میزگرد "ناترازی انرژی"| بلای دلاریزه‌کردن اقتصاد/ باید بودجه کشور را ریالی ببندیم نه دلاری!

کارشناس اقتصاد انرژی با تأکید بر اینکه "باید بودجه کشور را ریالی ببندیم نه دلاری"، گفت: آثار دلاریزه کردن اقتصاد که کسری انرژی هم متأثر از آن است، بروز پیدا کرده است و در آینده بدتر هم خواهد شد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، سال 1401 سال بسیار ویژه و بی‌سابقه‌ای در نظر تأمین انرژی کشور مخصوصاً در دو پارامتر و خروجی اثرگذار بنزین و گاز بودیم، در هر دو با ناترازی و کسری قابل توجه مواجه شدیم و تلاش شبانه‌روزی برای تأمین نیاز مصرفی کشور در شرایط کسری تأمین گاز و بنزین نسبت به مصرف جهش‌یافته، صورت گرفت.

جهت بررسی شرایط فعلی کشور در تأمین بنزین و گاز، ریشه‌یابی و شناسایی علل بروز ناترازی و ارائه راهکارهای اجرایی به‌منظور رفع ناترازی‌ها و اصلاح رویکردها، میزگردی با حضور "سیدهاشم اورعی"، مدرس دانشگاه، کارشناس انرژی و رئیس اتحادیه انجمن‌های انرژی ایران و "همت قلی‌زاده"، کارشناس اقتصاد انرژی و مدرس دانشگاه با موضوع "ناترازی انرژی در ایران" در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

در بخش اول این میزگرد، به مباحثی چون "170 میلیارد دلار در سال انرژی مصرف می‌کنیم"، "معیار صحیح، شدت مصرف انرژی است، نه سرانه مصرف انرژی!"، "به جهانی کردن قیمت انرژی «یارانه پنهان انرژی» می‌گویند!"، "20 تا 30 شاخص روی شدت انرژی مؤثر است"، "این ادعا که «مردم فرهنگ مصرف انرژی ندارند»، مبنای علمی ندارد"، "رسیدن قیمت فرآورده‌های نفتی به 90 درصد فوب یک گزاره غلط است" و "مقایسه مصرف گاز ایران و چین، به‌بی‌ربطی مقایسه مصرف قرمه‌سبزی در ایران و چین است" پرداخته شد.

در بخش دوم این میزگرد، به مباحثی چون "مشکل ما در میزان مصرف نیست، مشکل ما در درست مصرف نکردن است"، "مصرف منطقی انرژی یعنی چه؟"، "دلیل افزایش عجیب مصرف بنزین در زمستان رشد قاچاق است"، "علت‌العلل شرایط انرژی کشور، سیاست قیمت‌گذاری دولتی است"، "42درصد از GDP کشور انرژی صرف می‌شود"، "قیمت واقعی انرژی، قیمتی است که در بازار آزاد مشخص شود نه آن‌که دولت مشخص کند" و "با ادامه مسیر فعلی، شاهد روند فزاینده ناترازی هستیم" پرداخته شد.

آنچه در ادامه آمده، مشروح بخش سوم این میزگرد است.

* اخلال عجیب در اقتصاد ایران با ورود نفت ملی به بودجه

قلی‌زاده: موضوع اساساً گاز و بنزین نیست؛ آنچه منجر به ایجاد بحران شده، سیاست‌گذاری قیمتی‌ است، چه اتفاقی در سال 86 افتاده است؟ می‌گویید بنزین سهمیه‌بندی شد؛ اما نه، این داستان نبود! این داستان ظاهری ماجرا بود، داستان اصلی این بود که برای اولین بار در این سرزمین، نفت ملی وارد بودجه شد، فعلاً بحث یا قضاوتی در خصوص درست یا غلط بودن آن ندارم، اما محاسبات ما نشان می‌دهد که این مسئله باعث اخلال عجیب در اقتصاد ایران شده است.

این‌که بنزین از 100 تومان به 400 تومان رسیده، یک امر مهمی بود یا اینکه صفر ریال بودجه، به‌یکباره به 40 هزار میلیارد تومان رسیده و وارد بودجه شرکتی در شرکت‌های نفتی شده است؟ چرا در آن زمان هیچ‌کس به این موضوع اشاره نکرد؟ چرا مجلس از حقوق ملت دفاع نکرد؟ این نفت مگر ملی نبود؟

دائماً در این سه دهه، مردم متهم به بیش‌مصرفی و فقدان فرهنگی مصرف می‌شوند؛ درحالی که همین مردم مهاجرت می‌کنند و مصرف‌کننده بهینه می‌شوند! مردم ایران مثل همه‌ ملل جهان، رفتار متعارف دارند و دلیلی ندارد مردم را مقصر کنیم.

تا قبل از سال 86، در صورت‌های مالی پالایشگاه‌ها، رقم پول نفتی که تبدیل به فرآورده می‌شود، صفر ریال بوده، چرا که ماده‌ اولیه متعلق به شرکت اصلی بوده است و از این بابت هیچ گونه ثبت حسابی در صورت مالی پالایشگاه‌ها درج نمی‌شد، اما از سال 86 بالغ بر 40 هزار میلیارد تومان وارد بودجه می‌شود و آن سال بودجه عمومی کشور 65 هزار میلیارد تومان شد، یعنی از بدو تاریخ این سرزمین، بودجه 65همتی یا 65 هزار میلیارد تومان بودجه عمومی نداشتیم و این مسئله، کل اقتصاد ایران را دچار بحث جدی می‌کند.

به‌اندازه 40 هزار میلیارد تومان وارد حساب شرکت‌های دولتی می‌شود که منبع تأمین هدفمندسازی یارانه‌هاست. یک زمانی به‌شدت همجه رسانه‌ای وارد شده بود که مصرف بنزین در ترکیه با جمعیتی مشابه ایران 9 میلیون لیتر در روز است، درحالی که ترکیه حمل‌ونقل پایه دیزلی دارد و بخشی نیز گاز در بخش حمل‌ونقل مصرف می‌کند که اگر همه این‌ها را جمع کنیم، می‌بینیم 96 میلیون لیتر در روز که البته آمار 2 سال پیش است، مصرف دارد، و هیچ کس از خود نپرسید که کشوری با 40 میلیارد دلار درآمد توریست، چطور فقط 9 میلیون لیتر در روز مصرف بنزین دارد؟ این‌گونه مقایسه‌ها برای آنکه مردم ایران را پرمصرف جلوه دهند، اساساً قبول ندارم، مثلاً در مورد انگلستان، هر 5 دقیقه که می‌روید یک ایستگاه مترو وجود دارد و حتی ایستگاه‌هایی هست که 200 تا 300 سال قدمت دارند، در چنین کشوری که حمل‌ونقل عمومی توسعه یافته است، اساساً قابل قیاس با وضعیت کشور ما نیست.

وقتی خودروهایی در داخل تولید می‌کنیم که تا 2.5 برابر استانداردهای جهانی مصرف دارند و وقتی داریم یارانه آشکاری به خودروسازان می‌دهیم، چرا مردم را متهم می‌کنیم؟ بر اساس آمارهای سازمان راهداری که منتشر می‌شود، میزان برخورداری مردم ما از خودرو از متوسط جهانی کمتر است.

* "یارانه پنهان انرژی" یک مفهوم نادرست و غیرواقعی است

یک فلسفه‌ای به‌نام یارانه پنهان انرژی راه افتاده که درواقع جهانی‌سازی انرژی است. این مفهوم، در شناخت مسئله خطا ایجاد می‌کند و به‌جای آنکه مشکل را در بخش تولید و عرضه ببیند، به‌خطا مشکل را در بخش مصرف نشان می‌دهد، با مفهوم نادرست و غیرواقعی "یارانه پنهان انرژی" مشکل را در بخش مصرف معرفی می‌کنیم و تولیدکنندگان با خیال راحت به کار خود در بستر بهبودنیافته ادامه می‌دهند.

در جهان امروز، تولید مازوت در پالایشگاه‌ها به‌عنوان یک پسماند پالایشی بین صفر تا 3 درصد است اما تولید مازوت در پالایشگاه‌های ایران نزدیک به 30 درصد است و اساساً این عدد، توجیه اقتصادی فعالیت پالایشگاه‌ها را زیر سؤال می‌برد.

مدیران پالایشی و برنامه‌ریزان انرژی آنجا نشسته‌اند و می‌گویند "ما خیلی خوب هستیم و خیلی درست کار کردیم اما از این طرف اگر قیمت به فوب خلیج فارس می‌رسید همه چیز حل شده بود"! در حالی که از تقریباً بهمن 94 تا اسفند 95 بنزینی که به مردم به‌قیمت یک‌هزار تومان فروخته شد، گران‌تر از فوب خلیج فارس بود که در همان زمان 969 تومان در لیتر بود، یعنی 15 ماه بنزین را گرانتر از قیمت جهان به مردم فروختیم، به مردمی که روی ذخایر عظیم انرژی قرار دارند.

* ناکارآمدترین شرکت‌ها در مصرف انرژی، نیروگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها هستند

چه‌زمانی سازمان ساتبا زیرمجموعه وزارت نیرو و شرکت بهینه‌سازی سوخت زیرمجموعه وزارت نفت، آمدند بگویند که مشکل مصرف بهینه در بخش تولید داریم؟ در حالی که بزرگترین مصرف‌کننده انرژی و ناکارآمدترین شرکت‌ها، نیروگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها هستند، بهتر بود بیاییم بگوییم "به‌خاطر تحریم و مشکلاتی که دامن کشور را گرفته است، در تولید دچار مشکلاتی شده‌ایم و جنگ روسیه و مسائل این‌چنینی در دنیا تبعات اقتصادی داشته است که یک مقدار در مصرف صرفه‌جویی کنید"، نه این‌که "شما فرهنگ مصرف ندارید و دما را روی 18 تا 21 بگذارید"، و یک‌دفعه رییس جمهور بیاید یک‌روزه بحث افزایش قیمت پرمصرف‌ها را جمع کند، این رویه، سند تأیید حرف ماست که مشکل اصلی، در بخش مصرف نیست.

آمریکا یکی از کشورهایی است که در ادبیات انرژی جهانی، قیمت انرژی در آنجا ارزان است و از قیمت انرژی بین‌المللی پایین‌تر است؛ چرا این واژه یارانه پنهان انرژی آنجا وجود ندارد؟

کدام کشور می‌آید بودجه داخلی خود را بر اساس دلار ببندد؟ ببینید که الآن پالایشگاه‌های داخلی بودجه خود را چطوری می‌بندند، پالایشگاه می‌گوید "من 40 تا فرآورده تولید می‌کنم و فرقی ندارد که بنزین باشد یا ریفورمیت یا حلال یا روغن و..."، قیمت دلاری آن را پیدا می‌کنند و بر مقدار تولیدی ضرب می‌کنند و می‌فروشند. وقتی پالایشگاه تهران، پالایشگاه تبریز و پتروشیمی تبریز خرید و فروش می‌کنند ثبت دلاری انجام می‌شود، چرا؟ مگر اینجا جمهوری اسلامی نیست؟ مگر واحد پول اینجا ریال نیست؟

 با وارد کردن نفت به‌قیمت جهانی در بودجه، برای اینکه این عدد حدود 70 ـ 80 درصد بودجه‌ کشور را شامل می‌شود، کل اقتصاد را دلاریزه می‌کنند و تنها قیمتی هم که سرکوب شده قیمت دستمزد بوده است، از طرفی اینجا نیروی کار ارزان داریم ولی انرژی باید حتماً جهانی شود، این چه منطقی است؟ عربستان آخرین کشوری بود که توصیه صندوق بین‌المللی پول را رد کرده است. در شرایط تحریم کشور، پایداری سیستم برای ما یک مسئله است، پایداری نظام اجتماعی، ثبات اجتماعی و کاهش تورم اصلی‌ترین مسئله‌ ماست؛ چرا ما در چنین فضای بسته‌ای باید بودجه را به‌قیمت دلاری ببندیم؟ چرا برخی کالاها که همه‌چیزشان داخل کشور است، مثل روغن موتور که نفت آن داخلی است از گچساران به پالایشگاه تهران می‌رسد و تولید روغن هم داخلی است، این روغن به دست مصرف‌کننده با قیمت دلاری می‌رسد؟ چنین مسائلی به تورم‌های عجیب و غریب می‌رسد. لفظ یارانه پنهان، دولت‌ها را تنبل کرده و تولیدکنندگان را در یک حاشیه  امنی قرار داده است و بعد راهکار می‌دهیم که "اجازه بدهید قیمت گاز را به 75 درصد قیمت جهان برسانم و قیمت فرآورده جهانی کنیم و مشکل حل شود."، هیچ‌کس هم نیست که دفاع کند و بگوید "اینها ملی است".

نتیجه این می‌شود که تورم‌های عجیب و غریب شکل می‌گیرد و دعوایی بر سر نقدینگی و نرخ ارز شکل می‌گیرد. الآن دولت دو سه ماه است که گزارش می‌دهد "به‌شدت باید مسئله تورم حل شود"، همین‌طور هم جلوی رشد نقدینگی را می‌گیرد اما تورم پایین نمی‌آید، راز کار هم اتفاقاً همین است شما تا زمانی که بخش اعظمی از اقتصاد را به‌دلار حساب کنید و به‌دلار می‌فروشید، تأثیرات مخرب و مختلف پیچیده‌ای خواهد داشت، این مسئله آثارش بروز پیدا کرده است و در آینده بدتر هم خواهد شد، البته در بخش مصرف انرژی، آمارهایی را که اعلام می‌شود و هر دفعه مسئولین چیزی می‌گویند، قبول نمی‌کنم.

* متهم‌کردن مردم به مصرف زیاد انرژی جز فرافکنی چیزی نیست

تسنیم: شما می‌فرمایید که در بحث آمارهایی که اعلام می‌کند در زمستان امسال مصرف روزانه گاز در بخش خانگی و تجاری به حدود 680 میلیون مترمکعب رسید و مصرف بنزین در یک روز زمستانی به 116 میلیون لیتر رسید، ابهام وارد است؟

قلی‌زاده: در 5 سال اخیر هم بررسی کردیم، مصرف گاز همین هست و مصرف غیرمتعارفی اتفاق نیفتاده است. مصرف گاز همواره در تابستان یا پاییز به ثباتی می‌رسد و در زمستان بالا می‌رود و این یک سیکل تکراری است، برای بنزین هم همین است. در اقتصادی که رشد نمی‌کند، متهم کردن مردم به مصرف زیاد انرژی، جز فرافکنی چیزی نیست. همین الآن مرکز آمار ایران آمار مصرف انرژی کشور را ارائه داده است. اساساً در ادبیات انرژی، کشورها را به‌لحاظ جمعیت و میزان مصرف انرژی، به‌صورت یک‌کاسه و معادل بشکه نفت‌خام، مقایسه می‌کنند، ما این عدد را مقایسه کنیم ببینیم چه اتفاقی افتاده است، با مقایسه این اعداد، ایران جزو کمترین مصرف‌کننده‌های انرژی است.

* تنوع‌بخشی به سبد انرژی کشور را فراموش کرده‌ایم

نرخ رشد انرژی کشورهای جهان در پساکرونا 5 تا 12 درصد بوده، اما نرخ رشد انرژی کل در ایران یک درصد بوده است، در واقع  هفت‌دهم درصد بوده است که من رُند کردم و یک درصد می‌گویم. کشورهای مختلف جهان از زغال‌سنگ، انرژی هسته‌ای، هیدروالکتریکی و تجدیدپذیر به‌شدت استفاده می‌کنند، اما ما در سایه واژه غلط یارانه پنهان انرژی و چیزی که به آن سایه ارقام بلند نفتی می‌گوییم، تنوع‌بخشی به سبد انرژی کشور را فراموش کرده‌ایم. ما در توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی زغال‌سنگ، ظرفیت‌های بسیاری داریم که مغفول مانده است، این خطاهایی است که کشور را به‌سمتی می‌برد که امنیت انرژی ایران را دچار مخاطره کند،
بنابراین ما باید تنوع‌بخشی کنیم و امکانات در دست مصرف‌کننده قرار بدهیم. در بخش مسکن، اصول فنی آن و اصول قانونی را باید رعایت کنیم، همه‌ این‌ها را که رعایت کردیم، ما حتماً باید به مدار ریالی قیمت انرژی برگردیم، برای اصلاح سیستم قیمت‌گذاری باید به مدار  ریالی برگردیم.

در جهان امروز چطور می‌شود فقط در انرژی ما باید دست به این قیمت جهانی بزنیم؟ چرا گوشتی که الآن وارد می‌کنیم به مردم می‌توانیم 60 هزار تومان بدهیم، همین الآن آن را 400 هزار تومان مردم بخرند؟ چرا برنجی که می‌توانیم وارد کنیم تا مردم بتوانند پنجاه هزار تومان آن را تهیه کنند، همین الآن باید برنج ایران رتبه‌ سوم قیمت جهانی را داشته باشد؟ تمام اینها آثار دلاریزه شدن اقتصاد است.

خطا در طرح و محاسبه یارانه پنهان باعث شده است مسیر را خطا برویم. در بودجه‌های سالهای اخیر خرید مدادپاک‌کن در قراردادهای دولت با بخش خصوصی هم بر اساس تورم بالا رفته اما حقوق و دستمزد به‌میزان تورم بالا نرفته است. این تصور که "اگر قیمت بنزین را بالا ببریم کسری بودجه را تأمین کرده‌ایم" ـ درحالی که نتیجه عکس می‌دهد و بدتر کسر بودجه ما زیاد شده است ـ ناشی از همین طرح و محاسبه خطاست که ما از آن به‌عنوان یک باتلاق خودساخته نام می‌بریم، یعنی هرچه قیمت انرژی را بالا بردیم، مشکلاتمان بیشتر شده است، پس حتماً یک مسئله غلطی اینجا وجود دارد.
این مسیر غلط در آینده باعث آسیب‌های بیشتر خواهد شد و شاهد رشد اعتراضات اجتماعی و ورود به ابرتورم خواهیم بود، اگر با این محاسبات پیش برویم، دولت در پرداخت حقوق جاری کارکنان خودش هم حتی در آینده دچار مشکلاتی می‌شود، کمااینکه ما می‌دانیم در بحث بحران صندوقهای بازنشستگی هر روز مجلس و جاهای دیگر بحث می‌شود و ما در صندوق‌های بازنشستگی دچار مشکل جدی هستیم، بنابراین باید به ریال برگردیم.

 

فیلم بخش سوم میزگرد "ناترازی انرژی"

پایان بخش سوم

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط