلیون می‌توانیم آن را بسازیم.»

روایتی از رنج تنهایی آدم‌ها

سپس فاطمه احمدی با طرح «مرد و پنجره» روی صحنه حاضر شد و گفت: «مسیری که به اینجا رسیده است و در اینجا هستم 7 سال پیش شروع شد، از همان زمانی که کار را در انجمن سینمای جوانان شروع کردم. البته پیشتر من در یک کارخانه کار می‌کردم و همان زیست باعث نوشتن فیلمنامه «حفره» شد. این فیلم در چند جشنواره حضور پیدا کرد و بعدها من ترغیب شدم در دانشگاه انیمیشن بخوانم. در «حفره» هم از رنج کار در محیط خشک صنعتی گفتم اما در فیلمنامه جدیدم می‌خواهم از رنج تنهایی بگویم آن هم رنج پدر و مادرهایی که تک فرزندی را برگزیدند.

وی ادامه داد: «مرد و پنجره» قصه مردی است که به تنهایی در آپارتمانی زندگی می‌کند که یک پنجره دارد و آن دریچه‌ای است که مرد از آن به بیرون نگاه می‌کند، این پیرمرد به وسیله این پنجره خانه رو به رو را نگاه می‌کند مثلا وقتی تولدی در خانه رو به رو رخ می‌دهد او هم کلاه تولد بر سر می‌گذارد و موقعیت‌های مشابهی از این دست.

احمدی گفت: مبلغی که برای ساخت در نظر گرفتیم، 198 میلیون تومان است و 14 ماه تولید آن طول می‌کشد. من این فیلمنامه را جای دیگری هم ثبت کردم و توانستم بخشی از بودجه را تامین کنم.

ارتباط میان تجربه‌داران و سرمایه‌داران

سپس یوسف منصوری دبیر سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم 100 روی صحنه آمد و با اشاره به استقبال از رویداد «100*100» گفت: «خوشحالیم که به اینجا آمده‌اید و باید بگویم این جشنواره برای شماست.‌ این رویداد بخش‌های مختلف دارد که یکی از آن‌ها همین رویداد پرتاب یا پیچینگ است. هدف کلی این موضوع هم این است که ارتباطی با ایده‌داران، تجربه‌داران و سرمایه‌گذاران برقرار کنیم. به نمایندگان سازمان سینمایی سوره، انجمن سینمای جوانان، شبکه‌های تلویزیونی که قرار است سرمایه‌گذاران طرح‌های شما باشند، خوشآمد می‌گویم. ما دوست داریم ارتباطات گسترده شود.

وی در ادامه به معرفی برنامه‌های پیش‌رو پرداخت و بیان کرد: دوست داریم از این جنس جلساتی که بتواند بین علاقه‌مندان و تجربه داران ارتباطی برقرار کند، بیشتر داشته باشیم.»

کیارستمی به‌خاطر ملانصرالدین به یزد می‌آمد

طرح بعدی با عنوان «کلاس نقاشی» متعلق به مجید رضا دهقانی تفتی از یزد بود. وی درباره طرحش گفت: «من پیش از این هم در جشنواره 100 حضور داشتم و با حوزه هنری هم آشنا هستم. اولین فیلم را سال 69 ساختم و بعد از آن هم چند فیلم دیگر ساختم. افتخار من این است که عباس کیارستمی گفته بود من به دو دلیل به یزد می‌روم یکی به خاطر آفتاب سوزان آنجا و دیگری به خاطر کارگران فیلم ملانصرالدین. نمی‌دانم چرا اسم فیلم من را ملانصرالدین گذاشته بود!

وی مطرح کرد: این فیلم درباره کلاس روستایی است که در حال تخریب است و رنگ‌آمیزی می‌خواهد. معلم با چند جا صحبت می‌کند اما نمی‌تواند بودجه‌ای تامین کند. در انتها اما این دانش‌آموزان هستند که فکری برای خود می‌کنند. دکوپاژ این فیلم آماده است و یک ماه تصویربرداری آن طول می‌کشد.‌ ضمن اینکه می‌خواهم از بازیگران مطرح هم استفاده کنم.»

مواجهه ناگهانی یک خانواده با جنگ

طرح بعدی با نام «امید» متعلق به کیانا شاه‌سیا و امین گودرزی بود. کیانا شاه‌سیا در ابتدا بریده فیلمی پخش کرد و گفت: «این فیلم درباره یک خانواده جنوبی است که به یکباره با جنگ تحمیلی رو‌به‌رو می‌شوند، همه اعضای این خانواده در برخورد یک موشک به خانه‌شان زیر آوار می‌مانند به جز پسر 9 ساله خانواده.

امین گودرزی هم گفت: ما پیش از این فیلم کوتاهی داشتیم که در چند شبکه پخش شد و فروش خوبی هم در پخش آنلاین داشت. فیلم هم هزینه کمی خواهد داشت.»

بچه‌ای که از آب متنفر است

طرح بعدی با نام «آناهیتا» متعلق به داوود نجف‌زاده از خراسان رضوی بود. وی گفت: «من فارغ‌التحصیل انجمن سینمای جوانان هستم و از سال 94 فیلمسازی را آغاز کرده‌ام. چند فیلم کوتاه هم ساخته‌ام و امسال هم در این رویداد فیلم دارم.

وی گفت: موضوع فیلم من درباره آب است. آب مساله مهمی است که اگر نبود حیات ما از بین می‌رفت. خیلی‌ها معتقدند جنگ جهانی بعدی روی آب است. قصه من درباره یک پسربچه 6 ساله است که مدتی است که آب نمی‌خورد، حمام نمی‌رود و از آب متنفر است، اطرافیانش سعی می‌کنند او را از این مسیر دور کنند.

نجف‌زاده گفت: در خلال داستان می‌فهمیم مادر او در دریاچه غرق‌شده و از این منظر از آب بدش می‌آید حتی در نقاشی‌ها رنگ دریا را به رنگ سیاه می‌کشد. کم‌کم بدن او کم‌آب و سپس او بی‌هوش می‌شود. یک‌بار مادرش با نام آناهیتا را در خواب می‌بیند و متوجه می‌شود معنای آناهیتا الهه آب است. دو ماه تولید این فیلم زمان می‌برد و هزینه آن را 200 میلیون برآورد کرده‌ایم.»

ایده‌ای که از خانه مادربزرگم آمد

در ادامه سیدمحسن پورمحسنی از استان گیلان با طرحی با نام «سالی به درازای یک قرن» حاضر شد و گفت: «من تا این لحظه 6 انیمیشن تولید کرده‌ و در برخی جشنواره‌های مورد تایید اسکار حضور داشته‌ام.

وی گفت: این فیلم روایت‌گر زندگی بچه گربه‌ای است که با دستان نوازشگر صاحبش، ارتباط عاطفی برقرار می‌کند تا اینکه صاحب او یک روز به جنگ می‌رود و این گربه هر روز خیال‌پردازی می‌کند تا او برگردد، اما صاحبش هیچ‌گاه برنمی‌گردد. این طرح ملودرام در 15 دقیقه تولید می‌شود. پروسه کار یک سال و یک ماه طول می‌کشد و هزینه آن 500 میلیون است.

پورمحسنی به نمایش فیلم‌های قبلی خود پرداخت و بیان کرد: ایده این طرح از خانه مادربزرگم آمد که آنجا گربه‌ای بود و من هر روز او را نوازش می‌کردم اما یک روز بالای سر او رفتم و دیدم او مرده است.»

روایت یک نخ بدشگون

سپس آرش حسن‌پور برای معرفی طرح «دوک» روی صحنه آمد و گفت: «پیش از این فیلم «تشک» را ساختم که در چند جشنواره خارجی حضور داشت.

وی گفت: من واقعا توانایی این را ندارم که در مدت زمان کم دوستی را مجاب کنم تا روی کار من سرمایه‌گذاری کند اما باید بگویم این فیلم در حوزه کودک و نوجوان و هم برای کودکان و درباره کودکان است. پس‌زمینه کار درباره باورهای غلط است. فیلم روایتگر زندگی یک پسربچه است که نخی وارد زندگی او می‌شود اما بعد از مدتی متوجه می‌شود این نخ بدشگون است.»

ستاره‌ای که باران می‌آورد

سپس احسان شادمانی با طرح «تیشتر» از استان فارس روی صحنه آمد و گفت: «می‌خواهم با شما درباره یک اسطوره ایرانی با نام تیشتر سخن بگویم که ستاره باران‌آور است، همه ما از گذشته با خشکسالی مواجه بودیم‌. تیشتر هر سال باید با دیو خشکسالی بجنگد او سه بار شکست می‌خورد اما در نهایت با دعای مردم پیروز می‌شود.

وی بیان کرد: دوربین من در تمام مدت رو به پایین است و هیچ تصویر عینی نمی‌بینیم، بلکه انعکاس تصاویر را بعد از باران روی آب‌های زمین می‌بینیم. ما در فیلم به جهان اشاره مستقیم نمی‌کنیم درواقع هدف من این است که بگویم در نهان اتفاقاتی رخ می‌دهد. این را هم باید بگویم که در شبه‌علم آمده است که آب همواره با خاطره است. درواقع فیلم من یک مستند تجربی است.»

جنازه مادر به جای عروسک!

سپس ناهید پورزنین با طرح «عکس خانوادگی» از اصفهان روی صحنه آمد و گفت: «همه ما می‌دانیم جنگ و بمباران شیمیایی چه تبعاتی داشته است می‌خواهم در این فیلم از کودکان دهه 60 بگویم که به جای عروسک با جنازه مادران و به جای تفنگ اسباب بازی با تفنگ واقعی روبه‌رو بودند.

وی مطرح کرد: فیلم من درباره پسر نوجوانی است که مادرش بر سر بمباران فوت می‌کند و خودش هم درگیر تبعات بمباران می‌شود. هزینه این فیلم 350 میلیون است.»

دزدی از شهدا!

سپس عطیه حجتی با طرح «کانکس 18» روی صحنه آمد و گفت: «ایده این فیلم اولین بار از سوی همسرم مطرح شد، این فیلم در 30 دقیقه تهیه می‌شود. درباره‌ این طرح باید بگویم هر آدمی بعد از مرگش یادگاری‌هایی از خود به جا می‌گذارد که گرچه ارزش مادی ندارند اما ارزش معنوی دارند؛ شهدا هم چنین هستند.

وی مطرح کرد: روایت ما درباره شخصیتی است که از طریق دزدیدن وسایل داخل حجله بالای سر مزار شهدا، گذران زندگی می‌کند. برآورد هزینه ما برای تولید این فیلم 300 میلیون است.»

پدر، دختر و عروسک

طرح بعدی با عنوان «عروسک» متعلق به مهدی بوستانی بود. وی گفت: «موقعیتی را تصور کنید که یک مرد جوان و یک دختر بچه به اسباب‌بازی‌فروشی آمده‌اند، موقعی که پدر می‌خواهد هزینه خرید یک عروسک را بپردازد به ناگاه دستگاه کارت‌خوان خراب می‌شود. پدر هم پول نقد ندارد تا آن را بخرد، فروشنده هم اجاره نمی‌دهد عروسک را ببرد.

بوستانی بیان کرد: این یک موقعیت اخلاقی است و به طور کلی موقعیت‌های اخلاقی همیشه مساله من بوده است، این موقعیت‌ها جهان‌شمول هستند و می‌توانند در همه جای دنیا رخ بدهند و قصدم قضاوت رفتار درست است.»

نماد نامیرایی فرهنگ و هویت

سپس زیبا ارژنگ با طرح «بته جقه» روی صحنه آمد و بیان کرد: «این طرح درباره یک عمارت قدیمی است که دیوار آن بته جقه است به جز یک دیوار. در ادامه داستان پرنده مادری را می‌بینیم که می‌خواهد برای جوجه‌هایش غذا بیاورد. موضوع این طرح جهانشمول و درباره مهربانی و دوست داشتن موجودات دیگر است.

وی یادآور شد: ضمن اینکه کاراکتر ققنوس یک کاراکتر اساطیری است که تقریبا در همه فرهنگ‌ها وجود دارد و شناخته شده است‌. بته جقه نماد ایران است و به معنای نامیرا بودن فرهنگ و هویت ماست.»

در جستجوی یک قهرمان در خود

سپس سعید طاهری با طرح «آنتیگونه» روی صحنه آمد و گفت: «سبکی که من خیلی دوست دارم سبک مینیمالیسم است. این سبک با مدیوم فیلم کوتاه همخوانی دارد. طرح جدیدم هم در ادامه دو طرح قدیمی من است و دوست داشتم در طرح جدید حرفه‌ای‌تر و جهان‌شمول‌تر کار کنم.

وی توضیح داد: این فیلم یک لوکیشن و یک بازیگر دارد، در یک روز تولید می‌شود و هزینه ساخت آن 35 میلیون تومان است. آنتیگونه اولین قهرمان زن ادبیات نمایشی و فیلم من هم درباره زنان ایران فارغ از همه مسایل سیاسی، مذهبی، اجتماعی و... است. این اثر درباره زنی بازیگرست و قرار است نقش آنتیگونه را بازی کند اما در روزی که می‌خواهد این نقش را بازی کند، وضعیت روحی و جسمی خوبی ندارد اما نقش قهرمان را ایفا می‌کند.»

قهوه‌خانه فقط برای نوشیدن چای نیست

سپس طرح «قهوه‌خانه‌های آذربایجان» توسط الهه آذری معرفی شد. وی گفت: «این روایت درباره آقااسرافیل است که یکی از محبوبترین چای‌چی‌های آذربایجان است. وقتی با او صحبت می‌کنیم چیزهایی را درباره قدیم و مراودات قدیمی می‌گویند‌. ما می‌خواهیم بگوییم قهوه‌خانه‌ها آیا صرفا محلی برای نوشیدن چایی هستند یا بهانه‌ای برای صحبت کردن. این قهوه‌خانه‌ها در دوران مشروطه در اوج قدرت بودند اما رفته رفته از قدرت و فرهنگ قهوه‌خانه‌ها کاسته شد. این یک مستند گزارشی شاعرانه است. برآورد بودجه 40 تا 60 میلیون است.

فیلمسازی از هویت و بی‌هویتی

سپس محمد جاوید هاشمی با طرح «کاوه» روی صحنه حاضر شد و گفت: «سال 99 افغانستان تصمیم گرفت از ظرفیت مهاجرانش برای تیم ملی خود استفاده کند. برایم جذاب است که چطور می‌شود که آدم هم اینجایی باشد و هم نباشد. من در تهران به دنیا آمدم و بعد از برای مدتی به سوریه رفتیم و سپس به ایران بازگشتیم. کسی که می‌خواهد از هویت و بی‌هویتی فیلم بسازد، باید آن را چشیده باشد و من چنین شرایطی داشتم. کاوه قصه بچه‌های افغانستانی است که در ایران به دنیا آمده و زندگی کرده‌اند اما نمی‌توانند بگویند ایرانی هستند.

وی یادآور شد: بخشی از این موضوع ناشی از مسئولان و بخشی ناشی از کم‌کاری والدین است. قصه ما درباره کاوه است که در آستانه 18 سالگی می‌خواهد به تیم ملی افغانستان برود. مجادله‌ای با پدرش رخ می‌دهد که در ایران بماند، شناسنامه بگیرد یا به تیم ملی برود اما مشکل اینجاست که در هر صورت او یک طرف ماجرا را باخته است. برآورد هزینه ما 230 میلیون تومان است.»

عمو قصه‌فروش!

طرح بعدی با نام «عمو قصه فروش» متعلق به پریسا احمدی بود. وی گفت: «شخصیت اصلی قصه ما عمو قصه فروش است که یک گاری پر از صندوق قصه دارد که روستا به روستا می‌رود و می‌خواهد قصه بفروشد اما بحران زمانی پیش می‌آید که کودکی به اشتباه صندوقی از قصه را برمی‌دارد.

احمدی بیان کرد: شخصیت‌های ما نمادین هستند و عمو قصه‌فروش پاسدار تاریخ است. بچه‌ها هم هرکدام برای نقطه‌ای هستند. پیام این فیلم جهان‌شمول است و هر کسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. این فیلم طیف مختلفی دارد و همه می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. دوست داشتم قصه‌ای تعریف کنم که همه را به کتاب و کتابخوانی دعوت کند.»

نخبه‌ای در جستجوی کار

سپس علی اشرف با طرح «دکه» روی صحنه آمد. وی گفت: «این طرح داستان جوانی به نام ساسان را روایت می‌کند که قرار است فارغ‌التحصیل شود. او نخبه رشته ریاضی است، خود را بسیار سطح بالا می‌بیند و تن به هر کاری به سادگی نمی‌دهد اما به یکباره دچار افسردگی شدید می‌شود. ساسان برای پیدا کردن کار سراغ دکه روزنامه‌فروشی می‌رود و بخش نیازمندی‌ها را می‌خواند.»

چالش بچه‌داری و ازدواج مجدد

سپس زانیار حبیبی با طرح «به نام پدر» روی صحنه آمد و گفت: «این فیلم داستان خانمی سی‌ساله با پدر میان‌سالش است. این خانم در روستا زندگی می‌کند و بعد از مرگ شوهرش متوجه می‌شود که باردار است‌. پدر و دختر دچار کشمکش درباره به دنیا آوردن این بچه می‌شوند چراکه پدر معتقدست با به دنیا آمدن این بچه فرصت ازدواج مجدد را از دست می‌دهد و از سوی دیگر مادر معتقدست این بچه یادگار همسرش است. برآورد مالی ما 210 میلیون برای هفت روز فیلمبرداری است.»

فیلم‌های 100 ثانیه‌ای نیاز به یک قلاب دارند

همچنین یکی دیگر از برنامه‌های جنبی در اولین روز از جشنواره بین‌المللی فیلم 100 برگزاری کارگاه‌ آموزشی توصیف بصری در سینما توسط الکساندروس گاستاپولوس با حضور اصحاب رسانه، منتقدان، کارگردانان و تهیه‌کنندگان با آموزش درباره فیلم، ‌بیان تصویری در سینما و تکنیک‌های سینمایی بود.

الکساندروس گاستاپولوس فیلمساز در ابتدا از الهه طه‌ئی عضو هیئت انتخاب بخش بین‌الملل جشنواره فیلم 100 تشکر کرد و گفت: من فیلمساز هستم، چندین کار برای تلویزیون و مستند ساخته‌ام و چند فیلم کوتاهم در جشنواره بین‌المللی پخش شده‌اند؛ همچنین درحال حاضر یک انیمیشن با موضوع زندگی می‌سازم.

وی ادامه داد: ما در یونان به این دلیل که فیلم‌های ایرانی بسیار پاک و انسانی است‌، عاشق سینمای ایران هستیم. فیلم‌های ایرانی در یونان بسیار بازخورد دارد و دیده می‌شود. امروز در این کارگاه مواردی را آموزش می‌دهم که برای کارگردانان مفید است؛ به ویژه نکاتی درباره فیلم‌های صد ثانیه‌ای که همه مواردی که باید در فیلم‌های بلند رعایت شود، باید در این آثار لحاظ شوند.

به گفته این فیلمساز یونانی، فیلم صد ثانیه‌ای نیاز به یک قلاب دارد تا شما را نگه‌ دارد‌.

الکساندروس گاستاپولوس با اشاره به اینکه نوع کارگردانی که فیلمساز دارد، در آثار 100ثانیه‌ای بسیار مهم است، مطرح کرد: شما وقتی وارد سینما می‌شوید، از شما می‌پرسند چقدر زمان نیاز دارید و این فیلم را می‌توانید تا آخر ببینید یا نه؟ اولین چیزی که در یک فیلم به نظر ما می‌آید، فضا‌سازی فیلم است و همان ابتدا ژانر فیلم را می‌فهمیم که نشان می‌دهد کجاست و چه اتفاقی قرار است بیفتد.

وی در ادامه درباره ایده فیلم‌های وسترون گفت: در این نوع فیلم‌ها یک کاراکتر اصلی داریم که مکان را می‌بیند و به مسیر خود ادامه می‌د‌هد؛ همچنین وسترون‌ها به طبیعت تعلق دارند نه به جامعه.

این فیلمساز یونانی گفت: زمان و مکان دو مفهوم اصلی هستند که مجبور هستیم در فیلم‌هایمان از آن‌ها استفاده کنیم. در حقیقت هر صحنه‌ای را با فیلم‌ها جلو می‌بریم و زمان فیلم، انواع مختلف دارد‌.

الکساندروس گاستاپولوس با اشاره به اهمیت اسلوموشن در فیلم‌ها تصریح کرد: بسته به ژانر فیلم، اسلوموشن احساسات متفاوتی را به ما منتقل می‌کند.

وی در ادامه سکانسی از فیلم «بچه‌های آسمان» را به نمایش گذاشت و عنوان کرد: کارگردان در این فیلم  از اسلوموشن استفاده کرده است و می‌خواهد نشان دهد این برای کاراکتر بسیار مهم و هدف اصلی است.

این فیلمساز درباره فلش‌بک نیز گفت: یکی دیگر از تکنیک‌هایی که کارگردانان از آن  استفاده می‌کنند، فلش‌بک است که می‌خواهد یک مواردی را به یاد آورد.

وی ادامه داد: بعضی وقت‌ها ما رنگ و لعاب صحنه‌ و نورپردازی را عوض می‌کنیم؛ برای مثال رنگ آن را سیاه و سفید می‌کنیم تا نشان دهیم که داستان به یک زمان دیگر برگشته است.

الکساندروس گاستاپولوس درباره پالت‌های رنگی و عکاسی اظهار کرد: پالت‌های رنگی، نوع کارگردانی و  ژانر فیلم را به ما نشان می‌دهد و به ما کمک می‌کند که فیلم‌مان را به نمایش بگذاریم یا پرتاپ کنیم. همچنین با این پالت‌های رنگی می‌توانیم فیلم‌های کمدی، حماسی، اکشن، علمی و تخیلی را به طور کامل نشان دهیم.

وی ادامه داد: برای پالت‌های رنگی تقریبا می‌توان این را در سایت‌های مختلف جستجو کرد و برای نوع ژانر و فیلم تصمیم گرفت چه پالتی را انتخاب کرد. در تئاتر مخاطب انتخاب می‌کند چه ببیند اما در سینما کارگردان است که انتخاب می‌کند شما چه ببینید.

این فیلمساز یونانی درباره زاویه دوربین نیز یادآور شد: ما به عنوان کارگردان قرارست تصمیم بگیریم چه زاویه دوربین را انتخاب کنیم.

الکساندروس گاستاپولوس در پایان خاطرنشان کرد: من معتقد هستم زبان سینما یک زبان جهانی‌ست و مردم را به هم وصل می‌کند. به همین دلیل مثال فیلم‌هایی را با زبان‌های مختلف آوردم که بسیاری وقت‌ها نیاز به زبان نداریم و با فیلم‌ها می‌توانیم ارتباط بگیریم. این نمادها در فیلم بسیار کمک می‌کند تا مخاطب سریع‌تر شخصیت‌ها و قصه را درک کند.

در فیلم 100 ثانیه‌ای می‌توان به خلاقیت فیلمساز ایمان آورد

البته سخنان گاستاپولوس در این برنامه جنبی پایان کار اولین روز جشنواره نبود و محمدرضا شفیعی تهیه کننده سینما و تلویزیون در اولین روز برگزاری جشنواره 100 کارگاه انتقال تجربه تهیه‌کنندگی را برگزار کرد.

محمدرضا شفیعی در این کارگاه عنوان کرد: نگاه ما به فیلم 100ثانیه‌ای نباید تجربی باشد و معتقدم اگر فیلمساز بتواند در 100ثانیه فیلمی را تعریف کند، بسیار می‌توان به خلاقیتش ایمان داشت.

وی با اشاره به اینکه عنصر خلاقیت در هر کاری لازم است، گفت: زمانی که بستر فیلم، بستر کوتاه‌تری برای روایت می‌شود، عنصر خلاقیت چند باره مهم می‌شود. ممکن است در یک فیلم سینمایی و یا یک فیلم بلند فرصت بیشتری برای روایت، مقدمه و موخره داشته باشید اما در فیلم کوتاه پلان‌ها مهم است و باید در پنج یا ده ثانیه روایت کنید تا داستان شما در 100 ثانیه تامین شود.

این تهیه‌کننده سینما با بیان این نکته که نباید به فیلم 100ثانیه‌ای به دید هنری نگاه کرد، اظهار کرد: معتقدم اگر بتوان در 100 ثانیه فیلمی را تعریف کرد، بسیار می‌توان به خلاقیت فیلمساز ایمان داشت. بسیاری از فیلمسازان حرفه‌ای ما از جریان فیلم کوتاه آمدند در حالی که در دوره‌ای وقتی کارگردان‌ها قصد ورود به سینما را داشتند ابتدا از آن‌ها سوال می‌شد که دستیار کدام کارگردان بودند چراکه دستیاری در تمام حوزه‌ها مهم بود.

شفیعی در پاسخ به پرسش یکی از حاضران درباره چگونگی برقراری ارتباط  فیلمسازان جوان با تهیه‌کننده‌ها و سرمایه‌گذاران برای مطرح کردن ایده‌هایشان، بیان کرد: یک مسیر فیلمسازی حرفه‌ای در کشور ما وجود دارد که بخش زیادی از فیلمسازان جوان که برای اولین بار فیلم بلند یا نیمه‌بلند می‌سازند، باید ایده‌ها و قصه‌های خود را به نهادهای حاکمیتی ببرند تا افراد سرمایه‌گذاری کنند و فیلم‌ها ساخته شود.

وی ادامه داد: نیمی از کارهای سینمایی من با فیلم‌اولی‌ها بوده است که از قبل یک مسیر تجربی را با آن‌ها داشتم. هیچ تهیه‌کننده‌ای بدون تجربه شخصی، حداقل من اینگونه هستم، با فیلمساز یا فیلمنامه اولی وارد جریان فیلمسازی نمی‌شود. برای نمونه من با روح‌الله حجازی تجربه نگارش فیلمنامه داشتیم یا هادی مقدم‌دوست در اولین تجربه سینمایی‌اش یعنی «سر به مهر» از این طریق همکار شدیم که برای من فیلمنامه «وضعیت سفید» را نوشته بود.

این تهیه‌کننده سینما در پایان خاطرنشان کرد: خلاقیت و هنر یک سمت قضیه و همت سمت دیگر ماجراست؛ همت یعنی اینکه به شما بعنوان یک فیلمساز جوان که ممکن است کمتر اعتماد شود، یاعلی بگویید و افرادی را برای ساخت فیلم با خود همراه کنید. این بسیار مهم است چراکه خلاقیت به تنهایی کافی نیست و ساخت یک فیلم کار سختی‌ست.

این درحالی است که دومین روز از سیزدهمین جشنواره فیلم فجر امروز پنجشنبه 11 اسفندماه با نمایش فیلم‌های بخش بین‌الملل ادامه خواهد یافت و کارگاه‌های انتقال تجربه لیلی عاج، کاظم دانشی و الکساندروس گاستاپولوس از دیگر بخش‌های آن خواهد بود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط